سلام دوستان عزیز تالار همدردی.
چند ماه پیش وقتی توی مراسم عقد یکی از بستگانم شرکت کردم یکی منو برای پسر خواهر شوهرش نشون کرد و از اونجایی که به قول خودشون خیلی از لحاظ رفتار و شرایط خانوادگی شبیه به هم بودیم منو به خانواده پسر معرفی کردن اما اونا منو ندیده بودن تا چند روز پیش. وقتی رفتیم شهرستان اونا برای دیدنم اومدن خونه خالم و ما همدیگرو دیدیم و با اجازه بزرگترها مختصر گفتگویی داشتیم. پسر مودب و خوبی به نظر میرسه همه تاییدش میکنن و میگن لیاقتتو داره.خودمم دوستش دارم، اما من میترسم. همش یه حسی بهم میگه دلتو بهش خوش نکن بهم نمیرسید!نمیدونم چطور بهتر بشناسمش و چطور این حسو ازبین ببرم؟بعدشم توی گفتگوهامون بهم گفت که همون شهرستان باید زندگی کنیم و من اصلا ازاین مساله راضی نیستم.حالا نمیدونم چطور این نارضایتی رو بیان کنم.اولش گفتم همه چیزو بهم بزنم و جوابش کنم بخاطر این مساله اما نمیدونم این مساله ارزش داره که اون پسرو جواب کنم یانه؟لطفا کمکم کنید![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)