به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 47
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هم آوا نمایش پست ها
    بشدت متوجه شدم که دوس دارم عروسی داشته باشم با وجود اینکه کم کم داشتم خودم رو قانع میکردم به عروسی نگرفتن اما اون شب به یکباره احساس کردم واقعا احتیاج دارم و اگه عروسی نگیرم ممکنه سالها بابتش غصه بخورم...
    سلام هم آوا جان

    این احساست رو صریحا با همسرت در میون بذار، و بهش بگو اگه بتونه یه مراسم حداقلی ترتیب بده، خیلی خوشحالت می کنه.

    برای بیان خواستت از تکنیک xyz استفاده کن. طرز تهیه ش رو از تاپیک http://www.hamdardi.net/thread-19883.html بخون!

    عزیزم این خیلی عالیه که همسرت رو درک می کنی. اما مهم ترین نکته اینه که بتونی احساساتت رو به شکل موثری بهش انتقال بدی (مسئله عروسی می تونه برات یه تمرین باشه برای یادگرفتن بهتر مهارت های جراتمندی و ارتباط موثر با همسرت).

    به جای وارد شدن از در منطق، از در درخواست وارد شو. بذار حس کنه بهش نیاز داری، نیاز داری با یه سری کارها بهت احساس آرامش بده. کارهایی که گاهی کاملا در قالب منطق و منفعت نمی گنجن. بهش نشون بده که تو یه "زن" هستی... بذار احساسات زنانه ی تو رو لمس کنه، که بیشتر احساس مرد بودن کنه... در واقع اگه بتونی زن بودنت رو در راستای مرد بودن اون بندازی، برد با هردوتون میشه...

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  2. 7 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    kamr (دوشنبه 14 بهمن 92), khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), toojih (دوشنبه 12 اسفند 92), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 14 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 21 اسفند 92), هم آوا (دوشنبه 14 بهمن 92), رویاا (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    سلام میشل جان
    ممنونم که وقت گذاشتی و تاپیک هام رو خوندی و ممنون بابت مطلب خوبت
    من این مسئله رو همون شب بهش گفتم اما ایشون همچنان عنوان کردند که موافق این قضیه نیستند و هرچقدر هم که من اصرار کنم کوتاه نمیان... ایشون نظر هیچکس رو حتی پدر و مادرشو قوبل نداره و فقط تصمیم های خودش رو اجرا میکنه به همین دلیل هم والدینش هیچگونه دخالتی در کار ایشون نمیکنند... چند وقت پیش همین مطلب رو پیش پدر و مادرش عنوان کردم و در کمال ناباوری مشاهده کردم که هیچ دخالتی نکردن و هیچ حمایتی هم از بنده نداشتن بنابراین کاملا نا امید شدم
    باید چیکار کنم؟

  4. 2 کاربر از پست مفید هم آوا تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (چهارشنبه 21 اسفند 92), رویاا (یکشنبه 28 اردیبهشت 93)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام هم آوا

    تو موردای دیگه هم اینطور حرف حرف خودشه یا نه فقط تو این موضوع اصرار داره که خواسته اون اجرا بشه ؟

    چون این دو باهم خیلی فرق دارن؟ و هرکدوم روش متفاوت
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  6. 3 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 21 اسفند 92), میشل (دوشنبه 14 بهمن 92)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    عزیزم فکر می کنم اینجور مواقع یکی از راه حل ها استفاده از خلاقیت عاشقانه هست. برای "خلاقیت عاشقانه" سرچ کن، آقای sci چندجا درموردش صحبت کردند، فکر می کنم یکیش همون تاپیک چگونه منفعل نباشیم بود.

    در کل این یه تصمیم دو نفره هست و همسرت حق داره که موافق نباشه (اینجا باید حق نه گفتن رو بهش بدی) اما باز هم تاکید می کنم که احساسات و خواسته های خودت رو هم به یه شیوه ی اثربخش ابراز کن.

    در ضمن به یکبار اکتفا نکن. خب اونبار گفتی و قبول نکرد. باز هم درخواستت رو تکرار کن، با لحن های قشنگ تر، در موقعیت های مناسب تر، با شیوه های دلنشین تر، و ...

    بعلاوه به یه نکته توجه داشته باش. هر ویژگی ای یه سری محاسن و یه سری معایب داره. جایی شنیدم که همسرت رو با هر معیاری که انتخاب کنی، روزی بخاطر همون معیار ازش خسته میشی، مثلا اگه بخاطر آرامشش انتخاب کنی، روزی بخاطر شیطون و شلوغ نبودن، خسته میشی.

    من میخوام جمله بالا رو اینطور تغییر بدم (من این شکلیش رو بیشتر دوست دارم) اکثر ویژگی هایی که برای ما نامطلوب هستند، یه بعد مطلوب هم دارن. مثلا در مورد همسر شما:


    نقل قول نوشته اصلی توسط هم آوا نمایش پست ها
    به همین دلیل هم والدینش هیچگونه دخالتی در کار ایشون نمیکنند...
    این استقلالی که همسرت داره، حقیقتا ارزشمنده. یه مدت که تاپیک های اینجا رو بخونی متوجه می شی تاثیر پذیری یه مرد از خونوادش چه مشکلات اساسی ای تو زندگی ایجاد می کنه. در حالیکه نداشتن مراسم عروسی، فوقش برآورده نشدن یه تمایل غیر ضروری هست.

    پس چه تونستی موافقت همسرت رو جلب کنی، چه نتونستی، نذار چیزی مانع لذت بردنت از وجودش بشه... اینجوری هم رضایتت از زندگی خیلی بیشتر می شه، و هم راحت تر می تونی به قلبش نفوذ کنی... اغلب ما قلبمون رو به روی کسانی باز می کنیم که می بینیم براشون ارزشمندیم... و همونها کسایی هستند که بخاطرشون بیشترین انعطاف پذیری رو نشون میدیم...

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : دوشنبه 14 بهمن 92 در ساعت 00:37

  8. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 14 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 21 اسفند 92), هم آوا (دوشنبه 14 بهمن 92)

  9. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    سلام فرشته اردیبهشت عزیز
    بله ... ایشون توی همه تصمیم هاشون همینطور هستند... البته توی تصمیم های کوچیک مثل نحوه لباس پوشیدنشون... محل های تفریحی... نحوه عملکرد توی کارهای جزئی و.... معمولا طبق خواسته من پیش میرن و نه نمیارن و دقیقا همون کار رو انجام میدن ولی توی تصمیم های بزرگ خیلی بخان برای من احترام قائل باشن فقط نظرمو میپرسن و بعدش کار خودشون رو میکنن ... این رو هم بگم ایشون چیزی برای من کم نذاشتن و تا اونجا که بتونن خواسته هامو برآورده میکنن و همیشه زمینه ای رو فراهم کردن که من پیشرفت کنم چه از لحاظ تحصیلی چه کار و چه موقعیت اجتماعی و... همیشه حامی و مشوق بنده بودن و ازین بابت خیلی خیلی به من و خواسته هام توجه دارند
    گاهی فکر میکنم که اگه یه روز به ایشون بگم دوبرابر پول عروسی رو خرج تحصیل من کنه حتما اینکارو میکنه ولی حاضر نیست اونو برای عروسی مون خرج کنه

  10. 3 کاربر از پست مفید هم آوا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 14 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 21 اسفند 92)

  11. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    این که برا عروسی حاضر نیست خرج کنه کاملا منطقیه ولی خب این نظر منه و شاید شما خیلی دوست داری مراسم بگیری

    نظر دونفر مهمه و باید روشی بینتون باشه که وقتی به دوراهی رسیدین بتونین یکیو انتخاب کنین

    راستی چرا میخای خارج شور باشه حتما؟

    حرفای میشل عزیز کاربردین و بسیارنکته سنجن درین مورد.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  12. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    دوست عزیزم متوجه این جمله تون نشدم :راستی چرا میخای خارج شور باشه حتما؟
    لطفا بیشتر توضیح بدین؟ و اینکه بگید آیا شما ازدواج کردید؟منم تا زمانی که مجرد بودم دقیقا همین تفکر های آرمانی رو داشتم و میگفتم مشکلی نیست ولی وقتی در بطن قضیه قرار گرفتم متوجه شدم ظرفیتم پائین تر از اون حدی بود که تصور میکردم و نمیتونم با این قضیه کنار بیام.... حرفهای میشل عزیز خیلی بهم دلگرمی داد... من بارها و طی زمانهای مختلف این مطلب رو ازشون خاستم و ایشون بازهم روی حرف خودشون هستن بنابراین توی این چند ماه باقی مانده دارم سعی میکنم خودم و افکارمو تغییر بدم... توکل برخدا

  13. 3 کاربر از پست مفید هم آوا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 21 اسفند 92), میشل (دوشنبه 14 بهمن 92)

  14. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو
    هم آوا گرامی

    خیلی تصمیم سختیه چه عروسی گرفتین چه نگرفتین خواهشا بعدا توی زندگیتون یاداآوریش نکنین.ما هم توی شهرستانیم عروسیمون رو مثل بقیه گرفتیم 300 یا 400 تا مهمون الان بخوای اینجوری بگیری حدودا شیش میلیون خرجش میشه حداقلش.جالبیش اینه فیلم عروسی رو فقط یکبار دیدن اونم خانومم دیگه اصلا طرفش هم نرفتیم یه شبه میاد و میره از نظر ما مردا پولی که با جون کندن بدست آوردیم رو ببخشیدا(معذرت اینجوری میگم) باید بریزیم توی شیکم یه عده مفتخور آخرشم چندرغاز میخوان پول بندازم.البته ببخشید خیلی حسابگرانه میگم ما واسه عروسیمون تقریبا نصف خرجمون دست خودمون رو گرفت میدونم تفکر جالبی نیست و خوشتون نمیاد قبلا ببخشید مطرحش میکنم اولا فقط خانوم و آقا بگین دوما افراد خیلی نزدیک اینجوری اگه باشه نهایت میشه 100 نفر یا 150 نفر دوطرف بگو جمع خصوصیه ولی بجاش خانواده خودت هستن واسه ما که تقریبا خانواده خودم و خانواده همسرم سنگ تموم گذاشتن نصف پولی که جمع شد رو دو خانواده دادن و مادر خانومم یه گردنی خیلی خوشگل به خانومم هدیه داد شب عروسیمون.بقول خانوم kmr پیشنهاد خوبی دادن واسه آرایشگاه و گل توی هر ما هم هستن جاهایی که پول کمتری میگرن واسه مراسم عروسی سالنشون یا فقط پول شام رو میگیرن جاشونم خیلی تمیزه.دوربین با کیفیت فیلمبرداری و عکسبرداری نیکون هم خیلی خوبه که خیلی ها دارن عکساشم میتونین بیرونب دین چاپ کنن و فتوشاپ رو فیلمتون کنن اینا رو بعدا خودتون خرجش رو بدین.به آقاتون بگو خرجی که میکنین مثلا میخواد بشه 2میلیون نه بیشتر یکشب نه 2و نیم بگین اگه دختر اولین یا قبلش عروسی نگرفتن مادر و پدرتون پول بیشتری بدن یا اعضاء خانوادتون مثلا هرکدوم یکمقدار 100 یا 150 بدن آقاتون هم پرسید چرا اینجوری میخوان بدن و به غرورش برخورد بگو ما رسم داریم بجز اونم مادر خانوم خودم مثلا همون گردنی رو واسه همسرم گرفته یکی و دوتومان قیمتشه به آقتون میتونی بگی مادرم یه گردنی گرفته واسم خیلی دوس داره شب عروسی بندازه گردن خیلی وقته گرفته و دلش رو نشکن اینجوری هم میشه یعنی حساب کتاب کن که بدونه اولا خرج الکی نمیکنه دوما پولش برمیگرده.
    ولی بازم سخیته یعنی خداوکیلی خیلی سخته یه عروسی متوسط پارسال میشد 4 تومان با خرج سالن و آرایشگاه و فیلمبرداری یا نهایت 4و نیم حالا همون شده 8تا 10 تومان فقط واسه یه شب.راهکارای عروسی رو بزار کنارهم دوستان میدن ایاشلله بتونی از وسطش یه چیز خوب در بیاری من در مورد برگشت پولش اینقدر رو میدونستم گفتم.

    ولی در کل میدونم چقدر براتون مهمه این شب تلاشت رو کن ادامه بده نا امید نشو ولی نشد هم زیاد بهش فکر نکن هرچی خدا بخواد.

    راستی یکچیزی اگه شوهرتون مذهبی هستن و مشهد رو دوس دارن مثل یکی از آشناهامون چرا واسه مکه نمینویسین یا کربلا اونجوری هم میشه خیلی هم خوبه هم مسافرت زیارتیه هم خارج کشور هم مدتش زیادتره تازشم خرجش از مشهد خیلی کمتره

    ببخشید زیاد شد هرچی میدونستم گفتم

  15. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (چهارشنبه 21 اسفند 92), هم آوا (دوشنبه 14 بهمن 92), میشل (دوشنبه 14 بهمن 92)

  16. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    یه کاری هم میتونی بکنی اگه تالار اینا برات مهم نیست میتونی خونه خودتون یا یکی از اقوام نزدیکتون که خونه اش بزرگ و جاداره عروسیت رو

    بگیری و یه میوه و چای و عصرش هم دعای خیر پدرت و از اونجا هم برو یه کم خیابون گردی و خونه خودت و مراسم تموم.

    آخه قبلا که تالار و این چیزا نبود پس چیکار میکردن؟ خب خونه های بزرگ همسایه ها و فامیل این موقع به درد میخوره دیگه.

    برای خود من درسته تالار بود ولی زیاد مهم نبود. واسه خود من لباس عروس و عکس مهم بود که اونم هر جایی میتونین داشته باشین.

    فیلمتون هم میتونه یه پارکی و خیابون و جایی باشه که زیاد پولش نباشه.

    مثلا فیلمت با دوربینی که خودتون کرایه میکنید و یکی از آشناها فیلم میگیره باشه.

    عکسهاتون ژورنال نباشه و همون اندازه 13*18 یا یه کم بزرگ تر باشه.

    لباس عروست بین 150 تا 200 باشه. اگه بگردی خیلی خوب هاشو با این پولا میتونی کرایه کنی.

    تو باید یه کاری کنی. مثلا وقتی با همسرت خیابون میرین از جلوی یه مغازه لباس عروس ببرش بعد بگو بیا بپرسیم ببینیم قیمتهاشون واسه

    کرایه چنده؟یا مثلا باهاش برو یه آتلیه بگو اگه بخوایم حدود 30 ، 40 تا عکس داشته باشیم با تخفیف چند در میاد.

    اینطوری کم کم ذهن همسرت آماده میشه به اینکه با هزینه کم هم میشه عروسی گرفت.

    اون تنها به خاطر ترسی که از مخارج داره مراسم نمیگیره. باید بهش عملی بفهمونی که آدم قانعی هستی.

    - - - Updated - - -

    خاله قزی جان نه بابا اینطوریا هم که شما میگید نیست. چطور حساب کردین؟ چرا یه روز عروسی باید بشه 10 میلیون مگه میخواین کل شهر رو

    سور بدین. اگه اینقدری باشه من خودم باشم نمیذارم اصلا شوهرم عروسی بگیری چیه آخه؟ مال ما که پارسال مهر ماه با فیلمبرداری و عکس و

    تالار و غیره همش شد 1.3 میلیون . مال خواهرم هم فروردین امسال شد 2.5.حتی الانم خیلی بشه شاید بشه 4 میلیون یعنی کمتر از نصف

    اونی که شما حساب کردین که اونم نصفش با هدایا جمع میشه.
    ویرایش توسط kamr : دوشنبه 14 بهمن 92 در ساعت 11:13

  17. 4 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), کاغذ بی خط (چهارشنبه 21 اسفند 92), هم آوا (دوشنبه 14 بهمن 92), میشل (دوشنبه 14 بهمن 92)

  18. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام

    گفتم چرا میخواید حتما خارج کشور باشه ماه عسلتون؟

    من مجردم .. مجلس نگرفتن برام اصلا ارمانی نیست.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  19. 2 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    هم آوا (دوشنبه 14 بهمن 92), میشل (دوشنبه 14 بهمن 92)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قهر خانواده همسرم قبل عروسی و اکنون سعی در برقراری رابطه و آشتی بعد عروسی
    توسط نازگل71 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: شنبه 22 اسفند 94, 12:20
  2. مشکل باهمسر سر خرید عروسی
    توسط raha_ashegh در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 30 اردیبهشت 94, 20:59
  3. میخوام بگم عروسی خواهرت نمیام.
    توسط she در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 36
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 تیر 92, 10:42
  4. خرید عروسی و اختلاف بین مادرم و همسرم و بالطبع من
    توسط همتا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: دوشنبه 01 خرداد 91, 15:53
  5. از عقد تا عروسی
    توسط s.sepide در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 تیر 90, 15:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.