خیاااااااااااااانت

[*atoosa]

مرسی میشل جان حتما

- - - Updated - - -

وای الان زنگ زد واسه اولین بار بهش گفتم عشقم کجایی تعجب کرد گفت باز پول می خوایی گفتم نه خیلی خجالت کشیدم

[صبا_2009]

آفـــــــــــــــــــــــ ـرين . ديدي تونستي. ديدي ميشه.

آتوسا شوهرت تشنه محبت تو هست وقتي اينقدر صدات ميكنه تا بهش بگي جانم داره با زبون بي زبوني ميگه منو دوست داشته باش. من بهت نياز دارم.

كارايي كه تو پست قبليم گفتم رو همشون رو انجام بده باور كن به 1 ماه هم نمي كشه زندگيت از اين رو به اون رو ميشه.

[*atoosa]

حتما صبا جونم اخه پس چرا تو این 6 سال چیزی نگفت

[صبا_2009]

عزيزم هر كسي يه صبري داره

و اينكه ايشون اينقدر شما رو دوست داشتن كه بتونند تحمل كنند ولي حالا احتمالا تحملشون تموم شده

و 2 بارداري در سال هاي اول ازدواج يعني علاوه بر فاصله عاطفي فاصله جنسي بين شما هم زياد بوده و اين بر خلق و خوي همسرتون تاثير داشته و داره. سعي كن تو اين زمينه براي همسرت كم نگذاري

تاپيك هاي قبلي رو خوندي؟؟

ببين اتوسا براي حفظ كردن زندگيت لازمه مردها و روحياتشون رو بشناسي و اگه مي خواي انتقاد كني بايد يادبگيري در زمان و مكان مناسب و با لحن مناسب اين كارو انجام بدي. تو اين تالار نمونه هاي اموزشي مختلفي وجود داره.

اين تاپيك رو حتما بخون:
http://www.hamdardi.net/thread-7683.html


اين لينك رو هم ببين يه دنيا مقاله توش هست كه مي توني باهاشون زندگيت را به بهشت تبديل كني
http://www.hamdardi.net/sitemap/f-18-p-2.html

[Sinéad]

تقریبا دوستان همه چیز رو گفتند و من یک خلاصه بهتون میگم:

زندگی مشترک شما مثل یک ظرف بوده که الان در ترک های جدی برداشته و اگه هر دو شما راه گذشته رو پیش بگیرید این ترک ها تبدیل به شکستگی میشه ولی با تغییرات و تلاش هر دو شما میشه این ترک ها رو دوباره چسب زد و برگشت به حالت قبل. مهمترین چیز در شرایط فعلی، صحبت و ارتباط مناسب با همدیگه است که بتونید با هم راحت صحبت کنید چون بزرگ ترین مشکل در زندگی های زناشویی در جهان، ضعف در ارتباط و صحبت هست و شما هم الان این مشکل رو دارید.

با همسرتون بسیار دوستانه در یک محیط آرام و بدون بچه ها، باید صحبت کنید و بگید قبول دارید در گذشته اشتباه کردید و الان می خواید جبران کنید و اشتباه های همسرتون رو هم می بخشید و هر دوتون به همدیگه یک فرصت جدید و کاملا تازه بدید که هر دو رفتارتون رو اصلاح کنید و اشتباهاتتون رو جبران کنید.

هیچ حرفی درباره خیانت و ... نزنید، بعد از شروع دوباره به هیچ وجه تجسس، کنجکاوی، دخالت در کار ایشون و کلا این کارهای اشتباه رو نکنید، به خانواده خودتون و ایشون اجازه دخالت ندید و اصلا باهاشون درباره جزئیات زندگیتون صحبت نکنید، هر دو شما اشتباهاتی که فکر می کردید قبلا کردید رو روی کاغذ بنویسید (برای خودتون) و خودتون سعی کنید اونها رو مرتب بخونید و اصلا تکرار نکنید. هیچ یادآوری از کارهای نامناسب همسرتون نکنید.

یک مشاور می تونه برای این فرصت دوباره بهتون کمک کنه و همینطور برای مشکل افسردگی که به نظر میاد هر دو شما دارید.

[دختر مهربون]

سلام دوست عزیز. بچه ها حرفای خوبی زدن.
حتماً حتماً حتماً اینا رو گوش بده:

دانلود رایگان سخنرانی های روانشناسی - دانلود سمینار خانواده موفق (ارتباط زن و شوهر و خانواده ها) (دکتر شاهین فرهنگ)

شاید خیلی به نظرت سخت بیاد. اما درست شدن این ماجرا، قسمت اعظمش با خودته.
امیدوارم موفق باشی

[keyvan]

سلام
وقت نشد کل ارسال ها رو بررسی کنم، فقط چند خط برایتان می نویسم
خواهر گرامی
ازدواج مانند تحویل گرفتن یک باغ است، شما باغبان آنی، اگر به این باغ نرسی؛ قطعا" نیاز این باغ باید از جای دیگه ای برطرف بشه
اینکه شما ازدواج کردید و بچه دار شدید، یعنی همه چی؛ تصور غلطی است؛ شما مدام با همسرتان دعوا می کردید و او مدارا می کرد، اما ما انسان ها تا حد بخصوصی توان تحمل داریم، وقتی در یک رابطه چه دوستی باشد و چه ازدواج، نیاز های که از آن رابطه انتظار میرود بر طرف نشود؛ قطعا" دوام نخواهد داشت.همسر شما فقط با نیاز جنسی همه نیاز هایش برطرف نمی شود؛ او محتاج محبت؛ درک و همراهی شما بوده است؛ شما نیاز عاطفی اش را برآورده نکرده اید و به قول خودتان مدام او را از خود دور می کردید، آیا انتظار داشتید تا همیشه همین طور بماند؟

با شروع یک رابطه حتی اگر فقط برای وقت گذرانی بوده باشد؛ شخصی پیدا شده که به او محبت کند ، انسان هم جایز الخطا است .

حال او از شما دور شده

من نمیخواهم به همسرتان حق کامل بدهم؛ اما بدون تعارف شما را مقصر می دانم.
هر رابطه زیبا؛ با تعهد و شیرین، ساختنی است، بدست آوردنی نیست.

شما به ایشان محبت کنید؛ و هیچ حرفی از گذشته به میان نیاورید؛ عشق را به او اثبات کنید؛درکنارش باشید ذره ذره این محبت و عشق را نشان دهید؛ شک نکنید زندگی شما شیرین تر از گذشته خواهد شد.

من قصدم نصیحت نبود, فقط نظریات شخصی ام را بیان کردم

زندگی ساختنی است

[شیدا.]

صبا جون الان خیلی عصبی شده همسرم با کوچکترین حرفی عصبانی میشه ولی 5دقیقه نشده پشیمون میشه من تحمل عصبانیتش و ندارم وقتی هم صدام میکنه میگم بله هی صدام میکنه تا من بگم جان

این پستت یک عالمه حرف توش داره. تو چطور نفهمیدی شوهرت چی می خواد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لطفا راهنمایی های دوستان را با دقت بخون و عمل کن.

این دخترهایی که اس ام اسی و چتی با مردها دوست می شن با زبون بازی و جونم عزیزم، زندگی ها را به هم می ریزن دیگه.
عزیزم گفتن به شوهرت اینقد برات سخته؟
این بار که صدات کرد نگو "جان"
بگو "جانم"

[rozaneh]

سلام
دوستان واقعا راهنمایی های مفیدی کردند آتوسا خانم من چون خودم تجربه شو داشتم بهتون میگم راه برگردوندن زندگیتون چیه
دست از چک کردن موبایل ، لپ تاپ و وسایل ارتباطی شخصی همسرتون بردارید
هیچ وقت دوباره خیانت شو بهش یاد آوری نکنید!
غیر از زمان و صبر هیچی نمی تونه این رابطه رو دوباره وصله کنه (گرچه هیچ وقت مثل اولش نخواهد شد)
سعی کنید حتی اگر رفتارش مناسب شد ازش نخوایید جزئیات ماجراهاشو با اون خانم براتون تعریف کنه چون اینکار مرگ تلاش های قبلی تون برای حفظ رابطه تونه. تا جایی که می تونید غیر مستقیم وادارش کنید از بچه ها مخصوصا بچه 4 ماهتون نگهداری کنه بغلش کنه سعی کنه لالایی بگه و کلا کارایی که مهر بچه ها بیشتر به دلش بشینه هر وقت از سر کار میاد سریع برید جلو و ببوسیدش و خسته نباشید بهش بگید یه چایی تازه دمم بهش بدید()
تا جایی که می تونید ارتباط تونو با مادرتون کم کنید کم کم !!! باور کنید تاثیر داره بذارید خودش بعد یه مدت بگه چرا به مامانت سر نمی زنی ؟ یا چرا ایشون نمیاد؟ رفتارهای خیانت رو با صبر همسر میشه کم کم محو کرد نه یک دفعه!!! چون یک دفعه بوجود نیامده با ویروسهایی که به قول صبای عزیز شما کم کم و به مرور به کالبد زندگیتون تزریق کردید حالا یه زندگی بیمار دارید که زمان می بره و مداومت و صبر تا احیا بشه. دیگه به اون زن زنگ نزینید اینطوری شوهرتون رو جری تر خواهید کرد! باز هم میگم بدترین عادت بعضی خانمها اینه که وسایل ارتباطی شوهرشونو چک میکنن شما اگه خودتون شرایطی که مرد زندگی نیاز داره رو بوجود بیارید اون سراغ کس دیگه ای نخواهد رفت! می تونید از عادات و رفتارهای همسرتون بیشتر بنویسید تا کمکتون کنیم و ببینیم چه مواردی رو ایشون از سمت شما نیاز حس میکنه و شما باید به اون م وارد توجه ویژه داشته باشین. زندگی که بچه توش باشه اونم مثل شما دو تا نعمتیه که زودتر به خوب شدن زخم های زندگیتون کمک میکنه. فقط باز هم میگم بازخواست، حرف خائن بودن، چک کردن وسایل نداریم!!!

شاد باشین همه چی بستگی به خودتون داره

[maryam123]

دوستان عزیز

لطفا مراجع رو سرزنش نکنید.اون هم در این شرایط.این کار یکی از افتهای احتمالی در کار مشاوره هستش.وقتی این خانوم خودش داره اقرار میکنه که اشتباه کرده پس دیگه نیازی نیست که که از سرکوفت یا سرزنش استفاده کنیم

دوست خوبم سلام

قبل از هرچیزی از اسپم گذاشتن در تاپیکهای سایر اعضا پرهیز کن.چون هم فضای اونا رو اشغال میکنی (ظرفیت هر تاپیک 60 پست هستش) و هم اینکه مدیران اون پستهات رو پاک میکنن.برای بیشتر شدن بازدید از تاپیکت از مدریان بخواه تا عنوان تاپیکت رو تغییر بدن تا موضوع قابل فهم تر باشه.مثلا بذارن همسرم با وجود داشتن دو فرزند خیانت میکنه....یا اینکه خودم باعث خیانت همسرم شدم ولی الان کمک میخوام و ....

همسر شما از دو طرف تحت فشار روحی و روانی زیادی قرار گرفته.اولا ناسازگاریهای شما و دوما بارداری شما و دوری ها عاطفی و جنسی از همسرت.این دو عامل دست به دست هم داده و ناراحتی همسرت رو زیاد کرده



اما یه نکته مهم
با همسرت صحبت کن ..خالصانه و صادقانه بهش بگو میدونی که در این 6 سال اذیتش کردی...قدر محبتهاش رو ندونستی...رفتارات از روی عمد نبوده و فقط از روی عدم اگاهی و سن و سال کم بوده...هیچ اشکالی نیست اقرار کن و بگذار همسرت بفهمه که شما از رفتارت پیشمونی

مطمئن باش اگر بتونی دوباره زندگی رو گرم کنی همسرت بهت برمیگرده.همسرت الان ارامشش در منزل رو از دست داده..به خاطر همین جای دیگه دنبال این ارامش میگرده...

صادقانه ازش عذر خواهی کن و بخواه که ببخشه شما رو...اون هم نه فقط برای خودتون دو نفر..بلکه برای دو تا بچه هاتون...که نیاز دارن د رکانون گرم خانواده و زیر سایه پدر و مادر برگ بشن.
به همسرت بیشتتر برس...محیط خونه رو تا اونجا که میتونی ارام نگه دار...به خودت و بچه ها برس..وقتی میاد تمیز باشید...شاد باشید....کاری کن برخی مواقع وقتی میاد خونه بچه ها خواب باشن و بتونید باهمدیگه باشید و برخی مواقع هم بچه هارو بذارید در روز به اندازه کافی بخوابن که شب بتونن سر حال باشن و با پدرشون بازی کنن.

کاری نداشته باش رابطه همسرت با اون خانوم در چه حد بوده..بالاخره این ماجرا دو سر مقصر داره که یکی از اون یکی درصدش خطاش بیشتره.پس نیازی به کنکاش نوع رابطه و حد و حدودش نیست.

دیگه از این جمله استفاده نکن:میدونم دارم اشتباه میکنم اما....

اگر میدونی پس اشتباه نکن.لازمه از این به بعد همه رفتارهات با دقت و عاقلانه و با سیاست باشه

درسته شما سن و سال زیادی نداری اما تجربه 6 سال زندگی مشترک رو داری.پس تصور نکن بی تجربه ای.شما مادر دو فرزندی که حتما این توانایی رو در خودت دیدی که میتونی درست و صحیح تربیتشون کنی.و به همین دلیل هم بچه دار شدی.اون هم با فاصله کم.

راستی سعی کن دیگه بچه دار نشید در این اوضاع اشفته وگرنه همسرت بیشتر ازت دور میشه.

من بهت بازم سر میزنم

موفق باشی

نگران نباش.خدا برزرگ و کریمه