توپ قلقلی

[صبا_2009]

سلام

یه توپ دارم قلقلیه ،سرخ و سفید و آبیه ، میزنم زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره

این شعر جزء اولین اشعاری هست که تو کودکی بهمون یاد میدادن یادتون هست؟

وقتی که یواش یواش و بعضی موقع ها تند تند بزرگ شدم این چند تا بیت دیگه واسم شعر نبود . دیگه تبدیل شده بود به یه هدف . هدف منم توپ قلقلی شدن بود . که وقتی میخورم زمین یا میزننم زمین دیگه رو زمین جا خشک نکنم و برم هوا .
توپ قلقلی وقتی که میخوره زمین با اون همه دردی که داره فقط به بالا رفتن فکر میکنه . تازه شادی آفرین هم هست . آخه هر کی نزدیک توپ قلقلی میشه دنبال شادی و هیجانه . پس توپ قلقلی باید محکم باشه . ولی آخه !! توپ قلقلی که نمیتونه خشن باشه اگه اینطوری باشه که دیگه کسی دوستش نداره .
بچه که بودم اگه توپم میرفت یه جایی که سوراخ میشد دیگه هر وقت اونجا میرفتم حواسم بود که توپ قشنگمو به تیغ و میخ و خورده شیشه نزنم که مبادا دوباره سوراخ بشه و من بدون توپ بشم.

من این توپو نداشتم مشقامو خوب نوشتم بابام بهم عیدی داد یه توپ قلقلی داد.

دیگه بابا از این عیدی ها بهم نمیده .
امسال عید باید خودم بشم توپ قلقلی و خودمو به خودم عیدی بدم .
یه توپ قلقلی که هر چی محکمتر بزنیش زمین و بخوره زمین بیشتر بره هوا .
یه توپ قلقلی که وقتی تو خارا هم میره هنوز شادی و نشاطش رو حفظ میکنه.
یه توپ قلقلی که فقط باید مواظبش باشی تا سالم بمونه .

شما هم از این عیدی ها به خودتون میدید؟