به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 مهر 90 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1390-4-31
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,300
    سطح
    19
    Points: 1,300, Level: 19
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بیکاری،دوست داشتن

    سلام
    مطالب سایتو که می خوندم دو تا مورد دیدم که می شه گفت شبیه من بودن ولی یه تفاوت هایی داشتند.
    من با پسری تو دانشگاه آشنا شدم اوایل ازش خیلی بدم می یومد یک سره دنبالم بود بدترین رفتارای ممکنو با این آدم داشتم حتی یه بار تو راهرو وقتی می خواست به من پیشنهادشو بده چنان فریادی سرش زدم که خودم الان فکر می کنم هر کس بود با اون اخلاق من با اون تحقیرای من بی خیالم می شد خلاصه رفتارامون تا ترم 4 اینطوری بود دیگه اعصابشو نداشتم تصمیم گرفتم خودم برم باهاش حرف بزنم تا از این کارا دست برداره گفتم برای همیشه تموم می شه ولی..... باهاش حرف زدم از احساساتش گفت،پیشنهاد ازدواج داد،نمی دونم منی که از دیدنش حالم بد می شد چرا اون لحظه نگفتم نه،گفتم باید فکر کنم دوباره امود که ببینه فکرامو کردم گفتم تو کار نداری اول کار بد فکر می کنم چند ماهی بهم کار نداشت فقط نگام می کرد خسته شد آخرو با دوستم رفت و حرف زد که چرا اینجوری می کنم یه سلامم نمی کنم.دوستم شوهرش خیلی حساسه نمی خواستم براش دردسر بشه به این آقا پیام زدم که این کارو دیگه نکنه و ارتباطمون از اینجا شروع شد می خواستم یه جوری موضوع رو تموم کنم گفتم بیا خاستگاری گفت می یام الان فقط نامزد کنیم تا کار پیدا کنم گفتم نه چند ماهی فرصت خواست تو این مدت بدترین رفتارارو باهاش داشتم خیلی خوردش کردم ولی دست ازم نکشید کمکم خواستم واقعا بشناسمش دیدم چقدر باهاش دیدگاه مشترک دیدم هر کاری می تونست برام انجام داد کمکم عاشقش شدم دعوا زیاد داشتیمو داریم ولی حلش کردیم،با اینکه بهش علاقه مند شدم حتی دوست دارم بهش نگفته بودم اسم همو صدا نمی زدیم.تا اومد خاستگاری برعکس حرفش که گفت نامزد بشیم بهتره خاست عقد کنیم ولی پدر من گفتن فقط 1 سال تو عقد نه بیشتر ترم آخر بود اومد خاستگاری( درسشو 7 ترمه تموم کرد با اینکه ارشد می تونست بره قید ارشدو زد )پدرم تا تموم شدن درسم بهش مهلت داد ولی گفت ما نباید با هم حرف بزنیم ولی من نتونستم شهریور اعزام می شه.خانواده پدری من زیادی اهل تجملاتن همش می گن 80% زندگی پوله 5% اخلاق و رفتاره. به نامزدم گفتم چند ماهی از خدمتش بگذره بعد بیاد خاستگاری تا ائضاش بهتر بشه ولی طاقت این دوری رو ندارم از طرفی هم از خونوادم می ترسم که کوچیکش کنن به نظرتون چی کار کنم؟ ببخشید طولانی شد.

    اینم بگم مااز لحاظ فرهنگی البته خودمون نه اقوام پدری شبیه هم هستیم از لحاظ اقتصادی هم کمو بیش شبیه همیم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید elena_r تشکرکرده است .

    elena_r (چهارشنبه 05 مرداد 90)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 مهر 90 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1390-4-31
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,300
    سطح
    19
    Points: 1,300, Level: 19
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیکاری،دوست داشتن

    چرا هیچ کس جوابی نمی ده؟ لطفا نگاه می کنید یه نظری هم بدید؟ واقعا تو زندگی پول مهمتره؟

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 مرداد 90 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1389-12-21
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    1,520
    سطح
    22
    Points: 1,520, Level: 22
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    52

    تشکرشده 52 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیکاری،دوست داشتن

    پول بی تاثیر نیست ولی قطعا مهمترین مسئله هم نیست... این بستگی به دیدگاه و طرز تفکر شما داره.
    سعی کن با خانوادت صحبت کنی و دیدگاهت رو به اونا بگی- در مورد این 80% و 5% هم حتما بیشتر تامل کن...! آدمای پولدار زیادی هستند که در حسرت یه لحظه ارامشن...
    فوقش اینه که شما میتونید مثلا چند ماه دیگه عقد کنید تا سربازی ایشون تموم بشه...

  5. کاربر روبرو از پست مفید MiladR تشکرکرده است .

    MiladR (چهارشنبه 05 مرداد 90)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    126
    Array

    RE: بیکاری،دوست داشتن

    اينطور كه من متوجه شدم شما تقريبا بايد 2 سال عقد كرده بمونيد.
    آيا مي تونيد؟؟؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید ليلا موفق تشکرکرده است .

    ليلا موفق (چهارشنبه 05 مرداد 90)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 مهر 90 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1388-6-09
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    2,708
    سطح
    31
    Points: 2,708, Level: 31
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    85

    تشکرشده 85 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیکاری،دوست داشتن

    نقل قول نوشته اصلی توسط elena_r
    چرا هیچ کس جوابی نمی ده؟ لطفا نگاه می کنید یه نظری هم بدید؟ واقعا تو زندگی پول مهمتره؟
    100%

  9. کاربر روبرو از پست مفید starpen تشکرکرده است .

    starpen (چهارشنبه 05 مرداد 90)

  10. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    257
    Array

    RE: بیکاری،دوست داشتن

    صرفنظر از ایده پدرتون ،شما ببینید در مقام انتخاب پول رو ترجیح میدید یا اخلاق و رفتارخوب رو.
    با این قضیه یه مقدار درگیر کنید خودتون رو.
    خودتون رو تو موقعیتهای مختلف (بعد از ازدواج) قرار بدید :

    مثلا فرض کنید
    خرید عروسی خودتونه ، سطح درآمد همسرتون اجازه نمیده که فلان سرویس طلا رو بگیره ، خودتون رو با دختر عمه و... مقایسه نمی کنید و نمیگید خوش به حالش ؟!

    می خواید برید محل کار، ماشین ندارید وسعتون هم نمی رسه با آزانس برید می تونید با وسیله عمومی کنار بیائید.

    به جشن عروسی دعوت شدید ، دوست دارید برید لباس جدیدی برا این عروسی بخرید، همسرتون با رفتار خوب و صحبت های آرام کننده از شما می خواد که همون لباس قبلی رو بپوشید، عکس العمل شما چیه؟

    از این نمونه سناریوها طرح کنید و بدون اینکه بخواید خودتون رو گول بزنید ، پاسح بدید اگه واقعا این شرایط براتون قابل قبوله ، اوکیه.

    یادتون باشه که برخی از مشاجرات زوجین بدلیل مسائل مالیه. و البته نا گفته نماند که پول هم خوشبختی نمیاره.

    اگه خواستگارتون همت عالی داشته باشه و اهل تن پروری و خوشگذرونی نباشه ، با گذشت زمان زندگی شما (و البته هر زوج جوانی) از لحاظ مالی توسعه پیدا می کنه
    .

  11. 3 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (چهارشنبه 12 مرداد 90)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 مهر 90 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1390-4-31
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,300
    سطح
    19
    Points: 1,300, Level: 19
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیکاری،دوست داشتن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ليلا موفق
    اينطور كه من متوجه شدم شما تقريبا بايد 2 سال عقد كرده بمونيد.
    آيا مي تونيد؟؟؟
    نه فکر نمی کنم پدرم اجازه بدن. از طرفی اعصاب خودم همش خورده تو فکرم نمی دونم چی کار کنم. هرکار می کنم که حداقل رابطه بینمون کم بشه نمی تونیم و این بیشتر آزار دهندست نمی خوام رابطه خاصی شروع بشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط baby
    صرفنظر از ایده پدرتون ،شما ببینید در مقام انتخاب پول رو ترجیح میدید یا اخلاق و رفتارخوب رو.
    با این قضیه یه مقدار درگیر کنید خودتون رو.
    خودتون رو تو موقعیتهای مختلف (بعد از ازدواج) قرار بدید :

    مثلا فرض کنید
    خرید عروسی خودتونه ، سطح درآمد همسرتون اجازه نمیده که فلان سرویس طلا رو بگیره ، خودتون رو با دختر عمه و... مقایسه نمی کنید و نمیگید خوش به حالش ؟!

    می خواید برید محل کار، ماشین ندارید وسعتون هم نمی رسه با آزانس برید می تونید با وسیله عمومی کنار بیائید.

    به جشن عروسی دعوت شدید ، دوست دارید برید لباس جدیدی برا این عروسی بخرید، همسرتون با رفتار خوب و صحبت های آرام کننده از شما می خواد که همون لباس قبلی رو بپوشید، عکس العمل شما چیه؟

    از این نمونه سناریوها طرح کنید و بدون اینکه بخواید خودتون رو گول بزنید ، پاسح بدید اگه واقعا این شرایط براتون قابل قبوله ، اوکیه.

    یادتون باشه که برخی از مشاجرات زوجین بدلیل مسائل مالیه. و البته نا گفته نماند که پول هم خوشبختی نمیاره.

    اگه خواستگارتون همت عالی داشته باشه و اهل تن پروری و خوشگذرونی نباشه ، با گذشت زمان زندگی شما (و البته هر زوج جوانی) از لحاظ مالی توسعه پیدا می کنه
    .
    ممنون درسته با بیپولی نمی تونم خیلی کنار بیام مخصوصا که همه چیز تا حالا برام مهیا بوده ولی این آقا رو هم الان بی نهایت دوست دارم بدون اون نمی تونم زندگی کنم. حتی نتونستم رابطمو با هاش کم کنم و این مسئله هم تاثیر می زاره روم. از خیلی لحاظا اونی که می خوامه ولی الان کار نداره اگه بخوام به خاستگاره دیگه هم جواب بدم بهش خیانت کردم.چی کار کنم؟؟

  13. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    257
    Array

    RE: بیکاری،دوست داشتن

    خیلی خیلی مراقب باشید و سعی کنید دوز منطق رو بالاتر و به همین نسبت از دوز احساس کم کنید.
    اینکه می گید بدون اون نمی تونم زندگی کنم ، یعنی بشدت وابسته شدید و این باعث میشه نتونید دانسته تصمیم بگیرید
    .



  14. 2 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (چهارشنبه 12 مرداد 90)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 مهر 90 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1390-4-31
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,300
    سطح
    19
    Points: 1,300, Level: 19
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بیکاری،دوست داشتن

    وقتی ایشون حتی با اینکه رتبه خوبی در کارشناسی ارشد آوردن به خاطر ازدواج از رفتن گذشتن منم نباید از بعضی چیزا بگذرم؟


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ناتوانی در فراموشی رابطه قبلی،احساس افسردگی و بی انگیزگی
    توسط نوش آفرین در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 10 بهمن 93, 01:18
  2. در شرایط محدود زمانی،انتخاب فردی که برای من جذاب نیست عاقلانه است؟
    توسط mehran21 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 86
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 بهمن 91, 00:14
  3. گرفتاری،بچه،کار و توقعات بیجای شوهرم
    توسط ساقی 1364 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 06 شهریور 91, 14:11
  4. عشق،نگرانی،دلتنگی و ...
    توسط sady_ns در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 شهریور 89, 15:47
  5. 7 راز جهانی،از افراد خوش شانس!؟
    توسط elina در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 اسفند 87, 00:43

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.