سلام
روزه و نمازهاتون قبول
من یه مشکلی دارم و امیدوارم کمکم کنید و از همه کمک می خوام.
من اهل استان خراسانم و حدود 1سال و نیم پیش با دختر ی در تهران(نمایشگاه کتاب) آشنا شدم و قصد آشناییمون ازدواج بود.دقایق اول ایشون سنشون رو به من یک سال بیشتر اعلام کردن و حدود چند روزه اصلاح کردن.این موضوع گذشت و طی این مدت با چیزهایی که گفتیم به هم, قصد ازدواج پر رنگتر شد تا جایی که ایشون با خانواده من و بالعکس آشنا شدن و من با مادر ایشون تلفنی صحبت کردم و بعد این مدت بر خلاف حرفهای گذشته؛ گفتن که تهران زندگی نمیکنن و از ترس از دست دادن من گفتن تهران هستند و فقط دانشجو تهرانند و خواهرانشون تهران هستن. و حالا من 80% فکر میکنم ایشون برای رسیدن به خواسته هاشون حاضرند دروغ بگن و مشکل اینجاست که من بهشون گفتم که اخلاقیات و درستی و حقیقت اولویتم هست ولی اینطور عمل نکردن و حالا نمیدونم که رابطمون رو قطع کنم یا نه؟؟؟و اگه قطع کنم چون ایشون احساسی هستن چطور عمل کنم که کمتر صدمه ببینن؟
و اگه ادامه چطور رفتار کنم تا دیگه دروغ نگه؟رابطمونم تا قبلش خوب بود.
مشکل آنچنانی دیگه ای نداشتیم و در این موردم خیلی عذر خواهی کردن
یه چیزه دیگه که شاید مهم باشه ایشون بعضی وقتا البته بعد حدود 9 ماه از آشنایی فقط بعضی وقتها در مورد اعمال زناشویی حرف میزدن و اسرار به حرف زدن داشتن.
ببخشید طولانی شد خواستم کامل گفته باشم.انشاا...
علاقه مندی ها (Bookmarks)