دلم به اندازه وسعت این سكوت كه در سینه ام نشسته گرفته![]()
تشکرشده 599 در 247 پست
دلم به اندازه وسعت این سكوت كه در سینه ام نشسته گرفته![]()
khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), شایسته89 (جمعه 15 فروردین 93)
تشکرشده 6,911 در 1,649 پست
سلام
در این صورت فکر میکنم تصمیم درستی گرفتی که بچه رو دادی به پدرش. البته این نظر شخصی منه، و خوشحالم به زودی نظر کارشناسی تری دریافت میکنی.
امیدوارم زودتر این دوره سخت رو طی کنی و مادر شادابی بشی برای دخترت، داشتن یه مادر سالم حتی اگه کم ببینیش، بهتر از یه مادر شکسته و خسته هست که همیشه کنار آدم باشه. باز اینم نظر شخصیه.
اما یه پیشنهاد دارم. از زندگیت دل نکن.
میدونم تلاش کردی. کاملا واضحه که خسته ای....اما شاید وقتی خستگیت در رفت و سرحال شدی، راه جدیدی پیدا بشه. شاید کشش لازم در همسرت ایجاد بشه. پس اگه میتونی یه مدت جو اختلافاتتون رو آروم کن. یه بازه زمانی جور کن که بتونی زیر نظر روانشناس زخم های روانت رو ترمیم کنی، حالت رو خوب کنی. ممکنه وقتی سرحال و با نشاط باشی، روزنه های جدیدی پیدا بشن.
بعضی وقتا اونقدر به سمت یه هدف می دویم که حسابی از پا میفتیم و خسته میشیم. اینجور وقتا بهتره به جای دویدن، یا انصراف از رسیدن به هدف، فقط یه مدت استراحت کنیم.
نذار کسی به سمت طلاق هولت بده. یعنی اگه تو حرکت نکنی، کسی هم نمیتونه حرکتت بده.
الان اولویت اول اینه که آروم و شاد باشی. به نظر من نه به آیدا فکر کن و نه به طلاق (خداروشکر که میدونی آیدا پیش پدرش جاش خوبه). فقط و فقط به خودت فکر کن. قوی شو. بعدا به همه چی فکر کن.
مراقب خودت باش عزیزم....
- - - Updated - - -
درضمن تجربه من اینه که اصلی ترین نیاز بچه ی آدمیزاد یه فضای آروم و شاد هست و در این فضا می تونه رشد کنه.
اگه در کنار پدر و مادرش این فضا فراهم باشه که چه بهتر. اما فضای غم و اندوه، فضایی که درش با بند بند وجودت حس میکنی که مادرت داره زیر بار ظلم و ستم له میشه، فضای مناسبی برای رشد نیست.
پدری که گاهی عصبانی بشه، از نظر من کمتر به روان یه بچه آسیب میزنه تا مادری که بصورت پیوسته در رنج باشه...
هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...
ویرایش توسط میشل : جمعه 15 فروردین 93 در ساعت 20:46
khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), پونه (جمعه 15 فروردین 93), بهار_68 (جمعه 15 فروردین 93), شایسته89 (جمعه 15 فروردین 93)
تشکرشده 599 در 247 پست
بچه ها فردا جلسه اول دادگاه طلاقمونه
کسی میدونه جلسه اول چطوری میگذره؟ چقدر طول میکشه تا حکم طلاق صادر بشه؟
من نمیخواهم برم تا یکم روند طلاق طولانی تر بشه شاید سرش به سنگ بخوره یعنی میشه؟؟؟
- - - Updated - - -
بچه ها فردا جلسه اول دادگاه طلاقمونه
کسی میدونه جلسه اول چطوری میگذره؟ چقدر طول میکشه تا حکم طلاق صادر بشه؟
من نمیخواهم برم تا یکم روند طلاق طولانی تر بشه شاید سرش به سنگ بخوره یعنی میشه؟؟؟
تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!
تشکرشده 34 در 12 پست
حداقل روند دادگاه طلاق حدود شش ماه می باشه با توجه به شرایط پرونده های دادگاه
بهار_68 (شنبه 16 فروردین 93)
تشکرشده 6 در 3 پست
واقعا برای پدر مادری متاسفم که بچشونو ول میکنن چه مادرش چه پدرش حیف اسم مادر و پدر که به اینا نسبت میدن یعنی اینا هر چی بلا سرشون بیاد بازم کمه اخه اون بچه چه گناهی کرده؟ اون باید تاوان دعواتونو بده؟ اینو بدونید بچه چه پدر مادر بالاسرش باشه چه نباشه بزرگ میشه ولی چجوری بزرگ میشه مهمه
شرمنده رک حرف زدم بدجور ریختم بهم اعصابم خیلی خرد شد خیلی جلو خودمو گرفتم که یه سری حرفای دیگرو نزنم
خدا میدونه اون بچه میخواد چی بکشه تنها کاری که میتونم بکنم دعا کنم واسش خدا کمکش کنه
حرف منم کلی بود منظورم به یه فرد خاص نیست
تشکرشده 37,309 در 7,141 پست
با سلام و احترام
تهران گرامی، هر وقت ما می خواهیم ذیل تاپیک مراجعی که خودش درگیر مشکلات و رنجهایش هست ، مطلبی بنویسیم یا راهنمایی ارائه دهیم باید دقت زیادی داشته باشیم.
ما از همه اعضاء موکدا استدعا داریم که قبل از ارسال هر گونه پست برای مشورت دادن یا راهنمایی دیگران حتما و حتما لینک ذیل را مطالعه کنند. تا خدایی نکرده به جای مرحم ، نمک روی زخم دیگران نگذاریم. حتی وقتی که مشورت ما صحیح هست ، حتما باید با ادبیات مناسبی ارائه دهیم.
آفت های احتمالی در کار مشاوره
khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), فرشته مهربان (یکشنبه 17 فروردین 93), بهار_68 (یکشنبه 17 فروردین 93), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93), شایسته89 (یکشنبه 17 فروردین 93)
تشکرشده 11,395 در 3,444 پست
درود بانو بهار
به جرات می تونم بگم غم انگیزترین تایپیکی که خوندم برای شما بود.تو سن 25 سالگی دردی که داری میکشی وحشتناکه حسی که یه مادر به فرزندش داره فقط خودش میتونه درک کنه و کسی که مادر باشه.
بنظرم بانو میشل و دلجوی دلتنگ گرامی خیلی زیبا شما را راهنمایی کردند حتما نوشته هاشون استفاده کن.
پ.ن:تقریبا 30سالمه مادرمو 9سال قبل از دست دادم ولی واقعا بعضی وقتا دلم براش تنگ میشه این حس دست خود آدم نیست بعضی وقتا بهش نیاز داری به عشقش به اینکه فقط باشه و بتونی بغلش کنی سرتو بزاری روی زانوهاش و قربون صدقت برههیچی توی دنسا نیست بتونه جبران این کمبود رو کنه برای آدم هیچی نیست.
خیلی داری درد میکشی میدونم داغونی بدتر از اونی که فکرشو بشه کرد.ولی خواهشا خودتو بازسازی کن بچه به مادر نیاز داره همونطور که به پدر نیاز داره ولی به مادر خیلی خیلی بیشتره.ایشالله خیلی زود خودتو پیدا میکنی و مادری میشی که دخترت بهت نیاز داره یه مادر قوی و محکم.حتما در توان شما دوستان دیدین که چنین راهنمایی هایی به شما کردن برای خودت برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت کن ماهم برای شما دعا میکنیم
راستی دادگاه چی شد برامون بنویس حتما.
قدیمیا راست میگن آدم از مادر یتیم میشه![]()
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
مصباح الهدی (یکشنبه 17 فروردین 93), بهار_68 (یکشنبه 17 فروردین 93), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93)
تشکرشده 3,304 در 1,073 پست
سلام
من فکر میکنم بهتره تحت هر شرایطی شده دخترت رو ببینی
اگه بذاری برای 6 ماه دیگه هم خودت تو این مدت خیلی زجر می کشی هم دخترت و بعد از 6 ماه عذاب وجدان که داری هیچ تازه باباش می یاد می گه اگه این مادر بود 6 ماه بچشو ول نمی کرد و ... کلی حرف و حدیث
هر طوری به قضیه نگاه می کنم می بینیم بهتره بچتو ببینی
khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93)
تشکرشده 599 در 247 پست
ضمن تشکر از آقای سنگتراشان پاسخ ایشون رو میذارم اینجا تا اگه خدایی نکرده یکی به وضعیت من دچار شد و خواست از این پست استفاده کنه نظر کارشناسی ایشون رو هم بدونه
- - - Updated - - -
دادگاه رو نرفتم نمیدونم چی شده وقتی فهمیدم شمارو هم در جریان میگذارم
تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!
asemaneabi222 (یکشنبه 17 فروردین 93), khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), sanjab (یکشنبه 17 فروردین 93), مصباح الهدی (یکشنبه 17 فروردین 93), شیدا. (یکشنبه 17 فروردین 93)
تشکرشده 34 در 12 پست
جلسه امروزت هیچ اتفاقی نیفتاده است. قطعن قاضی همسرتون رو مجاب کرده که دباره برگردید سر خونه و زندگیتون با داشتن یک فرزند و این بستگی به نظر همسرت داره که منبعد میخاد چکارکنه. در خصوص فرزندتون حتمن برید و ببینید اونرو شرایط شمارو درک میکنم ولی نگذارید بین شما و دخترتون فاصله بیفته. شرایط شمارو من خودم دارم ولیکن فرزندم رو میرم هر روز مدرسه اش و ملاقات میکنم. نگران نباشید سعی کنید عاقلانه تصمصم بگیرید.
khaleghezey (دوشنبه 18 فروردین 93), sanjab (یکشنبه 17 فروردین 93), بهار_68 (دوشنبه 18 فروردین 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)