به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    چرا انسان تا بدين حد رنج مي‌برد؟





    زيرا در زندگيش ، جار و جنجال هست

    اما موسيقي ِ خاموش نيست

    زيرا در زندگيش ، ورّاجي‌هاي افكار هست

    اما خلوت نيست

    زيرا در زندگيش ناآرامي ِ احساس هست

    اما بردباري نيست

    زيرا در زندگيش ، هجوم ديوانه‌وار به اين‌سو و آن‌سو هست

    اما آرام و قرار ِ بي‌مقصد نيست



    و دست آخر ، زيرا در زندگيش ، "خود" حضوري فراوان دارد

    اما خدا ، به هيچ وجه

    در راهِ خويش ، آن‌قدر اين‌پا و آن‌پا كردم

    كه درختِ گيلاس ِ تو

    شكوفه‌هايش را از دست داد

    اما عشق ِ من

    بوته‌ي ِ آزاله ، بخشش ِ تو را نصيبم خواهد كرد





    كتاب اشراق‌ها/110

    مسيحا برزگر

  2. 9 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 11 اردیبهشت 90)

  3. #2
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    روشنايي در تاريكي پنهان است




    چه چيزي وجود دارد؟

    اين گفتني نيست

    هرگز گفته نشده است

    و هرگز گفته نخواهد شد

    راهي ديگر ، جز آن‌كه خودت تجربه‌اش كني

    وجود ندارد

    مرگ

    تنها با مردن فهميده مي‌شود

    و حقيقت

    تنها با شيرجه رفتن به اعماق خويشتن


    هرچه بيش‌تر زندگي ِ خود را به رقص درآوري

    الهي‌تر مي‌شود

    حالِ مولانا از همرهانِ سُست‌عناصر به هم‌مي‌خورد

    او آرزوي شير خدا را داشت و رستم دستان

    او بيزار بود از سكون و خمودگي

    مي‌گفت : رقصي چنين ميانه‌ي ِ ميدانم آرزوست

    او در تاريكي به دنبالِ روشنايي مي‌گشت

    و در روشنايي ، چراغ به دست مي‌گرفت





    روشنايي در تاريكي پنهان است

    حقيقت ، پنهان است

    و لطفِ جست‌وجوي آن نيز ناشي از همين پنهاني‌ست

    حقيقت زير سرپوشي طلايي پنهان است

    آن سرپوش طلايي كه حقيقت را مي‌پوشاند

    ذهن ماست

    ذهن ، وجود ِ ما را پوشانده است

    ما زنداني ِ ذهن‌ايم

    ما خود را با ذهن هم‌ذات پنداشته‌ايم

    بنابراين ، رنج مي‌بريم

    فراتر از ذهن برو

    آگاه باش كه تو عين ِ ذهن ِخود نيستي

    همين آگاهي‌ست كه سعادت مي‌آورد

    اين آگاهي ، آزادي‌ست



    پروانه

    روزها و ماه‌ها و سال‌ها را نمي‌شمارد

    پروانه ، لحظه‌ها را مي‌شمارد

    بنابراين ، عمر يك‌روزه‌ي ِ پروانه

    بيش از عمر هفتادساله‌ي ِ آدم‌هاست


  4. 4 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (شنبه 08 بهمن 90)

  5. #3
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    بوسه‌ي ِ روشن ِ صبح

    من حرارتي را كه روح تو را به جنبش در مي‌آورد

    و عطشي را كه در تو به سرشك تبديل مي‌شود

    مي‌شناسم

    من آشناي گريه‌هاي شبانه‌ي ِ تو هستم

    من هم مبتلا بوده‌ام

    من قلب تو را خوب مي‌فهمم

    زيرا من هم سفر كرده‌ام

    در آن راه‌هايي كه تو اكنون پيش گرفته‌اي

    تا خدا را بجويي

    من هم طعم اشتياق را چشيده‌ام

    كه روزي به آتشي سوزان بدل مي‌شود

    و هستي آدمي را خاكستر مي‌كند



    اما اين سوختن ، رستاخيز است

    حياتي تازه است

    قطره آن‌گاه دريا مي‌شود

    كه از هستي خويش دست بشويد

    شب ، دامن‌كشان مي‌رود

    تا بر چشمانِ بسته‌ي ِ صبح بوسه‌اي بنهد

    !بوسه‌ي ِ روشن ِ صبح را ببين

    ستاره‌ي ِ سحري را مي‌گويم


  6. 5 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (شنبه 08 بهمن 90)

  7. #4
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    درنگ كن و ببين

    از تخليه‌ي خود هراسي نداشته باش

    زيرا تخليه‌ي درون

    تنها دروازه‌ي توست

    تنها راه توست

    تنها مقصد توست

    شجاعت خالي بودن

    همه‌ي آن چيزي است كه براي

    يگانگي با هستي، نياز داري

    آن‌هايي كه پُراند، خالي مي‌مانند

    و آن‌هايي كه خالي‌اند

    سرشار مي‌شوند



    هيچ‌كس را تا نگردد او فنا

    نيست رَه در بارگاهِ كبريا

    چيست معراج ِ فلك؟ اين نيستي

    عاشقان را مذهب و دين، نيستي

    به فكر اين نباش كه كاري بكني

    بدان، وصالش نه به كوشش دهند

    و نه به شعار

    و نه به زهد و رياضت

    زيرا او هم‌اكنون پيش توست

    درنگ كن و ببين

    كاري انجام دادن، يعني دويدن

    فراغت، يعني درنگ كردن

    آري! اگر او در دوردست‌ها بود، بايد

    مي‌دويديم تا به او برسيم

    اما او نزديك‌ترين نزديكي‌هاست

    اگر او را گم كرده بوديم

    مي‌توانستيم او را بجوييم و بيابيم

    اما او هرگز از ما گم نبوده‌است

    دنيا كفي‌ست كه بر درياي ِ سكوت

    شناور است و مدام دگرگون مي‌شود


  8. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (سه شنبه 20 دی 90)

  9. #5
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: چرا انسان تا بدين حد رنج مي‌برد؟

    عشق، نیایش است
    عشق، به تنهایی، پرستش است
    عشق، خداست
    نَفَس‌های خود را به عشق بیامیز
    نشسته، ایستاده، در خواب، در بیداری
    فقط یادآور عشق باش
    آن‌گاه خواهی دید که معبد او دور نیست

    شب‌تاب به اندازه‌ی کافی فراغت دارد
    که به نیلوفر عشق بورزد
    اما زنبور عسل مدام دلمشغول ِ انبار کردن است


    مسیحا برزگر
    اشراق‌ها
    صفحه 179

    عشق را نمی‌توان به یک وظیفه تبدیل کرد
    عشق، تحمیلی نیست
    اگر عشق را به یک وظیفه تبدیل کنی
    سطحی و مصنوعی می‌شود
    عشق ِ مصنوعی
    حتی از پوست ِ آدمی هم نمی‌تواند عبور کند
    چه برسد به آنکه تا ژرفای ِ دل ِ آدمی نفوذ کند
    این "باید" است که عشق را می‌میراند
    عشق گیاهی‌ست که به طور طبیعی و خود به خود می‌روید

    مسیحا برزگر
    ما به عشق محتاجیم
    صفحه 70

  10. 4 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (شنبه 08 بهمن 90)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: چرا انسان تا بدين حد رنج مي‌برد؟



    باید بروم در خلوت سرخ

    تا بتوانم ترانه ی آگاهی بخوانم

    و خدا است تنها پناهم

    خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد


  12. #7
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: چرا انسان تا بدين حد رنج مي‌برد؟

    هرچه بيش‌تر به ديگران بچسبي

    آن‌ها را بيش‌تر مي‌ترساني

    آن‌ها از تو خواهند گريخت

    زيرا آزادي را دوست دارند

    ميل به آزادي، از همه‌ي ِ اميالِ آدمي قوي‌تر و ژرف‌تر است

    به همين دليل، حتي از عشق مي‌توان گذشت

    اما از آزادي نمي‌توان

    بنابراين، سعادتِ تو در خلوتِ توست

    خلوت و تنهايي، هنر است؛ هنر خودشناسي

    نهايي

    تمركز در خويشتن

    فراغت از نياز شديد به ديگري

    آسودگي

    و اُنس با خويشتن است

    تنهايي، سعادتي‌ست ماندگار

    ابتدا در جان ِ خويش ريشه بدوان

    آنگاه با ديگران رابطه برقرار كن

    تنها در اين صورت است كه مي‌تواني داشته‌هايت را

    با ديگران سهيم شوي

    دوست بداري

    و شادمان باشي

    تنها در اين صورت است كه مي‌تواني آواز خويش را

    در هستي طنين‌انداز كني

    دست بيفشاني و آنگاه كه لحظه‌ها مي‌گذرند و مي‌روند

    با حسرت به پشتِ سر خويش نگاه نكني

    و از رفتن‌شان تأسف نخوري



    عاشق باش، اما از عشق خود، بند نساز

    مهم آن است كه دلي عاشق داشته باشي

    معشوق اگر رفت، بگو

    رو، چه باك! كه عشق هست

    اگر شالوده‌ي ِ استوار بصيرت را نداشته باشي

    هر عشق ِ تازه‌اي، دير يا زود

    برايت كابوسي دهشتناك خواهد شد

    هنر تنها بودن را بياموز

    هنر با تنهايي، سعادتمند بودن را بياموز

    آنگاه هر چيز امكان‌پذير خواهد شد





    برگرفته از كتاب

    دانه در عشق مي‌شكفد

  13. 7 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (جمعه 28 مهر 91)

  14. #8
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: چرا انسان تا بدين حد رنج مي‌برد؟

    ای خدای خوب و مهربان! رهایم کن
    از تمنای محبوب شدن،
    از تمنای ستایش شدن،
    از تمنای احترام،
    از تمنای تعریف و تمجید دیگران،
    از تمنای این‌که ترجیح دهند مرا بر دیگران،
    از تمنای این‌که به حساب آیم،
    از تمنای تایید شدن،
    از تمنای شهرت،

    رهایم کن، خدا
    از ترس تحقیر شدن،
    از ترس توهین شدن،
    از ترس سرزنش شدن،
    از ترس تهمت و افترا،
    از ترس فراموش شدن،
    از ترس مسخره شدن،
    ار همه‌ی ترس‌ها و دغدغه‌ها.

    آمین



    کتاب تأملات مادر ترزا
    ترجمه‌ی مسیحا برزگر
    صفحه‌ی 33

  15. 5 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (جمعه 28 مهر 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.