موضوع: تبریک وصال یاران همدردی

سلام طاهره خانوم

آغاز و شروع زیبای یک عمر

عشق، اعتماد، مشارکت، تحمل و پشتکار را به شما تبریک میگویمانشاالله سال های سال در کنار هم عاشق باشید .

این گل هم تقدیم شما

ترانه عزیزززززززززززززززززززززز ززززم سلام
بسیار بهت تبریک ویژه میگم. خوب خوب میشناسمت خانومی.
یادم نمیره تاپیکاتو و سختی هایی که کشیدی.
عزیزم خیلی خوشحال شدم که شوهر کردی . انشالله پای هم پیر بشین . الهی آمین.
همیشه وقتی به تو فکر میکنم یاد اون جمله ای که تو تاپیکات نوشته بودی ، میوفتم.
نوشته بودی انگشتام درد میکنن از بس خودزنی کردم . یادم نمیره خیلی حالت بد بود.
.
.
.
اما امروز میبینم هم رشد کردی، خانوم شدی. ازدواج کردی. خداوند جواب صبر و توکل تو رو داد ترانه گلم.
خواهرم مواظب خودت، همسرت و عشقتون باش. شاد باشی در پناه خداوند بزرگ و بلند مرتبه.
راستی mehrabooni... (مهربونی...) هم تا دو ماه دیگه مادر میشه.

ا سلام و درود فراوان
این تایپیک به درخواست خاله قزی باز شد
کل اتفاقاتی که تو این دو سال برام افتاد و تعریف کردم براتون
نمیخوام دوباره بگم چون واقعا یادآوری خاطرات هم عذابیس برام البته هم از نظر جدایی و شکست عشقی و بیشتر بخاطر دلبستگی به کسی که شاید لیاقت من و نداشت...
چند ماهی میگذره از اون اتفاقات خداروشاکر هستم که قبل از اتفاقای دیگه و حتی ازدواج با اون فرد این اتفاقات افتاد گرچه نمیدونم واقعا دوسم داشت یا نه باوجود همسرش هنوزم گاهی بطور مستقیم و غیر مستقیم میگه که دوستم داشته و بخاطر مخالفت این کارو کرد که من میگم خواستن توانستن است ...
وجودش برام آزار بود مخصوصا روزای اول که ازدواج کرده بود فقط گریه و... خوب دیگه دله واقعا ی اشتباه بود اما باید بگم که دوستان واقعا همه دوست داشتنا دوست داشتن نیست همه عشق واقعی نیستن و چنین رابطه هایی نمیتونه پایدار باشه و زود تموم میشه شاید به ازدواج ختم بشه اما ی مشکل بزرگ هستش که حتی میتونه بعد از چند بچه و ... باعث جدایی شه که خداروشکر همین اول راه تموم شد رابطه من . اونم با پسری که میتونم بگم بچه های اداره میگن یکی از بهترین پسراست و بچه مثبته ...
واقعا اینطور نبود ظاهر آدما با باطنشون فرق میکنه دوستای من مواظب باشین...
این پسر با اقوام ما ی نسبتایی هم داشت و مثلا روی من تعصب داشت طوری رفتار کرد که من فکر کردم واقعا نمونه هستش بین پسرا... پسری بود که بلافاصله بعد از اذان به نماز وامیستاد طوری بود که اگر رئیس و معاون نبودن اون همه کاره بود خوب خیلی بهش اعتماد داشتن خودش و خوب نشون داد البته الانم همینطوره وامیسته نماز و... اینا فیلمه نماز بخونی اما نامردی کنی و دل بشکنی نمازه؟؟؟
قضاوت اون با خدا...
بعد از قطع رابطه که خیلی داغون شده بودم خواستم با پسر عمم ارتباط تلی برقرار کنم ک اینجا با راهنمایی دوستان اینکارو نکردم و واقعا ممنونم از همه اونایی که کمکم کردن...
اوایل که رابطه بهم خورده بود وجود اون بود که آزارم میداد و من زجر میکشیدم اما الان طوری شده که وجود من اون و آزار میده... واین بهترین نوع تلافی میتونه باشه...
من عشقش بودم خوب تو اداره با همه احوال پرسی و بگو و بخند اما برای اون ی فرد کاملا جدی حتی سلامشم نمیکردم و خودم زجر کشیدنش و دیدم ...
لذت میبرم که خیلی دور من و میگیره و میخواد صحبت کنه ولی من بدون کلمه ای حرف بی تفاوت میگذرم از کنارش
چند بار خواستم ازدواج کنم ک هم مشاوره رفتم دوستای خوبم اینجا گفتن ازدواج نکن چون واقعا حالم خیلی بد بود شاید واقعای تصمیم اشتباه میگرفتم ...
6 ماه پیش من هنوز با دوست پسرم بودم و مثلا عاشق بودیم یکی از اقوام مامانم اومدن خونه و اجازه خواستن که بیان خاستگاری ومنننننن اجازه ندادم.
با وجود اینکه میدونستم پسر خوب خانواده خوب و فرهنگی و از نظر مالی نسبتا خوب هستن ردش کردم چند بار اومدن با بهونه های مختلف تمومش کردم نذاشتم برا خاستگاری بیان و اوناهم بیخیال شدن دیگه...
دو هفته قبل امتحان عملی حسابداری داشتم ساعت 6 عصر بابام تماس گرفت گفت زودتر برم خونه گفتم هنوز امتحانم و ندادم و...
چند بار اس زد که زودتر بیا و...
بعد از امتحان که رفتم دیدم توخونه ما نشستن این و بگم از اینکه نذاشته بودم بیاد پشیمون بودم خداروشکر کردم که برگشت...
خیلی سریع همه اتفاقا افتاد و ملاکام برا ازدواج خوب بودنش بود ( اخلاق رفتار کردار خانواده...) یکی از خانواده های فرهنگی فوق العاده هستن برا تحقیق که رفتیم تو اداره پدرش و خودش همه تعریف میکردن ازشون مخصوصا پدرش البته بگم میدونستیم خوبن چون همونطور که گفتم از اقوام مامانم هستن.
بالاخره جمعه شب بله برون و دیروز عقدم بود ...
برا خوشبختیمون دعا کنید

ایشالا خوشبخت بشی صباجون.

خیلی خیلی خوشحال شدم برات عزیزم

سلام
ایشالا خوشبخت بشین و همیشه شاد

تبریک میگم