موضوع: آیا این معیارها ناشی از سختگیری زیاده یا حساسیت زیادی، و اینکه آیا باید تعدیلشون کنم؟

به نظر من معیارهاتون سخت گیرانه نیست خیلی هم منطقیه فقط تشخیص این مسائلی که فرمودین یه مقدار سخته

من اصلا موافق این نیستم که مردهای مذهبی مخالف تحصیل و کار همسرشون هستن البته بستگی داره چه جور مذهبی باشه بله اگه مذهبی خشک باشه مطمئنا اره ولی فکر نکنم شما بخوای با ادمای مذهبی خشک ازدواج کنی

همسر من بسیار انسان معتقدی هستن و نماز و روزه و رعایت حریم با نامحرمو اینارو دارن ولی اینطوریم نیست وقتی یه خانومی میبینه یا با خانومی صحبت کنه سرشو بندازه پایین و نعوذبالله بگه خیلی رفتار عادی دارن البته با رعایت حریم

تا حالا ندیدم با خانومی گرم بگیره یا بگه بخنده ولی از طرفی هم اصلا خودشونو از خانوما دور نمیکنن و به اصطلاح رفتارهای خشک نداره هرکس همسرمومیبینه تو نگاه اول اولین چیزی که میگه اینه که همسرتون خیلی نجیبن

به شدت مشوق من برای ادامه تحصیل و کار هستن حتی خودشون برام جایی روواسه کار پیدا کردن

جالبتر اینکه با ارایش و پوشش من هم خیلی کاری نداره و اصلا ازون مردای مذهبی رو اعصابی نیست که مذهب و دینشونو تو ارایش و موی خانومشون میبینن

شاید باورتون نشه اما اینقدر زیبا رفتار میکنه که تفکر منو راجع به دین هم عوض کرده من امسال برای اولین بار باهاش روزه گرفتم در حالیکه چند سال پیش من تفکرات بسیار متفاوتی داشتم و اینقدر تغییر حتی برای خودم عجیبه

من عاشق ارایش کردنم و محاله بدون ارایش بتونم تا سر کوچه برم کاش استدلال هسرمو راجع به این قضیه میشنیدین

من قبلا بهش میگفتم من چون ارایش میکنمو خیلی حجاب ندارم و از طرفی عاشق ارایشم هستم پس نمیتونم نماز و روزم بگیرم

همسرم در جواب من میگفت دین و مذهبی بودن و به خدا نزدیک شدن هم سطح داره نمره ده تا 20همشون قبولن تو 20 نباش ولی حداقل کاری کن ده بگیری بهشتم سطح و طبقه داره شما نمیخواد بری اون بالا بالا ها اما کاری کن حداقل طبقات پایین قرار بگیری

اینقدر زیبا از خداو احساسش به خدا حرف میزنه و از ارامشی که با نمازخوندن تجربه میکنه میگه که امسال دلم خواست منم تجربش کنم و ماه رمضانو برای اغازوبرای اولین بارغنیمت دونستم

اینارو واسه این گفتم که بدونی هم خواسته هات غیر منطقی نیست هم واقعاپیدا میشن همچین مردایی
اما خیلی دنبال سفت وسختاشون نباش

چون یه مقدار با اونایی که خیلی سفت و سختن کنار اومدن سخته و معمولا مخالف هزار درصدی کار خانومان و کلا تو همه چی ریجید و خشکن مخصوصا در برابر زنشون که دیگه واویلا

دنبال کسی باش که با قلبش خدارو حس کنه و انسان با وجدانی باشه همه چی بعدش میاد

برات ارزو میکنم هرکسی دوس داری سر راهت قرار بگیره با این معیارها به خوشبختی نزدیک هستید

سلام خانم بیخیال که برعکس اسمتون بعید میدونم اصلا ذره ای بی خیال باشید


معیار 1-2-3-4 که کاملا منطقی و خوب هست و ذره ای ازش کوتاه نیاید

معیار 5 ؟! نمیدونم ، فکر نمیکنم موضوع مهمی باشه برای زندگی.... به نظر من علمی ارزش داره که به ادم معرفت بده... من چند سالی هست که از محیطهای دانشگاه فاصله گرفتم ، ولی اون زمان ما ،درسی که میخوندیم باعث معرفت نمیشد ، فقط فرمول و تکنولوژی یاد میگرفتیم .... به نظرم بجای تمرکز گذاشتن روی علم و دانشگاه و ... دنبال معرفت و شعور طرف باشید... کلا خیلی به علم و مدرک گیر ندید انچنان مهم نیست به نظر من....



معیار 6 هم ، خوب و به جا هست.


معیار 7 : من کلا از بچگی با این معیار مشکل داشتم خیلی خوبه دختر خانمها هم برای تحصیل و فعالیتهای اجتماعی و... توی اجتماع حضور داشته باشن ، ولی اینکه ادامه تحصیل یا اشتغال خانمی بخواد مانع ازدواجش بشه و مثلا اگه یک پسر خوب رفت خواستگاری دختر خانمی و اقا پسر با دلایل منطقی (نه بخاطر بدبینی و....) مثلا مخالف اشتغال خانم بود و این باعث بهم خوردن وصلت بشه... من با این مخالفم ...

معیار هشت هم که توی دل همون معیار هفت هست ، فقط یک نکته خیلی ظریفی هست این وسط ، به نظر من خیلی از دختر پسرها این روزها توی زندگی ، به جای اینکه دنبال منافع و علائق زندگی مشترک باشن ، دنبال منافع و علائق خودشون هستن و همین زندگی ها رو تلخ میکنه ، مثلا به نظر من دختر خانمی که میخواد بره مثلا ادامه تحصیل بده ، به جای اینکه توی زندگی تمام زورش رو بزاره که همسرش رو راضی به ادامه تحصیل کنه ، اگه این دختر خانم تمام عاطفه و عشق و علاقش رو به پای همسرش بریزه و زندگی رو برای همسرش بهشت کنه ، به نظر من اون مرد ، اگر مریض نباشه و سلامت روحی داشته باشه ... قطعا به فکر این میفته که همسرش رو برای رسیدن به علایقش کمک کنه .... چون میبینه همسرش داره تمام عشقش رو برای او خرج میکنه و هیچ چیزی برای زندگی کم نمیزاره و.... و این فرمول یک موضوع دو طرفه هست....



چون یکم عجله دارم خلاصه نوشتم ، راستی میتونید تاپیکهای خانم مصباح الهدی رو هم بخونید ، خیلی شبیه به این معیارها رو ایشون هم داشتن ، مخصوصا تاپیکهایی که پارسال میزدن ، خیلی شلوغ میشد و خیلی نظرات مختلفی درش ثبت شده چه اقاپسرها چه دخترخانمها، اخه اون زمان مثل الان تالار اینقدر خلوت نبود که ، امسال نه اینکه سال عروس هست ، کلا همه دخترها چه اینجا چه توی دنیای واقعی دارن عروس میشن و واقعا دختر توی این فصل سال به سختی گیر میاد ... یعنی به یک پیسی خوردیم که حد نداره ... توی خیابون ادم سراب دختر میبینه ... مثلا دارم با مامانم میرم ، یک دختر میبینم میگم مامان برو جلو شماره دختره رو بگیر بریم خواستگاریش ... هم میریم جلو یا میبینیم اصلا طرف دختر نیست و یک پسر سییبیل کلفته که ادم خوف میکنه بهش نگاه کنه یا هم که کلا سراب بوده همه چیز غیب میشه خلاصه یک وضعی راه افتاده اصلن


خلاصه همون تاپیکهای خانم مصباح الهدی رو بخونید خیلی راهنمایی های خوبی گیرتون میاد ، مخصوصا اینکه اسم تاپیکتون هم یکجورایی شبیه همون تاپیکهای ایشون هست "معیار " و "سختگیری " و....

به قول بر و بچ داخل اینترنت : خخخخخخخ
خخخخخخخخخ
خخخخخخخخخخخخخ
خخخخخخ
ببخشید این دکمه "خ" کیبوردم اتصالی کرده ...
خخخخخ
خخخخخخخخخخخخخخ
موفق
خخخخخخخ
باشید
خخخخخ
خخخخخخخخخخخخ

سلام عبادات كليه دوستان همدردي قبول باشه
اميد وارم تو اين ماه عزيز همه به حاجاتشون ( البته منطقي هاش، مثلا يك دستگاه پورشه پانامرا منظورم نيست)برسن.

معيار هايي كه نوشتين معيار هاي خوبي هست. شخصي ميتونه طلب چنين معيار هايي بكنه كه خودش هم اينجوري باشه. به نظرم، خودتون اگر چنين شرايطي دارين كاملا حق تونه كه از طرفتون بخواين، ذره اي هم كوتاه نياين، چون معتقدم چنين دختر هايي ( البته اينجور كه از نوشته هاتون بر ميآد و ما تصور ميكنيم خود واقعي تون رو توصيف كردين) تعدادشون كم هستند.

باري، با همه معيار هايي كه نوشتين و فكر ميكنم چندتا شو ننوشتين، يا حداقل روتون نشده بنويسين، همه ارو ميتونين طلب كنين. مثلا ما فردا با يك پس مواجه مي شيم كه نوشته پسري به خواستگاري من اومده و همه شرايط من رور داره، همه 9 بندش رو هم داره. ولي متاسفانه قدش زيادي كوتاه هست، يا چاق هست، يا همشهري نيست، يا روي صورت اش چندا جوش داره، يا كچل داره ميشه، يا پدر بزرگ داييش معتاد بوده، يا مزاج اش با من يكي نيست، يا برون گرا هست و من درون گرا، و خيلي از مسايل ديگه! حال من با اين خواستگار چه كنم! چه جوري مي تونم يه عمر در كنار يكي زندگي كنم كه به دلم ننشسته!؟!!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟ پس خواسته هاتون منطقي هست و همه اش رو باد بخواين. حالا از چندتاش سر فرصت ميشه كوتاه اومد.

ولي يك نكته اي كه از كلامتون متوجه نشدم، عدم آماده گي شما براي ازدواج هست. كه شخصا براي من خيلي مهمه. فكر ميكنم براي هر مردي مهم هست. شما مطمين هستين دلايلي كه نوشتين به خاطر عدم آماده گي تون براي ازدواج نيست و با اين ترفند نمي خوايد براي خودتون زمان بخرين؟ اگر اينطور هست كه توصيه مي كنم روراست باشين و با احساسات خواستگار ها و حانواده هاشون بازي نكنين. و اگر هم اشتباه مي كنم، خودتون رو از بند اين جملات غير واقعي نظير من، فعلا ازدواج نمي كنم، من فعلا مي خوام ادامه تحصيل بدم، بر گزيدن اسم دختر بي خيال و .... رها سازيد و با تمركز و دقت فرآوان رو ي خودتون كاركنيد. تا حالا فكر كردين كه چنين مردي كه خصوصيات مورد نظر شما رو داشته باشه، از همسرش يعني شما چه انتظاراتي داره؟ آيا اون خصوصيات و انتظارات رو شما مي تونين براش برآورده كنين؟ اگر جوابتون بله است كه جاي تبريك داره و اگر هم كه جوابتون خير هست كه پيشنهاد ميكنم بيشتر روي خودتون كار كنيد. مثلا انتظار احترام از طرف مقابلتون دارين براي پدر مادر تون، ايا خودتون مي تونين وقتي با مادر شوهرتون و شوهرتون بيرون ميرين صندلي عقب ماشين بشينين و مادر شوهر جلو بشينه؟ و خيلي از سوالات ديگه؟

در آخر هم بهتون توصيه ميكنم بي شيله پيله خواسته اتون رو براي خودتون مطرح كنين. عيبي هم نداره تعدادش چقدر باشه، مهم اينه كه خودتون بهش اعتقاد داشته باشين. از ته دل . بقين بدونين يك روز جذب اش ميكنين. يه قانونه. خدا خودش ميگه كه براي هر كس جفتي آفريديم از جنس خودش!

نوشته اصلی توسط hamed-kr

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خانم دختر بیخیال

اول با اجازه تون میخوام یه طلب حلالیت ازتون بکنم و ازتون تقاضا میکنم اگر تکدرخاطری از بنده دارید به بزرگواری تون حلال کنید ،چون چند باری اختلاف نظر هایی وجود داشته و شاید من جانب انصاف و ادب رو اون طور که باید رعایت نکرده باشم.

در مورد معیار ایمان و اخلاق این جا یه چیزیایی نوشتم اگر دوست داشتید بخونید:
(http://www.hamdardi.net/thread38306-2.html#post379320)


به هر حال نمیشه از چیزهایی مثل نماز و روزه و مخصوصاً رزق حلال چشم پوشی کرد و در حدیث قدسی یا احمد هست که عبادت ده جزء داره و نه جزء اون طلب روزی حلال هست . ولی شما هم مخصوصاً در مورد معیار اخلاق نمی تونید به یه جمعبندی کامل در مورد طرفتون قبل از زندگی با اون فرد برسید و باید توکلتون به خدا باشه و وقتی توکلتون به خدا هست و به قول خودتون دنبال کسی هستید که شما رو اون جور که خدا میدونه کامل کنه (و کمال در نظر خدا عبودیت و تسلیم دربرابر خداست هر چقدر هم که سخن باشه و خدا این سختی رو به حد ظرفیت آدم میروسنه و اگر حس میکنیم تحمل سختی ها رو نداریم پس یا توانایی های خودمون رو نشناختیم یا ناز پرورده تنعم شدیم)

نگاه کنیددیگه عاشقانه تر از زندگی حضرت علی با حضرت فاطمه نیست ولی خدا چه مقدرات بسیار سختی رو در این زندگی ایجاد کرد و چقدر زود حضرت فاطمه رو از حضرت علی (ع) جدا کرد و جز بر عبودیت حضرت علی اضافه نشد ولی فکر نکنم هیچ وقت در عالم بیاد که مردی از حضرت علی به خاطر دوری همسرش که عبد کامل خدا بوده اند بیشتر سختی بکشه و بعضی وقت ها یه جورایی سخت تر میشه مثل حضرت زینب که مجبور به ترک شوهرشون برای همراهی با امام حسین میشن.

به هر حال معلوم نیست که خدا برنامه اش برای بنده اش چیه ما هم مکلف به وظیفه هستیم نه نتیجه (مگر یه جاهایی که تکلیف حکم میکنه که نتیجه رو هم در نظر بگیریم و البته این به این منظور نیست که بی گدار به آب بزنیم بلکه منظور این هست بعد این که تمام اون چه که به عهده مون هست از تعقل و مشورت و عمل رو به کار بگیریم و نیجه رو دست خدا بسپاریم)

به هر این مقدمه حرف خانم مریم123 رو هم بخونید بد نیست:
(http://www.hamdardi.net/thread38306-2.html#post379323)

یه سری چیزهای دیگه هم در مورد باقی معیاهارتون هست که اگر فرصتی شد براتون مینویسم البته از دید خودم و شاید درست هم نباشه.

روزهاتون پر از بندگی خدا.

با سلام جناب hamed - kr

طاعات و عبادات قبول حق

حقیقتش بنده یادم نمیاد اختلاف نظری با شما داشته باشم البته شایدم حافظه ام درست یازی نمیکنه!
ولی همیشه پست های شما و دوست داشتم چون به اطلاعات دینیم همیشه می افزود.
خیلی ممنون از لینک هایی که گذاشتین حتما مطالعه خواهم کرد!

در خصوص مشکلات زندگی هم، بنده همیشه به خداوند توکل کرده ام و میکنم و خواهم کرد! از مشکلات مادی و ... زندگی هم نگرانی ای ندارم.
دختری هم نبودم که همیشه تو ناز نعمت بزرگ شده باشم. میدونم ازدواج که فقط خوشی نداره ، با ازدواجم وارد یک دورانی از زندگیم خواهم شد ، که پر از فراز و نشیبهای زیادی خواهد داشت، پس خودم حتما برایش آماده میکنم بعد ازدواج میکنم! میدونم مشکلاتی که باهاش روبرو میشم خیلی بیشتر از مشکلاتیست که تاالان شاهدش بودم! پس اصلا انتظار راحتی و خوشی نخواهم داشت.

میدونم قراره یک همسر بشم یک مادر بشم یکی از ستون های اصلی یک زندگی بشم ، کلی مسولیت و باید قبول کنم، اصلا یکی از دلایلی که تا قبل از این زمان تمایلی به ازدواج نداشتم همین مسولیت هاش بود، ترس از اینکه نتونم و از پسشون برنیام! چون نمیشه که ازدواج میکردم و بعدش میفهمیدم سخته و بگم از پسش برنمیام و همه چی و پاک کنم از اول شروع کنم؛ نه دیگه من وقتی ازدواج میکنم هر تصمیمی که برای زندگیم بگیرم ، اثرات ناشی از این تصمیم چه خوب چه بد روی زندگی فقط خودم و خانوادم تاثیر نخواهد داشت بلکه زندگی یک نفر دیگه به همراه خانوادشون تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

ولی خب الان با توجه به تمام سختی هایی که ازدواج کردن داره میخوام بزرگ بشم و این سختی ها و بپذیرم ، و همینطور در این راستا دوست دارم تمام تلاشم و برای انتخاب همسر و شریک زندگیم انجام بدهم، همراه با تلاشم و انتخاب بهترین شریک برای خودم توکل به خدا هم هیچوقت فراموش نخواهم کرد، اصلا نمیتونم فراموش کنم ، یک مامان مهربون دارم که همیشه اینو بهم گوشزد میکنند.
راستی یوقت فکر نکنید بی توجه هستم، فقط پستتون وخوندم و به تشکری پایین پست بسنده کردم و پاسخی ارسال نکردم ، نه بسیار سپاسگذارم پست بنده و خوندین و نظرتون و عنوان کردین من دیروز داشتم پاسخی برایتان مینوشتم تا ارسال نمایم اما همزمان با زمان اذان و افطار شد دیگر هم وقت نشد پاسخم را ارسال نمایم.

بازهم متشکرم و خوشحال میشوم باز هم برایم بنویسید و اتفاقا خوشحالتر میشوم اگر معیارهایم و نقد کنین و دیدگاه نقدانه داشته باشین.
موفق باشین.