به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    582
    امتیاز
    6,583
    سطح
    53
    Points: 6,583, Level: 53
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 574 در 212 پست

    Rep Power
    76
    Array

    گنه كردم گناهي پر ز...

    سلام !
    من همون نيلوفر فراموش شدم.همون نيلوفري كه همگيتونو دوست داشت و داره و هنوزم ارسالهاتون رو با دقت ميخونه!
    يادتونه آخرين باري كه راجع به خودم و اون همكلاسم عشقم نوشتم.بهار بود و من هنوز اميدوار و جستجوگر كه شايد راهي باز بشه!ولي نشد....
    با وجوديكه فهميدم و يقين داشتم كه از كلاس اول ابتدائي عاشقم بوده و لي فهميدم عدم ايجاد هيچ گونه رابطه اجتماعي درست و به موقع بين ما و كلي مسائل ديگه باعث اين شد كه اونم دنبال گزينه هاي ديگه رفته باشه و به قول خودش با من كه صحبت نمي كرده با اونا صحبت ميكرده. ضمن عدم اطلاع كافي من از خيلي از شرايط واقعي اون و خيلي چيزهاي ديگه خلاصه اينكه آخرين باري كه تقريبا اتفاقي ديدمش و خبري واقعي ازش داشتم تابستان امسال بود و ديگر هيچ!
    اينا رو گفتم كه بگم روزهاي بي حاصلي و سرگردوني رو ميگذرونم كه با هيچ تصميمي يا هيچ شخصي پر نميشه و تنها و بي حاصل مثل يه جسد متحرك روزامو به شب ميرسونم و از نظر روحي خيلي ضعيف شدم طوريكه مني كه يه زماني به همه اميد ميدادم و اونو رو به كوچكترين كورسوئي اميدوار ميكردم حالا اونقدر نا اميد شدم كه فكر خود كشي به سرم زده و تحمل اينهمه بيهودگي رو ندارم.نه شغلي نه حالو حوصله ادامه تحصيل و نه عشقي يا شخصي كه بياد و منو از اين حالت ويراني در بياره!
    مشكلم و علت ايجاد اين تاپيك اين بود كه شب عيد غدير يعني چند شب پيش طي يه تماس اشتباهي با گوشيم با شخصي به طور اتفاقي آشنا شدم كه بر خلاف اخلاقاي طرف قبليم خيلي تمايل به برقراري رابطه ،زنگ زدن و صحبت داشت .در حاليكه من طبق اخلاقاي قبليم پسش زدم ولي به ناگاه به دلم نشست و با آطلاعاتي كه از خودش داد حس كردم ميتونم بهش اطمينان كنم و اميدوار باشم /چه خيال واهي!
    اون دوسال ازم كوچكتر بودم و خودش رو يه خواننده هنري معرفي ميكرد كه يه خونه هم داره و يه موقعيت شغلي تو شهري بين شهر منو و خودش(همشهريم نبود ولي هم استاني بود)ميگفت تازه پدرشو رو از دست داده و با پيامك و ... كم كم اين رابطه برقرار شد تا كار به جائي رسيد كه گفت ميخواهم باهات راحت باشم و راحتي ما ميتونه حدي نداشته باشه .من معني اين حرفشو از حرفاي قبليه فهميده بودم و اصلا نمي خواستم وارد اين فاز بشم ولي اون با چرب زبوني و تلفني و... قانعم كرد كه (قانع كه چي مسخ و تنها شده بودم)شعورم رو انگار باخته بودم و هنوزم كه فكر ميكنم چه حرفائي اون نصفه شب و فردائيش و دوشب بعد كه رابطه ام مون ختم شد واقعا باورم نميشه اوني كه اجازه داد اين رابطه تا اين حد راحت حتي اگه تلفني به اين صورت برقرار بشه و پيش بره و خودمم هم در كمال احساساتي شدن باهاش همراهي كردم من باشم. مني كه زماني نماز شب و بعدش قرانم ترك نميشد به پيشنهاد سكس تلفني اون جواب داده باشم و كلي هم براش دلتنگي و بيتابي .تا اينكه با اينكه به قول خودش من واقعا هم باهاش اونطوري كه ميخواست راضي كننده نبودم بعد از 2 شب از جواب دادن به گوشيش امتناع ميكرد وبهونه اش مشكل كاريش بود كه فكر ميكنم دروغ ميگفت چون اصلا هم خواني نداشت و من تو اون 2 روز 2 بار باهاش تماس گرفتم و پيام دادم تا اينكه شب دوشنبه خودش دوباره معذرت خواهي و شروع كرد و دوباره بحثو به اونجا كشوند.
    من فقط ميخواستم باهاش درباره موضوعات معمولي صحبت كنم و نمي دونم چرا اينقدر بهش اعتماد كرده بودم و اون همش تو فكر اون دوشبي كه به خوبي ارضا نشده!
    خلاصه بعد از كلي يكي به دو دوباره حاضر به اون مكالمه كذائي شدم كه بعد از 45 دقيقه متوجه شدم اون اصلا قصد ازدواج نداره يا بخواهدم با موردائي خانوادگيش مشغول خواهد شدو تازه گفت قصد خروج از كشورو و رفتن به كانادا رو دارم و ...منم گفتم هر وقت تصميمت قطعي شد ....من واقعا از اينكارام دارم شاخ در ميارم و احساس گناه شديد داره نابودم ميكنهدلم ميخواهد نباشم و از اينكه اينقدر راحت خودمو در معرض سو استفاده قرار دادم و احساساتي هم شدم دارم ميميرم
    .الان دوروزه كه ارتباطي نداريم و نمي خواهم هم داشه باشيم و بعيد ميدونم از اينكه اونهم دوباره تماس بگيره ولي حس ميكنم بايد از اين شرمندگي ميمردم ولي اونطوري كه بايد احساس گناه نمي كنم با اينكه وقتي يادش ميفتم حالت خفگي و تنفر از خودم بهم دست ميده و واقعا بعد از قطع تماس احساس راحتي ميكنم ولي گيج گيجم .
    دوستان من واقعا نميدونم چم شده ،مغزم از كار افتاده و انگار قبح گناهي كه كردم اون لحظه اي كه داشتم ميگفتم و ميخنديدم به چشمم نميومد و حالا هم ميخواهم از غصه بميرم ولي انگار پرده اي روي مغزم كشيده و اصلا نمي فهمم چكار كردم؟ من بايد چكار كنم / به چه طريق اين لكه پر رنگ را از روحم پاك كنم /حق ميدم خداهم ديگه منو حتي براي لحظه اي تحمل نمي كنه /ميخواهم گريه كنم ولي نميشه،انكار يه تكه سنگ شدم
    شما اين نيلوفر رو باور ميكنيد!

  2. 3 کاربر از پست مفید niloofar 25 تشکرکرده اند .

    niloofar 25 (شنبه 13 آذر 89)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 20 تیر 94 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1387-7-07
    نوشته ها
    327
    امتیاز
    7,417
    سطح
    57
    Points: 7,417, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    782

    تشکرشده 791 در 202 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...

    نيلوفر عزيزم سلام....
    تو هنوزم نيلوفر عزيز مايي... عزيزم نذار گناه و عذاب وجدان تورو بيشتر به گناه بندازه ....
    دارم به گناهي بزرگتر اشاره ميكنم كه اسمش "نااميدي" از رحمت خداي مهربونه ....
    من شك ندارم كه خدا خيلي خيلي دوستت داره .... عزيزم نگران نباش كيه تو اين دنيا كه بگه من گناه نكردم...؟؟
    باور كن حتي لازم نبود اين چيزا رو واضح واسه ما بنويسي عزيزم ... اينا رو يواش هم كه در گوش خدا بگي اون خودش تو رو ميبخشه و نميذاره جز خودش كسي بفهمه كه بنده اش چه كار كرده... آره عزيز دلم اون مهربونه و باگذشت .... بخشنده اس .... بخشنده نيلوفر ميدوني يعني چي؟؟؟
    يعني اونقدر بزرگ و كريم و صبوره و اونقدر به دل تو آگاهه و اونقدر به تو نزديكه كه دردي كه ميكشي رو حس ميكنه!
    عزيزم نااميدي از رحمته اون نازنين گناهه نه اشتباه تو و من .... نه اسير يه حيوان انسان نما شدن....
    نه رفتن به راه شيطان.... اينا اسمش خطاست .... نادونيه من و توئه عزيزم ....
    تو بايد ياد بگيري كه بهش توكل كني حتي زماني كه فكر ميكني از تو آلوده تر انساني نيست بازم دست آلوده ات رو به سوي اون دراز كن از بنده كمك نخواه از اون بخواه عزيزم كه كمكت كنه... و بهش اعتماد كن...
    بهش توكل كن...
    نيلوفر جان شرايطي كه توش قرار گرفتي شرايط خوب و مساعدي نيست...
    بعد از كمك از خدا... چشماتو باز كن و دوستاي واقعيتو ببين .... اونا كم نيستن ... همين جان ....
    دستتو بذار تو دستاشونو و بلند شو....
    همت كن و زندگيتو از نو بساز نيلوفر قشنگ ما شو دوباره و غمگين نباش عزيزم ...
    تو اولين كسي نيستي كه گناه ميكنه و اخرينش هم نيستي...
    به خدا ميسپارمت و منتظر شنيدن حرفاي خوبت ميمونم ...
    دوستت دارم و ميبوسمت نيلوفر جان...

  4. 6 کاربر از پست مفید shirin joon تشکرکرده اند .

    shirin joon (چهارشنبه 10 آذر 89)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 آذر 89 [ 19:30]
    تاریخ عضویت
    1389-9-09
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,638
    سطح
    23
    Points: 1,638, Level: 23
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...


    سلام دوست عزيزم
    هاتفي از گوشه ميخانه دوش
    گفت ببخشند گنه و مي بنوش
    لطف الهي بيشتر از جرم ماست
    نكته سربسته چه داني خموش
    ببين همونطور كه در اين شعر امده خدا بزرگتر از اين چيزها است كه اين گناه را بخواد نبخشه

    درسته شما اشتباه كرديداما اين را بدون اين مساله هم جزئي از زندگي هست و واقعا بايد بتوني اين مساله را درست كنترل كني حالا بايد ببيني خودت چطور ميتوني اين مساله را درون خودت حل كني
    ولي سعي كن هميشه راهي را انتخاب كني كه بعدش قلبت آروم باشه و عذابت نده (به نظر من قلبت واقعا پاكه پس به نداي قلبت توجه كن چون خدا در قلب هر انساني از روح خودش دميده ولي تو موفق شدي پاك نگهش داري و ميتوني به قلبت مطمئن باشي و بدوني اون چيزي هست كه خدا هم قبول داره )انقدر هم به خودت سخت نگير خدا ميبخشه تو كه بندشي خودت را :04:نميبخشي

  6. 2 کاربر از پست مفید hadi f2 تشکرکرده اند .

    hadi f2 (چهارشنبه 10 آذر 89)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    340
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...

    به خاطر روحیه یت نمی تونستی تصمیم درست بگیری برای همین ناخودآگاهت کاریو کرد که شما بهش دقت نداشتيد.

  8. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 10 آذر 89)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    84
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...

    سلام
    گذشته که گذشته اینده رو خراب نکنید. از رحمت و لطف و بخشش خدا دوستان گفتن. اما شما هنوز درگیر یه رابطه و خلاء عاطفی و از طرفی عذاب وجدان و درگیر شدن در رابطه نادرست هستی.
    کدوم بهتره خلاء عاطفیت پر بشه به قمیت اینکه حتی تلفنی فردی و به ارضا برسونی که گناهه.
    یا قطع رابطه به قیمت مدتی اذیت شدن و بعد به ارامش رسیدن؟
    قطعا با توجه به همین عذاب وجدان و پیش زمینه اعتقادی که داشتید راه دوم و انتخاب کردی.
    بهتر نیست باور کنید که خداوند بخشنده تر از این حرفاس و می بخشه به شرطی که عمیقا پشیمون باشید و راه بد و ادامه ندید؟
    مطمئنم موفق می شین.

  10. 7 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (جمعه 12 آذر 89)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    582
    امتیاز
    6,583
    سطح
    53
    Points: 6,583, Level: 53
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 574 در 212 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...

    من نمي تونم!
    دوستاي عزيزي كه خوندين و جواب دادين واقعا ممنون /ميدونم لطف خدا بي كرانه ولي وقتي ياد خودم ميافتم از تعجب وا ميمونم.واقعا موشكافي نمي كنم و ياد لحظه لحظه اش نمي افتم بر خلاف نفر قبلي كه خاطراتش هنوز برام پر رنگ و اعجاب برانگيزه /نه به خاطر اينكه عشق اولم بود چون واقعا متفاوت بود و از صميم قلب تا وقتي كه خوب بود باهام ارتباط قلبي و حسي و به نوعي تله پاتي داشت .بر خلاف اينيكي كه حتي گاهي صداشو نمي شنيدم و انگار با صدا با كسي صحبت كردن برام عجيب بود و صداش ميرفت رو مخم!
    هيچ حسي بهش نداشتم جز اون اضطراب لعنتي كه به خاطرش دكتر هم مي رفتم مدتي و داروهامو يه مدته كه قطع كردم.احساس اينكه 28 سالمه و هنوز ازدواج نكردم و موردي نيست و كاري بلد نيستم كه باهاش شغل مناسبي پيدا كنم(تو رشته خودم از گود خارج شدم) و اينكه درساي كه 10 سال پيش خودنمو يادم مياد ولي كتاباي ارشدو از اين صفحه تا اون صفحه يادم نمي مونه/اينكه فردا صبح بازم بايد از خواب پاشم بازم يادم ميوفته چيكار كردمو بازم ميدونم هيچ كار مفيدي براي انجام دادن ندارم مثل خوره داره جون و جواني باقي مونده ام از م ميگيره. باشگاه هم ميرم و تكو وتوك دوستائي كه پيدا كردم هم از اين روحيه لعنتي ام شاكين!
    دلم ميخواست حرفاي بهتري داشته باشم ولي فكر ميكنم اگه خداهم دركم كنه و لطف كنه و ببخشه اين احساس گناه نابودم ميكنه.وقتي به چشماي برادر كوچيكم كه تو خونه است و نگاه گرم برادر بزرگم رو يادم مياد كه الان سه هفته است براي يه دوره 7 ماهه اومده تهرانو و تنهام گذاشته رو به ياد ميارم از اينكه همچين خواهري هستم آب ميشم. دارم داغون ميشم دوستان برام دعا كنيد!
    بازم ممنون!

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 اردیبهشت 95 [ 16:14]
    تاریخ عضویت
    1389-4-21
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    384

    تشکرشده 385 در 102 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...

    نيلوفر جان همه اين گناه ها و احساس ياس و نااميدي و ناراحتي ها به خاطر اينه كه ايمانون ضعيفه
    اگه مطمئن باشيم به اين كه يكي هست كه بهترين ها را براي ما مي خواد و وقتي ازش بخواهيم براي پاسخش هيچ محدوديتي وجود نداره و بهترين مصلحت ها را براي ما در نظر مي گيره اونوقت اينقدر نگران آينده نميشيم.
    ماها صبرمون كمه تا مي بينيم سنمون يكمي بالا رفت نا اميد ميشيم اونوقته كه ميگيم نه انگار بايد خودم دست به كار بشم و ... انگار خدا را دست كم مي گيريم بايد باور داشته باشيم كه خدا تك تك بنده هاش را دوست داره و حواسش بهشون هست فقط بايد ايمانون را زياد كنيم . خدا تك تك بنده هاش را را داره امتحان مي كنه هركس را به يه نحوي
    دختر خوب صبر داشته باش و راضي باش به رضاي خدا .
    توي اين موقعيت تنها كسي كه مي تونه بهت آرامش بده خود خداست پس به خودش پناه ببر
    موفق باشي عزيزم
    ... به سراغ من اگر می آیید،
    نرم و آهسته بیایید
    مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

  13. 7 کاربر از پست مفید parvaz2010 تشکرکرده اند .

    parvaz2010 (پنجشنبه 11 آذر 89)

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    142
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...

    سلام نیلوفر گلم:

    خوبی خانم...؟ماهم همیشه به یادت هستیم..
    نبینم نشستی یک گوشه داری غصه می خوری ها....
    ببین نیلوفر جان همه ما انسان ها خطا می کنیم ..همه ما ..حالا هرکس به نوعی و یکی اشتباه خودش رو ادامه میده تا تباهی و یکی می فهمه و اونو ترک می کنه..شما باید خیلی خوشحال باشی که اشتباه رو زود فهمیدی و دست اون نامرد هو زود رو شد و به خصوص اینکه شما پشیمانی دوست گلم..
    نیلوفر جان توبه کن..
    خدا رو شاهد می گیرم که توبه واقعا آرامت می کنه ..
    همه ما کار بد می کنیم عزیزم..یا کردیم.آیا خداوند ما رو تنبیه کرده؟
    ما مثل کودکی هستیم در مقابل والد خود..ایا وقتی کودک خطایی می کنه پدر و مادر اونو از خودشاون می رونند؟نه عزیزم..
    ناامید نشو..جدی بهت می گم توبه کن..یک توبه واقعی از ته دل...
    برای خدا و رضا خداوند و ازش بخواه نه تنها روح تورو از این لکه پاک کنه بلکه نور معرفت به دل تو بتابونه و اون فرد هم به راه راست هدایت کنه و خوشبخت کنه..
    تمام راههای ارتباطی خودت با اون رو قطع کن..اصلا پاسخی به هیچ اس ام اس و تلفنش نده..
    چون این طور اونم از گناه دور میشه و در واقع تو با این کارت به نفع هردو شما کار کردی عزیزم..
    این قضیه رو کات کن..در جا تمامش کن و قول بده به خودت و خدای خودت که از در توبه میای و هیچ وقت این کارو تکرار نمی کنی..
    من بهت قول میدم خدا می بخشدت ..مطمئن باش .اگر صادقانه از خدا بخوای شک نکن ..شک نکن آرامش پیدا می کنی..
    عزیزم..خواهر گلم...ایمانت رو قوی کن..نذار شیطان در قلب و جانت نفوذ کنه..
    من خیلی خوب حالتو می فهمم ..وقتی آدم تنهاست دور از عشقی هست گاهی کارهایی می کنه که باورش نمی شه این خودشه ولی با این کار بهت تلنگری زده شد که به خودت بیای..
    خدا بهت نشون داد که نیلوفر پاشو . کاری بکن داری خودتو نابود می کنی..
    خدا خواست تو رو به راه خودش بیاره و تو رو که یاد خدا برات کمرنگ شده به سمت خودش بکشه..
    خدا تنبیهت کرده تا ناشکری نکنی..تا بلند شی تا به درگاهش متوسل بشی ..
    نیلوفر پاشو خانمم..
    باشه؟
    برو تمام راههای ارتباطی خودتو قطع کن.به خودت قول بده وسوسه شیطان نشی..
    شیطانو لعنت کن..
    اون شخص رو حتی بهش فکر نکن..حتی نفرین نکن..فقط رها کن...بگذر تا خدا از خودت بگذره..
    نماز بخون..هروقت که دیدی داری وسوسه می سی فوری توقف فکر بده و تسبیحات اربعه یا دعایی که دوست داری بخون..
    چرا نشستی یکی بیاد تورو شاد کنه؟چرا نشستی یکی بیاد آینده رو برات بسازه؟چرا فکر می کنی تنهایی؟
    چــــــــــــــــــــــــ ــــــــرا؟
    اعتماد به نفس و عزت نفست رو دوباره بساز نیلوفر...
    بدون تو خودت داری آینده خودتو خراب می کنی...بلند شو بابا..مگه 28 سال سن زیادیه؟
    دور من پر از دختران بزرگتر از توست که دارن شادمانه زندگی می کنن...چا فکر می کنی یک مرد می تونه به تو شادی بده و آینده تورو تامین کنه؟
    اصلا این طور نیست..تو اگه خودت شاد نباشی ...هیچکس نمی تونه شادت کنه..
    باهات خیلی حرف دارم...
    پاشو نیلوفر..پاشو..
    درهای توبه همیشه بازه و وقتی پذیرفته میشه نیلوفر یک نور لایزال به قلبت می پاشه ..که باورت نمی شه...
    پاشو نیلوفر..
    پاشو دیگه....

  15. 9 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (پنجشنبه 11 آذر 89)

  16. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    582
    امتیاز
    6,583
    سطح
    53
    Points: 6,583, Level: 53
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 574 در 212 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...

    سلام ساراي عزيز و دوستان ديگر!
    چه امضاي جالبي داري ...دقيقا حال اين روزاي منه!
    ويراني حس خيلي بديه !شايد منم بلند شم . راست ميگيد من خيلي ايمانم ضعيف شده ديگه نور خدا رو اونطوري تو دلم حس نمي كنم .خيلي مغرور شده بودم و به خودم مطمئن !اين يه ضربه كاري بود!

  17. کاربر روبرو از پست مفید niloofar 25 تشکرکرده است .

    niloofar 25 (جمعه 12 آذر 89)

  18. #10
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    شنبه 17 خرداد 04 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: گنه كردم گناهي پر ز...

    نقل قول نوشته اصلی توسط niloofar 25
    سلام ساراي عزيز و دوستان ديگر!
    چه امضاي جالبي داري ...دقيقا حال اين روزاي منه!







    با سلام
    اگر منظورت اين بخش امضاء سارا بانو هست، اين حال رو حفظ كن، و اگر منظورت اين قسمت امضاء نيست، سعي كن، حالت را طبق اين بخش كني و بعد حفظش كني


  19. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 11 آذر 89)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.