به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 شهریور 95 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-12
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    470
    سطح
    9
    Points: 470, Level: 9
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience PointsTagger Second Class31 days registered
    تشکرها
    26

    تشکرشده 34 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ترک سیگار همسرم

    سلام دوستان. من همیشه خواننده خاموش این تالار بودم.
    من و همسرم تازه ازدواج کردیم. تو دوران اشنایی میدونستم که ایشون سیگار میکشن و من از سیگار متنفر هستم و بودم. چون بهشوم علاثه داشتم رد نکردم ولی گفتم که باید ترک کنن و ایشون تو اون مدت بارها برای ی مدتی ترک کردن ولی باز مجددا شروع کردن به کشیدن سیگار.. تا چند وقت قبل از ازدواجمون گفتن دیگه هرگز تحت هیچ شرایطی سیگار نمیکشن و من هم قبول کردم. خانوادم هم مطلع نیستن که ایشون سیگار میکشن و به شدت با مقوله سیگار مشکل دارن.
    ولی یه مدت بعد از ازدواج فهمیدم ایشون یواشکی باز سیگار میکشن ولی ب روی خودم نیاورم.
    تا اینکه ی روز که منو میرسوند خونه
    خودش ب حرف اومد که اره میخوام برسونمت خونه ک برم سیگار بکشم.این سیگار داره بین ما جدایی میندازه.. و من باز هم فقط گفتم نمیخوام درباره حرف بزنیم شما قول دادی و تموم شد. باز وقت امتحانات خونشون بودم که گفت تمرکز ندارم و.. باز رفت سیگار کشید. من واقعا نمیدونم چه برخوردی باید داشته باشم.
    ایشون میگن این زندگی نیست من ازت میترسم همش باید پنهون کنم. میرسونمت خونه حس میکنم ازاد شدم. اینجوری حسم بهت از بین میره.
    منم از سیگار متنفررم واقعا متنفرم. بخواد سیگار بکشه هم من دیگه نمیتونم دوسش داشته باشم.
    الان من میدونم پنهونی از من روزی 4-3 تا سیگار میکشه ولی ب روی خودم نمیارم.
    دیشب ک عصبی و ناراحت بود و هی میگفت ک من وقتی میرسونمت خونه ازاد میشم گفتم ولی من ناراحت میشم وقتی ازم جدا میشی حتی اگه تو خوشحال شی..
    سعی کردم انجوری ارومش کنم. اروم هم شد ولی کلا نمیدونم باید چیکار کنم. چون میدونم باز هم میکشه. پنهونی از من.
    وقتایی هم ک میخود بکشه ولی چون من پیششم نمیتونه بکشه همش اخماش تو همه همش کلافس.
    راستش به نظر من اینا ادا در اوردنه که من بگم باشه برو بکش اصلا..
    از اون طرف وقتی میکشه و من ناراحت میشم بازم ناراحت و عصبی میشه ک تو چرا ناراحت میشی چرا گریه میکنی ..
    من واقعا چیکار باید کنم؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید golnaz66 تشکرکرده است .

    باغبان (سه شنبه 15 تیر 95)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,370 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    اگه واقعا روزی چند نخ میکشه میتونه طوری مدیریتش کنه که توی خونه نکشه اینو به خودت میگم که بدونی نه اینکه به خودش بگی...بعضی افرادی که سیگار میکشن خیلی. دوس دارن برای اولین بار جلوی همسرشون هم بکشن و اکنش او رو هم از نزدیک ببینن.خودت یه جوابی برای این حس پیدا کن که اتفاق نیفته


    اون چند نخ سیگار وزمانی که میبره چیزی نیست که بخاد آزادی او رو بگیره.میتونه پیش دوستاش هم سیگار نکشیدن جلوی روی تو رو یه نوع احترام تلقی کنه نه ترس...البته معنی این صحبتها این نیست که بگید نسبت به سبگار عقب نشینی کردید نوعی پذیرش هست بدون اینکه اون عمل رو تایید کنید تا زمانی که تصمیم میگیره واقعا ترکش کنه
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
    ویرایش توسط ammin : شنبه 12 تیر 95 در ساعت 16:54

  4. 4 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    golnaz66 (یکشنبه 13 تیر 95), mohamad.reza164 (شنبه 12 تیر 95), بالهای صداقت (شنبه 12 تیر 95), باغبان (شنبه 12 تیر 95)

  5. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    بپذیر که ایشون سیگار می کشد
    بپذیر که ایشون سیگار می کشد
    بپذیر که ایشون سیگار می کشد
    بپذیر که ایشون سیگار می کشد
    و بعد
    بهش بگو که دوستش داری، بگو که همین جوری که هست دوستش داری و بهش افتخار می کمی
    بهش بگو به آزادی اش احترام می گذاری و اصلا قصد نداری آزادی اش رو ازش بگیری .... مهم: بعدش بگو ، بوی سیگار شما را می آزارد و باعث ناراحتی شما میشه ،و ازش بخواه که وقتی در کنار شما هست و با هم هستید ، حتما عطر استفاده کنه تا بوی سیگار مانع از با هم بودنتان نشود ...
    مهم : برایش قرص ویتامین سی بخر و بهش بگو برای اینکه سلامتی ات برایم مهم هست برایت ویتامین خریدم (کسانی که سیگار می کشند ویتامین سی بدنشان کم می شود)
    و دیگر روی سیگار کشیدنش حساس نباش ، حساس نباش ، حساس نباش
    همسرت چه سیگار بکشد و چه سیگار نکشد ، تو باید سعی کنی حال خودت را خوب کنی ... نباید حال و روحیه شما به سیگار کشیدن یا نکشیدن گره بخوره ...
    ====
    درک کردن مطلبی که برایت نوشتم زمان می برد ....و مهمترین مرحله اش پذیرش هست
    متاسفانه ترک کردن سیگار و ... خیلی سخت هست و نمیشه صددرصد باشه ...
    اما همین که شخص مراعات کنه ، جای نویدبخش و امیدواری هست
    نمی دانم تیپ شخصیت همسرتان چگونه هست ، اگر اعتماد به نفسش ضعیف هست ، سعی کن اعتماد به نفسش رو بالا ببری و تقویت کنی چون گاهی به خاطر داشتن حس اعتماد به نفس رو به سیگار می آورند
    یه موقع هایی مردها تحت فشار و تنش هستن می روند سراغ دود
    یه موقع هایی از سر تفریح و خوشگذرانی
    کنار اومدن با مورد دوم کمی سخت تر هست
    به هرحال الان شوهرت فکر می کنه آزادی اش توسط شما سلب شده و به هر نحوی می خواهد این آزادی اش را بدست بیاورد ، لذا شما از در منطق وارد نشو ، بیشتر با احساسات عاطفی و علاقه و نگران سلامتی بودن با شوهرت هم حس باش و آزادش بگذار تا خودش به مرور سیگار کشیدنش را کمتر کند

  6. 9 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 12 تیر 95), fahimeh.a (سه شنبه 15 تیر 95), golnaz66 (یکشنبه 13 تیر 95), mohamad.reza164 (شنبه 12 تیر 95), paiize (پنجشنبه 31 تیر 95), sara 65 (یکشنبه 13 تیر 95), ZENDEGIBEHTAR (یکشنبه 13 تیر 95), باغبان (شنبه 12 تیر 95), ستاره زیبا (یکشنبه 13 تیر 95)

  7. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط golnaz66 نمایش پست ها

    سلام دوستان.

    بارها برای ی مدتی ترک کردن ولی باز مجددا شروع کردن به کشیدن سیگار..


    سلام

    یکی از دلیل ها که باعث میشه هم چنین اتفاقی بیافته ، اینکه ،، اون فرد جایگزینی برای سیگار نداره !

    برای همین خیلی از آدم ها تلاش می کنند سیگار را ترک کنند و شاید هم یه مدت موفق بشند ، ولی جایگزینی پیدا نمی کنند! - و دوباره ادامه می دند.


    همسر شما خودشان تمایل دارنند واقعا ترک کنند ؟

    تغییر انگیزه می خواد ! انگیزه را داره ؟

    باید خودش به این باور برسه که ،،،، تغییر کنه .



    ممنون .


    ویرایش توسط باغبان : شنبه 12 تیر 95 در ساعت 17:37

  8. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 12 تیر 95), fahimeh.a (سه شنبه 15 تیر 95), golnaz66 (یکشنبه 13 تیر 95), mohamad.reza164 (شنبه 12 تیر 95)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 شهریور 95 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-12
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    470
    سطح
    9
    Points: 470, Level: 9
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience PointsTagger Second Class31 days registered
    تشکرها
    26

    تشکرشده 34 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من واقعا خیلی خیلی ممنونم که شما دوستان به تایپیکم سر زدین. الان ک میومدم سر کار اینقد عصبی بودم. فقط میخواستم که ساعت کاری تموم شه ازش بخوام بریم جدی صحبت کنیم در بارش.

    اقای امین.


    ایشون الان هم جلوی من سیگار نمیکشه. میدونه من از سیگار متنفرم. اصلا بخواد جلوم سیگار بکشه گریم میگیره. ولی خب ما الان عقد هستیم و پیش هم نیستیم. به محض اینکه از من جدا میشه میکشه و من اینو حس میکنم چون اگه کاری پیش بیاد و مجبور شه برگرده لباساش بوی سیگار میده. با شناختی که ازش دارم اگه ب روش نیارم که سیگار میکشه حس میکنه ک با سیگار کشیدنش کنار اومدم و این عمل رو ادامه میده و فکر ترک سیگار هم نمی افته. چون میدونه تیزتر از اونی هستم ک نفهمه.

    بالهای صداقت مهربون.

    ایشون الان هم همیشه عطر میزنن جلوی هر کسی ک میرن. جلوی من بیشتر ولی من بوی سیگار رو کاملا از عطر تشخیص میدن. از سیگار متنفرم و خیلی رو بوش حساسم. ایشون مشکل اعتماد به نفس اصلا ندارند. اتفاقا اعتماد به نفسشون زیاد هم هست. بالهای صداقت عزیز من احتمال میدم اگه اینجوری باهاشون برخرود کنم ایشون حس میکنن من با این مورد کنار اومدم و دیگه اون عذاب وجدانی که الان دارن موقع سیگار مشیدن رو هم نخواهند داشت. و با خیال راحت میکشن. چون قبلا این کارو کردم. گفت فشار داری میاری بهم این راه جواب نمیده. باعث میشه ازت فرار کنم ک بتونم سیگار بکشم. گفتم باشه یه مدت کلا پای خودت هر موقع خواستی ترک کن ولی فکر ترک باش. من هیچ کاری ب سیگار کشیدنت ندارم. اون موقع هم خیلی کم پیش میومد جلوم بکشه ولی من میدونستم و اون میدونست ک من میدونم و عذاب وجدان نداشت. بعد یه ماه دیدم خیلی راحت میگه میخوام برسونمت ک سیگار بکشم. به حرف اومدم ک جای ترک کردن خیلی راحت میگی میخوام برسونمت ک.. قرار شد پای خودت باشه ک ترک کنی نه بدترش کنی. تازه به خودش اومد ک اره .. و قول داد ترک کنه. و یادمه خودس هم قبلا گفته بود ک شل نکن. شل کنیش من ول میکنم. و نوع سیگار کشیدنشون هم همون متاسفانه نوع 2 و 3 هست. و اصلا بیشتر عادت. چون یه وقتایی واقعا هیچ مشکلی نیستو دنبال مشکل میگرده ک بگه من اعصابم خورد بره سیگار بکشه و یا چون از رو عادت صبا میکشید و اون روز نکشیده کلافس.
    قرص ویتامین c رو حتما میخرم.

    مشکل من یه چیز دیگه هم هست. من وقتی میفهمم سیگار کشیده اصلا ازش زده میشم. دوس ندارم کنارش باشم. تغییری که سیگار رو ظاهرش ایجاد میکنه خیلی زده م میکنه. دلم نمیخواد کنارش باشم.دوس ندارم بگم شوهرمه. برام مثل ادمای معتاد میشه. دوس ندارم بغلم کنه. نمیتونم بهش محبت کنم. حس میکنم گولم زده. حالا که خرش از رو پل گذشته هر کاری بخواد میتونه کنه..

    باغبان عزیز

    خیلی خوشحال شدم اومدین تایپیکم من راهنمایی های شمارو خیلی جاها خوندم.

    جایگزین سیگار چی میتونه باشه؟ هر چی باشه من ایجاد میکنم.
    ایشون وقتی ب من پیشنهاد ازدواج دادن سیگار میکشیدن و من گفتم نه بخاطر همین سیگار. گفتن من فقط انگیزه میخوام کاری نداره برام کنار گذاشتنش تو قبول کن من ترک میکنم. گفتم سخته گفت نه کاری نداره برا من. اون موقع روزی یه پاکت میکشید. اینقدر اصرار کرد و واقعا یه مدت نکشید ک من اعتماد کردم ولی بعد از نامزدی دیدم باز داره شروع میشه. باز کمتر بود. یه روز در میون یکی بود دو روز در میون بود.. الان هی داره بدتر میشه. من الان قشنگ میدونم صب میکشه. بعد از ظهر که از من جدا میشه میکشه . بعد از شام هم میکشه. یعنی حداقل 3بار در روز.

    خودش همش میگفت تو بیشترین تاثیرو برا من واسه ترک گذاشتی. انگیزه بزرگتر از تو نمیتونستم داشته باشم. ولی الان باز شروع شده. ب دست اورد دیگه و تموم شد.
    خودش فکر میکنه چون از یه پاکت رسیده ب اینجا پس خودش ترک سیگاره و دلیلی برا ترک بیشترش نمیبینه..

  10. کاربر روبرو از پست مفید golnaz66 تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 13 تیر 95)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.به نظرمن کاری که کرده رو یعنی از یه پاکت رسونده به سه تا رو هی بلد و پررنگ کن براش...خیلی خیلی براش پرو بال بده که واقعا ازش ممنونی وبهش افتخار میکنی که تونسته همچین کاری کنه....من یه تجربه دارم...من وهمسرم وقتی خواستیم باهم ازدواج کنیم هر دو کم خونی فقر آهن داشتیم....چند بار آزمایشمون تکرار شد ...این در حالی بود که هر دومون چای خور حرفه ای بودیم خیلی خیلی چایی میخورد همسرم....تو خوابگاهشون اینها تنها اتاقی بودن که دو تا سماور داشتن...عین این قهوه خونه ها......خلاصه ما به این نتیجه رسیدیم که باید چایی رو کم کنیم..اما همسرم گفت کم خوردن زجر کش میکنه باید یهو بذاریم کنار.....من اینقدر از این حرفش ذوق کردم...وهمه جا با افتخار میگفتم که ما دیگه چایی نمی خوریم...وآزمایش بعدی نتیجه اکی شده بود.....از اون روز تا حالا سیزده سال میگذره...اما من هنوز با افتخار میگم باریک الله چقدر تو ارادت محکمه....تا الان هر دو مون دیگه لب به چایی نزدیم....اما هنوز تو کل بالا پایین شدن زدگیمون هر جا بخوام حسش رو نسبت به موضوعی تقویت کنم ترک چایی اشو براش مثال میزنم.....
    میخوام بگم تو خیلی نقش پررنگی داشتی که تونسته از یه پاکت برسونه به روزی دو سه تا......پس می تونی به شرطی که خیلی اغراق آمیز تحسینش کنی...خیلی ذوق کنی...به جای اینکه وقتی میکشه گریه کنی.....قبل ترش هی ازش تشکر کن که بخاطر تو اینقدر از خواستش داره میزنه....به نظرم اون جایگزینه سیگار همین هورمون شادی بخشه از جانب تو

  12. 4 کاربر از پست مفید دنیای یاسی تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (سه شنبه 15 تیر 95), golnaz66 (یکشنبه 13 تیر 95), ZENDEGIBEHTAR (یکشنبه 13 تیر 95), باغبان (سه شنبه 15 تیر 95)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 شهریور 95 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-12
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    470
    سطح
    9
    Points: 470, Level: 9
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience PointsTagger Second Class31 days registered
    تشکرها
    26

    تشکرشده 34 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی یاسی عزیز. خب راستش من خیلی این کارو نکردم. یعنی سعی کردم اصلا به روی خودم نیارم که خیلی اصلا یادش نیاد اون موقع ها ک ترک میکرد. الان نمیدونم چطور این تغییر رو ایجاد کنم که تابلو نباشه.
    چون خیلی خیلی تیزه. و اگه بفهمه دارم نقش بازی میکنم هم مطمعنا جواب نمیده. و الان من باید یه چیزجدید ببینم که تشویقش کنم درسته؟
    الان بیام یهو تشویقش کنم واسه کم کردن سیگار از دو تا مورد میترسم. یکی اینکه بگه خب پس گلناز راضی شده به همین و بابتش خوشحاله و با خسال راحت ادامه بده.
    یکی اینکه نمیگه الان تو که همش گیر میدادی ک اصلا نباید بکشی کم کردن فایده نداره. چرا یهو نظرت تغییر کرده اینقد راضی شدی به کم کردنم..

    مشکل بعدیم خودمم ک حس کنم سیگار کشیده اصلا واقعا دیگه دوسش ندارم انگار. چط.ری باید رو خودم کار کنم؟

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم خیلی متاسفم شما حتما فیلم اشنایی لیلا رونگاه کن دقیقا مشکل شماست
    من فکر میکنم در کل شما بسیار حساسی و این حساس بودن بیش از حد شما مطمئنم در زندگیت مشکلات بسیار بزرگتری را ایجاد خاهد کرد
    لطفا مقداری خود را تعدیل کنید
    شما نقش مادری برا همسرت داری بازی میکنی نه همسری و معشوقه
    بسیار سلطه گرایانه نقش داری و این کم کم همسرت رو ازت دلزده خاهد کرد
    من خودم روز اشنایی با همسرم ایشون بهم گفت من هر از گاهی سیگار میکشم
    اما این خط قرمزمن بود حتی هرگز تو زندگیم فکر نمیکردم جواب مثبت به شخص سیگاری بدم اما ایشون گفت بخاطر من میذاره کنار
    بعدا متوجه شدم ایشون پنهونی میکشیده بعد بهش گفتم اگه اسرار دارم نکشی فقط فقط فقط بخاطر اینه که نگران سلامتیت هستم چون عاشقتم خود سیگار اصلا برام مهم نیست اما سلامتیت بخطر میفته
    ایشون طبق گفته خودش تعدادش رو کم کرده وقتی بهم گفت منم گفتم خیلی خوشحالم و تشویقش کردم تا الان هرگز ندیدم سیگار کشیدنش رو با اینکه میدونم میکشه حتی خونوادم هم نمیدونن ایشون سیگاریه هم خونواده خودش
    همیشه دهنش ادامسه و هرگز بوی سیگار نمیده چون خودش خیلی هواسش هست
    من گفتنی ها رو بهش گفتم دیگه خودش باید بدونه وقتی سیگارش تو زندگی من خللی ایجاد نکرده چرا باید زندگیم خراب کنم
    شما با سلطه گری فقطداری ایشون از خودت زده میکنی همین
    اینجوری نیست که یه مرد بتونه تحمل کنه سلطه رو چون اقتدارش رو در خطر خاهد دید
    پس یا از ابتدا باید ردش میکردی حالا هم که جواب مثبت دادی باید بپذیریش همونطور که هست
    چون اول راهی بهت پیشنهاد میکنم حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد و اقتدار مرد ایشون رو دانلود کن بسیار تو برخوردهات با همسرت موثره

    - - - Updated - - -

    سلام عزیزم خیلی متاسفم شما حتما فیلم اشنایی لیلا رونگاه کن دقیقا مشکل شماست
    من فکر میکنم در کل شما بسیار حساسی و این حساس بودن بیش از حد شما مطمئنم در زندگیت مشکلات بسیار بزرگتری را ایجاد خاهد کرد
    لطفا مقداری خود را تعدیل کنید
    شما با نقش مادری برا همسرت داری بازی میکنی نه همسری و معشوقه
    بسیار سلطه گرایانه نقش داری و این کمکم همسرت رو ازت دلزده خاهد کرد
    من خودم روز اشنایی با همسرم ایشون بهم گفت من هر از گاهی سیگار میکشم
    اما این خط قرمزمن بود حتی هرگز تو زندگیم فکر نمیکردم جواب مثبت به شخص سیگاری بدم اما ایشون گفت بخاطر من میذاره کنار
    بعدا متوجه شدم ایشون پنهونی میکشیده بعد بهش گفتم اگه اسرار دارم نکشی فقط فقط فقط بخاطر اینه که نگران سلامتیت هستم چون عاشقتم خود سیگار اصلا برام مهم نیست اما سلامتیت بخطر میفته
    ایشون طبق گفته خودش تعدادش لو کم کرده وقتی بهم گفت منم گفتم خیلی خوشحالم و تشویقش کردم تا الان هرگز ندیدم سیگار کشیدنش رو با اینکه میدونم میکشه حتی خونوادم هم نمیدونن ایشون سیگاریه هم خونواده خودش
    همیشه دهنش ادامسه و هرگز بوی سیگار نمیده چون خودش خیلی هواسش هست
    من گفتنی ها رو بهش گفتم دیگه خودش باید بدونه وقتی سیگارش تو زندگی من خللی ایجاد نکرده چرا باید زندگیم خراب کنم
    شما با سلطه گری فقطداری ایشون از خودت زده میکنی همین
    اینجوری نیست که یه مرد بتونه تحمل کنه پس یا از ابتدا باید ردش میکردی حالا هم که جواب مثبت دادی باید بپذیریش همونطور که هست
    ویرایش توسط ستاره زیبا : یکشنبه 13 تیر 95 در ساعت 13:46

  15. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    golnaz66 (یکشنبه 13 تیر 95), باغبان (سه شنبه 15 تیر 95)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 شهریور 95 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-12
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    470
    سطح
    9
    Points: 470, Level: 9
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience PointsTagger Second Class31 days registered
    تشکرها
    26

    تشکرشده 34 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم ستاره زیبای عزیز. من فیلم اشنایی با لیلا رو دیدم و واقعا همینطوره دقیقا جریان ما هست.
    و سخنرانی های دکتر حبشی رو هم گوش دادم راستش و دارم سعی میکنم به کار بگیرم.
    حق با شماست من یه مقدارسلطه گر هستم تا سلطه پذیر و همسرم هم دقیقا همین شخصیت رو داره. دارم سعی میکنم که این بعد شخصیتم رو مهار کنم و همینطوره من خیلی دارم نصیحتش میکنم.
    من خیلی دوس دارم کارایی که شما کردین رو انجام بدم. ولی متاسفانه الان همسر من میدونه که من هم خود سیگار برام خیلی مهمه هم سلامتیش.
    یعنی میدونه من از سیگار متنفرم و ازش زده میشم. همسر من هم دقیقا همیشه ادکلن همراهشه وهمیشه ادامس دهنشه ولی انگار برا من شده بازی دزد و پلیس همش دارم سعی میکنم بفهمم کی سیگار کشیده..
    یه جورایی عصبی هستم از اینکه به قولی که داده عمل نکرده و میترسم با عقب کشیدنم باعث شه فکر کنه هر کاری دوس داره میتونه کنه چون من دیگه زنشم و باید کوتاه بیام سر هر چیزی..
    همه این فکرا مثل خوره افتاده تو جونم. خیلی خوب شد که اینجا گفتم. چون واقعا میخواستم الان برم باهاش حرف بزنم و بخوام جدی تصمیم بگیره..
    خیلی دوس دارم بتونم خانومانه تر و با سیاست تر رفتار کنم

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم زمانی که ادم عاشق کسی میشه حاضره براش هرکاری کنه مواظبه ناراحتش نکنه حالا چه موقعه یه نفر عاشق ادم میشه؟؟؟زمانی که حس کنه طرفش همه جوره قبولش داره تاییدش میکنه مثل یه رفیق صمیمیه اصلا بهش گیر نمیده وقتی باهاش هست ازاده خودشه ازش نمترسه چون طرفش پذیرفتتش
    پس هر وقت تونستی با شوهرت رفیقبشی دیگه نترس ازین به بعد هرکار دوس داره میکنه ایشون وقتی عاشقت بشه هرکار دوست داری رو میکنه و کارایی که دوست نداریرو یا نمیکنه یا پنهونی میکنه پس ترست از چیه؟
    یا ایشون قبول داری که ادم درستیه حتی پنهون کاریش خللی در زندگیت ایجاد نمیکنه یا قبولش نداری و بهش اطمینان نداری که اونوقت به انتخابت شک کردی پس مقصر خودتی
    اول بشین با خودت کنار بیا بگو خوب دلیل اینکه اینقدر از سیگار بدم میاد چیه که حاضرم زندگیم خراب کنم بخاطرش !!!!
    ایا ایشون معتاده که خمار بشه و ...
    ایا باعث میشه از کار بیکار بشه و هزار ایا دیگر
    نه اینا نیست فقط بحث سلامتیه و شما هر گز نمیتونی بیش از کسی نگرانش بشی کاسه داغتر از آش پس اول با خودت کناربیا البته شاید بترسی که دیگران متوجه بشن باید ازش بخای اگه به هر دلیل نمیتونه کنار بذاره حداقل بخاطر شما اشکارا نکشه
    اگه دیدیش بهش بگو من دوست دارم و سلامتیت برام مهمه با این حال اگه فکر میکنی با کم کردنش میتونی به سلامتیت بیشتر برسی این کار رو بکن بگو میذارم به عهده خودت میدونم با علاقه ای که بهم داری از پسش برمیای دیگه هم در موردش ازت نمیپرسم چون خودت عاقلتراز اونی هستی که من بخام پیگیر باشم من بهت مطمینم که میتونی ترکش کنی چون در تو میبینم که اراده قوی داری پس بخودت محول میکنم هر جور که دوسداری عمل کنی کمش کن تا روزی یکی برسی بعد اون حتما میتونی دیگه هراز گاهی و بعد اون دیگه اصلا
    ویرایش توسط ستاره زیبا : یکشنبه 13 تیر 95 در ساعت 14:56

  18. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    golnaz66 (دوشنبه 14 تیر 95), باغبان (سه شنبه 15 تیر 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 08 بهمن 00, 23:20
  2. سیگار...
    توسط شمیم الزهرا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مهر 99, 22:21
  3. در خواستگاری چی بپرسیم؟ چی نپرسیم؟
    توسط samir65 در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 28 تیر 93, 23:25
  4. چطور به ترک سیگار همسرم کمک کنم؟
    توسط ابر بهاری در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 فروردین 91, 10:40
  5. برون شو ای غم از سینه که لطف یار می آید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 فروردین 91, 17:38

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.