به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 91 [ 09:54]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,215
    سطح
    19
    Points: 1,215, Level: 19
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تردید در انتخاب

    سلام به همه ی اعضای گل همدردی

    خیلی وقته مطالب این سایت رو میخوندم ، همیشه ترجیح میدادم مشکل خودمو با استفاده از مطالب سایت رفع کنم ولی مثل این که باید منم یکی از مهمترین اتفاقات زندگیمو اینجا اونم سعی میکنم با جزئیات بگم ، تا شاید برای دوستانی دیگر مفید باشه و مطمئنم که میتونه به خودم هم کمک زیادی بکنه.....

    گفتنی ها زیاد برای همین سعی میکنم اولین ارسالم کلی باشه و خیلی از دلایل وجزئیات رو میزارم در موقع لزوم میگم

    اول از همه من تقریبا همه شرایط عمومی ازدواج رو دارم ، از حدود دو سال پیش زمانی که این شرایط رو نداشتم همیشه دنبال این بودم که معیار های خودمو مشخص کنم تا به موقع انتخاب درستی داشته باشم .

    اما اصل داستان حدود دی ماه سال گذشته شروع شد ، تو اون زمان روابط مجازی من با یکی از هم دانشگاهی هام صمیمانه تر و نزدیک تر شد (قبل این تاریخ چندین ماه روابط خیلی عادی برقرار بود)، این روابط صمیمانه و همچنین شناخت ما از هم در دنیای واقعی باعث شد اعتماد بین ما بوجود بیاد و خیلی اتفاقی بدون اینکه خودم بخوام من شدم داداش و اون ابجی و این بازم صمیمت بیشتر .....این رابطه تا اوایل خرداد ادامه داشت و جالبه تا اخرین روز احترام روز اول بین ما بود ادامه داشت و هیچ وقت نه بنده و نه ایشون همدیگه رو با فعل مفرد خطاب نکردیم و حتی یه بار هم از اسم کوچیک استفاده نشد...تقریبا از اوایل فروردین بود که با توجه به خصوصیت هایی که من در ایشون دیدم و ارتباط نزدیکمون ، ایشون برای من از یک ابجی تبدیل شد به یک گزینه مناسب ازدواج (هیچ وقت خودمو محدود نکردم که الابلا فقط ...بماند که احساسم فقط اون رو میخواد) ....این موضوع و وابستگی بوجود اومده باعث شد احساسات توی مسیری قرار بگیره که غیر قابل کنترل بشه و من چون نمی خواستم این رابطه به فاز دوستی کشیده بشه ابجی و داداش قطع کردم و بهشون گفتم که میخوام در اینده نزدیک خواستگاری کنم از ایشون....(سخت بود ولی سعی میکردم منطقی باشم )....رابطه ما محدود شد و البته سرد ....با توجه به یک سری مسائل میدونم ایشون در دو هفته اول به ازدواج به بنده فکر میکرده و سعی داشته بصورت منطقی این درخواست منو بررسی کنه...ولی کم کم به دلایلی که بعدا اشاره میکنم منصرف میشن و دو هفته صبر میکنن تا امتحان ها تموم بشه وبه من جواب رد بدن ....بعد از یک ماه از قطع رابطه ایشون به من گفتن نمی تونن به من بعنوان یه شریک زندگی نگاه کنن (البته دلیل اصلیش این نبود)گفتن میخوان با من مثل یه دوست خوب باشن (منظور یه هم دانشگاهی خوب با حدومرز مشخص نه روابط دوستی دخترو پسر) ....خوب من نمی تونستم قبول کنم خواستم فک کنم بعد یک هفته برای اولین بار دلایل منطقی خودمو (بدون هیچ احساساتی)برای این درخواستم توضیح دادم و قرار شد اون فکر کنه و نظرشو بگه.....

    تا اینجا همه چی تقریبا خوب پیش می رفت و من فکر میکردم شانس زیادی برای داشتن یه زندگی موفق با این خانم در اینده خواهم داشت....

    دو هفته گذشت.......

    یک اتفاق (بهتره بگم یک فرد) باعث شد موضوعی که تقریبا از اواخر رابطه ابجی و داداش ایشون از من پنهان کرده بود رو متوجه بشم (خورشید هیچ وقت پشت ابر نمی مونه)....همیشه از روز اولی که بدنبال معیارهای خودم رفتم از خدا میخواستم هر چی صلاحه برام مقدر کنه واین همیشه سر زبونم بود...همین توکل باعث شد که بتونم تو اون برهه خودمو کنترل کنم و سعی کنم منطقی برم جلو.....

    ایشون با فردی دیگر در این مدت یک رابطه ابجی وداداش جدید برقرار کرده بود که بعد یکی دو ماه به فاز دوستی کشیده بود (با این که هنوزم روابطشون به اسم ابجی و داداش بود)......چیزی که باعث جالب شدن این اتفاق شد اون فرد بود....

    هنوز وسط داستانیم ، خیلی داره طولانی میشه ....

    این فرد قبل از قطع رابطه ابجی و داداش ما ، وارد روابط ما شده بود ....حدود 10 روز از قطع رابطمون، متوجه شدم این خانم حال خوبی نداره و از من کمک خواست قضیه از این قرار بود که این فرد توی دانشگاه با این خانم در یک گروه همکار بود و پس از یه سری اتفاقات فرد از خانم میخواد که اونو خواهر صدا کنه(طرف خواهر نداره) و خانم قبول میکنه ....رابطه چند روز ادامه پیدا میکنه و گویا تو همون چند روز اقا خیلی خانم رو تحویل میگیره و جذبش میکنه (به قول خودش هر 10 دقه یه اس میداده بهش حتی واس ابخوردن و جالب اینه که من 6 ماه با ایشون رابطه داشتم و در ماه سوم بود که شماره ایشون رو گرفتم اونم فقط برای مواقع ضروری و خیلی کم استفاده میشد)...بعد چند روز خانم متوجه میشه این اقا به دو نفر دیگه از دوستاش هم میگه خواهر (یکی همزمان با این خانم و دیگری حدود یک ماه ) ....و ایجا بود که اومد و چون فک میکرد به بازی گرفته شده از من کمک خواست و همه چیزو کاملا برام گفت .....خلاصه کنم من به ایشون گفتم که با توجه به روابط دوستی که این اقا قبل این داشته بهتره رابطشون رو قطع کنن و از گروه هم کنارش بزارن که اینکارم از طریق یه بزرگتر گروه انجام بدن.....قبول کردن(ایشون و دوستاشون) ولی بعد یهو تصمیم گرفتن خودشون با طرف صحبت کنن ...بعد این که صحبت کردن به من گفتم با طرف صحبت کردن و خیلی منطقی قبول کرده که رابطه در حد همون گروه و با حدومرز مشخص.....این دروغ بود برعکس این فرد با حرفاش کاری کرده بود که بهش بیشتر جذب بشن و باز قبول کنن رابطه خواهر و داداش باشه ولی با حدومرز (چیزی مثل رابطه من با ایشون)...بعد یک هفته من رابطمو با این خانم قطع کردم و درخواست خودمو دادم.....

    این اغاز نزدیک شدن این دو بهم بود و بعد یک ماه فعل مفردو اسم کوچیک و .....به رابطه اضافه میشه و بیرون رفتن و.....تا جائی که فکر میکنم اگه من متوجه نمیشدم این اقا که من بهش میگم گرگ ادم نما به هدفش که سواستفاده باشه میرسید.....

    دوستان سعی میکنم ادامه رو در ارسال بعدی خودم بزارم....در مورد اسمی که انتخاب کردم هم یکم تایپک جلو بره متوجه میشن به چه دلیل انتخاب شد......

    احتمال میدم تعدادی از دوستان نسبت به این خانم بدبین شده و واکنش تندی بدن...از دوستان میخوام اگه تا اینجا رو خوندن قضاوت عجولانه نکنن نه در مورد شخصیت من و نه طرف مقابلم......

    حرف واسه گفتن زیاد دارم شاید چند تا ارسال دیگه به همین اندازه باید بنویسم ....برای همین میخوام دوستان عجولانه قضاوت کننن......خوشحال میشم نظراتتون رو بشنوم.....















  2. کاربر روبرو از پست مفید صبح آرامش تشکرکرده است .

    صبح آرامش (پنجشنبه 10 آذر 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 اسفند 97 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1389-6-20
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    7,354
    سطح
    57
    Points: 7,354, Level: 57
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 196
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    209

    تشکرشده 280 در 139 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: تردید در انتخاب

    درود
    بنویسید چون نمیدونیم باید به چی نظر بدیم

  4. کاربر روبرو از پست مفید footer تشکرکرده است .

    footer (سه شنبه 25 مرداد 90)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 91 [ 09:54]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,215
    سطح
    19
    Points: 1,215, Level: 19
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تردید در انتخاب


    عذر میخوام ولی یاد آوری خاطرات و یه سری مسائل باعث میشه ادم توان نوشتن رو کمتر داشته باشه اونم با این جزئیات ، با این وجود سعی میکنم ادامه بدم...

    من سه معیار اصلی برای ازدواج دارم (اعتقادات و نقش اون در زندگی ، درک متقابل و توانایی بحث منطقی ، رازدار بودن)والبته در مورد ایشون روابط با اقایون هم اضافه شده....اعتقادات ایشون رو قبول دارم ....روزی که متوجه شدم در یادادشتی از طریق همین اعتقادات یک سری مسائل رو بهشون یاداوری کردم تا بلکه از خواب بیدار بشن و در کنارش هم خودمو از کشیدم کنار....

    نکته مهم : یه ویژگی خاص این خانم اینه که با توجه به شرایط خانوادگی با وجود اینکه به مسائل مذهبی اهمیت میدن ولی در روابط با اقایون ازادی زیادی دارند و اکثرا در حال کل کل با با اقایونی هستن که فک میکنن جنبه دارن اونم فقط واسه خنده و تفریح ....و روابط شون با اقایون رو در همین حد رو هم به خانواده منتقل میکنن ....

    ایشون بعد خوندن یادداشت ، با من تماس گرفتن و گفتن خیلی وقته عذاب وجدان دارن و خواستن کمکشون کنم....و در اون لحظه واقعا به خاطر اعتقاداتش راست میگفت (ولی فکر میکنم بنا به عادت های بد و وجود یکی از دوستان نزدیکش این اعتقادات رو فراموش میکنه).....در طول یک هفته درحالی که از درون داغون بودم و در فشار کاملا با منطق کاری کردم که ایشون رابطه خودش رو طوری قطع کنه که شخصیت خودشو حفظ کنه و ازشون خواستم برن پیش مشاور .....اخر هفته نتونستم احساس وابستگی نسبت اون اقا داشت رو تحمل کنم و احساساتم غلبه کرد و کاملا احساسی از ایشون گله مند شدم ، بگذریم......بهشون گفتم روابطشون حتی در غالب همون گروه رو تا اخر تابستون قطع کنن ولی وقتی با مشاور صحبت کردن ، طبق گفته مشاور به روند عادی زندگیش برگشت و این یعنی ارتباط کاری زیاد در غالب همون گروه .....و این ارتباط کاری تا به امروز ادامه داشته که البته با توجه به این که این خانم وابستگیش کامل نرفته و همچنین حرفه بودن طرف مقابل در زمینه این جور روابط به صحبت هایی غیر از روند کاری هم کشیده.....

    تو این ماجرا یه شخص ثالث دیگه هم وجود داره که خیلی تاثیر گذار اونم دوست صمیمی 12 ساله این خانم هست که در کل این داستان ها همیشه نظاره گر و یه جورائی مشاور این خانم توی مسائل بوده ......نقش این دوست 12 ساله در این روابط خیلی زیاده و همچنان با تاثیرگذاری زیاد ادامه داره.....یعنی من هرچی این خانم رو از این رابطه حتی کاری دور میکنم ایشون برعکس من عمل میکنه البته فک میکنه منطقی داره میره جلو.....


    در وسط این قطع رابطه در من یک احساسی دیگه هم انجام دادم و اون این بود که بهشون گفتم میخوام چندین ماه دیگه با ارامش بطور رسمی و زیر نظر خانواده با ایشون در مورد ازدواج صحبت کنم و گفتم که اون حس دوست داشتن نسبت به ایشون هنوز در وجودم هست ولی میخوام منطقی حرکت کنم .....

    در حال حاضر من از طریق همون دوست که روابط این خانم رو برام اشکار ساخت از روابط الانش در جریان کامل هستم.....

    در شرایط کنونی روابط من با ایشون خیلی کم شده به یک ساعت در هر 3 روز اونم بصورت مجازی و البته در مورد مسائل روزمره و عادی صحبت میکنیم و من نقش یک خواستگار رو دارم که قراره چند ماه دیگه رسما اقدام کنم......

    اما روابط ایشون با اون اقا
    در غالب همون گروه و با توجه به مسئولیت های هردو روابط کاری شون در 3 هفته گذشته تقریبا هر روز بوده و ارتباط کاری مداوم داشتن.......در ظاهر با هم مثل دو دوست صمیمانه برخورد میکنن یعنی همون چیزی که در گروهشون بین یک خانم و اقا در جریانه ....ولی با توجه به رابطه قبلی و واابستگی که قبلا داشتن و رابطه کاری زیادشون .....مطمئنن در مورد مسائل غیر از کاری هم روابطی بینشون هست که فک میکنم زیاد بروی هم نمیارن.....و باز هم نقش دوست 12 ساله این خانم که بعد قطع رابطه خانم با اون اقا ، روابط نزدیک تری با اقا پیدا کرد و در واقع طرف به دوست 12 ساله خانم نقشی بعنوان پلی ارتباطی غیر مستقیم بدون اینکه خوده این دوست بفمه داده و این موضوع به همراه روابط کاری باعث شده که فکر این خانم هنوز درگیر این اقا باشه و این منو ازار میده.....و باعث درگیری ذهنیم میشه و حتی باعث شده در کارم هم دچار مشکل بشم

    شاید بگین حالا که این فرد درگیر یکی دیگه هست باید بی خیال بشم ....ولی مشکل اینجاست که این درگیری فقط بخاطر وجود دوستش و خاطراتی که از رابطه قبلی مونده و روابط زیاد الانشونه و میدونم بعد گذشت یه مدت اگه دوباره فریب این گرگ رو نخوره متوجه اشتباهاتش میشه....... و نگاهی که هم به بنده داره متاسفانه به این شکل هست که منو یک خواستگار میدونه مثل تمام خواستگاراش با این تفاوت که نسبت به اون یه حسی دارم و یه جورائی فک میکنه من به این راحتی ازش دست نمیکشم و قطعا ازش خواستگاری میکنم و بعد در مورد من تصمیم میگیره.....در حالی که من هر چی میگذره تردید بیشتری سراغم میاد و این که هیچ وقت رسما اقدام نکنم و همه چی رو تموم کنم احتمالش بیشتر میشه.......


    حساسیت من نسبت روابط این خانم و بخصوص این رابطه اصلی و اون اقا.... و این که میدونم داره بازم راه رو اشتباه میره و احساس مسئولیت من به اینده این فرد که از احساستم برخواسته باعث میشه درگیری ذهنی داشته باشم و زندگیم روند عادی خودشو از دست بده .....از ادامه این داستان خسته شدم و می ترسم هر لحظه اقدامی نادرست انجام بدم....

    ذهنم الان اشفته و درگیر و نتونستم کامل مشکلمو بگم ولی امیدوارم به کمک دوستان بهتر مشکل خودمو منتقل کنم.......بازم میام و خواهم نوشت ولی در زمانی که درگیری ذهنی کمتری داشته باشم .....

    ممنون از همتون بابت بوجود اوردن همچین فضایی در دنیای مجازی......


  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 شهریور 90 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    1,062
    سطح
    17
    Points: 1,062, Level: 17
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: تردید در انتخاب

    انتخاب چنین موردی کاملا اشتباهه چون ذهن شما درگیر رابطه طرف با اون آقاست واین مساله میتونه زمینه شک وتردید در تمام دوران زندگی رو فراهم کنه وزندگی روتیره وتار کنه

  7. 2 کاربر از پست مفید manii تشکرکرده اند .

    manii (پنجشنبه 10 آذر 90)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 آذر 90 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1390-5-01
    نوشته ها
    319
    امتیاز
    2,559
    سطح
    30
    Points: 2,559, Level: 30
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 358 در 196 پست

    Rep Power
    45
    Array

    RE: تردید در انتخاب

    سلام دوست عزیز

    این خانم چه حسی به شما دارن؟ از گفته هاتون تصور کردم اون آقا رو بیشتر از شما دوست دارن

    خانمها در یک زمان نمیتونن 2نفر رو خیلی دوست داشته باشن حتما یکی رو بیشتر دوست داره

    شما باید صبر کنید تا درست تصمیم بگیره اگه الان نتونه تصمیم بگیره که مناسب ازدواج با شما نیست

    اینکه میگید تحت تاثیر دوستش این کارارو میکنه اصلا درست نیست دارید سر خودتون کلاه میذارید اون داره این رابطه رو ادامه میده آدم بالغیه باید مستقل عمل کنه گفته شما اگه درست باشه یعنی ایشون انسان بی اراده ای هستن که همیشه تحت تاثیر دیگران قرار میگیره


    چشماتو باز کن داری عاشقش میشی ولی فکر میکنی داری منطقی جلو میری این خانم اونجوری که شما فکر میکنید پاک و سر به راهه واقعا هست؟


    فکر نمیکنی بعد از ازدواج با ایشون مدام بهشون شک دارید؟

  9. 3 کاربر از پست مفید hamdam 96 تشکرکرده اند .

    hamdam 96 (دوشنبه 28 شهریور 90)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 91 [ 09:54]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,215
    سطح
    19
    Points: 1,215, Level: 19
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تردید در انتخاب

    سلام
    خیلی وقت بود بحث رو پیگیر نبودم چون از جواب دادن دوستان نا امید شده بودم و اتفاقی امشب یه سر زدم
    ممنون از همدم و مانی عزیز

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamdam 96
    سلام دوست عزیز

    این خانم چه حسی به شما دارن؟ از گفته هاتون تصور کردم اون آقا رو بیشتر از شما دوست دارن
    خانمها در یک زمان نمیتونن 2نفر رو خیلی دوست داشته باشن حتما یکی رو بیشتر دوست داره

    درباره حس این خانم نمیدونم دقیقا چه حسی دارن اینو میدونم برای شخصیت من احترام زیادی قائل در همین حد ، درمورد اون آقا هم مطمئنم هیچ حسی نسبت بهش نداره
    درمورد این که یکی رو بیشتر دوست داره نمی دونم چون خودش طوری نشون میده که هیچ حسی به هیچ کدوم نداره


    شما باید صبر کنید تا درست تصمیم بگیره اگه الان نتونه تصمیم بگیره که مناسب ازدواج با شما نیست

    درسته من ازش چند روز پیش خواستم که در مورد ازدواج صحبت کنیم و اون گفت الان امادگی ازدواج رو نداره ، و من هم متقابلا ازش خواستم یه زمانی رو برای این که به این امادگی برسه تعیین کنه ، الان قراره در این مورد یه دو هفته فکر کنه و بگه چه مدت وقت لازم داره

    اینکه میگید تحت تاثیر دوستش این کارارو میکنه اصلا درست نیست دارید سر خودتون کلاه میذارید اون داره این رابطه رو ادامه میده آدم بالغیه باید مستقل عمل کنه گفته شما اگه درست باشه یعنی ایشون انسان بی اراده ای هستن که همیشه تحت تاثیر دیگران قرار میگیره

    تحت تاثیر دوستش این تفکر رو داشت که اون اقا رو اصلاح کنه (این مربوط به یک ماهه پیشه) ولی الان متوجه شدم که خودش فهمیده و دیگه دنبال اصلاح اون اقا نیست ورابطه ای داره ادامه میده هم فقط کاریه

    چشماتو باز کن داری عاشقش میشی ولی فکر میکنی داری منطقی جلو میری این خانم اونجوری که شما فکر میکنید پاک و سر به راهه واقعا هست؟

    توی پاک بودنش شک ندارم ولی یه مشکلی داره اونم توی روابط به آقایونه....معتقده وقتی طرف مقابل ادم (باجنبه باشه) و این که خودشم نظر خاصی نداره ...در شرایط خاص مثلا همون محیط گروهی که فعالیت میکنه صمصمیت با جنس مخالف مانعی نداره و من با این مخالفم ....

    فکر نمیکنی بعد از ازدواج با ایشون مدام بهشون شک دارید؟


    نقل قول نوشته اصلی توسط manii
    انتخاب چنین موردی کاملا اشتباهه چون ذهن شما درگیر رابطه طرف با اون آقاست واین مساله میتونه زمینه شک وتردید در تمام دوران زندگی رو فراهم کنه وزندگی روتیره وتار کنه
    گفتین شک و تردید ....من به این خانم اعتماد دارم و الانم در مورد رابطه ای که هست ذهنم درگیر اون رفتارهای اون آقاست که فکر میکنه در حقش جفا شده و ممکنه به این خانم آسیب بزنه و یه چیزه دیگه هم هست که اصلا ربطی به این آقا نداره حساسیت بنده به روابط این خانم با اقایون برمیگرده که فکر میکنم طبیعیه ......

    در ضمن یه چیزه دیگه من قبل از هرچیزی که بخوام تصمیم بگیرم دوباره از ایشون درخواست ازدواج کنم ، به این فکر میکردم که این رابطه که قبلا داشته رو برای خودم تموم شده بدونم و میدونم این قدرت رو دارم که در آینده در هیچ موقعیتی این مسئله رو بازگو نکنم و فراموش شده بدونمش



    اما دو تا موضوع هست
    یکی این که من خودم به ایشون ادرس این سایت قبلا و بعده قطع رابطش با اون اقا بهشون دادم و احتمال میدم چیزائی که اینجا نوشتمو بخونه ، با این که برای خودم فرق نمیکنه چون این حرفا رو لازم بشه رودرو بهش میزنم ولی میخوام نظر دوستان رو هم در این مورد بدونم...

    و دومی این که همین طور که گفتم من ازشون دوباره درخواست کردم و ایشون گفتن فعلا امادگی شو نداره و فعلا فقط قراره ایشون بگن چه مدت لازمه که به امادگی برای ازدواج برسن ، از طرفی من طبق شناختی که از ایشون داشتم (حس میکنم کامل نیست و زمان نیاز داره حالا حالا ها) تنها موردی که ذهنه من رو درگیر کرده و به تردیدم انداخته روابط ایشون با اقایونه که یه چیزه کلیه و ربطی به اون آقا نداره ....

    در مورد روابطش این توضیح رو بدم که منظورم از اقایون تعداد محدودی هست که به این نتیجه رسیده که با جنبه هستن و با این عده روابط صمیمی داره و با توجه به شخص مقابل شوخی وکل کل هم میکنه و متقابلا طرف هم .......البته خوده منم جز این دسته حساب میشم که با من یه مقدار متفاوت تر و با احتیاط برخورد میکنه ....

    اینم بگم که تقریبا میشه گفت نحوه برخوردهاش با اقایون دیگه به طور عمومی خوب و با وقار و سنگین و در شان یک خانم هست

    منتظر نظر دوستان عزیز هستم .....




  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    156
    Array

    RE: تردید در انتخاب

    صبح آرامش عزیز سلام

    گویا شما دانشجو هستین هنوز. چند سالتونه؟ خانوم چند سالشه؟

    من یک دوستی دارم که فکر می کنم تجربش بدرد شما بخوره...دوست من یک خانواده نسبتا

    مذهبی داشت ولی وقتی دانشگاه رفت دوستان نامناسبی دورش رو گرفتن و کار توی گروه های

    دانشجویی باعث شد که مذاکراتش با آقایون زیاد بشه...البته همیشه خوب و سالم بود دوست من

    اما همین مذاکراتش و دوستان بدش باعث شده بود که دیگران راجع بهش اشتباه قضاوت کنن

    ولی دوست من از جنس اونا نبود...من میفهمم چی میگی و میدونم اون خانوم هم دختر خوبیه.

    اما یه آقایی این موضوع رو میدونست که دوست من از جنس اونا نیست و تحت جو دوستانش

    اینجوری عمل میکنه ، حساب اون رو از حساب بقیه جدا کرد و ازش خواستگاری رسمی کرد و

    با خانواده پا پیش گذاشت و راجع به همه چیز واضح نه با واسطه صحبت کرد والان با هم

    زن و شوهرن و دوست من به تازگی مامان شده و وقتی فهمید شوهرش مذاکره با آقایونو زیاد

    دوست نداره همه روابط کاری رو هم محدود کرد و شوهرش شد همه کسش و بهترین

    دوستش! پس دوست عزیز شما هم عملا نشون بده میری خواستگاریش و یک بار بی واسطه

    حرف دلت و نظرت رو به اون خانوم بگو...اون الان تحت جو و دوستان شاید نامناسبه

    آدما تو دانشگاه معمولا جوگیر میشن


    همه

  12. کاربر روبرو از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده است .

    bahar.shadi (دوشنبه 28 شهریور 90)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 91 [ 09:54]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,215
    سطح
    19
    Points: 1,215, Level: 19
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تردید در انتخاب



    سلام و خیلی ممنون دوست عزیز

    من 22 و ایشون 20 سالشونه
    حرف شما رو قبول دارم و فکر میکنم در مورد این خانم هم تا حد زیادی صدق میکنه و حس میکنم اگه با خودش صحبت کنم قبول میکنه این رفتارش اشتباه ....ولی خوب ترجیح میدم در این مورد احتیاط کنم و بیشتر بررسی کنم

    همین طوری که قبلا گفتم به ایشون مشخصا گفتم که میخوام بطور رسمی اقدام کنم اینو حدود 2 ماه پیش بهشون گفتم و اون زمان ایشون گفتن نیاز به فکر کردن دارن قبل این که رسمی بشه و بعد اون همه یه سری موضاعاتی که قبلا گفتم پیش اومد و این موضوع مسکوت موند ، تا این که همین هفته پیش من گفتم میخوام در این مورد باهاشون صحبت کنم و ایشون گفتن امادگی ازدواج رو نداره فعلا ، الان قراره یه مدت رو مشخص کنه که چه وقتی به این امادگی میتونه برسه تا منم بتونم تصمیم بگیرم ،

    چیزی که توی ذهنه من هست اینه که مرحله شناخت رو شروع کنیم یا از همون اول بطور رسمی از طریق خانواده ها و یا اینکه بطور غیر رسمی خانواده در جریان باشند و وقتی یه مقدار مشخص پیش رفتیم رسمی کنیم ....البته با توجه به گفته ایشون که امادگی شو نداره فعلا منتفی شده

    ولی یه مشکلی که الان دارم و نیاز به راهنمایی فوری دارم


    اون اقایی که قبلا با ایشون یه سری روابط داشته در جند وقت اخیر چندین بار باعث شده ارامش فکری ایشونه بهم بزنه و فکر میکنم مهمترین دلیلی که میگه امادگی نداره همین مشکلاتش با این اقا هستش ، مثل این که اقا فکر میکنه در حقش جفا شده (چون خانم رابطه رو قطع کرده) و یه جورائی سعی میکنه با بازی با اعصاب این خانم یه جورائی یه انتقام کوچیک بگیره ، این وسط من میخوام برم با این اقا صحبت کنم البته بهش گفتم در مورد رابطه خودم با این اقا نه اون خانم صحبت کنیم ، حالا میخوام بدونم په جوری باید برخورد کنم که دست از سره این خانم برداره ؟؟؟؟


    لطفا هرچی سریعتر نظرتونو بگین









    یه گله هم از اعضای محترم تالار دارم

    توی بعضی تایپک میدیم وقتی یه موضوع که زیاد اورژانسی نیس مطرح میشه ایجاد کننده تایپک بعد 7 یا 8 ساعت میومد گله میکرد چرا کسی که جواب نمیده

    من از دوستانی که تا به امروز جواب دادن خیلی ممنونم ، و میدونم تایپک من زیاد کمک فوری نیاز نداره و توقع هم ندارم سریه جواب بهم بدین ولی فکر نمیکردم بعد گذشت یک ماه...........مثل این که یا باید تایپک اورژانسی باشه تا پیش بره و یا اینکه قبلا ایجاد تایپک یه چند ماهی فعالیت کرد تو تالار تا همه ادمو بشناسن تا به تایپکی که ایجاد میکنه توجه کنن....


    البته از فوتر ، مانی و همدم و بهار غمگین عزیز بابت لطفشون تشکر میکنم

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 مهر 90 [ 21:44]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,136
    سطح
    18
    Points: 1,136, Level: 18
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تردید در انتخاب

    به هیچ عنوان خودتون رو با اون آقا در گیر نکنین به شما ربطی نداره که می خواین مداخله کنی دوست خوبم واقع بین باش این خانوم اگرچه پذیرشش برای شما سخته ولی قابل اعتماد نیست
    راه درست می دونی چیه قطع رابطه و کم کردن رابطه با خانوم جواب تلفن هاشو ندادن و قطع رابطه اینترنتی
    این کاری که خانوم می کنه یه جور بازی دادنه چرا می خوای بازی بخوری چرااااااااااااااااااااااا ا؟
    بکش کنار اون خانوم باید خودش تکلیفشو با خودش و زندگیش روشن کنه
    می دونی اگر ادامه بدی چی میشه
    با اون آقا درگیر می شی بیخود برای خودت تو محیط دشمن درست می کنی کلی انرژی و وقتت که این روزا باید صرف کاری بشه که ایندت رو بسازه صرف میکنی بعد می فهمی فرضا اون خانوم با همین آقا یا کس دیگه دوباره رابطه برقرار کرده اونوقته که داغون میشی و اثر این زخم میشه بی اعتمادی به همه میشه از بین رفتن حس احترام و عشق نکن این کارو باخودت ادامه نده
    رسمی خواستگاری کردی و اون خانوم به شما جواب رد داده دیگه فقط یه راه داری اینکه فعلا رابطتو با اون خانم قطع کنی شما مسئول زندگی اون خانم نیستی اون خانواده داره اینطور که میگی با خانوادشم صمیمیه
    [/color][color=#800000][/size][size=x-large]اجازه نده بازی بخوری برادر من ببین کی گفتم تو رابطه با اون آقا به هیج وجه نباید مداخله کنی باید با خانم سر سنگین تر برخورد کنی و رابطه خارج ار دانشگاه رو باهاش قطع کنی

  15. 2 کاربر از پست مفید پریا راستی تشکرکرده اند .

    پریا راستی (پنجشنبه 10 آذر 90)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 91 [ 09:54]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,215
    سطح
    19
    Points: 1,215, Level: 19
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تردید در انتخاب

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریا راستی
    به هیچ عنوان خودتون رو با اون آقا در گیر نکنین به شما ربطی نداره که می خواین مداخله کنی دوست خوبم واقع بین باش این خانوم اگرچه پذیرشش برای شما سخته ولی قابل اعتماد نیست
    راه درست می دونی چیه قطع رابطه و کم کردن رابطه با خانوم جواب تلفن هاشو ندادن و قطع رابطه اینترنتی
    این کاری که خانوم می کنه یه جور بازی دادنه چرا می خوای بازی بخوری چرااااااااااااااااااااااا ا؟
    بکش کنار اون خانوم باید خودش تکلیفشو با خودش و زندگیش روشن کنه
    می دونی اگر ادامه بدی چی میشه
    با اون آقا درگیر می شی بیخود برای خودت تو محیط دشمن درست می کنی کلی انرژی و وقتت که این روزا باید صرف کاری بشه که ایندت رو بسازه صرف میکنی بعد می فهمی فرضا اون خانوم با همین آقا یا کس دیگه دوباره رابطه برقرار کرده اونوقته که داغون میشی و اثر این زخم میشه بی اعتمادی به همه میشه از بین رفتن حس احترام و عشق نکن این کارو باخودت ادامه نده
    رسمی خواستگاری کردی و اون خانوم به شما جواب رد داده دیگه فقط یه راه داری اینکه فعلا رابطتو با اون خانم قطع کنی شما مسئول زندگی اون خانم نیستی اون خانواده داره اینطور که میگی با خانوادشم صمیمیه
    [/color][color=#800000][/size][size=x-large]اجازه نده بازی بخوری برادر من ببین کی گفتم تو رابطه با اون آقا به هیج وجه نباید مداخله کنی باید با خانم سر سنگین تر برخورد کنی و رابطه خارج ار دانشگاه رو باهاش قطع کنی
    سلام پریا راستی

    اول از همه تشکر بابت نظرتون

    نظرتون خیلی صریح و تند بود ، در مورد رابطه بگم حدود دو ماه هست خیلی محدود شده و عملا من الان هفته ای دو یا سه بار از طریق اینترنت باهاش ارتباط دارم و یا مثلا هفته ای دو سه تا اس ام اس معمولی......در مورد اقا هنوز باید فکر کنم همین حرفه شما و این که به ربط نداره خیلی وقته باعث شده مردد بشم ولی بازم میخوام فکر کنم ....

    احتمال این که این خانم دوباره رابطه دوستی برقرار کنه خیلی کمه اینو با توجه به اطلاعات دقیقی که نمی تونم اینجا بیان کنم میگم و به هیچ وجه از روی احساسم نیست ، در مورد بازی دادن هم دفه قبل خودش قبول کرد که با رابطه ای که برقرار کرده یه جور بازی دادن من بوده و میدونم دوباره این اشتباه رو مرتکب نمیشه نمیگم به خاطر من فکر میکنم بخاطر ازار ها و اذیتهایی که بعد اون رابطه دیده دیگه دنبال این روابط نمیره.......

    اره رسمی خواستگاری کردم ولی جواب رد نشنیدم فقط بهم گفت فعلا امادگی شو نداره و منم بخاطر همین حرف شما و اینکه یه مدت طولانی روی یه مورد بی نتیجه وقت نذارم گفتم یا جواب نه بهم بده و یا این که بگو فلان وقت لازم دارم تا به شرایط ازدواج برسم ، الان داره روی این فکر میکنه و قراره تا دو هفته دیگه نظرشو بگه





 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.