سلام دوستان.محمدم 26 ساله از پایتخت.با تحصیلات فوق دیپلم حسابداری مشمول به خدمت سربازی (تاریخ اعزام 1/10/94)
از لحاظ کاری 4 مهارت دارم که تو هر کدوم اماده بکار هستم اما چون مشمولم فعلا اقدامی نکردم تا دو ماه اموزشی تموم شه و تکلیفم مشخص شه.
اصل ماجرا اینجاست که حدود 5 ساله عاشق دختر داییمم.روزهای اول نامه میدادم از طریق پیغام دادن یا اس ام اس جوابمو میداد اما الان حتی حاضر نیست جوابمو بده چند شب پیش از طریق شبکه های اجتماعی بهش پیام دادم که یه بارم شده پیام بده تا مشکلمون حل شه بهم گفت: مشکل اینه من شما رو نمیخوام گفت اون پیامها و اس ام اسها واس این بود که قانعت کنم.برا من سواله ایا حسادت به دختر دیگه ام جز کارهاییه که ایشون برای قانع کردن من میکنه؟اگه ته دلش بی دلیل منو نمیخواد پس چرا به کسی نگاه میکنم چشم غره میره؟
یه روزی به دخترای دیگه حسادت میکرد باهام خوب بود اما الان.....
میدونم ته دلش یه چیزی هست اما چند دلیل اجازه اعترافشو نمیده و از اقدام به هر کاری پیشگیری میکنه:
1-اختلاف شدید بین مادرامون که میدونم بی تاثیر نیست مقصر مادرمه اما هر کاری میکنم کوتاه نمیاد و برام ارزشی قایل نمیشه منم نمیتونم بخاطر این اخلاق مادرم از زندگیم دست بکشم
2_تصورات ایشون راجبم غلطه منو اونجور که هستم ندیده
3-مسلما ازم توقع قدرت مالی برای تامین اینده داره اما چطوری ثابت کنم با 4 مهارتی که دارم میتونم واسش اینده خوبی رقم بزنم
4-مهارت ارتباطی خوبی در ارتباط با جنس مخالف ندارم گاهی اوقات با حرفام ناراحتش میکنم
حالا ازتون میخوام راهنمایییم کنید
میدونم احتمالش هست بخاطر اختلافات مادرامون با اطاعت از حرف مادرش بمن نه میگه چطور حلش کنم؟ایا حرف زدن با زنداییم کافیه؟
تصورشو از خودم چطور اصلاح کنم ؟ایشون حتی حاضر نیست باهام بیاد بیرون حرف بزنیم با وجود اینکه قبلا دوبار کافی شاپ رفتیم اونشبم براش این امکانو داشت تا پیامهای منو پاک کنه و بعد از اتمام حرفامون همه رو پاک کرد
چطوری مهارت ارتباطیمو افزایش بدم؟به اصطلاح عام دلبری کنم؟
از دوستانی که در این زمینه تجربه ومهارت کافی دارند خواهش میکنم راهنماییم کنین
علاقه مندی ها (Bookmarks)