



غیر ممکن .... غیر ممکن......... مممکن شد ارش امد
منم ارش ،کمانداری کمانگیرم
شهاب تیز رو تیرم
ستیغ سربلند کوه ماوایم
اری ...اری ...جان خود در تیر کرد ارش
کار صدها صد هزار شمشیر کرد ارش.
من و کودکان هم بند دیروز{درد نا اشنای امروز}:
ارش تیر انداز کجاست؟؟





میان داستان دیروز و داستان امروز تفاوت در لغات است.حقیقت اصل بودو اصل فرع و فرع جزی از حقیقت که باید گفته می شد در داستان کودکانه در صدای قصه گوی دیروز،و در خاک ارمیده ی امروز
چنین یادم امد از کودکی ام{امروز هم کودکم .کودکی دیروز را میگویم }
من و کودکان هم بند:
قصه گو قصه بگو قصه غم بسته بگو
ما همه منتظریم از دلت با خبریم
شرح كودكي خالي از لطف نيست . پس بگو !
علاقه مندی ها (Bookmarks)