به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 51
  1. #21
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    63
    Array
    دلم به اندازه وسعت این سكوت كه در سینه ام نشسته گرفته

  2. 2 کاربر از پست مفید بهار_68 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), شایسته89 (جمعه 15 فروردین 93)

  3. #22
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 مهر 03 [ 03:24]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,691
    امتیاز
    44,059
    سطح
    100
    Points: 44,059, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,911 در 1,649 پست

    Rep Power
    349
    Array
    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار_68 نمایش پست ها
    گیج شدم همه چی تو هم گره خورده نمیدونم چی خوبه چی بد

    آیدا باید به پدرش تکیه کنه من خودم سستم
    گاهی من به آیدا تکیه میکردم
    تو تنهایی هام بغلش میکردم سرمو میذاشتم رو شونش و گریه میکردم
    در این صورت فکر میکنم تصمیم درستی گرفتی که بچه رو دادی به پدرش. البته این نظر شخصی منه، و خوشحالم به زودی نظر کارشناسی تری دریافت میکنی.

    امیدوارم زودتر این دوره سخت رو طی کنی و مادر شادابی بشی برای دخترت، داشتن یه مادر سالم حتی اگه کم ببینیش، بهتر از یه مادر شکسته و خسته هست که همیشه کنار آدم باشه. باز اینم نظر شخصیه.

    اما یه پیشنهاد دارم. از زندگیت دل نکن.

    میدونم تلاش کردی. کاملا واضحه که خسته ای.... اما شاید وقتی خستگیت در رفت و سرحال شدی، راه جدیدی پیدا بشه. شاید کشش لازم در همسرت ایجاد بشه. پس اگه میتونی یه مدت جو اختلافاتتون رو آروم کن. یه بازه زمانی جور کن که بتونی زیر نظر روانشناس زخم های روانت رو ترمیم کنی، حالت رو خوب کنی. ممکنه وقتی سرحال و با نشاط باشی، روزنه های جدیدی پیدا بشن.

    بعضی وقتا اونقدر به سمت یه هدف می دویم که حسابی از پا میفتیم و خسته میشیم. اینجور وقتا بهتره به جای دویدن، یا انصراف از رسیدن به هدف، فقط یه مدت استراحت کنیم.

    نذار کسی به سمت طلاق هولت بده. یعنی اگه تو حرکت نکنی، کسی هم نمیتونه حرکتت بده.

    الان اولویت اول اینه که آروم و شاد باشی. به نظر من نه به آیدا فکر کن و نه به طلاق (خداروشکر که میدونی آیدا پیش پدرش جاش خوبه). فقط و فقط به خودت فکر کن. قوی شو. بعدا به همه چی فکر کن.

    مراقب خودت باش عزیزم....

    - - - Updated - - -

    درضمن تجربه من اینه که اصلی ترین نیاز بچه ی آدمیزاد یه فضای آروم و شاد هست و در این فضا می تونه رشد کنه.

    اگه در کنار پدر و مادرش این فضا فراهم باشه که چه بهتر. اما فضای غم و اندوه، فضایی که درش با بند بند وجودت حس میکنی که مادرت داره زیر بار ظلم و ستم له میشه، فضای مناسبی برای رشد نیست.

    پدری که گاهی عصبانی بشه، از نظر من کمتر به روان یه بچه آسیب میزنه تا مادری که بصورت پیوسته در رنج باشه...

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : جمعه 15 فروردین 93 در ساعت 20:46

  4. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), پونه (جمعه 15 فروردین 93), بهار_68 (جمعه 15 فروردین 93), شایسته89 (جمعه 15 فروردین 93)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    63
    Array
    بچه ها فردا جلسه اول دادگاه طلاقمونه

    کسی میدونه جلسه اول چطوری میگذره؟ چقدر طول میکشه تا حکم طلاق صادر بشه؟

    من نمیخواهم برم تا یکم روند طلاق طولانی تر بشه شاید سرش به سنگ بخوره یعنی میشه؟؟؟

    - - - Updated - - -

    بچه ها فردا جلسه اول دادگاه طلاقمونه

    کسی میدونه جلسه اول چطوری میگذره؟ چقدر طول میکشه تا حکم طلاق صادر بشه؟

    من نمیخواهم برم تا یکم روند طلاق طولانی تر بشه شاید سرش به سنگ بخوره یعنی میشه؟؟؟
    تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!

  6. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1391-6-19
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    1,816
    سطح
    25
    Points: 1,816, Level: 25
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 34 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حداقل روند دادگاه طلاق حدود شش ماه می باشه با توجه به شرایط پرونده های دادگاه

  7. کاربر روبرو از پست مفید dosty تشکرکرده است .

    بهار_68 (شنبه 16 فروردین 93)

  8. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 فروردین 93 [ 00:47]
    تاریخ عضویت
    1393-1-14
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    24
    سطح
    1
    Points: 24, Level: 1
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا برای پدر مادری متاسفم که بچشونو ول میکنن چه مادرش چه پدرش حیف اسم مادر و پدر که به اینا نسبت میدن یعنی اینا هر چی بلا سرشون بیاد بازم کمه اخه اون بچه چه گناهی کرده؟ اون باید تاوان دعواتونو بده؟ اینو بدونید بچه چه پدر مادر بالاسرش باشه چه نباشه بزرگ میشه ولی چجوری بزرگ میشه مهمه

    شرمنده رک حرف زدم بدجور ریختم بهم اعصابم خیلی خرد شد خیلی جلو خودمو گرفتم که یه سری حرفای دیگرو نزنم
    خدا میدونه اون بچه میخواد چی بکشه تنها کاری که میتونم بکنم دعا کنم واسش خدا کمکش کنه

    حرف منم کلی بود منظورم به یه فرد خاص نیست

  9. #26
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,878
    سطح
    100
    Points: 308,878, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 86.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط تهران نمایش پست ها
    واقعا برای پدر مادری متاسفم که بچشونو ول میکنن چه مادرش چه پدرش حیف اسم مادر و پدر که به اینا نسبت میدن یعنی اینا هر چی بلا سرشون بیاد بازم کمه اخه اون بچه چه گناهی کرده؟ اون باید تاوان دعواتونو بده؟ اینو بدونید بچه چه پدر مادر بالاسرش باشه چه نباشه بزرگ میشه ولی چجوری بزرگ میشه مهمه

    شرمنده رک حرف زدم بدجور ریختم بهم اعصابم خیلی خرد شد خیلی جلو خودمو گرفتم که یه سری حرفای دیگرو نزنم
    خدا میدونه اون بچه میخواد چی بکشه تنها کاری که میتونم بکنم دعا کنم واسش خدا کمکش کنه

    حرف منم کلی بود منظورم به یه فرد خاص نیست
    با سلام و احترام
    تهران گرامی، هر وقت ما می خواهیم ذیل تاپیک مراجعی که خودش درگیر مشکلات و رنجهایش هست ، مطلبی بنویسیم یا راهنمایی ارائه دهیم باید دقت زیادی داشته باشیم.
    ما از همه اعضاء موکدا استدعا داریم که قبل از ارسال هر گونه پست برای مشورت دادن یا راهنمایی دیگران حتما و حتما لینک ذیل را مطالعه کنند. تا خدایی نکرده به جای مرحم ، نمک روی زخم دیگران نگذاریم. حتی وقتی که مشورت ما صحیح هست ، حتما باید با ادبیات مناسبی ارائه دهیم.
    آفت های احتمالی در کار مشاوره


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), فرشته مهربان (یکشنبه 17 فروردین 93), بهار_68 (یکشنبه 17 فروردین 93), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93), شایسته89 (یکشنبه 17 فروردین 93)

  11. #27
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو بهار

    به جرات می تونم بگم غم انگیزترین تایپیکی که خوندم برای شما بود.تو سن 25 سالگی دردی که داری میکشی وحشتناکه حسی که یه مادر به فرزندش داره فقط خودش میتونه درک کنه و کسی که مادر باشه.

    بنظرم بانو میشل و دلجوی دلتنگ گرامی خیلی زیبا شما را راهنمایی کردند حتما نوشته هاشون استفاده کن.

    پ.ن:تقریبا 30سالمه مادرمو 9سال قبل از دست دادم ولی واقعا بعضی وقتا دلم براش تنگ میشه این حس دست خود آدم نیست بعضی وقتا بهش نیاز داری به عشقش به اینکه فقط باشه و بتونی بغلش کنی سرتو بزاری روی زانوهاش و قربون صدقت بره هیچی توی دنسا نیست بتونه جبران این کمبود رو کنه برای آدم هیچی نیست.

    خیلی داری درد میکشی میدونم داغونی بدتر از اونی که فکرشو بشه کرد.ولی خواهشا خودتو بازسازی کن بچه به مادر نیاز داره همونطور که به پدر نیاز داره ولی به مادر خیلی خیلی بیشتره.ایشالله خیلی زود خودتو پیدا میکنی و مادری میشی که دخترت بهت نیاز داره یه مادر قوی و محکم.حتما در توان شما دوستان دیدین که چنین راهنمایی هایی به شما کردن برای خودت برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت کن ماهم برای شما دعا میکنیم

    راستی دادگاه چی شد برامون بنویس حتما.

    قدیمیا راست میگن آدم از مادر یتیم میشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    مصباح الهدی (یکشنبه 17 فروردین 93), بهار_68 (یکشنبه 17 فروردین 93), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93)

  13. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    219
    Array
    سلام
    من فکر میکنم بهتره تحت هر شرایطی شده دخترت رو ببینی
    اگه بذاری برای 6 ماه دیگه هم خودت تو این مدت خیلی زجر می کشی هم دخترت و بعد از 6 ماه عذاب وجدان که داری هیچ تازه باباش می یاد می گه اگه این مادر بود 6 ماه بچشو ول نمی کرد و ... کلی حرف و حدیث
    هر طوری به قضیه نگاه می کنم می بینیم بهتره بچتو ببینی

  14. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93)

  15. #29
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    63
    Array
    ضمن تشکر از آقای سنگتراشان پاسخ ایشون رو میذارم اینجا تا اگه خدایی نکرده یکی به وضعیت من دچار شد و خواست از این پست استفاده کنه نظر کارشناسی ایشون رو هم بدونه


    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    اینکه می توانید بر احساسات خود مسلط باشید و بابت دوری دخترتان آسیب کمتری ببینید خوبست.
    اما از آنطرف بام افتادن هم صحیح نیست.
    اصراری برای گرفتن و دیدن دخترتان نداشته باشید تا همسرتون هم از روی لجبازی و سختی فرزند را این وسط قربانی نکند.
    اما از طرفی حالت وارونه هم نداشته باشید و دخترتان را پس نزنید و نگویید اینطوری کمتر آسیب می بیند.


    درست هست که شما می خواهید طلاق بگیرید.
    اما هرگز فرزندان از والدین خود (تاکید می کنم از هیچکدام) طلاق نمی گیرند و به هر دو آنها از نظر روحی بسیار نیازمند هست.
    اتفاقا بخش عمده شخصیت کودک که تا 6 سال اول زندگی شکل می گیرد متاثر از مادر هست.
    اگر از نظر روحی وضعیتتون مناسب هست حتی اگر برایتان سخت هست حضانت دخترتان را بپذیرید.
    اما اگر به هر ترتیب چنین نشد. فرصت دیدن خود را از دخترتان نگیرید.


    کلانتری جای بدی نیست.
    مخصوصا یک دختر 2 ساله خیلی تفسیر و تعبیر و شناخت ندارد.
    تنها سعی کنید محل ملاقات را به محل جر و بحث و مجادله تبدیل نکنید.
    سعی کنید مهربان، با گذشت و با سعه صدر در ساعت ملاقات باشید.
    به هر حال بزرگ شدن فرزند مثل بزرگ شدن یک درخت هست.
    شاید بشود یه کمی دیر به دیر آب داد.
    اما نمی توان آب را برای مدت زیادی قطع کرد. چون بعد دیگر آن درخت ، سالم نمی ماند که بخواهی جبران کنید.

    بچه شما باید ارتباطش حتی اگر کم هست اما مرتب و مستمر با شما و پدرش برقرار باشد.

    فراموش نکنید این بچه همیشه در زندگی شما و پدرش هست. حتی وقتی ازدواج می کند. پدر و مادرش را در جشن عروسی و نزد همسر و اقوام همسرش نیاز دارد.
    حتی بچه او مادر بزرگ و پدر بزرگ واقعی اش را شما و همسرتون می داند.

    طلاق برای شما و همسرت یک قرار داده هست که یک روز گفتید بله و حالا می خواهید قطع کنید.
    اما برای فرزندتان طلاق وجود نداردو شما دو نفر به عنوان والدین ادامه خواهید یافت..... حتی اگر هر دو شما مجددا ازدواج کنید.
    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها

    راستی دادگاه چی شد برامون بنویس حتما.
    دادگاه رو نرفتم نمیدونم چی شده وقتی فهمیدم شمارو هم در جریان میگذارم
    تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!

  16. 5 کاربر از پست مفید بهار_68 تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (یکشنبه 17 فروردین 93), khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), sanjab (یکشنبه 17 فروردین 93), مصباح الهدی (یکشنبه 17 فروردین 93), شیدا. (یکشنبه 17 فروردین 93)

  17. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1391-6-19
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    1,816
    سطح
    25
    Points: 1,816, Level: 25
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 34 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    جلسه امروزت هیچ اتفاقی نیفتاده است. قطعن قاضی همسرتون رو مجاب کرده که دباره برگردید سر خونه و زندگیتون با داشتن یک فرزند و این بستگی به نظر همسرت داره که منبعد میخاد چکارکنه. در خصوص فرزندتون حتمن برید و ببینید اونرو شرایط شمارو درک میکنم ولی نگذارید بین شما و دخترتون فاصله بیفته. شرایط شمارو من خودم دارم ولیکن فرزندم رو میرم هر روز مدرسه اش و ملاقات میکنم. نگران نباشید سعی کنید عاقلانه تصمصم بگیرید.

  18. 3 کاربر از پست مفید dosty تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 18 فروردین 93), sanjab (یکشنبه 17 فروردین 93), بهار_68 (دوشنبه 18 فروردین 93)


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.