سلام به همه دوستان
من امروز عضو شدم و تا حالا هم در عمرم عضو هيچ فرومي نبوده ام.ولي گير كردم.فقط مي نويسم و اميدورام يكنفر به من راهنمايي كند.
همسر من طي دوسال اخير پدرومادرش را در فاصله زماني 7 ماه با بيماريهاي خيلي بد از دست داد و مدتها درگير بيمارستان و درمان بود كه اين پروسه او را از پا دراورد.
همسر من يك برادر كوچكتر با سن حدود 28 سال دارد كه مجرد است و با پدرو و مادرش زندگي مي كرد بعد از فوت آنها همسر من از من خواست كه به منزل پدرش كه خالي شده بود و فقط برادرش تنها زندگي مي كرد نقل مكان كنيم.منهم كه حال همسرم رو اصلا مناسب نمي ديدم قبول كردم و اين جريان مربوط به دوسال پيش است.الام مدت دو سال است كه ما با هم زندگي مي كنيم و در ضمن برادر همسر من تنها فرد باقيمانده از خانواده اش است و او هم قصد تحصيل در امريكا را دارد ولي متاسفانه مدت يكسال اخير تنها منتظر جواب ويزاي امريكا بوده است كه نيامده است و عملا پذيرش دانشگاهش هم دارد از بين مي رود.حالا تصميم گرفته از نو پروسه پذيرش را شروع كند.ولي مسئله اينست كه من ديگه خسته شدم و از زندگي مشترك با يك پسر مجرد خسته شدم.البته بايد بگم خيلي پسر خوب و محترمي است ولي ديگه نمي كشم.حالا مي خوام بدونم اگر من به اصرار زياد حالا كه جواب دانشگاهشم معلوم نشده از همسرم بخوام كه برادرشو ازما جدا كنه درسته ؟يا بازهم صبر كنم تا برادر همسرم همسر مناسبي پيدا كنه و بعد از ازدواج از ما جدا بشه؟
خواهش مي كنم يكنفر يه جوابي به من بده؟د
علاقه مندی ها (Bookmarks)