با سلام دوبارهاینکه "نباید این بحث را راه بیندازید" را فکر کنم خودتان هم می دانستید.حالا باید برویم سراغ این موضوع که چرا نمی توانید در آن لحظه خودتان را کنترل کنید ؟
از اینجا شروع می کنیم.لطفا بنویسید در لحظه ای که اطرافیان شما بحث سیاسی مخالف عقیده شما می کنند ، اولین صحنه ای که در ذهن شما نقش می بندد چست ؟
1 - حس می کنید به شما توهین شده؟
2 - حس می کنید به منافعتان دارد لطمه وارد می شود و گروهی از خود راضی منافع آینده ی شما را تحت تاثیر قرار می دهند؟
یا شاید :
3 - حس می کنید که شما به عنوان یکی از نزدیکان ، وظیفه دارید اطرافیانتان را از اشتباه خارج کنید ؟
شاید دوست دارید درونا مطرح شوید و :
4 - دوست دارید با نزدیکانتان یک بحث سیاسی موفق داشته باشید و منطق محکم خود را به آن ها ثابت کنید؟
شاید هم در سطح عام به قضیه نگاه می کنید و :
5 - گمان می کنید که نزدیکانتان ، حق آن هایی که از جان خود گذشتند را پایمال می کنند ؟
6 - این بحث ها به جامعه خدشه وارد می کند ؟
از اونجایی که در بحث عدم درک متقابل قفل زده شد بنده مجبور شدم بیام اینجا. البته من تقریبا اون بحث رو تموم شده میدیدم چون گفتم شاید دوستان دیگه نظری ندن. اما وقتی دیدم جناب arix نظر داده بودن بهتر دیدم تا بی جوابشون نذارم و از نظراتشون استفاده کنم.
جناب arix بعضی اوقات هم من بحث راه نمی ندازم بلکه بحثی که دیگرون راه انداختنو خرابترش می کنمیعنی اونا دارن همو تایید می کنن و من یهو می گم نه.
حسی که به بنده کلا توی بیشتر بحثا بخصوص بحثای 30a30 ایجاد می شه
1- احساس می کنم باید چیزی که به نظر خودم درست هست رو بیان کنم تا اونا به این جنبه از موضوع هم فکر کنند و تنها اون جنبه اش رو در نظر نگیرن که مطابق هست با مورد 3 شما
2- باید سهم خودم رو در نشون دادن حق پایمال شده گروهی داشته باشم که مطابق می شه با مورد 2 و 5 شما
اگر جایی احساس کنم حرفشون درسته همونجا تاییدشون می کنم هر چند یه "اما" می ذارم تهش (که شاید اون تایید رو بی تاثیر می کنه )
البته مورد 1 که گفتم تو همه بحثا رایج هست مثلا یک بار که بحث حجاب و بی حجابی بود نظرم این بود که نباید انقد راحت در مورد آدمایی که حجاب مورد نظر ما رو ندارن قضاوت های بیجا کنیم و ...... و این بحث هم بالا کشید و اصلا ناخاسته از طرف من نه از طرف بقیه به بحثای سیاسی کشیده شد
من گمان می کنم که دید اونا به من شده یک دید منفی. مثلا احساس می کنن که من می خوام فقط اطلاعاتم رو به رخشون بکشم در حالی که به خدا این نیست و بیشتر حتی تشویقشون می کنم که کتاب بخونن به سایتا سری بزنن(حتی سایتای رسمی). کتابای همه رو بخونن نه صرفا فرد مورد تاییدشون رو تا حرفای همه رو بشنون (البته خودم رو هم باید به این موضوع تشویق کنم)
و نتیجه این می شه که الان با خواهر جان دو روزه صحبت نمی کنیم
-------------------
فرشته مهربون قبول دارم اینجا سایت مشاوره ازدواج و خانواده است و این سایت و البته هر سایتی با بحثای 30a30 به افتضاح کشیده می شه
اما به شما و همکاران خوبتون تو این سایت یه پیشنهادی دارم. اینکه قبل از مرحله قفل کردن یه مرحله تذکر قرار بدید. اگر مفید واقع نشد قفلش کنید. چون حالا هی باید برم ببینم اون چی نوشته بود و اینجا چی می نویسن![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)