به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط behroozoorheb نمایش پست ها
    خیلی ممنون که نظرتونو گفتین
    بحث اصلی من و علت اصلی اینکه این تاپیک رو زدم این بود که این دختر ماجرای خاستگار قبلی خودشو برای من تعریف کرده .من خواستم بفهمم که اگر من پیشنهاد ازدواج بهش بدم،
    آیا ممکنه که مثلا بگه نه تو راز منو میدونی و این درست نیست و از این حرفا؟؟
    خود من اگه مطمئن باشم که دیگه احساسی نسبت به پسر قبلی نداشته باشه و دیگه بهش فکر نکنه، مشکلی ندارم .
    بعضی از داستانای این انجمن رو خوندم(البته هنوز به موردی که مثله قضیه من باشه برنخوردم) . میترسم دختره بگه چون تو این اطلاعاتو در مورد من داری ، نه نمیشه که با هم ازدواج کنیم. مورد بعدی هم اینکه گفتید (وقت بیشتری به اتمام رابطه اختصاص بدین مثه دو ماه یا سه ماه.) منظورتون چیه؟ یعنی از الان به بعد به یه شکله دیگه ادامه بدیم رابطه رو؟
    اگه بهش پیشنهاد یه قرار ملاقات حضوری بدم، اشتباهه؟ که اصلا ببینیم واقعا همون شکلی که هر دوی ما گفتیم، هستیم یا نه؟؟
    اگه لینک موارد مشابه قضیه من رو میدونید لطفا بگید. چون من هنوز پیدا نکردم.
    ممنون و موفق باشید
    خیر، یعنی کلا سه ماه با ایشون حرف نزنین ببینین بازم اون احساس در شما وجود داره و بعد این مدت عاقلانه فکر کنین ببینین هنوز ایشون معیارهای شمارو دارن.

    حتما این مدت و برای خودتون اختصاص بدین، ممکنه شما بعد این مدت متوجه بشین که احساساتی شده بودین و ایشون مورد مناسبی نیستن و ایراداشونو تازه به چشم بببینین. ( مثلا همین ارتباطشون با خواستگارشون) مطمعنین بعدا حس بی اعتمادی نسبت بهشون پیدا نمیکنین.؟؟
    و این علاقه که برای شما ازش حرف زدن شمارو ناراحت نمیکنه؟
    و موارد این چنینی.که نیاز داره روش بیشتر فکر بشه..
    بعد از طریق خانواده اقدام کنین اونجا میتونین ازشون این سوال و بپرسین . اگه جوابشون منفی بود بهتون میگن .
    کلا اگه همون لینک اقای اینترنتی و خانوم اینترنتی هم خونده باشین .
    نوسته که خانواده ها باید در مراحل شناخت آگاه باشن.
    فکر میکنم شما اگه لینک های مقالات و بخونین به جوابتون میرسین.

    درکل این فرایندی که شما پیش گرفتین به این شکل اشتباهه، چون بیشتر احساسات توش دخیل.

    شما وقتی از طریق خانواده اقدام میکنین بهشون نشون میدین خواستگاریتون جدیه.
    بعد اونجا میتونین شناخت بیشتری روی ایشون پیدا کنین.
    تو اون لینک های مقالات، یه لینک هست در مورد نحوه سوال پرسیدن در جلسه خواستگاری، بخونینش لینک مفیدیه.
    موفق باشین.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : یکشنبه 17 فروردین 93 در ساعت 08:57

  2. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    e-lampard (یکشنبه 17 فروردین 93), khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 آذر 99 [ 21:20]
    تاریخ عضویت
    1393-1-08
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    5,082
    سطح
    45
    Points: 5,082, Level: 45
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    240

    تشکرشده 30 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بهروز جان سلام
    شما 24 سال سن دارین. فکر نمی کنین بهتر باشه که دختری که قراره باهاش ازدواج کنین رو طور دیگه پیدا کنین؟
    ببینید من 25 سالمه. تا همین 6 ماه پیش هر وقت کسی بهم میگفت چرا ازدواج نمی کنی سریع تو ذهنم میومد که با کی؟ از کجا دختر خوب پیدا کنم؟ چون خودم آدم نسبتا خجالتی و نسبتا مذهبی هستم و اهل این نیستم که خودم برم با یه دختر دوست شم و بعد هم به ازدواج کردن بهش فکر کنم. و کلا طوری هستم که نتونستم تا به حال بتونم با یه نفر صحبت کنم که بعد بخوام باهاش ازدوتاج کنم...
    از طرفی خونواده، مامانم یا خواهر که به من دختری رو معرفی می کردن به خاطر همین خجالتی بودن، بدون این که ببینمش می گفتم نه. (تو دلم می دونستم خجالت میکشم ولی الکی رد می کردم) و همش دنبال آسون ترین راه بودمو مثلا یه دختر خوب تو فامیل که به من بخوره ! و بدون خجالت و بی دردسر برم با ایشون ازدواج کنم !
    تا این که بعد از یه اتفاق، و معرفی یه نفر دیگه از طرف خواهرم این بار تصمیم گرفتم برم باهاش آشنا شم. همین طور هم شد. فقط جلسه اول ترس و اضطراب داشتم. اتفاقا این جا هم تاپیک زدم، الان هم با راهنمایی دوستان دارم پیش میرم و با ایشون آشنا میشم. و فکر می کنم خیلی برام خوب شد. چون ایشونو با خیلی دیگه از دخترایی که به اصطلاح دم دست بودن مقایسه می کنم واقعا خوشحال میشم که با ایشون آشنا شدمو الان تو این موقعیت هستم.
    حالا فکر می کنم شما هم یه جورایی مثل من هستی. به نظر من این دختر رو فراموش کن و با کمک خوانواده از بین گزینه ها یکی رو برای آشنایی برای ازدواج انتخاب کن وپیش برو. به نظر من این جوری خیلی مطمئن تری می تونی قدم برداری. آخه ازدواج اینترنتی و مجازی و ... به نظر من نمی تونه خیلی جالب باشه. ( به نظر من )
    اگه هم نه خیلی اصرار داری که بخوای با ایشون آشنا شی و ازدواج کنی خیلی محکم و عاقلانه باید قدم برداری چون کار خیلی خیلی سختی در پیش داری. و به این راحتی ها نمی تونی ایشون رو بشناسی. من با این که الان دارم حضوری با کسی که قراره ازدواج کنم صحبت می کنم و رفت و آمد دارم کلی علامت سوال تو ذهنم هست و کلی مشکل دارم که تو تاپیکم گفتم ! وای به حال این که بخواد مجازی هم باشه حتی اگه بعد از مجازی بودن حضوری بخواد بشه.
    خواستم کمکی کرده باشم.
    برات ارزوی موفقیت دارم.

  4. کاربر روبرو از پست مفید e-lampard تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (دوشنبه 18 فروردین 93)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-16
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    123
    سطح
    2
    Points: 123, Level: 2
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون ا نظراتتون
    در جواب شیدا
    1- من فقط عکس ایشون رو دیدم .حدود ده پونزده تا عکس ازش دیدم که خودش فرستاده و همشونم کاملا با حجاب بوده.اونم از من عکس زیاد دیده که خودم فرستادم (عکسای منم با حجاب بودن). اونقدر ها هم زیبایی ظاهری نداره که فک کنید من عاشق ظاهرش شدم. مهم اینه که در نظر من زیبا باشه.


    2-به نظرتون چطوری میشه فهمید که چقدر نسبت به اون پسر قبلی هنوز احساسی داره ؟
    3-پسر قبلی فقط حرف ازدواج زده بوده بهش و البته خانواده هر دو طرف در جریان بودن. دو سه باری باهم بیرون رفته بودن این دختر و پسر.علت بهم خوردن این رابطشون هم اینطور که به من گفته این بوده که رابطشون خیلی طولانی شده بوده و پسره مشکلات سربازی داشته و شغل ثابتی نداشته . دختره هم تازه متوجه اخلاق های بد پسره شده.


    در جواب به اردشیر
    سلام دادا
    ممنون که نظرتو گفتی
    من توی یکی از شهرستان های یه استان هستم و این دختر در مرکز استان زندگی میکنه ولی دانشجوی دانشگاهی هست که نزدیک خونه ماست. قبول دارم که نوع ارتباط زیاد خوب نبوده. خودم قبلا که نوجوون بودم بعضی وقتا احساساتی میشدم. ولی الان یکم اوضاع فرق داره. من نمیگم که دیوانه وار عاشق این دختر شدم.حرف من اینه که احساس میکنم معیارهایی که من انتظار دارم از همسر ایندم رو داره. در این که چه دختر چه پسر برای گذاران وقت به چت روم میان که شکی نیست. اگر بخوام این دختر رو به عنوان همسر اینده انتخاب کنم، حتما تحقیق میکنم و حتما از همون اولش خانواده رو در جریان میذارم. آدمی نیستم که فقط از روی احساس و توهم تصمیم بگیرم.


    در جواب دختر بی خیال


    یعنی شما میگی سه ماه هیچ رابطه نداشته باشیم؟ هیچ حرفی ؟ مثلا به چه بهانه ای این حرفو بزنم بش؟ بگم چی؟ بگم من سه ماه نمیتونم بیام چت؟ خب اینکه دروغ میشه. البته میدونم شما منظورد چیه. درسته . اگه من بعد از این مدت مثلا دوماه سه ماه هنوز یه احساسی به ایشون داشته باشم ، یعنی واقعا دوستش دارم؟


    این لینک اقای اینترنتی و خانوم اینترنتی باز نشد برای من.


    همونطور که گفتم حرف من این نیست که الا و بلا من این دخترو میخوام. من فقط میبینم که معیارهای منو داره.

    در جواب e-lampard
    سلام و ممنون بابت نظرتون . من متولد 68 هستم. فک کنم الان 25 ساله حساب بشم

    والا کاملا با نظر شما و دیگر دوستان موافقم که معمولا ازدواج اینترنتی زیاد خب نیست.بحثی که هست اینه که من نمیخوام با شناختی که از طریق اینترنت از این دختر بدست اوردم ، پاپیش بذارم. بلکه مراحل اشنایی و تحقیق رو همانند یک فرد غریبه انجام میدم. یعنی اگه این کار هارو انجام بدم ، بازم اشتباهه اشنایی اینترنتی؟؟ خودم که خیلی گیج شدم.

    یعنی حرف شما دوستان اینه که بهتره ادم ندونه که همسر اینده ش قبلا در دوره ی مجردیش کوجاها بوده و چیکارا کرده و با چه کسایی همصحبت شده؟

    یعنی بهتره آدم یه سری از حقایقو ندونه؟
    یعنی اگه آدم ندونه که همسرش قبلا مثلا با یکی رابطه داشته(حتی جنسی) بهتره تا اینکه بدونه که این همسر قبلا فقط یه علاقه ای به یه نفر داشته؟
    امید وارم منظورمو درست رسونده باشم. این رو هم قبول دارم که افرادی که مثل من تو این شرایط قرار میگیرن، دوست دارن وقتی با دیگران مشورت میکنن، نظر خودشونو از زبان دیگران بشنوند. یعنی دوست دارن که دیگران ، کارشون رو تایید کنند.


    حالا دوستان
    همونطور که گفتم ایشون دانشجو ئه توی شهر ما. من اگه یه قرار ملاقات باهاش بذارم مشکلی پیش میاد؟ کار اشتباهیه؟
    اگه جوابتون اره هست، چطوری بهش بگم؟
    اصلا به نظرتون توی فضای مجازی بهش بگم که علاقه دارم بهش؟
    دخترا چه نوع پیشنهاد دادن رو بیشتر میپسندن؟

    هر چی خدا بخواد. توکل به خدا
    ممنون میشم راهنمایی کنید

  6. #14
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    یه عالمه نوشتم پرید

    یه پسری خاستگارش بوده ولی الان دیگه به خاطر یه سری از مشکلات ، دیگه قضیه ازدواجشون منتفی شده. ولی ولی اینطور که خودش میگه ، هنوز گاهی وقتا دلش هوای اون پسر رو میکنه و یه زنگ یا یه اس ام اس به پسره میزنه. بعدش میاد واسه من تعریف میکنه که زنگ زدم اینطور شد فلان شد و و و.... بعدش هم به پسره فش و بد بیراه میگه و هی به خودش میگه که اشتباه کردم که عاشق این پسر شدم. خلاصه سرتونو درد نیارم. این دختر دیگه قید ازدواج با اون پسر رو زده.
    وقتی هنوز دلش هوای اون پسر را می کنه و بهش زنگ می زنه و ... شما از من می پرسی چطوری می شه فهمید احساسی بهش داره یا نه؟
    ضمن این که این دختر خانم بخاطر این رفتارش (ارتباط با دوست پسر سابقش، تعریف کردن اون برای شما، فحش دادن به ایشون، ... ) مشخص هست که به بلوغ لازم برای زندگی مشترک نرسیدند.

    پسر قبلی فقط حرف ازدواج زده بوده بهش و البته خانواده هر دو طرف در جریان بودن. دو سه باری باهم بیرون رفته بودن این دختر و پسر.علت بهم خوردن این رابطشون هم اینطور که به من گفته این بوده که رابطشون خیلی طولانی شده بوده و پسره مشکلات سربازی داشته و شغل ثابتی نداشته . دختره هم تازه متوجه اخلاق های بد پسره شده.
    طولانی شدن می شه علت برای به هم زدن رابطه؟
    سربازی نرفته بود که شما هم نرفتی
    اخلاق های بد داشته که هر کسی داره. کیه که اخلاق بد نداشته باشه؟

    اینقدر خوشبینانه و سطحی نبین موضوع را. می گن قبل ازدواج تا می تونید چشماتون را باز کنید و از هیچ چیز سطحی نگذرید.
    برای من که از بیرون به موضوع شما نگاه می کنم اصلا موضوع این دوست پسر قبلی (که شما به خودتون تخفیف دادید و بهش می گید خواستگار) اصلا مشخص نیست.
    ولی شما چون مایلید و ته دلتون می خواد که نباشه، چشماتون را بستید و نمی بینیدش!!

    در مورد عاشق شدنتون هم بگم، عشق نیست، اعتیاد و وابستگیه.
    اگه اونطور باشه که منم عاشق همدردی شدم
    شبی سه ساعت چت کنی، معلومه عادت میکنی. ترکش سخت می شه.


    در مجموع نظر آقای اردشیر به نظرم خیلی خوبه.
    رابطه را ببر تو مسیر خواستگاری. اگر همینطور ادامه بدی بیشتر و بیشتر درگیر احساسات می شی و دیگه نمی تونی برای ازدواج تصمیم عاقلانه بگیری.

    به نظر خودت پارسال اگر مادرت بهت می گفت یه دختر خوب برات پیدا کردم که گاهی با دوست پسر سابقش تماس می گیره و دلش براش تنگ می شه.
    می خوام برم برات خواستگاریش. چی می گفتی؟

    اما الان چون درگیر شدی، راحت داری چشمت را می بندی و با بهانه هایی مث "خواستگار"ش بود، بهش فحش می ده و ... داری خودت را گول می زنی.

    اگر می خوای به دور از احساسات تصمیم بگیری، باید سریعتر وارد عمل بشی. وگرنه هر روز بیشتر درگیر احساسی می شی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  7. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    e-lampard (یکشنبه 17 فروردین 93), khaleghezey (دوشنبه 18 فروردین 93)

  8. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط behroozoorheb نمایش پست ها


    در جواب دختر بی خیال


    یعنی شما میگی سه ماه هیچ رابطه نداشته باشیم؟ هیچ حرفی ؟ مثلا به چه بهانه ای این حرفو بزنم بش؟ بگم چی؟ بگم من سه ماه نمیتونم بیام چت؟ خب اینکه دروغ میشه. البته میدونم شما منظورد چیه. درسته . اگه من بعد از این مدت مثلا دوماه سه ماه هنوز یه احساسی به ایشون داشته باشم ، یعنی واقعا دوستش دارم؟


    این لینک اقای اینترنتی و خانوم اینترنتی باز نشد برای من.


    همونطور که گفتم حرف من این نیست که الا و بلا من این دخترو میخوام. من فقط میبینم که معیارهای منو داره.





    حالا دوستان
    همونطور که گفتم ایشون دانشجو ئه توی شهر ما. من اگه یه قرار ملاقات باهاش بذارم مشکلی پیش میاد؟ کار اشتباهیه؟
    اگه جوابتون اره هست، چطوری بهش بگم؟
    اصلا به نظرتون توی فضای مجازی بهش بگم که علاقه دارم بهش؟
    دخترا چه نوع پیشنهاد دادن رو بیشتر میپسندن؟

    هر چی خدا بخواد. توکل به خدا
    ممنون میشم راهنمایی کنید
    شما پرسیدین که آیا اگه بهشون بگم ؛ امکان داره که بهم جواب منفی بدن بخاطر اینکه من از رازشون باخبرم؟

    خب هیچکسی اینجا نمیتونه جواب قطعی بشما بگه
    فقط خودشون میتونن به شما جواب درستی بگن
    احتمالش هست که دوست نداشته باشن همسر آیندشون این اطلاعات و داشته باشه
    احتمالش هم هست که براشون مشکلی نباشه.

    اما سوال من اینجاست که چرا همچین سوالی ازما پرسیده میشه ، هدفتون چیه؟ مثلا اگه دوستان تایید کنن که نه نگین ممکنه ایشون قبول نکنن ، شما میخواین به این شکل رابطه بدون هدف ادامه بدین؟؟
    چون شما خودتون هم میدونین روش درست خواستگاری رسمیه، لازم نبود اینجا گفته بشه.

    اگه همچنان متوجه نشدین این شکل رابطه اشتباهه خب این لینکی بود که مدیر معرفی کردن میتونین مطالعه کنین.

    اما درمورد سوال بعدیتون اگه میخواین قرار ملاقات هم بذارین با مادرتون برین ؛ اونجا مادرتون هم ایشونو میبینن و میتونین نظر خانواده هم جویا بشین، رسمی تر هم هست. و اونجا مادرتون دیگه میدونن چطوری مراحل خواستگاری و انجام بدهند.

    وقتی شما با خانواده اقدام میکنین نشون میدین که این قضیه برای شما جدیه ؛ و دیگه فکر سرکاری بودن بهشون دست نمیده .

    پس باخانواده خواستگاری رسمی انجام بدین.اگه هم جواب منفی گرفتین برای خودتون و ایندتون هم بهتره که دیگه رابطه های اینچنینی در محیط مجازی نداشته باشین.

    این روابط و نگه دارین وقتی از شکل درست همسر آیندتونو انتخاب کردین ، برای همسر آیندتون خرج کنین.

    اون لینک هم گفتین باز نشد در لینک هایی بود که مدیر همدردی بهتون معرفی کرده بودن
    اما من اینجا دراین نقل قول لینک هارو درست کردم.

    مدیر همدردی به شما : لینک مقالات گلچین و معرفی کرده بودن


    - - - Updated - - -

    در کل من بیشتر فکر میکنم شما خیلی دارین احساسی عمل میکنین ، تاحالا پسری و ندیدم که براش مهم نباشه که خانومی که میخواد انتخاب کنه تو قلبش یکی دیگه رو بخواد.و آقا پسر هیچ حس ناراحتی نسبت به این قضیه نداشته باشه.

    شما مطمعنین فردا حس بی اعتمادی نسبت بهشون پیدا نمیکنین؟
    یا بعد از اینکه احساسات فروکش کرد این مورد و تو سرشون نمیزنین ؟

    من یه برداشتی هم از سوال شما کردم امیدوارم اشتباه باشه، من احساس میکنم شما وقتی میاین اینجا و ازما میپرسین **آیا اگه من خواستگاری کنم ممکنه ایشون منو رد کنن چون رازشو میدونم؟ **

    انگاری میخواین مطمعن باشین که ریسک کارتون چقدر بالاست چون اگه خواستگاری کنینن و به این دلیل رد بشین ممکنه ایشون رابطشونو بطور کل قطع کنن و دیگه حاضر نباشن باشما حرف بزنن.یا اینکه مثه قبل نباشن.

    سوال من اینجاست که شما اگه خواستگاری هم نکنین میخواین به این شکل رابطه همچنان ادامه بدین؟
    یا اگه جوابشون منفی بود اما خواستن مثه دوست به رابطه ادامه بدهند شما باز هم میخواین به این شکل رابطه ادامه بدین؟
    اینجوری که بیشتر بخودتون ضربه میزنین اگه یروز ایشون دیگه نیاین و بگن ازدواج کردن شما ضربه روحی نمیبیننین.

    امکان داره شما فقط به حرف زدن با ایشون دزمحیط مجازی وابسته شده باشین و حرف زدن در محیط واقعی و رفت و امد درمحیط واقعی اونقدر ا هم براتون خوشایند نباشه، پس از طریق خانواده اقدام کنین حتی درمورد نحوه ابراز علاقه و خواستگاری هم با خانواده مشورت کنین.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 18 فروردین 93 در ساعت 08:45

  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-16
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    123
    سطح
    2
    Points: 123, Level: 2
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون دوستان از نظراتتون
    ولی
    ولی بیشتر شما خیلی راحت در مورد دیگران قضاوت میکنید. من به شما گفتم خاستگار قبلی این دختر.شما میگید دوست پسر این دختر. یعنی دقیقا دارید هم به من هم به این دختر توهین میکنین. من به شما گفتم هم من هم این دختر مذهبی هستیم. این یعنی چه؟ یعنی اینکه دوست پسر و دوست دختر داشتن برای ما دو نفر اصلا قابل هضم نیست.
    چرا اینقدر راحت درمورد دیگران قضاوت میکنید؟

    شیدا شما گفتید (
    ضمن این که این دختر خانم بخاطر این رفتارش (ارتباط با دوست پسر سابقش، تعریف کردن اون برای شما، فحش دادن به ایشون، ... ) مشخص هست که به بلوغ لازم برای زندگی مشترک نرسیدند. )
    اولا ممنون که نظرتون رو گفتید ولی

    خانوم محترم من کی گفتم دوست پسرش بوده؟ چرا دقت نمیکنید به حرف من؟ شما الان با این حرفتون نه تنها به من توهین کردین، بلکه این دخترو هم بردید زیر سوال.
    شما میگید من دختری رو میخوام که دوست پسر داشته قبلا؟

    شما گفتید (
    اصلا موضوع این دوست پسر قبلی (که شما به خودتون تخفیف دادید و بهش می گید خواستگار) اصلا مشخص نیست.)
    اخه عزیز من چرا؟ چرا اینقد راحت در مورد دیگران قضاوت میکنید؟ شاید من درست خودم و این دخترو معرفی نکردم به شما. من به خودم تخفیف دادم؟
    فک کردید مسئله ی دوست پسر و دوست دختر داشتن همونقدر که برای شما بی اهمیته برای منم بی اهمیته؟

    همین که شما اینقدر راحت به سادگی اب خوردن در مورد اون دختر قضاوت میکنید، مشخصه که خود شما اصلا سلامت روانی ندارید و بیشتر از من نیازمند مشاوره هستید.

    شما ها فقط اینو یاد گرفتید که همه ی غریبه ها بد هستند و خیلی خطر ناک.

    در جواب دختر بی خیال

    شما گفتید (
    در کل من بیشتر فکر میکنم شما خیلی دارین
    احساسی عمل میکنین ، تاحالا پسری و ندیدم که براش مهم نباشه که خانومی که میخواد انتخاب کنه تو قلبش یکی دیگه رو بخواد.و آقا پسر هیچ حس ناراحتی نسبت به این قضیه نداشته باشه.)

    به نظرتون اگه من هیچ حس ناراحتی نداشتم میومدم اینجا و از شما نظر میپرسیدم؟ نه خب میرفتم بلاخره رسمی یا غیر رسمی علاقه ی خودمو ابراز میکردم.

    سوال من اینجاست که شما اگه خواستگاری هم نکنین میخواین به این شکل رابطه همچنان ادامه بدین؟
    جواب: نه همونطور که گفتم پسری مذهبی هستم. اگه خاستگاری نکنم، قطعا به این رابطه پایان میدم. هم برای این دختر بهتره هم برای خودم.
    من همیشه هر کاری میکنم، از خودم میپرسم که چی؟ که چی بشه؟

    یا اگه جوابشون منفی بود اما خواستن مثه دوست به رابطه ادامه بدهند شما باز هم میخواین به این شکل رابطه ادامه بدین؟

    اگه جوابشون منفی بود. دیگه ادامه دادن این رابطه سرانجامی زیبایی نداره.من نمیتونم خودم یک نفره در مورد ادامه داشتن یا نداشتن این رابطه تصمیم بگیرم.

    خیلی ممنون از شما دختر بی خیال
    شما حداقل یه شخصیتی برای ما قائل شدید (بر عکس شیدا).

    بازم ممنون از نقطه نظرات دوستان .البته نظرات بعضی دوستان ارزشش واقعا نقطه ای بیشتر نبود.


    دوستان من کاملا متوجه هستم که اشنایی اینترنتی زیاد جالب نیست، اما اینکه ابدا نباید سمتش رفت رو قبول ندارم.

    ولی
    ولی دوستان وقتی شما توی یک جمع نشستید یا مثلا همین جا عضو این سایت هستید و یه تاپیک زده میشه و درخواست مشاوره داده میشه، اگه میبینید در حد اظهار نظر کردن نیستید، نظر ندید لطفا. سکوت شما به معنی عدم توانایی تکلم شما نیست.

    اکثر ما عادت کردیم که همه ی غریبه ها و هرکسی و هر چیزی که نمیشناسیم و در موردش اطلاعی نداریم رو بگیم بده و جیزه و خطر ناکه و خیلی راحت در موردش بدترین قضاوت رو انجام میدیم.

    خیلی راحت در مورد ادمها و شخصیتشون قضاوت میکنیم. چون نمیشناسیمشون خیلی راحت بهشون توهین میکنیم و برچسب میزنیم بهشون. بعد اسم خودمونو میذاریم مسلمون.
    در کل بصورت بیمار گونه و وحشتناکی بد بین هستیم.

    من هم به خودم گفتم اگه این دختر به هر شکلی نخواد منو، حالا یا بگه تو همه چیزو در مورد من میدونی یا بگه اصلا از تو خوشم نمیاد، یا بگه اشنایی اینترنتی خوب نیست، به حرفش احترام میذارم و این رابطه رو پایان میدم. شما دوستان فکر کردید من دیوانه وار و چشم بسته میخوام ازدواج کنم.ولی اینطور نیست.

    پس ازدواج هایی که مثلا یه مرد میره یه زن مطلقه رو میگیره چطوریه؟ خب این که بدتر از موضوع منه. زنه قبلا همسر داشته .قبلا رابطه ی کامل داشته و حتی شاید بچه داشته.
    در این مورد چی؟ شاید من اشتبا دارم مقایسه میکنم.

    اگه قراره همینطوری ادامه پیدا کنه و دوستان بیان اینجا مثل نقل و نبات توهین کنن، از مدیر سایت خواهش میکنم که این تاپیک رو قفل کنه.

    به هر حال بازم ممنون از نظراتتون



  10. کاربر روبرو از پست مفید behroozoorheb تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (دوشنبه 18 فروردین 93)

  11. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    جناب behroozoorheb گرامی,

    کسی اینجا قصد نداشته به شما یا اون دختر خانوم توهین بکنن.
    این خیلی خوبه که هردو مذهبی هستین؛ و دوست ندارین این روابط و بدون هدف پیش ببرین.

    دقت کنین اینجا هیچکس نه شما نه اوشون و نمیشناسن؛ شما یه موضوعی و مطرح کردین برای ماها که درجریان نبودیم سوالاتی پیش اومد و حالا برحسب تجربه خودمون یا دیگران بررسی کردیم دیدیم ممکن مورادی وجود داشته باشه که شما اینها را نادید گرفته باشین و اونها رو گوشزد کردیم

    اینجا هیچکس برای مراجع تصمیم گیری نمیکنه، خود مراجع هستن که مشکل و مطرح میکنن باتوجه به نظراتی که داده میشه تصمیم نهایی و میگیرن.(یعنی تصمیم نهایی برعهده خود مراجع است.)

    اگه دقت کرده باشین اکثرا گفتن که راه درست درجریان قرار دادن خانواده هاست و انجام خواستگاری رسمیست.

    این جمله رو هوا زده نشده ؛شما اگه دلایل عینی منع روابط دختر و پسر بخونین متوجه میشین که زمانی که آقا پسر بصورت غیر رسمی ابراز علاقه میکنن باعث میشن که هم دختر هم پسر وارد مسایل احساسی بشن و خیلی مسایل مهم براشون کم اهمیت جلوه بده یا فکر کنن بعد از عقد رسمی معجزه رخ میده و حل میشه

    یا اینکه ممکنه به هرنحوی از جانب یکی از طرفین قضیه به ازدواج نرسه و یکی از طرفین یا هردو آسیب روجی جبران ناپذیری ببینن و این آسیب و بی اعتمادی ناشی از قطع رابطه برای همیشه براشون نتایج نامطلوبی داشته باشه.
    برای همین بهترین راه ؛ خواستگاری رسمی اونم با خانوادست.

    پی نوشت: اگه تاپیک دلایل عینی منع روابط دختر و پسر و میخونین توجه کنین در اونجا چندین مثال هست؛ من خدایی نکرده نمیخوام بگم که رابطه شما دونفر مثه این مثالهاست اما اگه خودتون هم بخونین متوجه میشین بعضیاشون شخصیت های مذهبی داشتن و اصلا براشون دوستی دختر و پسر تعریف نشده بوده و از اول رابطه بقصد ازدواج شروع شده اما متاسفانه اتفاقات پیش بینی نشده ای این وسط رخ داده که متاسفانه باعث شده که این روابط به ازدواج ختم نشه.

    (معرفی این لینک فقط جهت آگاه سازی شما از یسری مسایل احتمالیست جهت پیشگیری همین)


    درمورد پست خانوم شیدا حالا ایشون خودشون میتونن بیاین و منظور اصلیشون بگن چی بوده؛ اما من باتوجه به شناختی که از ایشون در این محیط کسب کردم فکر نمیکنم ایشون قصد داشته باشن که قضاوت بدی درمورد این دختر خانوم داشته باشن.

    پستشون یه مقدار طولانی بود من وقت نکردم کامل بخونم اما مثلا اون قسمتی که گفتن ایشون به بلوغ لازم برای زندگی مشترک نرسیدن ، یه فرضیه اس براساس تجربیاتیست که تو این تالار کسب کردن ایشون خواستن فرضیه ای که بذهنشون میرسه و دراختیار شما قرار بدهند حالا شما میتونین برمبنا ی این فرضیه یسری تحقیقاتی انجام بدین متوجه بشین این فرضیه درسته یا غلط یا ممکنه با توجه به شناختی که درمورد ایشون کسب کردین و مواردی که این فرضیه و رد میکنه و شما اینجا عنوان نکردین و برای خودتون بیارین و این فرضیه رو رد کنین.

    بعدشم اینکه میگن به بلوغ لازم برای زندگی مشترک نرسیدن ، توهین نیست ، هرکسی برای شروع یه زندگی ، لازمه که به یسری پختگی های لازم برسه.
    من خودمو مثال میزدم در حال حاضر فکر میکنم که من خیلی نسبت به دوسال پیشم فرق کردم نوع نگرشم ؛ معیارام ؛ نوع نگاهم به زندگی و... کلا از وقتی وارد این تالار شدم با یسری مسایلی روبرو شدم که باعث پختگی بیشتر من شد اما باز هم میدونم نیازه که درمورد ازدواج بیشتر تحقیق کنم باز هم فکر میکنم به اون بلوغ لازمی که انتظار دارم نرسیدم. من قبلا ازدواج و خیلی ساده تر از این چیزی که الان بهش رسیدم میدیدم. حالا بگذریم اینجا بحث من نیست، فقط خواستم یه مثال در این مورد براتون بزنم که این و اگه توهین دیدین ، توهین نبوده که.

    بنابراین حداقل من خودم فکر نمیکنم حرف ایشون ، حرف بد وتوهین آمیزی بوده باشه.

    یا قسمتی که پرسیدن مطمعنین "اون پسر قبلی خواستگار بودن یا دوست پسر" ؛ خب بنده خدا شما و ایشونو نمیشناختن که ؛ بازهم فرضیه ای که بذهنشون رسیده و بیان کردن.که شما باز بیشتر تحقیق کنین به اشتباه بودنش برسین.

    حالا شما قبلا درمورد اعتقاداتشون اطلاعات بیشتری داشتین گفتین باتوجه به اعتقاداتشون حتما خواستگار بودن نه دوست پسر.

    (خب این خوبه که شما درموردشون اینقدر اطلاعات دارین ، اتفاقا من درپست قبل هم میخواستم بپرسم که (معیاراتون برای انتخاب ایشون چی بوده ؟) که یادم رفت.)


    حالا درکل این یه گوشه از حرفاشون بود میگم من کامل حرفای ایشونو نخوندم اما درکل فکر میکنم فقط قصدشون آگاه کردن شما از فرضیات موجود بود؛ همین! نه اینکه خدایی نکرده بخواین بگن این دختر خانوم واقعا اینگونه اند.
    (شما اگه زیر اسم شیدا و نگا کنین نوشته عضو فعال ، یعنی تاپیک شما اولین تاپیکی نیست که ایشون باهاش مواجه میشن، پس امکانش هست خیلی فرضیات برحسب تاپیک های قبلی براشون پیش بیاد و بخواین بازگو کنن و مراجع و آگاه کنن دیگه این خود مراجع هستن که تصمیم نهایی و میگرن. نمیخوام بگم فرضیاتشون صد درصد درسته میگم فرضیاتشون جهت آگاه سازی همین)

    درمورد خودم هم باید بگم وقتی سوالات و مطرح کردم اولش نوشتم که "برداشتم از حرفاتون" اینگونه بوده. من فکر میکنم وقتی میگیم "برداشت من " برای این نیست که بگیم واقعا درسته ممکنه برداشت اشتباه هم باشه این پاسخ دهنده اس که دیگه جواب میدن و میگن آیا برداشت درست بوده به این دلیل و آن دلیل.
    یا خیر برداشتتون اشتباهه به این دلیل.

    نیازی به دلخوری نیست.ببینین شما جایی اومدین و مسله ای و مطرح کردین که هیچکس هیچ ذهنیتی درموردتون نداره بنابراین ناخوداگاه ذهن ها باتوجه به مسله مطرح شده و تجربیات برای خودش شخصیت سازی میکنه.
    شما یسری مسایل شفاف سازی کردین یسریها رو نگفتین , خب ما وقتی میخوایم نظر بدیم باتوجه به تجربیات و ذهنیت هامون , نظرات و فرضیاتی که بذهنومون اومده و بیان میکنیم حالا ممکنه درست باشه ممکنه هم شما در پست بعد مسایلی و بیان کنین که ذهنیت ما بطور کل تغییر کنه .

    من خودم رک میگم فکر نمیکردم خیلی مذهبی باشین حالا یا از سطحی خوندن تاپیکتون بوده یا اینکه بیان نوشتاری شما زیاد واضح و شفاف نبوده.
    البته من از وقتی تو این تاپیک وارد شدم فهمیدم "شخصیت مذهبی بودن" از نظر هرکسی فرق داره ، و یه سخن بسیار کلیه.
    حدو حدود و سطحش کاملا متفاوته.

    اما درکل اون سوالات و من یا سایر دوستان پرسیدیم که بیشتر به شخصیت شما پی ببریم .
    مثلا من الان فهمیدم شما دنبال رابطه دوستی پس نیستین ؛ هدفتون ازدواجه. که خیلیم خوبه.
    خب پس راه درست هم خواستگاری کردن بصورت رسمیه. حتی آشنایی هم بهتره زیر نظر خانواده ها صورت بگیره.
    اتفاقا چون هم خودتون هم دختر خانوم شخصیت های مذهبی ای دارین بهتره که حتما خانواده ها درجریان قرار بگیرن. خصوصا برای دختر خانوم این مورد خیلی بهتره.

    (این هم بگم راه درستی که من پیشنهاد دادم نظر شخصیه منه ؛ کارشناس هم نیستم ؛ باتوجه به تجربیاتم در این تالار گفتم.شما نظر خواستین من هم نظرمو گفتم نظر کارشناس تالار هم اولین پستی بود که برای شما گذاشتن)
    من خودم بعنوان یه دختر دوست دارم خواستگاری رسمی زیر نظر خانواده صورت بگیره. حتی ابراز علاقه ای هم باشه با خانواده ها باشه.
    من اینجوری میپسندم اما اینم قبول دارم که همه ی دخترا مثه هم نیستن اما بازم طبق مواردی که بین همجنس هام دیدم چه اونهایی که مذهبی هستن چه اونهایی که نبودن زمانی ابراز علاقه پسری و واقعا جدی گرفتن که خواستگاری رسمی انجام شده باشه.

    امیدوارم از این تالار با دلخوری نرین.
    باز هم میگم مقالات گلچینی که بهتون معرفی شده مقالات خوبیه حتما نگاهی بهشون بندازین.

    همیشه پیروز و پایدار باشین.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 18 فروردین 93 در ساعت 16:28

  12. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 18 فروردین 93)

  13. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-16
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    123
    سطح
    2
    Points: 123, Level: 2
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی خیلی ممنون از دختر بی خیال

    دونه دونه حرف هایی رو که گفتید رو قبول دارم.
    اونموقع که من اون پست رو گذاشتم(همین پست قبلیم )یکم عصبی شده بودم. اگه یه موقع بی احترامی کردم ، ببخشید .شیدا هم همین که اومده وقت گذاشته و حرف منو خونده و نظرشو تایپ کرده واسم، خیلی مهمه و واقعا ازش ممنونم.اگه یه موقع اومد پست منو خوند ، امید وارم از دستم دلخور نشه. ولی خب از این که بدترین حالت رو در نظر گرفتن، ازشون یکم دلخور شدم.

    از اون آدم مذهبیا که همش ریش دارنو یه تسبیح دستشونه و پیراهنشون رو شلوارشونه نیستم.

    که خیلی هاشون از صدتا کافر بدترن.

    به موقش تیپ میزنیم. نمازو روزمونو سر جاش میخونیم و میگیریم. حلال حروم سرمون میشه.
    سرمون تو کار خودمونه. به موقش میزنیمو میرقصیم
    به وقتش هم عزداری میکنیم.

    این ویژگی هایه من و اون دختر و اون پسره.



    مشکل از من بوده که شخصیت خودوم و اون دختر و خاستگار قبلی رو کاملا شرح نداده بودم. البته خودم همین الان هم کاملا رو این دختر شناخت ندارم.

    من فقط احساس کردم میتونیم با هم موفق باشیم. به نظرم معیارهای منو داشت. اینو قبول دارم که یه بخشی از این احساسی که من نسبت به این دختر دارم، قطعا وابستگی و عادت کردنه. اگر هم میخواستم یه ملاقاتی باهاش داشته باشم، مطمئنا به همراه مادر یا خواهر متاهلم میرفتم.

    اگر هم میگم قصدم ازدواجه، به این معنی نیست که من و ایشون الان کاملا شناخت داریم از همدیگه. بلاخره هر پسری به یه طریقی یه دختر بهش معرفی میشه.

    یکی مادرش بش پیشنهاد میده. یه نفر فامیلشون یکیو معرفی میکنه.یکی دیگه ممکنه توی محیط کارش یه دختر رو ببینه. یکی هم مثه من تو ی این فضای مجازی.

    من فقط میخواستم روی این دختر بیشتر تحقیق کنم. ابدا با همین شناخت اندک که ازش دارم نیمخواستم به قوا معروف برم در خونشون.
    همه ی این مسائل که گفتم در مورد خود من هم صادقه. یعنی این دختر هم باید منو بیشتر بشناسه.

    به نظر خودم الان شاید بهترین کار این باشه که یه مدت، مثلا سه ماه چت نکنیم که متوجه بشم این احساس چند درصدش علاقه س و چند درصدش عادت.

    اینطوری شاید برای ایشون هم بهتر باشه چون اون خاستگار قبلی رو شاید یکم فراموش کنه. البته فراموش که نمیتونه بکنه .فقط یکم کهنه تر بشه مسئله ی خاستگارش.

    این رو هم بگم که خاستگار قبلیش هم آدم خوب و مذهبی بوده و مشکل خاصی نداشته. خود من هم کاملا توجیه نشدم که پس اگه خوب بوده چرا نشده؟

    خود این دختر میگه : برای اون پسر خیلی مهم بوده که حتما قبل ازدواج شرایط مالی خوبی داشته باشه.یعنی هم شرایط مالی هم اینکه سربازیش تموم شده باشه. و مسائلی دیگه که من ازش بی خبرم.

    اصلا شاید اگه همدیگه رو از نزدیک ببینیم، هر دوتامون خوشمون نیاد از همدیگه .



    حالا بهش بگم حدود سه ماه نیایم چت یا بگم دیگه کلا نیایم چت؟

    عقلم میگه کلا نرو چت. دلم یه چیزه دیگه میگه.

    چند تا از مقاله ها رو خوندم. خیلی به دردم خورد. واقعا این یه اشتبا رایج شده که پسر و دختر قبل از خاستگاری و حتی بعدش ، خیلی سریع عاشق همدیگه میشن و احساسات حکمفرما میشه. در حالی که این دوران ، دوران شناخت طرف مقابله و نه چیز دیگه ای.

    منم دارم این اشتباهو مرتکب میشم.

    بازم ممنون از نظراتتون.

    فقط شما فرض رو بر این بذارید که هم من هم اون دختر هم اون پسر خاستگار، هممون آدم حسابی بودیم و هستیم و هیچ کودوممون دنبال دوستی و اینجور مسائل پیش پا افتاده نیستیم و نبودیم و البته معصوم هم نیستیم.

    منتظر نظراتتون
    ویرایش توسط behroozoorheb : دوشنبه 18 فروردین 93 در ساعت 18:13

  14. 2 کاربر از پست مفید behroozoorheb تشکرکرده اند .

    دختر بیخیال (دوشنبه 18 فروردین 93), شیدا. (دوشنبه 18 فروردین 93)

  15. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    با سلام جناب بهروز گرامی

    میتونم بپرسم، معیارهای شما برای انتخاب همسر چیست؟
    این خانوم چه نمره ای از جانب معیارهای شما کسب کردن؟
    یعنی چند تا از معیارهای شما رو داشتن و چند تا رو نداشتن؟
    شما چگونه فهمیدین که این معیارها رو دارن؟ میشه چندتا مثال بزنین؟

    درمورد اون پیشنهادی که داده بودم و الانم شما قبول کردین یه مدت صحبت نکنین تا بببینین انتخابتون از روی احساسه یا نه.

    باید بگم من فکر میکنم آدم ها وقتی احساساتی میشن و مخصوصا زمانی که خود دختر و پسر بدونی که خانواده ها دخالتی داشته باشن همدیگرو انتخاب میکنن، بیشتر شناختشون حول همون احساساتشون پیش میره.
    حتی متوجه عیب و ایرادهای همدیگه هم نمیشن.
    اما متاسفانه نمیدونن که وقتی بهم میرسن و این هیجانات فروکش میکنه تازه عیب و ایرادهای همدیگرو میبینن اونجا نمیگن اینارو از قبل داشت میگن بعد عقد یهو تغییر کرد.

    برای همین من این پیشنهاد و دادم که اگه هم احساساتی شده باشین زودتر متوجه بشین.چون هرچه زودتر متوجه بشین بنفع هردوتونه.
    ممکنه بعد این مدت شما متوجه بشین اصلا ایشون مورد مناسبی نیستن و درنتیجه بهشون نگین و ایشون هم درگیر احساسات نشن.
    و همه چی بخیر خوشی با کمترین صدمات تموم بشه.
    اما ممکن هم هست باز هم بگین نه مورد خوبی بودن و تصمیم بگیرین برین خواستگاریشون.

    اما خب، اگه فکر میکنین نمیتونین این دوری و وابستگی و یهو تموم کنین و از پسش برنمیاین، و مجبورین به اون خانوم دروغ بگین برای این مدت غیبت و میترسین ایشون نگرششون درموردتون بد بشه. میتونین از طریق خانواده سریعتر اقدام رسمی انجام بدین.اینطوری زودتر هم از این سردرگمی درمیاین.

    موفق باشین.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  16. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-16
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    123
    سطح
    2
    Points: 123, Level: 2
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون دختر بی خیال

    فک کنم شما هنوز متوجه حالت و حرفهای من نشدید.
    ببینید

    من عاشق نشدم. شما فرض کن من مثلا یه دختر که ظاهر و حجاب مناسبی داره رو توی محل کار یا تو فامیل یا چه میدونم تو خیابون دیدم یا اصلا یه نفر ایشون رو بهم معرفی کرده.

    اینطوری در نظر بگیرید. نه اینکه من الان یک دل نه صد دل عاشق شدم و عیب هارو نمیبینمو اینا. من دیدم حجاب داره. به نظر میرسه عقاید خانواده هامون شبیه به همه تا حدودی.

    گفتم شاید همونی باشه که من میخوام و به شکل درست و رسمی و با خانواده ، در این مورد اقدام کنم. من که تصمیم نگرفتم که برم عقدش کنم یهویی بدون هیچ شناخت رو در رویی .

    یعنی من اصلا به شناخت خیلی کمی که از ایشون بدست اوردم توی این مدت، اکتفا نمیکنم. برای اقدامات اشنایی و خاستگاری و بعدش، دقیقا همون کارایی رو میکنم که دیگر پسرا در

    مورد یه دختر که بهشون معرفی شده. بازم توضیح بدم؟

    اصلا این عبارت زیر رو ببینین . یه تساوی

    میزان تحقیق و بررسی من از یه دختر که من تاحالا نه دیدمش نه اسمشو شنیدم و مثلا یه نفر بهم معرفی کرده = میزان تحقیقات و بررسی ای که قراره در مورد این دختر انجام بشه.

    همیـــن

    امید وارم منظورمو متوجه شده باشید.

  17. کاربر روبرو از پست مفید behroozoorheb تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (دوشنبه 18 فروردین 93)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چجوری به دوست پسر کله شقم کمک کنم؟!
    توسط raavash در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 15 بهمن 90, 15:44
  2. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  3. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.