به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 8 از 8 نخستنخست 12345678
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 76 , از مجموع 76
  1. #71
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    سوده جان خیلی متاسفم از اتفاقی که برای همسرت افتاده و درک میکنم که دوست نداره حرفی از تاریخ تولد یا جشن تولد بشنوه ولی با این حال ازت تشکر کرده و درک کرده شما به خاطر خوشحالی اون اینکار رو کردید . یاد اوری جشن تولدش اون روزهای جنگ و از دست دادن پدر مادر و ویرانی خونه اش رو براش تداعی میکنه . برای همین پیشنهاد میکنم جشن تولد خودت و ایشون رو کم رنگ کنی یا کلا بی خیال جشن بشی حتی تولد خودت رو هم ولی جشن تولد دخترت رو پر رنگ کن و خاطرات خوش به دنیا اومدنش رو مرور کن .
    همسر منم دوران کودکی سختی داشته تقریبا شبیه همسر شما . خاطرات بدی از اول مهر داره . با اینکه علاقه خیلی زیادی به درس خواندن داشته ولی امکانات مدرسه رو بامشقت فراهم میکرده . برای همین اواخر شهریور که میشه خیلی دلش میگیره و یاد اون دوران می افته . و سعی میکنه برای بچه هامون سنگ تموم بگذاره در عوض همه کمبودهایی که خودش داشته . شور و شوق خیلی زیادی داره برای ثبت نام مدرسه و خرید های مدرسه و با حسرت از دوران کودکی خودش یاد میکنه . منم بهش دلداری میدم و میگم خدا رو شکر که بچه هامون بابایی مثل تو دارن .
    سوده جان اشتباه بزرگ خانمها اینه که از خانواده شوهر غافل میشن . اقایون با اینکه ممکنه در ظاهر نشون ندهند ولی باطنا خیلی علاقمند به خانواده شون هستند . مخصوصا همسر شما که پدر مادرش رو از دست داده و تنها خواهرش رو داره . و مخصوصا هم که خواهرش خانم خوبیه . نباید ازش غافل بشی حتما ارتباطتت رو باهاش حفظ کن . بهش زنگ بزن . حرف زیادی از رابطه تون نگو فقط اگه از رابطه تون پرسید بگو که همسرت رو چقدر دوست داری . رابطه دخترت رو با عمه اش پررنگ کن .

  2. 7 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 07 مهر 93), paiize (پنجشنبه 10 مهر 93), parsa1400 (سه شنبه 08 مهر 93), نیکیا (دوشنبه 07 مهر 93), آرام دل (دوشنبه 07 مهر 93), سوده 82 (سه شنبه 08 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 08 مهر 93)

  3. #72
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    تاپیکت از ظرفیت مجازش گذشته ، لذا قفل می گردد
    همچنان پیگیر روند پیشرفتتون هستم

    ====
    ذکر " یا ودود " رو خیلی بخون

  4. 7 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 08 مهر 93), paiize (پنجشنبه 10 مهر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 09 مهر 93), واحد (سه شنبه 08 مهر 93), نیکیا (سه شنبه 08 مهر 93), سوده 82 (سه شنبه 08 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 08 مهر 93)

  5. #73
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 اردیبهشت 95 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    محل سکونت
    آلمان
    نوشته ها
    247
    امتیاز
    11,685
    سطح
    71
    Points: 11,685, Level: 71
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 365
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    3,178

    تشکرشده 1,387 در 220 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام به همگی دوستان گلم٫‍


    آقای آونگ عزیز بله فکر میکردم شاید با این کارم یه کوچولو بیشتر بهم نزدیک بشه٫شایدم شده ولی فکر کنم واسه غروری که داره نشون نمیده٫نمیدونم باید چطوری از این غرورش کم کنم٫امیدوارم بتونم از شما و از بالهای صداقت عزیزم بیشتر از درون مردها و راه حلی واسه حل این غرور زیادی پیدا کنم!کاملا میفهمم که علی غرورش لکدمال شده و حالا واسه همینم بیشتر و مقاومتره ولی حتما یه راهی هم پیدا میشه کمی از این غرور رو گرفت! اینم حتما اگه اجازه باز کردن تاپیک ۰دیدی داشته باشم مطرح میکنم...
    همسر منم از جشن تولد خودش زیاد خوشش نمیاد٫هر سالم میگفت نمیخواد جشن و کادو واسم بگیری من حالا تولدشو واسه همین موضوع فقط سه نفری جشن میگ‍رفتیم دور هم کیک میخوردیم و کادوشو میدادیم !خانومتونم حتما با خوندن این چیزای که گفتید یه بلای سرتون میاره٫ نه ولی آخرش درستش کردین!

    پاییزه گلم دیگه فصل مورد علاقت رسید ایشالا که همیشه دلشاد باشی عزیزم!من از همگی شما دوستان مهربونم ممنونم واقعا چشم منو باز کردید و آرومم کردید٫باورتون نمیشه پاییزه گلم دیروز وقتی رفتم رو تاپیک ۴۰ شب دعا با خوندن پستتون یک ساعت اشک میریختم که چه دلتون پاکه که به فکر ما بودید٫همیشه از خدا واسه همتون قشنگترین آرزوهارو دارم٫ایشالا همیشه همتون خوشبخت باشید که به فکر ما هستید و واسه خوشبختیمون دعا میکنید٫دوستتون دارم!حتما منم شرکت میکنم٫از خدامه که منم باهاتون دعا کنم و ممنونم که باخبرم کردید!

    واحد مهبونم بله از این به بعد فقط تولد پارمیدارو پررنگ میکنم شما درست میگید حتی تولد خودمم نمیگیریم دیگه!نمیخوام جشن تولدش باعث ناراحتیش بشه٫میدونم که هیچوقت اون روزای تلخ یادش نمیره ولی خوب میتونم کمرنگشون کنم واسش!میخوام واسش شادی آفرین باشم!خیلی دلم میخواست اون روز برم و بهش بگم که چقدر دلم واسه نگاه گرمش تنگ شده واسه خندهاش بغلش کنم و با پارمیدا در کنارش بودیم٫خدایا همچی تو دستای تو ای پروردگار مهربونم کمکمون کن!!!
    واحد گلم منم واسه خاطات تلخ همسر مهربونتون متاسفم ولی خوب شما خوب ادارش میکنید و درکش میکنید٫امیدوارم همیشه سنگ صبور همدیگه باشید!
    بله دقیقا٫علی هم روی خانوادش خیلی حساسه و من یاد گرفتم که بیشتر از همیشه بهشون احترام بزارم!انقدر حرف دارم که با همسرم بزنم٫بهش بگم چه اشتباهای داشتم و حالا که متوجه همشون شدم دارم اصلاحشون میکنم تا خودش بفهمه که من چیزی از اشتباهامو یادم نرفته٫نمیدونم شاید یک روزم واشس یک نامه نوشتم تا درک کنه من سهم خودم رو فهمیدم!

    بالهای صداقت مهربونم خوب میدونم میای اینجا و بهم سر میزنی و هر موقع که لازم بود واسم پست میزارید٫نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم چون خیلی چیزا ازتون یاد گرفتم همینطور از تمامی دوستان مهربونم! حتما ذکر یا ودود رو ۱۰۰۱بار تو روز میگم از دوستای گلم هم باز میخوام واسمون دعا کنند تا منم به حاجتم برسم و همسرم رو برگردونم و پدر پارمیدارو که دخترم باز بتونه تو آغوشش به آرامش برسه!

    نمیدونم اجازه دارم باز تاپیک باز کنم یا نه چون واقعا بهم تو این راه کمک زیادی میکنه و منو بیشتر به اونچه میخوام میرسونه!دوستان مهربونم بازهم از تک تک شما عزیزانم ممنونم امیدوارم به زودی باز ببینمتون و از راهنماهیاتون استفاده کنم! من دوست دارم تو تاپیک جدید خصوصیات مردها رو یاد بگیرم و باهاش٫منتظر بالهای صداقت هستمتا بهم یاد بده چطوی از غرور افراطی همسرم کم کنم آیا راهکاری هست که دست از قد بازی برداره و دیگه لج نکنه؟!

    همتون موفق و پیروز و شاد باشید

  6. 3 کاربر از پست مفید سوده 82 تشکرکرده اند .

    paiize (پنجشنبه 10 مهر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 09 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 08 مهر 93)

  7. #74
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    سوده عزیزم اون چیزایی که برای ما نوشتی حتما برای همسرت هم بنویس نمیگم التماس کن ولی بگذار از احساسات پاکت که از عشقت سرچشمه میگیره اگاه بشه . در قالب درد دل یا دعا براش بنویس . یعنی بعضی وقتا مستقیم برای همسرت ننویس ولی جایی بنویس که اون ببینه . اون حتی از این راه هم میتونه تغییر کردنت رو ببینه . با تغییر ما اطافیانمون هم تغییر میکنند . من این.رو عملا تجربه کردم . من اگه لج کنم همسرمم لج میکنه ولی وقتی انعطاف نشون میدم اونم دقیقا همین کار رو میکنه . وقتی مهربون میشم اونم مهربون میشه وقتی خوشحالم خوشحال میشه . واگه ناراحت باشم اونم ناراحته . حتی بچه هام اینطورین . جالبه ولی اطافیان ما دقیقا مثل یک آینه رفتارهای خود مارو به خودمون برمیگردونند . مثل اینکه کل طبیعت اینجوریه .

  8. 5 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    morteza2487 (سه شنبه 15 اردیبهشت 94), paiize (پنجشنبه 10 مهر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 09 مهر 93), سوده 82 (سه شنبه 08 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 08 مهر 93)

  9. #75
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    سلام سوده جون
    انقدر این آرامشتو دوست دارم تو نوشته هات قشنگ میشه حسش کرد
    همیشه با خوندن پستات کیف میکنم
    خوش بحال علی آقا که همسر مهربونی همچون شما داره
    منم به نوبه خودم شما رو دعا میکنم انشاالله علی آقا برگردند و سه تایی زندگی شاد و بی دغدغه ای داشته باشید و پارمیدا جون هم حالشون خوب بشه
    عزیزم میتونی باز هم تاپیک بزنی
    موفق باشی گلم

  10. 5 کاربر از پست مفید آرام دل تشکرکرده اند .

    paiize (پنجشنبه 10 مهر 93), parsa1400 (سه شنبه 08 مهر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 09 مهر 93), واحد (چهارشنبه 09 مهر 93), سوده 82 (چهارشنبه 09 مهر 93)

  11. #76
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    روی داده هایی که به دست آورده ای متمرکز باش ، هروقت هم که نیاز داشتی تاپیک باز کن ، موفقیت با کسانی همراه هست که اهل عمل هستند

  12. 7 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (شنبه 05 تیر 95), paiize (پنجشنبه 10 مهر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 09 مهر 93), واحد (چهارشنبه 09 مهر 93), آرام دل (سه شنبه 08 مهر 93), سوده 82 (چهارشنبه 09 مهر 93), سلیمانی (سه شنبه 08 مهر 93)


 
صفحه 8 از 8 نخستنخست 12345678

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چگونه خودم را بازسازی کنم؟؟؟
    توسط تقدیر در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: سه شنبه 21 بهمن 93, 16:51
  2. کمک به فراموشی شکست ها و بازسازی زندگی
    توسط omidvaar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 23 شهریور 93, 21:44
  3. نیاز به بازسازی پس از سانحه جدایی دارم
    توسط فارهه در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 20 تیر 93, 10:25
  4. آیا رابطه ای که تخریب شده قابل بازسازی است؟
    توسط Architect در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 25 مهر 89, 13:32

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.