به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17

Threaded View

  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array

    نگران ازدواجم هستم

    نقل قول از مدیر همدردی در تاپیک زیر
    http://www.hamdardi.net/thread-36174.html#post358887
    :
    انتظار هم زمان را طولانی و هم زندگی را سخت و هم یاس ایجاد می کند.
    اگرچه ازدواج یک نیاز هست . لیکن اینکه همه پتانسیل های ذهنی و فکری ما درگیر این مسئله باشد و مرتب به آن فکر کنیم لحظات انتظار را طولانی و خسته کننده می کند.
    در کنار اقداماتی شبیه آنچه در مقاله 40 راه همسریابی مطرح کردیم، ضمن حضور مفید در محیط کار و زندگی و خانواده و فامیل ، باید انرژی خود را در رشد و پرورش سایر استعدادهای خود بگذارید. و از تمرکز فکری روی این قضیه اجتناب کنید.
    بنده شاهد بوده ام فردی مجرد آنچنان شکوفا و امیدوار زندگی کرده است که صد متاهل به گرد پای او هم نمی رسیدند.
    اینها به معنی بی اهمیت بودن ازدواج یا بی خیال بودن آن نیست. بلکه صبر و تحمل در کنار روش درست زندگی کردن می توانید فشار این مسئله را کاهش دهد .[/PHP]
    --------------------------------------------------------------------------------------
    حالا سوال من اینه
    1- چگونه میشه از تمرکز فکری روی این قضیه اجتناب کرد؟ من ناخودآگاه زنگ تلفن خونه که میخوره فکر میکنم خواستگاره که زنگ زده!بعد که خوب معلومه کی بوده؟عمه یا خاله
    هروقت توی مشکلات و سختی های زندگی می افتم این فکر ازدواج هم به مشکلاتم اضافه میشه!
    بعد حالم بدتر گرفته میشه . جدیدا به اونا که ازدواج کردند غبطه میخورم ... البته معمولا بعدش تلاش میکنم تا ذهنم رو از یکسری خطاهای شناختی دور کنم .

    وقتی خوبم همه چی گل و بلبله هاااا عالیم.
    اما گاهی هر روز جای خالیشو کنارم احساس میکنم ،جای خالی یه همسر خوب .
    این حسرت که توی دلم هست ،گاهی بیشتر ،گاهی کمتر .

    بطور خلاصه بگم نگران ازدواجم هستم،از تنهایی ام و اینکه قراره چقدر ادامه پیدا کنه نگرانم...

    نگرانم چون غیر قابل پیشبینی شده برام...خیلیییی غیرقابل پیش بینی.خیلییییییییییییییییی ییییی

    ویرایش توسط Eram : دوشنبه 13 مهر 94 در ساعت 13:20

  2. 7 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    hamed-kr (دوشنبه 13 مهر 94), فدایی یار (شنبه 18 مهر 94), گلاب (دوشنبه 13 مهر 94), یه دختر سرگردان (پنجشنبه 16 مهر 94), نیکیا (دوشنبه 13 مهر 94), آی تک (دوشنبه 13 مهر 94), باغبان (سه شنبه 14 مهر 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.