به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 27 , از مجموع 27
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 07 آبان 95 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1392-12-10
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    2,172
    سطح
    28
    Points: 2,172, Level: 28
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 28 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام برادر؛ بنده هم عین شما لاغر هستم.
    متولد 69 و وزنم حدود 49 تا 52 هست. معمولا همین حدودا هست و از بچگی هم همیشه لاغر بودم.
    باور کنید دید همه خانوما این نیست. اتفاقا از نظر روان شناختی ثابت شده که ظاهر برای پسر ها خیلی مهمه اما برای دختر ها جزو اولویت اول نیست!
    من خودم تا حالا دو مورد داشتم که طرف خودش عاشقم شده و یه جورایی چراغ سبز نشون داده! حتی مورد دوم که دیگه علنا بهم گفت. البته نه اون دخترا دخترایی بودن که خدایی نکرده بی حیا باشن و نه من از اون پسرایی هستم که زبون باز باشم و همش دور دخترا!
    تازه بهشونم گفتم که به بیماری دیابت مبتلا هستم، لکنت دارم و اینکه هیچ و پول و سرمایه چندانی هم ندارم!
    بازم با همه اینا عشقشون نسبت بهم کم نشد و میگفتن که اخلاق من براشون مهمه و از صداقت و مهربونیم خوششون اومده بود. (البته تعریف از خود نباشه ولی من واقعا آدم مهربون و صادقی هستم، البته نسبت به همه نه فقط دخترا!)
    میخوام بگم که اخلاق صدبرابر از ظاهر مهم تره. من خودم اگه به فرض دو تا مورد پیش روم باشه که اولی از نظر ظاهر پری دریایی باشه اما اخلاقش باهام سازگار نباشه و دومی ظاهر خیلی عالیی هم نداشته باشه اما از نظر اخلاقی کاملا به من بخوره مسلما دومی رو انتخاب می کنم.
    امیدوارم به حرفام فکر کنی و از تصمیمت صرف نظر کنی.

  2. 3 کاربر از پست مفید تنهاترین عاشق تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 مهر 93), elham.e (چهارشنبه 09 مهر 93), شیدا. (پنجشنبه 10 مهر 93)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مهر 93 [ 14:11]
    تاریخ عضویت
    1393-7-06
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیدا خانم،معذرت میخام اگر تشکر نکردم ازتون

    - - - Updated - - -

    ممنون از همه کسایی که نظر دادن...شیدا خانم فکر نکنم دختری پیدا بشه که به علت ترس از تجرد به یک جوان معتاد خوش تیپ بخاد جواب مثبت بده...این از روی پختگی عقلش نیست ه نظر من... یک چیز کاملا بدیهی هستش که این ازدواج انتهاش معلوم نیست ...بهتر بود یک مثال دیگه می زدید..مثلا می گفتید این خانم الان از یکسری خواسته هایی که پیشتر براشون پر رنگ بوده اما بعدا که متوجه شده اونقدر هم مهم نیست دست کشیده این نشانه پختگیه یا ترس از مجرد موندن...خانم مصباح الهدی از شما یک انتقاد دارم..گفتید از رفتار طرف خوشتون بیاد ظاهر مهم نیست براتون...یعنی شما اخلاق و رفتار طرفتون خوب باشه ظاهر دیگه براتون مهم نیستش؟فکر نمیکنید این حرفتون شعاره؟ گفتید چند ده تا برید خواستگاری...الان برای ازدواج خیلی افراد و معرف ها قبل از اینکه فرایند خواستگاری بخواد طی بشه یک عکس از طرفین نشون میدن تا در صورتی که طرف خوشش نیومد از ظاهر طرف به خواستگاری هم کشیده نشه که اونم چند مورد بوده....یکی از موارد که حضوری هم بود یک خانمی بود که با هم صحبت کردیم..البته خواستگاری نبود و از طریق یه واسطه بود...در انتهای صحبت هامون این خانم ازم پرسید شما همیشه اینقدر لاغرید....این خانم قدش 150 بود...چاق بود...چون اهل عیب گذاشتن روی کسی نیستم ادامشو نمیگم دیگه....و البته با اینکه خیلی پیگیری کرده بودن از طریق اون واسطه بنده جواب منفی دادم به ایشون ....من ادم ضعیف و ناامیدی نیستم...بهم حق بدید رو ی روحیم تاثیر گذاشته باشه... بحث من جواب منفی گرفتن از کسی نبود....اگر بهتون گفتن ترحم منظورم روحیه ای بود که بهم دادید ..چون من در عمل چیزهای دیگه دیدم و دارم میبینم...حالم خیلی بهتر شد..اون صیغه ای که گفتم رو انجام نمیدم..به جاش وقتم رو با ورزش و مطالعه و درس و یادگیری پر میکنم...و با اینکه میدونم کارم درست نیست و کاره سختیه با نیازم مبارزه میکنم و جای این نیاز رو با چیزهای دیگه پر میکنم...الان باید اون حس کوچیک بینی رو تو خودم از بین ببرم و از دیدگاه خودم به قضیه نگاه کنم..اینکه من خودم برا خودم هستم و باید پیش خودم عزیز باشم و نگاه دیگران برام اهمیتی نداشته باشه...اگر اینو به خودم بتونم بقبولونم دیگه حس بد سراغم نمیاد....

    -
    ویرایش توسط زندگی جدید : چهارشنبه 09 مهر 93 در ساعت 16:01

  4. 4 کاربر از پست مفید زندگی جدید تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 مهر 93), elham.e (چهارشنبه 09 مهر 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 10 مهر 93), شیدا. (چهارشنبه 09 مهر 93)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1393-6-08
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    3,423
    سطح
    36
    Points: 3,423, Level: 36
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    577

    تشکرشده 236 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چقدر خوب نتیجه گیری کردید،یه نتیجه گیری درست و به جا .آفرین.خوشحالم حداقل در حد فکر هم شده به یه نتیجه معقول رسیدید.تبریک میگم،ایشاا... روی حرفتون بتونید وایسید و مثه همیشه موفق باشید. از آخرین مطلبی که نوشتید کاملا مشخصه که روز اولی که تاپیکتونو ایجاد کردید واقعا خسته بودید همونجور که حدس زدم و پیشتر گفتم، اما امروز خیلی بهترید و این عالیه،به شرطی که دوباره نزول نکنید(شرط نزول نکردن هم اینه که با تمام وجود به کاری که میخواید بکنید ایمان داشته باشید و فکر نکنید راه اشتباهی رو دارید میرید،هنوز یه عالمه وقت هست برای ارضا سایر نیازها به روش غیر اصولی،اول راه درستشو برید و زمان بدید،اگر نشد ... که حتما میشه)
    فقط یه مورد کوچولو. چرا اصرار دارید بگید ما خانومهایی که میگیم اخلاق برامون مهمتر از ظاهره و ظاهر در درجه اخر اولویتمونه، داریم شعار میدیم؟ ما رو که کسی اینجا نمیشناسه، پس چه لزومی داره نشون بدیم تا این حد روشن فکریمو ظاهر اصلا مهم نیستو این حرفا؟خوب اگر مهم بود میگفتیم مهمه، تعارف که نداریم!!
    من خودم یه خواستگار داشتم که برعکس شما کلی درشت هیکل بودن، و تازه موهاشون کلی کم بود!!! اما خیلی مهربون و خوش اخلاق بودن، من تا جایی باهاشون ادامه دادم که دیدم ایشون در اون حدی که باید و شاید مستقل و قوی نیستن توی زندگی،و به این علت گفتم نه. نه به خاطر ظاهر.
    اون خانم که رفتید خواستگاریشون رو به خاطر حرف آخرشون رد کردید یا به خاطر عیبهایی که نخواستید بگید؟ولی انصافا حرف اون خانم خنده دار بوده بیشتر،یعنی چی همیشه انقدر لاغرید!!! نه قراره...
    عجب حرفهایی بعضی ها میزنن.
    ویرایش توسط elham.e : چهارشنبه 09 مهر 93 در ساعت 16:50

  6. 2 کاربر از پست مفید elham.e تشکرکرده اند .

    مصباح الهدی (پنجشنبه 10 مهر 93), شیدا. (پنجشنبه 10 مهر 93)

  7. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مهر 93 [ 14:11]
    تاریخ عضویت
    1393-7-06
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون ازتون،بله روز اول خسته بودم...خیلی خسته..اونقدری که یک پسر 29 ساله خود به خود بدون اینکه از چیزی ناراحت باشه و شکایتی داشته باشه از چشمهاش اشک می اومد ...فقط چون دلش گرفته بود وگرنه هیچ ناراحتی و ناشکری نداشت..علت اینکه سوال پرسیدم که واقعا ظاهر مهم نیست یا نه این بود که فاصله عمل تا گفتاردرون بعضیها خیلی زیاده...من فکر کردم شما میخاید به من روحیه بدید و برا این دارید این حرفها رو میزنید....من از حرف اون خانم خیلی ناراحت شدم..اما فهمیدم این رو از رو سادگیشون زدن...اون خانم رو مهمترین دلیلی که باعث شد رد کنم این بود که حرف دیگران براش خیلی مهم بود ...مثلا اگر یکی بهش میگفت چرا کفشت اینجوره خیلی سریع نسبت به خرید خودش شک می کرد...من همین یک مورد کافی بود تا اصلا به بقیه موارد نرسم و بررسیش نکنم...کسی که اونقدر رو حرف خودش محکم نباشه وبه تصمیم خودش شک داشته باشه قطعا تو زندگیش هم با حرف دیگران حرکت میکنه و من با کسی که دهن بین هست نمیتونم هیچ وقت باشم....البته این رو از روی حرفهاشون تو همون جلسه فهمیدم که خیلی زود تحت تاثیر حرف دیگران قرار می گیره....و البته کسی که قبل از چیزهای دیگه لاغری من رو دید و حتی از روی همون سادگیش به زبون هم آورد نمیتونست برا من شریک زندگی خوبی باشه....این خانم واقعا خودشون ظاهرشون عادی عادی بود...من واقعا تا زمانی که ندونم طرفم منو به خاطر خودم میخاد ازدواج نمی کنم چون میدونم پایدار نیست و حس خوبی رو بهم القا نمیکنه ....

  8. کاربر روبرو از پست مفید زندگی جدید تشکرکرده است .

    elham.e (چهارشنبه 09 مهر 93)

  9. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 آذر 93 [ 19:21]
    تاریخ عضویت
    1392-6-13
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 63 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    برادر من من همون آدمم و تفاوت اینه که کمی پخته تر شدم. من از اول هم معیارم پاکی و نجابت طرف ام بوده وهنوزم رو حرف ام هستم. قرار نیست الان که 30 سال رو رد شدم تن به هر ازدواجی بدم. من همین الانش هم اعتماد به نفس ام بالاست. شما داشته های زندگیتون رو پر رنگ کنید نه اینکه زوم کنید رو نداشته هاتون . اکثر دختر خانم ها یه زندگی آروم و بی دغدغه می خوان و چهره این آرامش رو نمیاره چیزی که بعد از مدتها ثابت میشه برا ما آدمها. هنوز کاری نکردید که ناامید شدید. الان زمونه عکس نشون دادن گذشته. هر جا خواستید خواستگاری برید خودتون هم تشریف ببرید تا کسی رو که خواستگاری میکنید مورد تایید خودتون قرار بگیره . شاید ظاهر در نگاه اول به دل نشینه ولی با حرف زدن ها و پیدا کردن نکات مشترک شاید نظر دو طرف هم فرق کنه

  10. کاربر روبرو از پست مفید تنهای خسته تشکرکرده است .

    شیدا. (پنجشنبه 10 مهر 93)

  11. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 مهر 93 [ 14:11]
    تاریخ عضویت
    1393-7-06
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط تنهای خسته نمایش پست ها
    برادر من من همون آدمم و تفاوت اینه که کمی پخته تر شدم. من از اول هم معیارم پاکی و نجابت طرف ام بوده وهنوزم رو حرف ام هستم. قرار نیست الان که 30 سال رو رد شدم تن به هر ازدواجی بدم. من همین الانش هم اعتماد به نفس ام بالاست. شما داشته های زندگیتون رو پر رنگ کنید نه اینکه زوم کنید رو نداشته هاتون . اکثر دختر خانم ها یه زندگی آروم و بی دغدغه می خوان و چهره این آرامش رو نمیاره چیزی که بعد از مدتها ثابت میشه برا ما آدمها. هنوز کاری نکردید که ناامید شدید. الان زمونه عکس نشون دادن گذشته. هر جا خواستید خواستگاری برید خودتون هم تشریف ببرید تا کسی رو که خواستگاری میکنید مورد تایید خودتون قرار بگیره . شاید ظاهر در نگاه اول به دل نشینه ولی با حرف زدن ها و پیدا کردن نکات مشترک شاید نظر دو طرف هم فرق کنه
    بله]حق با شماست...شما هم از نسل خودمون هستید که شبیه هم فکر میکنیم ....من به نظرم سن شما هم اونقدر زیاد نیست..یک سن نرمال برای ازدواج هستش...من خودم یکی از معیارام اینه که همسرم همسن خودم باشه و یا نهایتش 3 سال ازم کوچیک باشه....واقعا نمیتونم مثلا یک دختر 20 ساله رو بگیرم چون مطمئنم اون پختگی کسی که همسن خودم هست رو نداره...شما درست میگید...من خیلی خودم رو دست کم گرفتم...دارم خودمو اصلاح میکنم...دیگه هم غصه این مسئله رو نمیخورم...بالاتر از سیاهی که رنگی نیست...نهایتش اینه ادم ازدواج نمیکنه...هیچ اتفاقی هم نمی افته..

  12. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط زندگی جدید نمایش پست ها
    خانم مصباح الهدی از شما یک انتقاد دارم..گفتید از رفتار طرف خوشتون بیاد ظاهر مهم نیست براتون...یعنی شما اخلاق و رفتار طرفتون خوب باشه ظاهر دیگه براتون مهم نیستش؟فکر نمیکنید این حرفتون شعاره؟ گفتید چند ده تا برید خواستگاری...الان برای ازدواج خیلی افراد و معرف ها قبل از اینکه فرایند خواستگاری بخواد طی بشه یک عکس از طرفین نشون میدن تا در صورتی که طرف خوشش نیومد از ظاهر طرف به خواستگاری هم کشیده نشه که اونم چند مورد بوده....یکی از موارد که حضوری هم بود یک خانمی بود که با هم صحبت کردیم..البته خواستگاری نبود و از طریق یه واسطه بود...در انتهای صحبت هامون این خانم ازم پرسید شما همیشه اینقدر لاغرید....این خانم قدش 150 بود...چاق بود...چون اهل عیب گذاشتن روی کسی نیستم ادامشو نمیگم دیگه....و البته با اینکه خیلی پیگیری کرده بودن از طریق اون واسطه بنده جواب منفی دادم به ایشون ....من ادم ضعیف و ناامیدی نیستم...بهم حق بدید رو ی روحیم تاثیر گذاشته باشه... بحث من جواب منفی گرفتن از کسی نبود....اگر بهتون گفتن ترحم منظورم روحیه ای بود که بهم دادید ..چون من در عمل چیزهای دیگه دیدم و دارم میبینم...حالم خیلی بهتر شد..اون صیغه ای که گفتم رو انجام نمیدم..به جاش وقتم رو با ورزش و مطالعه و درس و یادگیری پر میکنم...و با اینکه میدونم کارم درست نیست و کاره سختیه با نیازم مبارزه میکنم و جای این نیاز رو با چیزهای دیگه پر میکنم...الان باید اون حس کوچیک بینی رو تو خودم از بین ببرم و از دیدگاه خودم به قضیه نگاه کنم..اینکه من خودم برا خودم هستم و باید پیش خودم عزیز باشم و نگاه دیگران برام اهمیتی نداشته باشه...اگر اینو به خودم بتونم بقبولونم دیگه حس بد سراغم نمیاد....

    -
    سلام آقای زندگی جدید.
    در ابتدا خوشحالم به خاطر دیدگاه جدید شما و واقعا هم امیدوارم در آینده زندگی جدید خیلی خوبی را داشته باشید.

    نه. من شعار ندادم. واقعا لاغری در نگاه من زشت نیست. مدل من این طوری هست. ممکنه مدل خیلی دخترای دیگه این طور نباشه. واقعا وقتی از رفتار و طرز صحبت کردن کسی خوشم بیاد چهره و قیافه معمولی طرف به دلم می شینه.
    حالا منظورم این نیست کسی خیلی داغون و زشت باشه برام زیبا بشه ها! منظورم اینه که اگر کسی خیلی معمولی باشه و نشه بهش گفت زیبا و خوش تیپ من طرز رفتار و صحبت برام خیلی تاثیر می ذاره . حتی برخی هنرپیشه های مرد هستند که در نظر خیلی از دخترها زیبا هستند من ازشون بدم میاد. یعنی قیافه اش را که می بینم حالم واقعا بد میشه.دیگه نمیتونم اسم ببرم.
    خودم نمی دونم چرا این همه رفتار و طرز صحبت کردن و لحن برام موثره. خب البته من سمعی هم هستم.

    این تاپیک منه.توش دو تا خواستگار داشتم که در اولین نگاه از قیافشون خوشم نیومد ولی وقتی رفتیم صحبت کردیم جذبشون شدم و ظاهرشون به دلم نشست:
    آیا من در ازدواج سخت گیرم؟(چقدر از معیارهام باید کوتاه بیام؟)
    بعد اگر دقیق تر می خواهید بدونید در واقع من به عنوان یک دختر چه چیزهایی از نظر احساسی تو همسر آیندم برام از ظاهر خیلی مهم تره این تاپیک را بخونید:
    آیا من در ازدواج سخت گیرم 2(می خوام بعضی معیارهایم را تعدیل کنم)

    البته می دونم که دیگه به راهنمایی من نیازی نیست. و شما این قدری محکم هستین که دیگه از جواب منفی ناراحت نشید. ولی باز هم خواستم یه سری حرف دلم را بزنم تا اگر کسی دیگری می خونه متوجه برخی زوایا و نکات بشه شاید از نظر احساسی براش مفید باشه:
    ببینید من به عنوان یک دختر که برام خیلی پیش اومده به بعضی خواستگارانم جواب منفی دادم. خب واقعا من نمی تونستم آنها را به عنوان همسرم انتخاب کنم.اما باور کنید جواب منفی دادنم برام خیلی سخت بوده. این قدری که گاهی گریه کردم. این قدری که برای اون آقای خواستگار رفتم امام زاده نماز خوندم و دعا کردم که خدایا یه دختر بهتر از من سر راهش قرار بده.
    وقتی توی این سایت احساسات بعضی پسرها را خوندم که از شنیدن جواب منفی این قدر ناراحت می شن و حتی غرورشون می شکنه باور کنید از اون به بعد عمدا شده که تو جلسات خواستگاری جواب هایی دادم که اون آقا خودش جواب منفی بده.
    و گاهی خیلی دعا کردم که اون آقا خودش جوابش منفی باشه.
    یا اگر هم احیانا تو بعضی خواستگاری هام من نظرم مثبت بوده این طور دعا کردم که خدایا اگر تو صلاح نمی بینی و این ازدواج صلاح نیست کاری کن اون آقا جوابش منفی باشه.

    می خوام بگم واقعا جواب منفی شنیدن برام مهم نبوده و نیست. من شخصیت خودم را تو پسنیدین یک شخص نمی بینم. اگر کسی منو نپسندید برام مهم نیست. ولی برام مهمه که کسی که از در خونه ما بیرون می ره دلش نشکنه. یا شخصیتش خورد نشده باشه. برام مهمه که من خودم رفتارم اشتباه نباشه.چون هر کی مسئول رفتار خودشه.

    البته من از نظر اخلاقی و شرعی مسئول احساس طرف مقابلم اصلا نیستم . ولی می خواستم بگم وقتی از دختری جواب منفی شنیدین راجع بهش قضاوت نابجا نکنید که خودش که قیافش معمولی بود چرا منو نپسندید یا چقدر مغروره یا... شما از دل طرف مقابل هیچ خبری ندارید. نمی دونید که او واقعا چرا به شما جواب منفی می ده. نمی دونید که شاید از روی غرورش نیست... (چه بسا خیلی خواستگاران من هم در مورد من قضاوت اشتباهی کرده باشند)

    نمی دونم گاهی یه حالتی بین ما هست که دوست داریم ما جواب منفی بدیم نه طرف مقابل. می خوام بگم دوستان بیاین یکم بالاتر بریم. بیاین عزت نفسمون را بالا ببریم. ما ارزشمون به پاسخ مثبت یا منفی نیست. ما ارزشمون به داشتن خواستگار زیاد یا رفتن به خواستگاری زیاد نیست.
    این قدری عزت نفسمون بالا باشه که برامون چیزهای مهتری ملاک باشه.

    برادر بزرگتر من که براش خواستگاری می رفتیم وقتی خودش جواب منفی می شنید خدا را شکر می کرد. می گفت خدایا شکرت که تو صلاح ندونستی من این ازدواج برام صورت بگیره و مسئولیت این انتخاب را از روی دوش من برداشتی و روی دوش اون دختر گذاشتی.(بارها این اتفاق براش افتاد)
    هر وقتی می رفتیم براش خواستگاری و بعد از چند جلسه به این نتیجه می رسید که اون دختر را نمی پسنده و می خواست جواب منفی بده من می دیدم که سر نمازش گریه می کرد و می دونم که برای خوشبختی اون دختر دعا می کرد.

    واقعا اون موقع من به این اخلاق برادرم غبطه می خوردم که چقدر دیدگاهش بالاست و من هم از ایشون این اخلاق را یاد گرفتم.

    الان هم مزد خوش قلبی خودش را گرفته و خانومش و خودش واقعا عاشق هم هستند. کاملا دو طرفه. نه یک طرفه. و اصلا تعداد جواب های منفی که شنید تو زندگی الانش هیچ تاثیری نداشته و نخواهد داشت. و الحمداالله خوشبخت شده.


    در نهایت همون حرفی که خودتون زدین عالی بود:
    "الان باید اون حس کوچیک بینی رو تو خودم از بین ببرم و از دیدگاه خودم به قضیه نگاه کنم..اینکه من خودم برا خودم هستم و باید پیش خودم عزیز باشم و نگاه دیگران برام اهمیتی نداشته باشه...اگر اینو به خودم بتونم بقبولونم دیگه حس بد سراغم نمیاد...."

    امیدوارم تو زندگی جدیدتون نه تنها کوچک بینی نداشته باشید بلکه عزت نفس خیلی بالایی داشته باشید. کسانی که عزت نفس بالایی دارند ارزش ها را یه مدل دیگه می بینند.از خیلی چیزها چیزی به دل نمی گیرند... از خیلی چیزها نمی رنجند... (البته من خودم خیلی خیلی تا عمل واقعی به این جملات فاصله دارم!!!خیلی!)

    خوشبخت و عاقبت بخیر باشید


    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
    ویرایش توسط مصباح الهدی : پنجشنبه 10 مهر 93 در ساعت 21:56

  13. 3 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    elham.e (شنبه 12 مهر 93), محمد 93 (پنجشنبه 10 مهر 93), شیدا. (پنجشنبه 10 مهر 93)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.