به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 شهریور 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,613
    سطح
    23
    Points: 1,613, Level: 23
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 66 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    فکرش خیلی آزارم می ده

    سلام به همگی
    راسش مشکلی که من دارم خیلی عجیبه و خجالت می کشیدم که بنویسمش اما چون خیلی وقته ازارم میده می خواستم بنویسم و از همه دوستان عزیزم راهنمایی بخوام
    راسش مشکل من در رابطه با همکارمه که چند وقت قبل از من خواستگاری کرد من بهش خیلی علاقه مند بودم و لی بخاطر یه سری مشکلات قبول نکردم چون مطمئن بودم هیچکدوممون تو این ازدواج خوشبخت نمیشه
    اما از چند وقت قبل رابطه اون بایکی از خانمای شرکت که قبلا باهم یه جا کار می کردن و رابطه صمیمی داشتن دوباره برقرار شد و با وجودی که من مطمئنم که حتی اگر دوباره هم این اقا از من خواستگاری می کرد با وجودی که بهش علاقه دارم بازم جوابم منفی بود ولی رابطش با اون خانم خیلی منو عذاب می ده
    هر بار که می رم تو دفتر اونا و می بینم اون خانم تو دفترشه و دارن حرف می زنن عذاب می کشم همش عین دیوونه ها از یه جایی دورادور مراقبم ببینم کی خانم همکار میره دفترش کی میاد بیرون و همش دنبال اینم که ببینم به اون خانم علاقه داره یا نه و چی بینشونه
    خیلی این افکار عذابم می ده تازه تو اینترنتم شبا هزار بار میرم تو این سایت هایی که مخفی بودن کاربرای یاهو رو نشون می ده چک می کنم ببینم اون اقا هست اگر هست بعد می رم چک می کنم ببینم اون خانمم هم هست یا نه و چون اکثر مواقع هر دوشون باهم هستن همش این فکر عذابم می ده که حتما دارن با هم صحبت می کنن با وجودی که همش به خودم می گم اخه دیگه به تو چه ربطی داره ولی فایده نداره و این افکار دست از سرم بر نمی داره
    باید چی کار کنم حس می کنم مثل دیوونه ها شدم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 دی 91 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-23
    نوشته ها
    301
    امتیاز
    2,429
    سطح
    29
    Points: 2,429, Level: 29
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,706

    تشکرشده 1,723 در 325 پست

    Rep Power
    45
    Array

    RE: فکرش خیلی آزارم می ده

    نمی دونم ما زن ها چرا اینقدر پیچیده ایم!!!!!!!!
    درکتون میکنم با اینه هیچ وفت تو همچین شرایطی نبودم.
    خب اگه فرض کنیم هرکدوم از جنبه های شخصیت ما یه آدمه که داره درون ما زندگی میکنه اون وقت فکر کنم هرکسی تو خودش یه مجمع عمومی سازمان ملل داره
    حالا فرض کنید به یکی از این آدما هی بگن به تو چه، اصن به تو چه ربطی داره، بیخیالش شو و... درحالی که نه دلیلی براش میاریم نه راه حل عملی جلو پاش میذاریم. شمابودی چکار میکردی؟
    خب معلومه از هر فرصتی استفاده میکردی که دیده بشی یا شنیده بشی.
    ببینید اون بهاره عاشق هنوز قانع نشده که چرا به عشقش نرسیده. داره بهونه میگیره! برای قانع کردنش چکار کردین؟ بذارین حرفاشو بزنه با خودتون خلوت کنید. بهش ثابت کنید که تصمیم درستو گرفتین. اطمینان داشته باشید هیچ کس بهتر از خودتون نمیتونه آرومش کنه.
    به پاک کردن صورت مسأله فکر نکنید که فایده نداره.
    هر زنی تو زندگیش حد اقل یکبار با همچین شرایطی مواجه میشه که نتونه احساساتشو کنترل کنه. نگران نباشید.


  3. 3 کاربر از پست مفید دانوب تشکرکرده اند .

    دانوب (پنجشنبه 16 تیر 90)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    152
    Array

    RE: فکرش خیلی آزارم می ده

    سلام
    ضمن تایید حرفای خوب دوست خوبمون دانوب،
    بهاره جان، بجای اینکه بشینی در روز چندین ساعت به اون آقا و اون خانم و رفتارهاشون فکر کنی، چند لحظه به دلایلی که ایشون رو رد کردی فکر کن.
    اونوقت بهتر میتونی با خودت و این افکار کنار بیای.
    این دفعه که خواستی بری توی اون سایت تا ببینی کدومشون آنه و کی داره با کی حرف میزنه، یه لحظه مکث کن و با خودت فکر کن ببین این کار چه سودی داره. اونوقت این عقلته که جلوت رو میگیره و نمیذاره بری توی اون سایت.

    مطمئنم سر کار هم خیلی کم تمرکز هستی. این به بازدهی کاریت صدمه نزده؟
    وقت میکنی که کارهات رو کامل انجام بدی؟
    اگه کاملاً به کارات نمیرسی،
    کسی متوجه نشده که شما کارهات رو کامل انجام نمیدی؟

    منم توی این شرایط نبودم اما میتونم بفهمم که چه حس بد و مخربی هست.
    امیدوارم خودت بتونی زودتر روی احساساتت مدیریت کنی.
    موفق باشی

  5. 2 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (پنجشنبه 16 تیر 90)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 شهریور 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,613
    سطح
    23
    Points: 1,613, Level: 23
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 66 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فکرش خیلی آزارم می ده

    ممنونم از شما
    راسش چرا فکرش خیلی ذهنم رو درگیر کرده و به کارامم لطمه می زنه شده یه فکر مزاحم که دائم عذابم می ده حتی وضعیت روحیم رو هم به هم می ریخته حتی وقتیم که خودمو کنترل کنم و نرم اونارو دورادور چک کنم بازم فکر عذاب اورش همینطور با منه
    یه جوری شده که از اون اقا هم دیگه متنفر شدم حتی حس می کنم برای ازار من این کارو می کنه ولی این فکر بیشترم عذابم می ده
    و این افکار ولم نمی کنه
    لطفا راهنماییم کنین چه جوری می تونم این افکارو از سرم بیرون کنم و نسبت به رفتارای اونا بی تفاوت شم.

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    152
    Array

    RE: فکرش خیلی آزارم می ده

    بهاره ی عزیزم، این آقا بالاخره ازدواج میکنه.حالا یا با این خانم یا با یه خانم دیگه.
    شما خودت انتخاب کردی که از ازدواج اون آقا آزار ببینی.
    اون آقا داره زندگی خودشو میکنه.

    ببین بهاره جون این اقکار که ناخودآگاه توی ذهنت بوجود نمیاد.
    شاید الان که خیلی زیاده تصور کنی ناخودآگاه توی ذهنت جریان داره. اما خوب میدونیم که همه ی افکار ما دست خودمونه.

    فکر کردن به یه شخص، از یه جایی شروع میشه. مثلاً داری کار میکنی، یهو میبینیش، یا یه چیزی میبینی و یادش میافتی.
    خب این اشکال نداره که یادش افتادی. اما اینکه بشینی 5 دقیقه، 10 دقیقه، ...حتی نیم ساعت توی ذهنت به اون افکار پر و بال بدی و هی توی ذهت ببینیش، این غلطه.

    از این به بعد تا چیزی باعث شد یادش بیافتی، سریع با خودت صحبت کن و به خودت بگو که "تو نباید بهش فکر کنی. کلی کار داری. باید به کارات برسی."
    و سریع خودت رو سرگرم کن.
    بهاره عزیز، همه ی ما از فکر کردن به چیزایی لذت میبریم. میدونم شما توی ذهنت یادش که میافتی داری عذاب میکشی. اما در واقع چون داری بهش فکر میکنی (یه جوری پنهانی) لذت میبری.
    اما از اون طرف داری اذیت هم میشی.
    پس خودت بخواه و اراده کن که دیگه بهش اجازه ندی فکرت رو احاطه کنه.

  8. 2 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (پنجشنبه 16 تیر 90)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 شهریور 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,613
    سطح
    23
    Points: 1,613, Level: 23
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 66 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فکرش خیلی آزارم می ده

    ممنونم فرشته مهربون سعیمو می کنم حرفات خیلی برام موثر بود

  10. کاربر روبرو از پست مفید bahareh.v تشکرکرده است .

    bahareh.v (پنجشنبه 16 تیر 90)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    152
    Array

    RE: فکرش خیلی آزارم می ده

    نمیدونم چرا بعضیا منو با فرشته مهربان اشتباه میگیرن:)
    من "دختر مهربون" هستم. فرشته مهربان استاد ماست:)
    موفق باشی بهاره جون

  12. 2 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (جمعه 17 تیر 90)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 شهریور 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,613
    سطح
    23
    Points: 1,613, Level: 23
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 66 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فکرش خیلی آزارم می ده

    دلیلش اینه که مثل فرشته های مهربون هستی

  14. کاربر روبرو از پست مفید bahareh.v تشکرکرده است .

    bahareh.v (شنبه 18 تیر 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.