به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 48
  1. #11
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    از صبح که تاپیکتون را دیدم داشتم فکر می کردم جوابش چیه.
    چون یه مدت خیلی فیلم پلیسی و جنایی می دیدم، همش جوابهایی مثل خط اول پست صبا توی ذهنم می اومد.

    اما من یه جواب دیگه می خواستم. یه چیزی که کمی جنبه مشاوره روانشناسی داشته باشه، نه جنایی

    تا این که الان به نظرم کشفش کردم

    یادم افتاد که خانمتون خیییییییلی کنترلگر بود؛
    من می گم پزمان بره با شوهر خواهرم کار کنه. من می گم این رشته را بخونه. من میگم اون ماشین را بخره. من می گم چرا شوهرم واسه زندگیمون فلان نکنه ....

    می خواسته اون روزهایی که اصفهان هستید بیشتر خونه باشید و پیش پدر و برادر و دوستان نرید.
    اون زمان شاید شرایط خاصی در رابطه تون بوده و نمی خواسته زیاد دیگران را ببینی و یه چیزهایی گفته بشه.
    ارتباطات کمتری داشته باشی تا حرف و حدیث کمتری این وسط مبادله بشه و ... در مجموع بشه گفت "کنترل" بیشتری روی شما داشته باشه.

    ممکنه می خواسته روی نتایج آزمایشهای استخدامت تاثیر بذاره ( اگر هنوز مسائل استخدامت قطعی نیست)


    اسم قرصها را که می دونی. عوارض مصرفش را سرچ کن.
    عوارض تداخلش با داروهای دیگه ....
    می تونی از دکترت هم بپرسی.
    با وکیلت در موردشون صحبت کن. از این موارد توی پرونده هاش داشته.


    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : دوشنبه 03 فروردین 94 در ساعت 22:18

  2. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    هم آوا (دوشنبه 03 فروردین 94), آبی آسمان (دوشنبه 03 فروردین 94), دختر بیخیال (دوشنبه 03 فروردین 94)

  3. #12
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    سلام
    با همه این تفاسیر نمی دونم چرا برداشت من از رفتار شما و همسرتون متفاوت از بقیه هست.... تمامی پست های شما و. دوستان را خوندم ولی نمی دونم چرا احساسم این رو میگه که شما دونفر در عمق همه مشکلاتی که در زندگیتان دارید باز هم به یکدیگر به شدت علاقمند هستید
    من اصلا از لحن صحبت های شما و کلماتی که به کار می برید ، سیگنال طلاق را نمی گیرم بیشتر برداشتم این هست که شما به شدت آزرده هستید و عمیقا نیاز به هم حسی عاطفی دارید
    همسرت انسان بد ذات و پلیدی نیست خودتون هم این را می دانید به همین خاطر بیشتر سر در گم شده اید و مرتب دنبال پاسخ برای چرا های زندگی تون می گردید

  4. 9 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    parsa1400 (دوشنبه 03 فروردین 94), setare_000 (دوشنبه 03 فروردین 94), هم آوا (دوشنبه 03 فروردین 94), میشل (دوشنبه 03 فروردین 94), محیا ناز (دوشنبه 03 فروردین 94), آبی آسمان (دوشنبه 03 فروردین 94), بارن (دوشنبه 03 فروردین 94), دختر بیخیال (دوشنبه 03 فروردین 94), شیدا. (دوشنبه 03 فروردین 94)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    اقا پژمان بطور گذرا نگاهی به تایپکهای قبلی تون کردم . چون خیلی طولانی بودند . مشکل عمده ای در زندگی شما مشاهده نمیشه . و پتانسیل یک زندگی موفق قابل مشاهده ست ولی جوانی و نا پختگی هر دو شما و عدم مهارتهای ارتباطی مانع میشه . به علاوه نزدیکی و دخالتهای بیش از حد خانواده های شما کاملا مشهوده . این مشکلات حل نمیشه تا هر دو شما به این باور برسید که شما علی رغم سن کمتون الان یک خانواده مستقل هستید . و هر دو خانواده رو مجبور کنید این استقلال رو به رسمیت بشناسند . خانم شما هم مثل خودتون نا پخته ست حتی بیشتر از شما . ولی علاقه و احساسات ایشون بیشتر از شما به نظر میرسه . اگر این دو پتانسیل رو باهم تلفیق کنید نتیجه خوبی میشه گرفت . ریختن قرص خواب اور حتی اگر صد در صد مطمئن هم باشید ممکنه انگیزه بدی پشتش نباشه . یکی از معایب زود ازدواج کردن اینه که ایشون همیشه این ترس رو داره که شما تنهاش بگذاری . یا بهش خیانت کنی . جوان و جذاب بودن شما هم براش ارزشمنده هم ترس اور . این نشانه عشق ایشونه نه چیز دیگه ای . کارهای ناپخته ای که قبلنا داشتید مثل خوابیدن توی شرکت یا نهار خوردن با همکار خانم این افکار رو شدیدا تشدید میکنه . همیشه به یاد داشته باشید که شما ستون اون خونه و تکیه گاه همسر و فرزندتون هستید چه بیست ساله باشید چه هفتاد ساله . برادرم قدر زندگیتون رو بدونید . جوانهای هم سن شما الان در ارزوی ازدواجند . خلاصه بهت بگم با عشق و محبت میتونی زندگیت روشیرین و عاشقانه کنی . فقط کافیه فکرت رو عوض کنی اگر ازدواج شما سنتی یا اجباری بوده ( که نمیشه گفت صد در صد هم اینطوری بوده چون پیشنهاد ازدواج برای یک جوان 17 ساله میتونه خیلی وسوسه انگیز باشه و اجباری لازم نیست ) ولی چگونه زندگی کردن الانتون دست خودتونه .چرا نمیتونید جوانی کنید ؟ ازدواج کردن که شما رو پیر نکرده . تنها فرقش اینه که دوست دخترتون محرم شماست و تا پای جان دوستتون داره . مشاوره حضوری خیلی میتونه در کسب مهارتهای زندگی براتون کمک کننده باشه . هر دوتون باید به این نتیجه برسید که برای زندگیتون خودتون تصمیم بگیرید نه پدر شما یا مادر ایشون . لازم نیست برای مسافرت یا گردش از کسی اجازه بگیرید . اگر ایشون میخواد با فروختن نقره هاش خونه مستقل داشته باشه شما هم میتونید با تامین نصف دیگه پول خونه همدلی کنید . هم مستقل میشید هم عشق و همدلیتون به همدیگر ثابت میشه . در کل هر وقت همسرت اولویت اول زندگی شما شد و شما اولویت اول زندگی ایشون شدید زندگی شما یک زندگی موفق و عاشقانه خواهد شد . و این زمان خیلی دور نخواهدبود . فقط کافیه بخواهید . ارزوی شادی و خوشبختی براتون دارم .
    ویرایش توسط واحد : دوشنبه 03 فروردین 94 در ساعت 22:25

  6. 5 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    mercedes62 (سه شنبه 04 فروردین 94), میشل (دوشنبه 03 فروردین 94), آبی آسمان (دوشنبه 03 فروردین 94), بارن (دوشنبه 03 فروردین 94), دختر بیخیال (دوشنبه 03 فروردین 94)

  7. #14
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    اگر گام به گام با مشاوره های درست پیش بروی می توانی مهارت تصمیم گیری را بیاموزی
    حالا لزوما تصمیم گیری برای ادامه زندگی یا طلاق نیست
    بلکه مهارت تصمیم گیری یعنی اینکه با توجه به امکانات و محدودیت ها بتوانی از زندگی ات رضایت داشته باشی

    - - - Updated - - -

    در حال حاضر خیلی تحت فشار هستید اجازه بدهید این فشار ها کمی تعدیل بشود
    قطعا با خیالی آسوده‌ بهتر می توانید اوضاع را مدیریت کنید

  8. 6 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    meysamm (دوشنبه 03 فروردین 94), فرشته مهربان (دوشنبه 03 فروردین 94), میشل (دوشنبه 03 فروردین 94), محیا ناز (دوشنبه 03 فروردین 94), بارن (دوشنبه 03 فروردین 94), دختر بیخیال (دوشنبه 03 فروردین 94)

  9. #15
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط صبا_2009 نمایش پست ها

    به نظرم این تاپیک رو ادامه ندین، سودی براتون نداره.





  10. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    meinoush (دوشنبه 03 فروردین 94), parsa1400 (دوشنبه 03 فروردین 94), شیدا. (دوشنبه 03 فروردین 94)

  11. #16
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام


    در موقعیت کنونی شما بیش ازهر چیز نیاز به آرامش دارید و لذا هرچیزی که این آرامش را به هم می زند و ذهنیتهایی ایجاد می کند که مخل آرامش هست را دوری کنید از این جهت اون بخش از نظر صبا را نقل قول گرفته و تأیید کردم

    اگرهم میخواهید اینجا راهنمایی بگیرید بهتر هست تاپیکتون با موضوعیت ابتدا راه های کسب آرامش در این موقعیت باشد و بعد مدیریت درست شرایط باشد .

    خانمتون هرچه هست و هرچه کرده مهم این است که شما درست عمل کنید . همانطور که بالهای صداقت گفتند مهارت تصمیم گیری درست مهم هست ، در هر جهتی که باشد .

    من بطور غیر محسوس یک تعارض را بین جدایی و ادامه در شما احساس می کنم . نمی دانم چقدر درست تشخیص داده ام اما اگر این تعارض را دارید با سرعت برای جدایی پیش نروید و به خود زمان بدهید تا به قطعیت برسید اگر همه جوانب را بررسی کردید و از همه جهات و بطور منطقی و با کمک مشاوره به این قطعیت رسیدید که جدایی برای شما بهتر هست پس قاطع باشید و اگر برعکسش را نتیجه گرفتید پس در پی یافتن راه حل های مناسب با وضعیت و روحیات خانمتون در جهت اصلاح و بهبودی باشید

    موفق باشید





  12. 5 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    meinoush (دوشنبه 03 فروردین 94), parsa1400 (دوشنبه 03 فروردین 94), میشل (دوشنبه 03 فروردین 94), بارن (دوشنبه 03 فروردین 94), شیدا. (دوشنبه 03 فروردین 94)

  13. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    محبا ناز
    سلام سال نو شما مبارک.ممنون .میخواستم همین سئوالها رو بپرسم محدودیت توی ارسال داشتم و منتظریودم اشتراکم فعال بشه.میخواستم بپرسم اگر چند روز متوالی مثلا هفت هشت روز استفاده بشه چطور میشه که شما توضیحات کامل دادید.
    با توجه به اینکه اگر متوجه نمیشدم این پروسه ادامه پیدا میکرد.در دراز مدت اثراتش همون اعتیاد به قرص هست درسته؟

    meinoush
    سلام. همسر من خودش هم نمیدونه از زندگی چی میخواد.یک نوکر بله قربان گوی بی جیر و مواجیب میخواد که همه خواسته های ریز و درشتش رو برآورده کنه درباره همه چیز من میخواد تصمیم بگیره.شما که در جریان تایپیک های ما بودید فکر کنم متوجه میشید چی منظورم هست.انجمن آزاد رو چون دوستان نمیتونند نظراتشون رو بنویسند نگرفتم ولی فکر کنم میگرفتم بهتر بود.


    صبا_2009

    سلام خانم صبا.سال نو شما مبارک.میدونید آدمی که همه راهها رو امتحان کرده فکر میکنه تا آخر خط بره ولی فکر کنم آخر خط زندگیم اینجاست.من هم نمیدونم چرا اینکار رو کرده من شخصا اموال خاصی ندارم بخواد سواستفاده کنه یه خونه است پدرم برای من خریده باید برای مهریه بدم. درباره اینکه باید چه تصمیمی برای پسرم بگیرم هر چی فکر میکنم چی واسش بهتره به نتیجه درستی نمیرسم.دوستان اگر راهکاری به نظرشون میرسه ممنون میشم .

    tanin-91
    من کاری به اون نداشتم شما من رو نمیشناسید اهل دعوا کردن نیستم مگر اینکه چی بشه اون هم اگر کاری به کارم نداشت هیچوقت دعوایی پیش نمی اومد

    شیدا
    من هم روی این گزینه کنترلگری نظرم مثبته به نظرم یکی از دلایلش حس کنترلگریش بود.این چه دردیه توی وجود یعضی هاست

    واحد
    مرسی وقت گذاشتید و تایپیکهای قبلی رو خوندید... کار ما از مشاوره گذشته من نمیتونم دیگه به کسی که همچین کاری کرده اعتماد کنم.مسئله دیگه خونه نبود پدرم خریده بود یه موضوعات دیگه پیش اومد و توی تایپیک قبلی که انتقال داده شد همه رو نوشته بودم.

    یالهای صداقت
    ممنون با اون همه مشغله ای که دارید برای من وقت گذاشتید.خانم بالهای صداقت من هیچ قضاوتی درباره خانمم نمیکنم اما دیگه هیچی نمیتونه من رو توی این زندگی نگه داره.فقط میخوام از این کابوس بیرون بیام میخوام چشمام رو ببندم و باز کنم و فکرکنم هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچکس دور وبرم نیست.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    با سلام


    در موقعیت کنونی شما بیش ازهر چیز نیاز به آرامش دارید و لذا هرچیزی که این آرامش را به هم می زند و ذهنیتهایی ایجاد می کند که مخل آرامش هست را دوری کنید از این جهت اون بخش از نظر صبا را نقل قول گرفته و تأیید کردم

    اگرهم میخواهید اینجا راهنمایی بگیرید بهتر هست تاپیکتون با موضوعیت ابتدا راه های کسب آرامش در این موقعیت باشد و بعد مدیریت درست شرایط باشد .

    خانمتون هرچه هست و هرچه کرده مهم این است که شما درست عمل کنید . همانطور که بالهای صداقت گفتند مهارت تصمیم گیری درست مهم هست ، در هر جهتی که باشد .

    من بطور غیر محسوس یک تعارض را بین جدایی و ادامه در شما احساس می کنم . نمی دانم چقدر درست تشخیص داده ام اما اگر این تعارض را دارید با سرعت برای جدایی پیش نروید و به خود زمان بدهید تا به قطعیت برسید اگر همه جوانب را بررسی کردید و از همه جهات و بطور منطقی و با کمک مشاوره به این قطعیت رسیدید که جدایی برای شما بهتر هست پس قاطع باشید و اگر برعکسش را نتیجه گرفتید پس در پی یافتن راه حل های مناسب با وضعیت و روحیات خانمتون در جهت اصلاح و بهبودی باشید

    موفق باشید


    سلام تایپیک موضوع راههای کسب آرامش و مدیریت رو کدوم فسمت بگذارم؟ دیگه نمیخوام رابطه ام رو با همسرم اصلاح کنم چون اصلاح پذیر نیست.

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  14. #18
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    در انجمن روانشناسی و مشکلات فردی می توانید ایجاد کنید





  15. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    خانم فرشته مهربان یک دنیا ممنونم

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  16. #20
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.

    من هیچ کدوم از تایپک های شما رو نخوندم و فقط پست اولتون رو خوندم و هیچ شناختی نسبت به شما ندارم. ببخشید فقط جالب اومد برام که نظر بدم. :)

    میخواستم بگم تنها کسی که میتونه در مورد علت وقوع چنین فاجعه ی انسانی بزرگی!!!! (از نظر شخص شما در حال حاضر) قضاوت کنه خودتونید و همسر گرامیتون.

    قصد طلاق که ندارید؟ طلاق عاطفی هم که نگرفتید؟ امیدوارم که این جور نباشه.

    مطمئنید که قرص خواب آور بوده ؟ یعنی قصدش خواب بردن شما بوده دیگه؟ یه وقت از این تجویزات رمال نبوده باشه؟؟؟؟ خیلی هاشون دارو تجویز میکنن ها. مثلا یکی از فامیل های ما تو

    تهران رماله. دارو هم تجویز میکنه. اونقدر هم مشتری داره که نگو. من خودم میدونم آدم بی سواد و حروم خوریه و یه روده راست نداره اما به خاطر ظاهرش یه عده واقعا بهش اعتقاد دارند.

    به رمال جماعت که معتقد نیست؟

    ممکنه از نظر فرهنگی و سن جوری باشه که خام عمل کنه و بخواد برای داشتن شما دست به چنین اقداماتی بزنه؟

    همسرتون از سلامت روانی برخوردارند دیگه ایشالا؟

    به هر حال اگه انگیزه قتل بوده :)) که چرا دوز کم و قطعا اونقدر کم بهتون قرص داده که تا الان شما .... :))

    اگه انگیزه اعتیاد بوده در اولین فرصت از همسرتون یه تست هوش بگیرید!!!! این همه مواد مثل شیشه. دم در خونه ی ما میفروشن هزار تومن!!! چرا قرص خواب؟

    بنابراین دو احتمال بالا از نظر من منتفیه. به نظرم کسی گولش زده. مهم نیست کی مهم اینه که چرا؟

    جواب این سوال با شما و سطح اختلافاتتون با همسرتونه.

    حالا شما یه نظری به رفتارای خودتون داشته باشید و بررسی کنید . چیکار کردید که همسرتون دست به چنین اقدامی زده؟

    ان شا الله که شما با همسرتون دعوا وکتک کاری نمیکنید و در آستانه ی طلاق نیستید.

    به نظرم موضوع رو کمی زیرکانه تر و با اعصاب آروم بررسی کنید. به روی همسرتون نیارید و پیگیر باشید ببینید سر ماجرا از کجا آب میخوره.

    ببیخشید من تایپیکای قبلی شما رو نخوندم که بتونم از رو رفتار و سن و تیپ شخصیتی شما بفهمم که با همسرتون چند چندید .

    تاکید میکنم به روش نیارید یه وقت. قطعا یا تکذیب میکنه یا دروغ میگه. احتمال کمی هم وجود داره که راست بگه اما نمیدونم که راستی آزمایی جوابش باید چه جوری باشه. بهتره عجلهپ

    نکنید.

  17. کاربر روبرو از پست مفید شکوه تشکرکرده است .

    پژمان (چهارشنبه 05 فروردین 94)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.