به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 89 [ 15:48]
    تاریخ عضویت
    1389-5-22
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    2,678
    سطح
    31
    Points: 2,678, Level: 31
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطوری مقابله کنم با افکار ناشی از باهم بودن پسرموردعلاقم با gf ِش

    دوستانم سلام
    مشکل وابستگی در ارتباط با جنس مخالف مشکل من بود،موضوع حل شده،دیگه به فکر خودمو اون پسر نیستم
    ولی
    دائم یه چیزایی توی سرم میچرخه

    بذارید ازاول بگم
    تقریبا اردیبهشت 89 بود،داخل یه سایتی بایه پسری اشنا شدم.اون میگفت هدفش ارتباط و دوستی معمولیه-بی چشمداشت-من هم ادمی نیستم که دنبال دوستی با جنس مخالف باشم-پس همون دوستی معمولی واسم بس بود-بحث هایی داخل سایت شده بود-درمورد بعضی از اعضا به بیرون هم کشیده شده بود-خلاصه اینکه صحبتم وارتباطم اوائل به خاطر همون سایت مذکور بود ورابطم شدت پیدا کرده بود(فقط اینترنتی و مجازی)-روزی4،5 ساعت باهاش چت میکردم(درطول تقریبا یه ماه)-در خلال مباحث مربوط به سایت در مورد خودمونم حرف میزدیم-کلأ تمام رفتارش طوری بود که سریع ادم باهاش صمیمی میشد و بهش اعتماد میکرد (اونم منی که بدبینم مخصوصا در مورد کسیکه تاحالا ندیدمش).پس ارتباطمون تلفنی هم شد(ولی کم،گاها در حد لزوم)-وهیچوقت حضوری ندیدمش!

    موضوع این بود که این پسر همزمان با یکی دو دختر دیگه هم ارتباط معمولی داشت و منم خبر داشتم میدونستم کی هستن ،چون اونام تو اون سایت بودن.
    در همین زمانا بود که این اقای مخاطب من ،جذب میشن به یکی از این دخترایی که گفتم:( .منم زیاد به این پسر پاندادم که رابطم شبیه bf/gf بشه و نخواستم ملاقات حضوری داشته باشم(به خاطر رعایت مسائل اخلاقی واینکه نمیخواستم هیچوقت دوست پسر داشته باشم)پس ارتباطش با من کمتر میشه. وکم کم میره سمت اون دختر -اون دختر هم با سیاستش هررزو اینو تشنه تر میکنه،تا جاییکه الان اونا به هم متعهد شدن وفقط باهم اند (البته در دوشهر متفاوت) ویه جورایی به هم فرصت دادن واسه شناخت بیشتر واسه اینکه ازدواج (دارن عاقلانه عمل میکنن!).

    البته من زمانی که با اون پسر ارتباط داشتم نمیدونستم رابطش با اون دختر از حالت معمولی خارج شده ،تقریبا دو سه ماه پیش اینو فهمیدم.
    این دوماه که گذشت وسرم گرم بوده وزیاد به این موضوع فرصت نبوده بپردازم.
    ولی الان که بیکارم،دائم فکرهایی تو مغزم رژه میره و امونمو بریده:

    1.بیشتر از همه اینکه چرا اینقدر دیر فهمیدم که اون عاشق شده و علت تموم کم محلی کردناش این بوده(خدایی خیلی اذیت شدم وهرچی هم از خودش میپرسیدم میگفت مشغله زیاد،آخه یکی نیست بگه میمردی میگفتی عاشق شدی ،اون موقع من خیلی راحت ازت دل میکندم)

    2.دائم تو فکر اینم که اون دوتا چقدر همو دوست دارن،چقدر عاشق شدن (این فکر واسم شب روز نداره،همش تو ذهنمه،به خدا بیچارم کرده ،حتی وقتی از خوابم بیدار میشم ناخوداگاه به یاد این فکر میفتم طوریکه روز رو با این فکرا شروع میکنم)

    3.احساس شکست میکنم که نتونستم قلب اون پسرو مال خودم بکنم (یه جورایی از بیتجربگی و غرور)
    4.افسوس فرصتی رو میخورم که ازدست دادم،چون من شرایطم(در چندمورد مهم وحیاتی) ازون دختر خیلی بهتره،ضمنا همشهری اون پسر هستم.

    5.همش تو فکر اینم که اون دختر مگه باهاش چیکارکرد،که اینطوری قلب و روحشو تسخیر کرد(حسودیم میشه که همچین توانایی رو اون داشت و من نداشتم)

    6.وقتی یادم میفته که اون وقتایی که من دوسش داشتم و کشته مرده حتی یه sms دادنش بودم اون تو فکر یه دختر دیگه بوده.

    درنتیجه رابطه ما از لحاظ دوست داشتن خاص یه طرفه بود و من یه بار دیگه طعم عشق یک طرفه رو چشیدم وزجر کشیدم،به خدا که یاد این چیزا میفتم قلبم تیر میکشه.
    الانم اگه ازش بپرسم میگه دوستیم دیگه،بت احترام قائلم،کمکی خواستی در خدمتم،تو دختر خوبی هستی و این حرفا ... ولی اون عاشق یکی دیگه هست و من هنوز نتونستم بعد سه ماه از قطع رابطه فراموشش کنم.
    هنوز نتونستم وقتی یادت میفتم،وقتی عکستو میبینم،وقتی یاد حرفات میفتم ،وقتی ایمان دارم به مردونگیت،وقتی به ادم بودنت اعتقاد دارم،وقتی اخلاقتو میپرستم و .... اشک تو چشام جمع نشه.

    وحالا سوالم از دوستان اینه که اون مواردیو که شمردم (شش تا) اگه واسشون راه حلی دارین بهم بگین.
    برای مقابله با ورود همچین فکرایی چیکار کنم؟؟؟
    ضمن اینکه بگم کاملأ معتقد به فراموشی اون شخص هستم وتا حدود زیادی موفق شدم ولی افکار مزاحم هنوز تو مغزم رژه میرن،چیکار کنم؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    152
    Array

    RE: چطوری مقابله کنم با افکار ناشی از باهم بودن پسرموردعلاقم با gf ِش

    سلامdesignجان

    من تقریبا تاپیک قبلیت رو هم خوندم.
    اونجا شما گفته بودی که شناخت تقریبا کاملی از هم پیدا کردید. (البته این نظر شخصی منه ها): خب شاید شما انتخاب ایشون نبودید. که اگه بودید حتما پیشنهاد محکمتری بهتون میدادند.
    اینجور مواقع باید به خودتون بقبولونید که اگه هم قلبش رو به زور مال خودتون میکردید، زندگی قشنگی پیش روتون نبود. (بگذریم از همه عواقب این رابطه اینترنتی) یه جور تحمیل بود.
    ضمنا من تناقض میبینم بین این حرفتون:
    موضوع حل شده،دیگه به فکر خودمو اون پسر نیستم
    و فکرایی که هنوز توی سرتون هست.
    شما هنوز دارید بهش فکر میکنید. فرقی نداره به اون پسر و خودتون یا به اون پسر و یکی دیگه.
    هر وقت کلا از ذهنتون اومد بیرون بگید که موضوع حل شده.
    در مورد 1، خب حالا که فهمیدی دیگه بهش فکر نکن.
    در مورد3، خب قلبش رو مال خودت میخواستی بکنی که چی بشه؟ که اون از رابطه ای که در همین حد مطلوبش هست لذت ببره و تو همش عذاب بکشی که چرا به ازدواج ختم نمیشه؟!!! عزیزم باور کن ناخواسته یا خواسته، بهترین اتفاق برات افتاده

  3. 2 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (یکشنبه 17 بهمن 89)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 خرداد 04 [ 02:44]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    33,210
    سطح
    100
    Points: 33,210, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    140
    Array

    RE: چطوری مقابله کنم با افکار ناشی از باهم بودن پسرموردعلاقم با gf ِش

    دیزاین عزیز

    فقط خودت به خودت میتونی کمک کنی اینکه بشنی هر روز با این افکار این فرد رو در ذهنت زنده کنی هیچ چیز درست نمیشه و فقط خودت رو آزار میدی .ممکنه از این یادآوری ها یک لذت پنهان هم ببری به همین دلیل تمایل نداری فراموشش کنی اما در موقع یادآوری آن موجب رنجش خودت خواهی شد . باید کنترل افکارت رو در دست بگیری. میتونی به فعالیت های مختلف بپردازی و وقت بی کاری که این افکار میاد سراغت فکرت رو منحرف کنی به مسئله ای دیگه و یا کاری رو انجام بدی که ذهنت رو به خودش درگیر کنه مثل کتاب خواندن .
    در این رابطه این تاپیک رو بخون

    کـنـتـرل ذهـن

    در رابطه باجواب پستت باید اینگونه و سریع به خودت پاسخ بدی و بعد فکرت رو متوقف کنی

    1_ مهم نیست کی فهمیدم ، مهم اینه که بلاخره فهیدم و خودم رو از یک رابطه ناسالم بیرون کشیدم .

    2_ مهم اینه که ما دو نفر مناسب هم نبودیم و نمیتونستیم کنار هم باشیم حالا اون کنار هرکسی دیگه باشه برام مهم نیست.

    3_ قلبی که هم زمان جایی برای چند نفر داشته باشه هیچ وقت نمیتونه متعلق به یک نفر باشه .

    4_ فرصتی رو از دست ندادم . من میتونم آینده روشنی داشته باشم و نباید خودمو اون دختر رو مقایسه کنم به هرحال من و اون آقا مناسب هم نبودیم .

    5_ قلب این آدم میتونه بارها توسط افراد مختلف تسخیر بشه و هرکسی دیگه ممکنه برای چند روز مهمان قلب اون باشه و این دیگه به من ربطی نداره که الان کی تو قلبشه و چکار کرده تا ساکن قلبش بشه .

    6_ من اشتباه کردم و وابسته کسی شدم که مناسب من نبود . باید اشتباه خودم رو بپذیرم که به فردی که ارزش اعتمادکردن نداشت اعتماد کردم و همچنین زود وابسته شدم .


    نباید به احساساتت دامن بزنی باید بتونی با منطق عقل راهش رو ببندی . به خودت جواب هایی نده که بیشتر تورو درگیر رابطه قبلیت کنه و کم کم سعی کن که کنترل افکارت رو در دست بگیری .

    این دو تاپیک رو هم بخون .

    ترمیم والتیام شکست عاطفی

    مقابله با مشکلات پایان یافتن یک رابطه

  5. 3 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (یکشنبه 17 بهمن 89)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 آبان 94 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1389-7-11
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    4,871
    سطح
    44
    Points: 4,871, Level: 44
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    803

    تشکرشده 795 در 162 پست

    Rep Power
    30
    Array

    RE: چطوری مقابله کنم با افکار ناشی از باهم بودن پسرموردعلاقم با gf ِش

    نقل قول نوشته اصلی توسط design
    کلأ تمام رفتارش طوری بود که سریع ادم باهاش صمیمی میشد و بهش اعتماد میکرد (اونم منی که بدبینم مخصوصا در مورد کسیکه تاحالا ندیدمش).پس ارتباطمون تلفنی هم شد(ولی کم،گاها در حد لزوم)-وهیچوقت حضوری ندیدمش!
    می دونستی تو دنیای چت و ... آدما هر نقشی دلشون بخواد می تونن بازی کنن پس از اون پسر برای خوذت بت نساز ! ساختی....بشنکش...

    نقل قول نوشته اصلی توسط design

    5.همش تو فکر اینم که اون دختر مگه باهاش چیکارکرد،که اینطوری قلب و روحشو تسخیر کرد(حسودیم میشه که همچین توانایی رو اون داشت و من نداشتم)
    تو هم دختری منم دخترم. همه دخترا دوست دارن وقتی پسری بهشون ابراز علاقه می کنه براش سوگلی باشن و اون پسر فقط عاشق شخص شخیص دختر خانوم باشه نه کس دیگه. این حق هر دختریه ولی اون پسر به شما ابراز علاقه نکرده بود...و رابطه صرفاً دوستی ساده بوده که ای کاش از اول شکل نمی گرفت...
    یه چیز دیگه که یه بار همین جا تو یکی از تاپیکا نوشتم: تو دنیای مجازی عشق ممنوع... وابستگی ممنوع... بت ساختن ممنوع...چون وقتی بشکنه همه دنیات خراب می شه پس دیگه وارد این جور رابطه ها نشو و دور چت با پسری که ندیدی و نمی شناسی رو خط بکش که آخرش فقط بن بسته...
    و یه جمله ساختگی حاصل مغز رنج من و دوستام!که بین من و دوستام رد و بدل می شه و خواهشاً تو هم اجراش کن: اگه خیره درست شه اگه نه فراموشت شه...
    حالا چون شما به این جمله های عجیب غریب ساختگی ما آشنا نیستی شفاف سازی جمله: فقط زمانی دل ببند که قصد و هدف هر دوتون ازدواجه و این جور دوستی ها و دلبستگی ها و ... فراموش کن...
    زتدگی کن و از زندگی لذت ببر حتی اگر که دلبسته هیچ پسری نباشی... بذار عشق خودش بیاد سراغت.. تنهایی بهتر از این جور وابستگی هاست...
    و توصیه آخر: عکس و ایمیل و sms و ...هر یادگاری از اون رو به خودت جرأت بده و بریزشون دور...
    یه جا پنهون نکن مخصوصاً عکس هاش رو...اگر که می خوای فراموش کنی و رو حرفت هستی همه رو از بین ببر...
    با آرزوی بهترین ها...

  7. 4 کاربر از پست مفید raha تشکرکرده اند .

    raha (یکشنبه 17 بهمن 89)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 89 [ 15:48]
    تاریخ عضویت
    1389-5-22
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    2,678
    سطح
    31
    Points: 2,678, Level: 31
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چطوری مقابله کنم با افکار ناشی از باهم بودن پسرموردعلاقم با gf ِش

    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر مهربون
    اونجا شما گفته بودی که شناخت تقریبا کاملی از هم پیدا کردید. (البته این نظر شخصی منه ها): خب شاید شما انتخاب ایشون نبودید. که اگه بودید حتما پیشنهاد محکمتری بهتون میدادند.
    درسته هم ممکنه اینطورباشه،هم اینکه با اون دختر چند ماه قبل ازمن اشنا شده بود ودرحالی وارد رابطه با من شد که اونو دوست داشت(حالا که موضوعو متوجه شدم پی به نکاتی بردم که قبلا توجه نکرده بودم)،ضمن اینکه درجریان بودم اون دختر سیاست زنانه ای(بادست پس زدن وبا پا پیش کشیدن)، برد که اینو دنبال خودش بکشونه،تا جاییکه بعضی وقتا به این بنده خدای مخاطب من محبت میکرد بعدش چندروز غیبش میزد!!! (سیاست محبت کنید،سپس غیرقابل دسترس شوید)حتی یادمه یه دفعه میگفت اون دختر ازناراحتی ازیه موضوع پشت تلفن زار زار واسش گریه میکرده(جلب ترحم!،تازه شنیدم اقایون روی صدای گریه خیلی حساسن) .حالا من که ازین سیاستا بلد نیستم انگار حقمه که تنها بمونم

    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر مهربون
    ضمنا من تناقض میبینم بین این حرفتون:
    موضوع حل شده،دیگه به فکر خودمو اون پسر نیستم
    و فکرایی که هنوز توی سرتون هست.
    اره درسته،خب هنوز با خودم درگیرم،ولی دارم به خودم تلقین میکنم که بهش فکر نمیکنم :d


    نقل قول نوشته اصلی توسط baran.68' ]
    دیزاین عزیز
    .ممکنه از این یادآوری ها یک لذت پنهان هم ببری به همین دلیل تمایل نداری فراموشش کنی اما در موقع یادآوری آن موجب رنجش خودت خواهی شد .
    [/quote]

    [color=#800080]اره دقیقا همینه:73:،من هیچوقت با پسری هیچ رابطه ای حتی دوستی معمولی هم نداشتم،واسه همین خاطرات اون واسم شیرینه.[/color]

    [quote='baran.68
    3_ قلبی که هم زمان جایی برای چند نفر داشته باشه هیچ وقت نمیتونه متعلق به یک نفر باشه .
    5_ قلب این آدم میتونه بارها توسط افراد مختلف تسخیر بشه و هرکسی دیگه ممکنه برای چند روز مهمان قلب اون باشه و این دیگه به من ربطی نداره که الان کی تو قلبشه و چکار کرده تا ساکن قلبش بشه .
    6_ من اشتباه کردم و وابسته کسی شدم که مناسب من نبود . باید اشتباه خودم رو بپذیرم که به فردی که ارزش اعتمادکردن نداشت اعتماد کردم

    ولی دوست من،درسته که اون منولایق باهم موندن ندونست،ولی این چیزایی رو که شما میگیو نکرد:
    همزمان قلبش برای چند نفر نتپید،قلبش توسط همون دختر تسخیر شد وبس،ونگفتم هیچوقت که ارزش اعتماد کردنو نداشت.
    با ابن حال فرامایش شما متین و من رو این موضوع تمرکز میکنم حتما تشخیص داده من به دردش نمیخورم دیگه
    :(


    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا
    فقط زمانی دل ببند که قصد و هدف هر دوتون ازدواجه و این جور دوستی ها و دلبستگی ها و ... فراموش کن...
    زتدگی کن و از زندگی لذت ببر

    ولی،آخه عزیزم،هیچ پسری(همونطور که در این تالار هم دیدم)از اول نمیاد بگه من باهات قصد ازدواجی هستم،باید اول بهش فرصت بدی،بعد شااااااااااید بیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط 'شیدا'
    زتدگی کن و از زندگی لذت ببر ... بذار عشق خودش بیاد سراغت..
    امیدوااااااااارم

  9. کاربر روبرو از پست مفید design تشکرکرده است .

    design (دوشنبه 18 بهمن 89)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 تیر 94 [ 07:29]
    تاریخ عضویت
    1389-11-16
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    4,518
    سطح
    42
    Points: 4,518, Level: 42
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    43

    تشکرشده 43 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چطوری مقابله کنم با افکار ناشی از باهم بودن پسرموردعلاقم با gf ِش

    اگه میخواتت برمیگرده ولش کن خودته رابرای کسی که دوست نداره کوچیک نکن

  11. کاربر روبرو از پست مفید srr72 تشکرکرده است .

    srr72 (یکشنبه 17 بهمن 89)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دست دادن دختر به پسر عمو و پسر خاله ها
    توسط Amir ali1234 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 فروردین 97, 12:35
  2. تیکه انداختن پسرم وسط کلاس درس...بازیگوشی بی اندازه پسرم
    توسط آرام دل در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: جمعه 18 مهر 93, 00:57
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 خرداد 92, 09:21
  4. علاقه ی شدید پسر به پسر از نوع دیوانه وارش
    توسط hadimoradi38 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 10:09

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.