اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
تشکرشده 431 در 213 پست
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
ام یجیب المضطر اذا دعا و یکشف سوء
اعجاز عشق (دوشنبه 06 مهر 94)
تشکرشده 208 در 97 پست
سلام سحر جون اروم باش عزیزم
از خدا بخواه و به اون توکل کن
من برای گرفتن حاجتت صلوات فرستادم
برات دعا هم کردم
زودتر مارو با خبر کن
تشکرشده 547 در 219 پست
سلام دوستاي خوبم
نميدونم اين طبيعيه يا نه ، من خيلي عذاااااب وجداااااان دارم ، اي كاش قهر نميكردم ،
اي كاش بيشتر محبت ميكردم
اي كاش تنهاش نميذاشتم
اي كاش علارقم ميل اون من ميرفتم كاشان وزودتر سر خونه زندگي
اي كاش روز اول ك خيانتاشو فهميدم ب روش مياورم
اي كاش از روز اول جلوشو ميگرفتم
وااااي خدا اين اي كاشا منو داره از پا در مياره حالمو خيلي بد كرده ، حتي يك ثانيه از ذهنم نميره سركلاس ، موقع ورزش وقت خاب، تو خاب هرثانيه اين فكرا منو داره داغون ميكنه
فكرم اشتباست درسته؟
چطوري از بين ببرمش
ترخدا دوباره بگين ب نظر شما اين اقا اگه من قهر نميكردم و اون جرقه زده نميشد باهام زندگي ميكردو اين اتفاقا هيچوقت نميوفتاد
تشکرشده 208 در 97 پست
سحر جان با یه دل شکسته اما امیدوار دارم این حرفارو میزنم
من دارم جدا میشم دارم طلاق میگیرم
واسم دعا کنید بچهها میخوام بی دردسر جدا شم اما نامزدم خیلی نادونه فقط داره خانوادمو تحریک میکنه که راضی به طلاق توافقی نشن
سحرجان داری عمرتو تلف میکنی
من که شرایط مشابه تو دارمو خودتم میدونی حستو میفهمم
میفهمم دارم بهت میگم
تشکرشده 6,911 در 1,649 پست
سلام سحر
امیدوارم خیلی زود شوهر خواهرت به آغوش خونوادش برگرده. و شما هم صبر لازم برای گذروندن این دوره ی سخت رو داشته باشید.
در مورد پست آخرت،
همونطور که می دونی من از اولش هم با ارتباط برقرار نکردنت مخالف بودم. و علتش رو هم بهت توضیح داده بودم: شرایط بحرانی وقت مناسبی برای تغییر رویه و تغییر رفتار (خصوصا بصورت ناگهانی نیست). شما به یک سری رفتارها و روحیات شناخته شدی، و اگه بصورت ناگهانی رفتارهایی که ازت انتظار نمی ره رو بروز بدی، یا رفتارهایی که ازت انتظار می ره رو بروز ندی، طرفت برداشت های متفاوت و احتمالا نادرستی می کنه، در علت یابی وقایع گیج می شه، و این به تخریب رابطه کمک می کنه.
من فکر می کنم اگه قهر نمی کردی، "ممکن بود" شرایط طور دیگری پیش بره. اما با این وجود احتمال اینکه زندگی زیبا و آرومی در انتظارت باشه، فوق العاده کم بود (با توجه به سطح مهارت ها، و اختلافات اخلاقی و روانی تو و همسرت).
اینها رو قبلا بارها بهت گفته بودم. چیزی که الان می خوام بگم اینه که:
ما تو زندگی ناگزیر از انتخاب کردن هستیم. و هر انتخابی گزینه های دیگری رو در اختیارمون قرار می ده، در نتیجه باز هم در شرایط انتخاب باقی می مونیم. هر انتخابی، کم یا زیاد، روی مسیر زندگی اثر می گذاره. و ما اکثر وقتا نمی تونیم بفهمیم اگه در فلان شرایط، انتخاب دیگری کرده بودم، مسیر زندگیم چی می شد. چون نمی دونیم در اثر فلان انتخاب، چه گزینه های دیگری فعال می شدن.
این واقعیت زندگی ماست، و اگه نپذیریمش، به خودآگاهی لازم برای مدیریت دوره ی حیاتمون نمی رسیم.
واقعیت اینه که زندگی انسانی ما، پیچیده ست... یکی خواسته پیچیده باشه، تا ببینه ما در شرایط مختلف، چه انتخاب هایی می کنیم. یکی از سخت ترین شرایط، وقتیه که به درستی انتخاب های گذشتمون شک می کنیم.
در این نقطه بعضی وقتا، بعضی از ما متوقف می شیم... و غافل می شیم از این واقعیت که هیچ چیز تغییر نکرده، ما هنوز هم در شرایط انتخاب هستیم. انتخاب هایی که می تونن باز هم مسیر زندگیمون رو به شرایطی که می خوایم برگردونن.
می خوام نتیجه بگیرم که زندگی هنوز در جریانه، اگه فکر می کنی "ممکنه" در گذشته اشتباهی کرده باشی، بدون که این طبیعیه. اینکه اون اشتباه تاثیراتی هم بر مسیر زندگیت گذاشته باشه (و مثلا همسرت دیگه حاضر به زندگی باهات نباشه) هم طبیعیه. اما در همین نقطه ای که هستی، هنوز می تونی نگاه کنی و ببینی که الان در این شرایط، انتخاب درست و کار درست چیه؟
موفق باشی.
هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...
تشکرشده 97 در 48 پست
شاید هرچیزی درمان داشته باشه ولی خیانت درمان نداره شاید ناراحت بشین ولی ایشون شمارو نمیخواد لااقل تا زمانیکه اینجور بهشون چسبیدین نمیخواد چطور یه ادم تحصیلکرده راضی میشه به کسی فکر کته که بهش خیانت کرده بالاخره جدامیشی اگه منتظر معجزه هستی مطمعن باش رخ نمیده چون ایشون تنوع طلب و خاعن میخوای اینقدر صبر کنی تا وقتی بره زن بگیره آره ؟؟؟فقط داری موقعیتاتو از دست میدی
تشکرشده 74 در 42 پست
ببخشید شما این همه اینجا راجع به شوهر خواهرتون پست گذاشتید و کلی درخواست دعا کردید, اونوقت بدون اینکه حداقل برای آدمهایی که این همه دعاش کردن یه توضیح کوچیک بدید , یه راست رفتید سر مشکل زندگیتون؟؟؟
تشکرشده 29 در 16 پست
اگر در اون زمان ، قهر نمی کردید ، باز هم زندگی اونقدر پستی و بلندی داره که به یک بهانه جدید کارتون به جدایی برسه . من راه حلی برای کیس شما ندارم !
شاید اگر طلاق جدی شد در آخرین لحظات شوهرتون از شما عذرخواهی کنه و تغییر رویه بده . ولی اگر خودش نخاد دیگه راهی نیست . یعنی اگه تمایل داره با دختر بازی جلو بره و به شما هم علاقه جدی نداره ، یعنی راهی نیست . شما هم هرچی دست و پا بزنی فقط حس ترحم رو در ایشون زنده می کنی که خود حس ترحم بیشتر موجب جدایی میشه!
تشکرشده 547 در 219 پست
خانوم سحرناز عزيز اگه پست هاي قبلي رو بخونيد ميبينيد دوستاي مهربونمون تو همين تاپيك بمن راهنمايي كردن كه مشكلم رو جاي ديگه از تالار مطرح بكنم منم همين كارو كردم و تمام مدت توي اون پست ميذارم و هرروز از شرايط ايجاد شده برا دوستاي خوبم توضيح ميدم و التماس دعا دارم ازشون
شما هم از اون طريق سرچ در تمام ارسال هاي من اونو ميتونيد ببينيد
ممنون از اقاي بهنام ، ميشل مهربون و الهه عزييييييز
بله من ميدونم ديگه زندگي ما راه برگشتي نداره ايشون مثل ي معتاد هستند و اعتيادشون ب خانوماي ديگه اس متاسفانه و ترك كردن تقريباً غير ممكن ،
باتوجه ب وضعيت ما ك فاميل درجه يك هم هستيم براي قضيه گرفتن مهريه و حق و حقوق دچار مشكل شدم و نميخام بخاطر من خانواده ها از هم بپاشن
نميدونم بايد چطوري رفتار كنم ، با خانوادش مث قبل باشم، زياد تحويل نگيرم، زنگ نزنم ، با وكيل صحبت كنم و ب ايشون واكذار كنم يا از طريق افراد ديگه فاميل مث خاله و دايي كمك بگيرم ؟؟؟؟ ميشه راهنماييم كنيد
تشکرشده 97 در 48 پست
به نظر من اول از بزرگترا کمک بگیرین بزارین ببینم اونا چکار میکنن حداقل فردا شمارو مقصر ندونن بعدا اگه دیدین حل نشد میشه همیشه به وکیل مراجعه کرد شما قبل تر از اینا باید از ریش سفیدای فامیلتون کمک میخاستین
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)