RE: چطور به زندگی ام روح تازه ای بدهم ؟
سلام كيميا جان
منم تقريبا تازه ازدواج كرده ام و بايد بگويم كه شوهر من هم گاهگداري از من ايراد مي گيرد ولي من اصلا ناراحت نمي شم به خاطر اينكه فكر مي كنم چون من براش مهم هستم ازم ايراد مي گيره و دوست داره كه من ايده ال بشم . يعني اگه ايراد نمي گرفت و بي اهميت بود بيشتر ناراحت مي شدم اينجوري حداقل به ايراداهاي خودم پي مي برم و درستشون مي كنم هر چند كه منم همون موقع خيلي ناراحت مي شم خيلي زياد و احساس مي كنم كه به قول شما من و مسخره كرده ولي توي دلم نمي ريزم يعني ازش ناراحت نمي شم و زود فراموش مي كنم وسعي مي كنم اونجور كه اون مي گه رفتار كنم خوب توهم همون كارهايي كه اونم مي گه بكن مثلا كفشتو واكس بزن يا شير حموم سفت ببند يا هر كار ديگه ايي كه ايراد مي گيره انجام بده البته من گاهي اوقات از اين ترفند استفاده مي كنم تا يك كم كارهاي خودم و كم كنم . مثلا اون هميشه مي گه كه تو خوب جارو نمي كني منم هر وقت مي خوام جارو كنم مي گم عزيزم مي شه شما جارو كني شما خيلي خوب جارو مي كني من قدرت ندارم و نمي تونم خيلي خوب جارو كنم اينجوري هم يك كم كار خودم و كم كردم هم اينكه اون شايد متوجه بشه كه گاهي اوقات اگه ايراد نگيره به نفع خودشه :D
دوم اينكه شايد همسر شما مشكلي در سر كار برايش پيش اومده يا از نظر مادي مشكلي پيدا كرده كه نمي خواهد شما را نگران كنه و با شما مطرح كنه شايد هم دلش براي خانواده اش تنگ شده . چرا به مادرشوهرت سر نمي زنيد ؟ سعي كن ديگه از مادرش پيش خودش بد نگي اون حق داره از اين مسئله ناراحت بشه اخه اون مادرشه شايد دلشو توي اين قضيه شكوندي ؟ به ديدن خانواده درجه يك ايشان برويد البته با توافق خودش
به نظر من اگه نتونستي علتش و بفهمي از خودش بپرس . اون به خاطر ارايش كردن تو يا شام درست كردن تو كه افسرده نيست يعني مي خوام بگم گاهي اوقات ممكنه همه چي از نظر مادي و ظاهري درست و روبه راه باشه ولي از نظر عاطفي و باطني نه يعني شايد شما اونجور كه بايد با ايشان رفتار نمي كنيد .
توي دوران مجردي برات پيش نيومده خيلي ناراحت باشي عصبي باشي و يا به يك نوعي خودخوري كني بعد مامانت يا پدرت بهت مي گن اخه اين بچه چي كم داره اينكه همه چيش فراهمه مگه ديگه چي ميخواد ما كه همه كار براي اين مي كنيم بعد تو هم بگي مگه همه چي رخت و لباسه يا مگه همه چي اين چيزاست كه مي گيد
من مي گم شايد شوهرت دوست داره تو مستقيم ازش بپرسي كه چي شده و چرا اينجوري شده يا شايد دوست داره تو دركش كني و خيلي چيزها رو خودت بفهمي بالاخره خانومها بايد خيلي ذكاوت از خودشون نشون بدن و خيلي چيزها رو از حسشون پي ببرن
امروز همان فردايي است كه ديروز نگرانش بوديم
علاقه مندی ها (Bookmarks)