با سلام به شما دوستان عزیز
من الان بعد از یک سال زندگی مشترک از شوهرم وخانوادش متنفرم و چندین بار خواستم طلاق بگیرم که با مشاوره دادگاه مجبور به برگشت شدم
دعا میکنم که هرچه زودتر یامن بمیرم یا شوهرم
تشکرشده 20 در 12 پست
با سلام به شما دوستان عزیز
من الان بعد از یک سال زندگی مشترک از شوهرم وخانوادش متنفرم و چندین بار خواستم طلاق بگیرم که با مشاوره دادگاه مجبور به برگشت شدم
دعا میکنم که هرچه زودتر یامن بمیرم یا شوهرم
ghazaleh_p (شنبه 30 بهمن 89)
تشکرشده 1,673 در 522 پست
غزاله جان مگه مردن تنها راهه؟
از کجا میدونی بعد از مرگ راحت میشی شاید سخت تر از زندگی فعلیمون باشه؟!
از خودت بیشتر بگو از مشکلات پیش اومده تا دوستان خوب اینجا کمکت کنن. انقد ناامید نباش.
ما منتظریم حرفاتو گوش کنیم.
[align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...[/align]
آفتاب همدرد (دوشنبه 25 بهمن 89)
تشکرشده 1,389 در 345 پست
سلام
به انجمن همدردی خوش آمدید
ممکنه خواهش کنم کمی بیشتر توضیح بدید.
چرا نفرت دارید؟
چند وقته این نفرت را دارید؟
تا حال چه راه حلی برای این مشکل اندیشیده اید؟
طریقه ی آشنایی شما به آقا به چه صورت بوده؟
با احترام
![]()
arix (دوشنبه 25 بهمن 89)
تشکرشده 743 در 213 پست
سلام به غزاله عزيز
به تالار همدردي خوش آمدي . دوست عزيز هدف شما از عنوان كردن مشكلت چيه ؟ مي خواي بهت راه حل بديم كه زودتر زندگيتو از بين ببري كه اين راه حل نمي شه اين ميشه راه درست كردن مشكل .
اگه به دنبال راه حل براي درست كردن و بهبود وضعيت زندگيت هستي مشكلت رو باز كن و بيشتر راجع بهش صحبت كن . تا كارشناسان سايت بهتر بتونن راهنماييت كنن .
كه البته لازمه بهبود وضعيت ، داشتن انعطاف براي پذيرش اشتباهات ، پذيرفتن راه كارهاي درست و مناسب ، به كارگيري اونها و صبوري شما دوست عزيز هست .
مشكلي كه شما دارين مشكل بسياري از زن و شوهرها هست و اون نداشتن مهارت هاي زندگي زناشويي هست كه منجر به ايجاد تنفر و جدايي ميشه .
بي صبرانه منتظر شنيدن حرفهاتون هستيم .
پريوش (دوشنبه 25 بهمن 89)
تشکرشده 36,065 در 7,430 پست
ghazaleh_p عزیز
به همدردی خوش آمدی
عزیز جان معلومه رنجی بر دوش داری و غمی بر دل که سنگینی می کند و چنین آشفته ات داشته .
نازنین از خودت بگو از رنجهایت را بدانیم و ترا بهتر درک کرده و راهنمایی دهیم .
منتظریم تا با ما بگویی از درد دلهایت
فرشته مهربان (دوشنبه 25 بهمن 89)
تشکرشده 20 در 12 پست
سلام دوستان عزیز
شوهرم15سال با داداشم دوست بود وقتی از من خاستگاری کرد با توجه به شناختی که در این 15 سال ازش داشتیم بهش جواب بله دادیم البته با شرایطی که عروس و دامادها قبل از عروسی برای هم میزارن مثل داشتن ایمان نخوردن شراب و گذاشتن احترام ومحبت و زندگی مستقل که همه این هارو فراموش کرد ما 2سال نامزد بودیم بخاطر دانشگاه من که در شهر دیگری بود سال اول نامزدیمون خیلی خوب بود ولی از سال دوم ایرادگیری و بداخلاقیهاش شروع شد که فکر میکردم از دوریه چون وقتی پیشش بودم مشکلی نداشتیم ولی درست از شب عروسی از این رو به اون رو شد بد دهن و... که جلو فامیلم آبروم رفت نتنها به من بلکه به همه حتی به خانواده من وخودش البته بلافاصله عذر خواهی میکرد ولی چه فایده ... بعدشم که هر کاری میخواستم انجام بدم باید اجازه بگیرم که اجازه هم نمیداد واز همه تردم کرده بود و فقط اون وخانوادش بودن و هر مشورتی داشت با مامانش بود کاملا"نابود شدم حتی ذره ایی محبت به من نمی کرد حتی از نفس کشیدنم ایراد می گرفت 2بار کارمون به دادگاه کشید بعد ار دادگاه بهتر شود ولی هنوز بد دهنه و دخالتهای مامانش...وبلد نیست محبت کنی و دیگران براش اهمیتی ندارند و من ازش متنفر شدم
ghazaleh_p (شنبه 30 بهمن 89)
تشکرشده 1,389 در 345 پست
باز هم سلام
ما شما و شرایطتان را درک می کنیم.ولی خواهشن کمی شمرده تر و در دسته بندی مطالبتان را بنویسید تا بهتر بتوانیم به شما کمک کنیم.مورد های خیلی سخت تر از شما هم بوده اند که با صبر و شکیبایی حل شده و الان زندگی خوبی دارند.
من از نوشته هایتان برداشت کرده ام که همسرتان فرد بدی نیستند ، فقط راه درست را پیدا نکرده اند یا به عبارتی مهارت های لازم برای همسرداری را ندارند.این خیلی خوب است و خودش می تواند یک شروع موثر باشد.پس کافی است با صبر و حوصله این مهارت ها را به ایشان آموزش دهیم.
از شب عروسی تعریف کنید.شب عروسی چه اتفاقی افتاد؟
همسرتان از ابتدا مشروب نمی خوردند؟درست بعد شب اول شروع کردند؟واکنش شما به این عملشان چه بود؟
ببینید دلیلی ندارد که همه چیز از همان شب اول به بعد یکباره تغییر کند مگر اینکه اتفاقی خاص افتاده باشد.پس لطفا اتفاقات و حرف های آن شب را برایمان تعریف کنید
همچنین راجع به ارتباط زناشویی شما و همسرتان هم برایمان بنویسید.آیا هر دو از این رابطه راضی بودید، یا هستید؟
اینکه برادرتان 15 سال ایشان را می شناختند یک نکته ی مثبت دیگر است.پس ایشان مشکل ریشه ای و خاص نداشتند که برادرتان ایشان را پیشنهاد کرده اند.همچنین روی حساب دوستی با برادرتان برای شما باید احترام بیشتری قائل باشند(منظورم احترام زبانی نیست ، به زبان ساده :هوایتان را بیشتر داشته باشند).
درباره ی بد دهنی هایشان هم بنویسید لطفا.چه می گویند و در چه شرایطی؟همیشه اینطور صحبت می کنند یا فقط در مواقع خاص؟شما چگونه با ایشان رفتار می کنید؟آیا پاسخ بد دهنی هایشان را می دهید؟چگونه؟
در آخر هم لطفا بنویسید تا به حال همسرتان برای بازگرداندن شما و مهار زندگیش اقدامی کرده اند یا خیر؟اگر بله چگونه و به چه صورت بوده است؟
ما منتظر پاسخ هایتان هستیم
ارادتمند
![]()
arix (یکشنبه 01 اسفند 89)
تشکرشده 2,054 در 617 پست
بهتر است به یک مرکز مشاوره مراجعه کنید و تاپیکتان را همین جا ادامه دهید.
بهشت (یکشنبه 01 اسفند 89)
تشکرشده 17 در 8 پست
غزل جان تو خودت کاری نکردی
azadeh29241 (یکشنبه 01 اسفند 89)
تشکرشده 20 در 12 پست
man aslan nemidonestam arix aghast chon dosti dashtam ke masihi bod esmesh arix bod va fekr mikardam ke ...
bebinid shoharam baray karhaye arosii khili tanha bood va kasi az khanevadash hemayatesh nemikard mesle tamire khone va ke toye 1mah mikhast kafoseramik kone divararo rang bezane va... ke tanhakhanevade man bodan ke komakesh mikardan va in mozo khili narahatesh mikard akhe az baradaresh khili entezar dasht vali baradaresh ta myamad faghat to zoghesh mizad va irad migereft va dar tamame maraseme arosi faghat khanevade man karashe mikardan vali inghadr ba hame bad barkhord kard ke hame pashimon shodan sare harchizi dava mikard va ghor mizad mesle dadane noghl be mehmanha va khili chizhaye dige
akhare shabe arosiham ke khanevadashon goftan zono mard bayad ghati bashe akhe khanevademan khili momen hastan
va shoharam fekr mikard ke ghabol nemikonan va man baroayate hejabam ghabol kardam ke moteasefane badaz 2saat niroye entezami behemon tazakor dad va chon pedare man dame dar bod khonevade shoharam bavareshon nemishod hta khodam az zabone yeki az khonevadash shenidam ke dasht beshoharam migoft ke ina chon momenan mikhan halete begiran ke sare hamin masale koli begomago shod ke bare dovom niroye entezami umad va bekhodeshon tazakor dad vali che faide ke narahati pish umade bod
va bad az unham ke bad dahani ash shoroshod va manam avayel faghat narahat mishodam va bimahalesh mikardam vali badan javabeshe midadam va hata bad taraz chizi ke un beman migoft ke baees shod hata kremon bekotak kari bekeshe
man az ezdevaj entezare digeee dashtam vali khili to zoghi khordam to omram tahala kasi biehteramam nakardebood avalin baram keghahr kardam raftam khone pedaram shoharam va madaresh umadan dare khone pedaram va koli abero rizi kardan va bad dahanii ke hame hamsaye ha taajob kardan va migoftan chera bahamchin khanevadeee vaslat kardid
badaz unam rabete khanevadehamoon kamelan ghat shod
vali hanozam shoharam bad akhlaghe va hich mohabati beman nadare masalan ta mikham bash harf bezanam dad mizane sedat zeshte
dorost nafas bekesh ketahala hichkas be man chenin chizi nagofte az harkasi miporsam mige chenin chizi nist vain gofte shoharam kamelan etemad benafsame azam gerefte va harvagh ine behem mige manam asabani misham va koli dad mizanam ke monjar be davamon mishe benazare shoma age talagh begiram rahat taram
ghazaleh_p (یکشنبه 01 اسفند 89)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)