هستی و معبودم گر چه از برون اسیر تحملم اما در درون آزاد شده ام . کجا باید رفت
که آرام داشته باشم . که دوست داشته شد ودوست داشت بی آنکه چیزی یا کسی
تغییر کند جز پیش تو جایی آرام تر نیست .جایی دور از خواستن ها دور از داشتن
ها بدون اجازه یا وقت قبلی . عشق تو خدایا برکتی است بالاتر از حال و هوای با
هم بودن . وقتی میرسم به تو انگار همه چیز خیلی کوچیک میشه انگار با تو به
بالاترین نقطه میرسم . همه چیز ناچیز میشه " تمام فکرها دل مشغولی ها
کلنجارها غمها و شادی ها ".خداوندا کمکم کن عاشقانه انسان باشم . خدایا خاطره
های بد روزگارم را مثل خاطره های بد سالهای گذشته به خطهای نقاشی تبدیل
کن . خدایا ممنوتم که اجازه دادی به تو افتخار کنم و به تو روی بیاورم . خدایاتو تک
بودی و من پر از انسان بودم و تو با تک بودنت همیشه سنگ صبورم بوده ای . وقتی
تو
حرف می زنی از لحظه های ساختن من از لحظه های زندگی کردن از لحظه های
رفتن من این گونه ساده صمیمی من با تمام اندوه شرمسارم به رویت لبخند میزنم
و باز هم تو را غرورانگیزترین زیباترین و جاویدترین عشق دنیا میخوانم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)