به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28
  1. #21
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,162
    سطح
    100
    Points: 287,162, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط kaspian نمایش پست ها
    من همینجا از شما و آقای مدیر میپرسم که تعریف بلوغ عاطفی و اجتماعی چی هست؟مگه این نیست که انسان مسئولیت پذیر و آگاه به عملکرد خودش باشه.کنترل رفتارش رو داشته باشه. بتونه تکانه های روانی منفی خودش رو کنترل کنه و تا حد ممکن برخورد سازنده داشته باشه؟هیچ کس کامل نیست.همه ما جاهایی رفتارمون از کنترل خارج میشه ولی اولا مهمه که این از کنترل خارج شدن چقدر رخ میده؟دیگه اینکه بعد از این اتفاق چقدر سعی میکنیم اثرات منفی رفتارمون رو اصلاح کنیم و چه تدابیری اتخاذ میکنیم که این رفتار دیگه تکرار نشه. حالا شما بشین خودت ببین شوهرت چقدر از این خصوصیات را دارد؟اینکه من همه چیز بر وفق مرادم باشه و خوب و خوش اخلاق باشم اصلا و ابدا مورد مثبتی نیست.همه آدم ها وقتی همه چیز مطابق میلشونه فرشته اند. اینکه این خانم با کمک دوربین مدرک مستدلی از خیانت شوهرش گیر بیاره که بتونه توی گرفتن حق و حقوقش کمکش کنه از نظر من اشاعه فحشا نیست.آخرین حربه و تنها وسیله ایه که زن ها توی جامعه ما میتونن با کمکش یکم کفه ترازوی عدالت رو به برابری نزدیک کنن.تجسس هم درست نیست ولی جناب مدیر شما موضوع خیانت را به اون گندکی ول میکنید و این خانم را سرزنش میکنید که چرا به تماس های شوهر مستش نگاه کرده؟؟؟حریم خصوصی افراد باید رعایت بشه ولی آدم ها باید خودشون احترام خودشون و حریم خصوصیشون رو نگه دارند.به نظر من زنگ بزن خانوادت بیان دنبالت.یه مدت از محیط خونه دور شو.برو مشاوره و از اول همه چیز رو بهش بگو.مشاوری هم نرو که فلسفه سوختن و ساختن رو قبول داشته باشه چون دوباره برمیگردی سر خونه اول.وقتی یکم آروم شدی و خودت رو پیش مشاور خالی کردی اونوقت بشین با چشم باز تصمیم بگیر میخوای ادامه بدی زندگیت رو یا نه.ولی راحت از خیانت رد نشو.اصلا و ابدا راحت رد نشو.
    با سلام و احترام
    1 - بنده ضمن عرض معذرت از صاحب این تاپیک، اعلام می کنم بسیار متاسفم که به جای تمرکز روی مشکل مراجع ناچارم که به رفع ابهامات سایر دوستان بپردازم. شاید اگر این چنین ابهاماتی در مقام راهنمایی نبود، اصلا نیاز به به این حاشیه پردازی هم نبود، اما به هر حال علیرغم اینکه از کاربران خواسته شده که نظرات متفاوت با کارشناسان و مشاوران تالار را در ذیل تاپیک مراجع قرار ندهند و خصوصی ابهام خود را برطرف کنند، اما کماکان بعضی از عزیزان این واگرایی را در ذیل تاپیک مراجعان قرار می دهند.
    لذا در صورتی که چنین ابهاماتی ادامه دار بود، کاربران باید خصوصی پیگیری کنند و حاشیه ها را در تاپیک مراجع زیاد نکنند.

    2 - وقتی مراجعی به مشاور مراجع می کند، گرچه ناخودآگاه تمایل دارد که طرف مقابلش محکوم شود. و او تایید شود. اما آنچه که در سطح هوشیار نیاز دارد از مشاور بشنود، ضعفهای همسرش نیست. چرا که آنها را به خوبی می داند مثلا این مراجع می داند که همسرش در بلوغ عاطفی مشکل دارد. اما آنچه او نیاز دارد آگاهی ها و مهارتهایی هست که بتواند در این زندگی بهترین تصمیم ها را بگیرد.

    3 - زن و شوهر ها دو جبهه نیستند که هر کدام باید برای مبارزه راههایی را ابداع کند تا حقش را بگیرد. زن و شوهر برای زندگی نیازی ندارند که با ابزارهای جاسوسی عدالت را برقرار کنند. بلکه زن و شوهر در یک تیم هستند و برای رفع نیازهای یکدیگر باید فعالیت کنند. و اگر یک نفر ضعف دارد، یا یکی از همسران اشتباه می کند ، راهکار این نیست که دیگری با او درگیر شود و با روشهای تهاچمی و جاسوسی با او بجنگد. بلکه باید روشهایی سازگارانه و تیمی بودن و زندگی هماهنگ را بیاموزند.
    گفتنی هست تبصره اش اینست: اگر زن و شوهری به هر حال از هم ناامید شدند و تصمیم به طلاق گرفتند، آن وقت هر کدام روبروی دیگری قرار می گیرد و وکیل می گیرند و همه مدارک را علیه هم رو می کنند.(تازه اگر در همین جا هم فرزندی داشته باشند ملزم به رعایت بسیاری از هماهنگی ها دارند چرا که برای همیشه والدین فرزند خود باقی خواهند ماند.)

    4 - یک اشتباه بسیار رایج که متاسفانه دشمنان فرهنگی این مرز و بوم طراحی کرده اند، و بسیاری از افراد دردام آن می افتند این است که دو مسئله غلط که باید ترک شود را در برابر هم می گذارند و یکی که غلط کمتری دارد را تایید می کنند.
    مثال:
    می بخور، منبر بسوزان ---- مردم آزاری نکن.
    یا
    من به جای اینکه در مسجد باشم و به کفش هایم فکر کنم------------ترجیح می دهم در خیابان باشم و به خدا فکر کنم.

    در واقع سفسطه های بالا که تابلو هستند به این صورت درست هست:
    می نخور، منبر نسوزان - مردم آزاری هم نکن.
    من بهتر هست در مسجد به خدا فکر کنم، و در خیابان هم به خدا فکر کنم کار بکنم.

    چرا باید حتما یکی را انتخاب کرد؟!!!

    حالا شما هم دو مسئله را روبروی هم گذاشته اید و حکم به صحت یک طرف کردید
    خیانت شوهر ---- تجسس و انتشار از طرف خانم
    شما با آنکه پست مرا خواندید و در آنجا هیچ تاییدی از خیانت شوهر نشده است. و فقط آنچه مراجع باید از جانب خودش مبنی بر عدم تجسس هست را دیدید، آمدید حکم کردید به تجسس و انتشار مسائل
    در حالیکه نه خیانت و عدم تعهد صحیح هست نه تجسس . اما وقتی مراجع از شما مشاوره می خواهد باید سهم مراجع را به او بگویید تا تغییر دهد. خیانت سهم همسرش هست که در مشاوره های حضوری که همسر هم می آید جداگانه با او کار می شود.


    5 - متاسفانه شما دقت کمی روی پست قبلی من کرده اید، بنده اصلا با مراجع وارد مشاوره نشده ام که به خواهم سرزنشش بکنم. شما کدام مطلب مرا در خصوص مراجع حمل بر سرزنش کردید.
    بلکه من به یکی از کاربران که در نقش راهنما و مشاوره مراجع را به لغزش وا می داشت که دوربین نصب کند، گوشزد کردم این کار برای ادامه زندگی آنها ثمر بخش نیست .
    برای موارد این چنینی هست که یکی از بندهای قوانین همدردی اینست که کاربران سوء تفاهمات خود را خصوصی در میان بگذارند و مراجع را با بحث های مقابله ای به استهلاک سوق ندهند.

    لطفا مجددا از کاربران درخواست می شود ، راهنمایی های خود را با توجه به تاپیک آفت های مشاوره تنظیم کنند و حتما باید هماهنگ با نظرات کارشناسی مدیران باشد. در آینده مراجع ممکن است با توجه به این راهنمایی ها تصمیم بگیرد، لذا مدیران همدردی مسئولانه نسبت به پاسخهای خودشان فعالیت می کنند.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  2. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    هلیاجون (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), مهرآیین (دوشنبه 06 اردیبهشت 95), بالهای صداقت (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), سها** (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), عشق آفرین (جمعه 09 تیر 96)

  3. #22
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,162
    سطح
    100
    Points: 287,162, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط E_Aysan نمایش پست ها
    دارم میمیرم.صبح به دختره پی ام دادم دختره گفت من عاشق شوهرتم و وای هیچ وقت نخواستم زندگیشو خراب کنم،گفت اونه که به من زنگ میزنه،گفت قسم میخورم که شوهرت تورو نمیخواسته خودش گفته که مامانم بزور مجبورم کرده،الان موندم حرف کی رو باور کنم،دیگه بهش اعتماد ندارم به هیچ وجه،یعنی همه حرفایی که شوهرم بهم زده دروغه؟یعنی تو این سه سال من و بازی داده و به دروغ گفته دوسم داره؟حالا که فهمیده من جریان ارتباطشو فهمیدم اصلا محلم نمیده.حتی صبح مریض شدم حالم بد شد نیومد منو ببره دکتر.خواهرم منو برد.جای اینکه بیاد ازم عذر بخواد و از دلم دربیاره،شما کمکم کنین حالم خیلی بده،برم خونه مامانم؟قهر کنم؟ چجوری باشم؟
    دختره قسم میخورد میگفت من نرفتم محل کارش،اصلا تهدیدی در کار نبوده میگه شوهرت عاشق من بود طوری که شب نامزدیتون زنگ زده و گریه کرده،در صورتی که از خواهرشوهرم پرسیدم اونم جان بچه هاش و قسم خورد گفت شوهرمن اصلا اون دختره رو نمیخواست و حتی نا که پیشنهاد دادیم اون دختره روبگیر میگفت این دختره خیابونیه نمیخوامش،حالا من موندم بین این همه حرف ضد ونقیض،کدوم و باور کنم

    با سلام
    لطفا کمی آروم باشید.
    برای هر تصمیم گیری باید اول خونسرد باشید و همه جانبه به مسائل نگاه کنید.

    اگر به این سادگی بشود، که دختری زنگ بزند و با گفتن این حرفها، زن و شوهری را از هم جدا کند و بعد بیاید زن آن شوهر شود، که فاجعه هست.

    شما هر تصمیمی می توانید برای زندگی خود بگیرید و انتخابهای زیادی پیش رو دارید. از طلاق گرفته، تا بهسازی زندگیتون.
    اینکه چه انتخابی می کنید به خودتون و آگاهی تون و اراده شما بستگی دارد.

    پیشنهاد بنده:
    با توجه به اینکه عنوان این تاپیکت موضوع دیگری هست یعنی:معنی بعضی از رفتارهای همسرم ونمیفهمم.خسته شدم از رفتارش ، لذا تاپیک جدیدی ایجاد کنید با این موضوع:
    با دختری که با همسرم در ارتباط هست و که گستاخانه اذعان می کند چه کنم؟
    البته در آن تاپیک ، لینک همین موضوعت را هم قرار بده.


    فعلا برای تسلط بر خویشتن، و اینکه بهترین تصمیم و قوی ترین تصمیم را بگیری، صبور باش. اجازه بده تا تنش ها و استرس هایت کمی ته نشین شوند تا اقدامات قویتری داشته باشی.
    ادامه مسائلت را در تاپیک جدید پیگیری کن.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    هلیاجون (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), بالهای صداقت (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), سها** (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), عشق آفرین (جمعه 09 تیر 96)

  5. #23
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,162
    سطح
    100
    Points: 287,162, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    با سلام
    جناب مدیر از نظراتتون سپاسگزار هستم
    من همیشه از نظرات سودمند شما نهایت استفاده رو می کنم
    فقط یه سوال هم دارم این فاز احساسی که فرد درونش اگر قرار بگیره ممکن هست دچار خطای شناختی بشه حدودا چه مدت هست؟

    چون این نظر رو من دقیقا همون روز ننوشتم و از نظر من در اون زمان فاز احساسی باید تموم می شد یعنی چند روز بعد شروع فاز احساسی بود
    آیا همسر فرد در این شرایط باید دو سه هفته ظاهر سازی کنه و فضا رو عوض کنه و یا چند روز کافی هست؟

    می دونید آقای مدیر صبر خیلی توی روابط جواب میده ولی احتمالا در برخی مواقع ممکن نیست اون خطای شناختی رو تثبیت کنه به عبارتی وقتی کسی به آدم میگه شما عمدا می خواستی زیاد بری بیرون جنس اشتباه خریدی خوب اولش که فرد عصبانی هست و آدم بحث نمیکنه ولی آیا لازم نیست فرد رو متوجه اشتباهش کرد یعنی در این شرایط تا چه مدت همسر فرد باید وانمود کنه اتفاقی نیفتاده؟

    فقط بابت اطلاعات خودم و سایر مراجعین می پرسم

    البته این رو هم قبول دارم که افراد با هم فرق دارن و همه راه حلها در مورد همه افراد بازخورد مشترک نداره

    اما یه مورد هم به صاحب تاپیک
    فکر می کنم اشتباه کردی به خواهرش گفتی و الان شما وارد فاز احساسی شدی لطفا اجازه بده احساساتت فروکش کنه بعد تصمیم بگیر
    با سلام
    لطفا سئوالات خود را تحت تاپیکی جداگانه و با دادن مصداقهای مشخص و مثالهای شفاف پیگیری کنید.
    در این تاپیک به اندازه کافی موارد پراکنده طرح شده است .

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  6. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    هلیاجون (سه شنبه 07 اردیبهشت 95)

  7. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 تیر 97 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1394-4-09
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    4,330
    سطح
    41
    Points: 4,330, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    77

    تشکرشده 116 در 61 پست

    Rep Power
    27
    Array
    سلام دوست عزیز بابت اتفاقی ک افتاده بسیار متاسفم پیشنهاد من ب شما اینه ک به قصد قهر خونه رو ترک کنید و به خونه خانواده خودشون برین و جریان رو براشون تعریف کنید همه چیز رو بگین همه چیزهایی رو ک اومدین اینجا و تو این تاپیکا گفتین درد دلاتون قضیه پیراهن برای پدرشوهرتون و اینکه شوهر شما چ تهمتی بهتون زد در جواب این کار البته ن ب حالت بد چون بالاخره پسرشونه و ممکنه ناراحت بشن لابلای حرفاتون هم بگین ک دوسش دارین زندگیتون رو دوست دارین مطمعنم اگ واقعا خانواده خوبی باشن پشتتون در میان چون هیچ خانواده عاقلی دوس نداره زندگی پسرش از هم بپاشه اونجا با با خیال آسوده تر و با کمک اونها میتونید ب کشف حقیقت بپردازید مطمعنا دونستن حقیقت خیلی بهتر ازینه ک با دروغ خودتو رو آروم کنید حداقلش اینه ک آدم با حقیقت کنار میاد دیگ

    در مورد حرفهای اون دختره و خواهرشوهرتون ب نظر حرفهای دختره بیشتر دروع میاد ب دلایل زیر
    1. اون دختره گفته من

  8. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    دوست عزیز ، هیچ افدامی نکن ، الان به تنها چیزی که احتیاج داری صبره ، تا بتونی روی خودت مسلط بشی.

    تشنج و بحث ایجاد نکن اما ناراحتی ات رو کتمان نکن و درد و رنجی رو که می کشی نشون بده .

    بذار همسرت ببینه که با عملکردش چقدر می تونه به نزدیک ترین کسانش آسیب های غیر قابل جبران بزنه.

    وقتی باهاش جدل کنی در مقام دفاع بیرون می یاد و نمی تونه رنجی که می کشی رو درک کنه.

    این زندگی مال تو هست و اون همسر تو هست ویک فرزند که پایه محکم زندگیتونه.

    در ضمن هنوز حقیقت در ابهامه و پیش قضاوت نکن.

    در بدترین حالت که بخوای تصور هم بکنی ، اتفاق خاصی نیفتاده که بخواد بنیان تو رو وزندگی تو زیر و رو کنه ، تنها کسی که می تونه زندگی تو زیرو رو کنه خود تو هستی.

    از این قبیل اتفاقات در خیلی از زندگی ها می افته ویه جورایی شده معضل اکثر خانواده ها ، پس فکر نکن فاجعه اتمی رخ داده.

    اتفاقا به فال نیک بگیر این اتفاق رو و با درایت و سیاست سعی کن بهترین استفاده رو ببری ویک سری امتیازات به واسطه این از همسرت بگیری.

    شاید کاری کنی نه تنها همسرت از این قبیل ارتباطات احتمالی بیرون بیاد شاید حتی مشروب خوردنش رو به خاطر جبران بذاره کنار .


    مهم الان اینه که شما چگونه برخورد کنی.

    الان که فقط صبز کن و رنجی که می کشی رو نشون بده.

  9. 4 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    هلیاجون (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), بالهای صداقت (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), سها** (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (سه شنبه 07 اردیبهشت 95)

  10. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تشکر از مدیر همدردی و دوستانی که بهم صبر و آرامش و توصیه کردن

    این تاپیک و ایجاد کردم تا بگم اگه شماها نبودین معلوم نبود سر زندگیم چی میومد،اگه من مث قبل منفعل بودم شاید الان تو خونه خودم نبودم،من موضوع مزاحمت دوست دختر گذشته شوهرم و به خواهرشوهر و پدرشوهرم و خواهرخودم بایکی از برادرام گفتم و قول گرفتم که این موضوع علنی نشه و به کسی نگن،قرار گذاشتن شب جمع بشن خونه ما تا اصل قضیه رو بدونن.شوهرم خودش یه قرآن آورد وسط گفت به همین قرآن قسم که هرچی حرف اون دختره گفته دروغه و محل کارش رفته و تهدیدش کرده،گفته میام در خونتون آبروت و میبرم،حتی داداشم زنگ زد به یکی از همکارای شوهرم اونم حرف شوهرم و تایید کرد،شوهرم میگفت من تو عمرم گریه نکردم،دیگه شب نامزدیم بشینم گریه کنم؟جان دخترم که قسم راستشه قسم خورد گفت این دختره اومده آب و گلالود کنه و خودش ماهی بگیره.گفت من زنمو با صدتا از این دخترخیابونیا عوض نمیکنم،دلیل بداخلاقی و کم حوصلگیش تو این چندروزه هم فقط مشغله کاری بوده و گفت زندگیمو دوس دارم وگرنه ولت میکردم بری.گفت خانوادت راضی به ازدواج مانبودن من اگه یکی دیگه رو دوس داشتم چطور میومدم خانواده تورو راضی میکردم؟.خلاصه حسابی از دلم درآورد و معذرت خواست که اونروز تو مشروب خوردنش زیاده روی کرده بخاطر تهدید دختره ست.دیشب دوباره یکی از همکارانش زنگ زد گفت دختره اومده محل کار و گفته زنت به من این حرفا رو زده(همه حرفاش دروغ بود) دیشب اینقدر دلم واسه شوهرم تنگ شده بود که حتی یک ثانیه دستش و ول نکردم.ولی بازم از دردسرهای دختره می ترسم،اما همین که شوهرم پشتم هست کافیه برام.خدا روشکر میکنم که به کمک شماتونستم آرامش مو حفظ کنم.بازم تشکر میکنم از مدیر همدردی و همه دوستان

  11. 5 کاربر از پست مفید E_Aysan تشکرکرده اند .

    هلیاجون (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), مدیرهمدردی (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), بالهای صداقت (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), سها** (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (سه شنبه 07 اردیبهشت 95)

  12. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام صبح بخیر

    متاسفم سخته صبوری کردن ولی عزیز تنها راش اینه که خوددار باشی چندین برابر قبل اعتماد به نفس داشته باشی

    ببین شما خانمش هستی فرزند داری پس امتیاز بالاتری نسبت به اون خانم داری هیچ اتفاقی نمی افتد اگه کارهایی که میگم درست انجام بدی

    کاری کن شرمندت بشه اونم با محبت کردن بی دریغ به هییییییچ وجه این موضوع را به خانوادت و خانوادش باز گو نکن

    چون پیامدهای بعدش بدتر هست باعث میشه غروره همسرت شکسته بشه

    شما که نمیخای زندگی که چندین سال براش زحمت کشیدی دو دستی تقدیم یه تازه وارد کنی


    هر چی بیشتر بخای جستجو کنی بیشتر ضربه میخوری و باعث افسردهگی میشه مردا در این مواقع هییییچ ضربه ای نمیخورن

    پس مثل همیشه روال زندگیت را ادامه بده به خودت برس محکم باش انگار که اتفاقی نیفتاده

    از همه مهمتر آآآآآآرامشه خودت را حفظ کن تا بتونی به اونم انتقال بدی سوره یس خون و در خونه سه روزی یک بار سوره انعام بخون خیلییییی تاثیر داره

    به هییییج وجه خونه را ترک نکن شما که نمیخای جا برا اون باز کنی هر جا میخای بری با همسرت برید با هم


    برات ارزوی خوشبختی میکنم

    موفق باشین http://www.hamdardi.net/thread-41352.html#post405045این لینک را بخون
    ویرایش توسط سها** : سه شنبه 07 اردیبهشت 95 در ساعت 08:04

  13. کاربر روبرو از پست مفید سها** تشکرکرده است .

    هلیاجون (سه شنبه 07 اردیبهشت 95)

  14. #28
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,162
    سطح
    100
    Points: 287,162, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    خوشحالم که اوضاع زندگیتون به طرف آرامش در حال حرکت هست.
    حالا که کمی تلاطم شما کمتر شده است.
    وقت آنست که با بالا بردن آگاهی های خود و تمرین و تمرین و تمرین در حوزه های مهارتهای ارتباطی و کنترل احساس بتوانید به بهبود و ترمیم بیشتر زندگیتون به مرور اقدام کنید.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  15. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    هلیاجون (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), بالهای صداقت (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), سها** (سه شنبه 07 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (سه شنبه 07 اردیبهشت 95)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.