به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 اسفند 94 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1394-3-08
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    57
    سطح
    1
    Points: 57, Level: 1
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 تنهام - می خوام ازدواج کنم ولی شرایط خونوادم اجازه نمیده!

    سلام
    رفتم تو 28 سالگی به خاطر درس و دانشگاه همیشه از خونواده دور بودم حتی دبیرستان- نمی خوام بگم خیلی زحمت کشیم ولی خب شرایط خونوادگیم جوری بود که باید میخوندم تا شغل مناسبی گیرم بیاد.

    خیلی اذیت شدم مثل خیلی از جوونا بیکار و تحصیلکرده مملکتمون - نه جایی آشنا داشتم نه پارتی نه سهمیه ایی - آرزومم داشتن یه کار آبرومند و خوب بود. با این بازیایی که د و ل ت تو استخدامیا در اورد دو سال عمرم هدر رفت چون همه رو قبول میشدم ولی دعوت به کار نمی شدم !!

    تا این که تو اوج ناامیدی تو یه ازمون دیگه شرکت کردم و قبول شدم - یه کار خوووب و خاص! خیلی بهتر از اونی که انتظارش رو داشتم - ولی خب یه شهر دیگست و همچنان از خونه دورم و تنهاتر از همیشه.

    تو این ازمون اخری نذر کردم اگه قبول شم این کار و کنم و اون کار یکی شم ازدواج بود....
    ولی اصلا شرایط فراهم نیست منم تو این تنهایی دارم میپوسم

    قضیه اینه که :

    با این که ظاهرا همه چی خوبه ولی دوتا داداش بزرگتر از خودم دارم که مجردن و اصلنم تصمیمی برا ازدواج ندارن حتی تو فکرشم نیستن - حرفشم که میشه دعوا و ... را می ندازن همشم به خاطر لجبازی و یه سری مشکلات خانوادگی که من نمیتونم درسش کنم و اصلا من از اونا دورم - پدر و مادرمم دیگه خسته شدن و جرات اوردن حرف ازدواج رو ندارن!

    یه بار گفتم به مادرم که یه دختری هست و خودشم راضیه حتی مادرشم راضیه بیاین خواسگاری ولی چنان دچار استرس و ... شدن که دلم نیومد اذیتشون کنم و خودم تمومش کردم - می گفتن بزا اول داداشات ....!!! ولی اونا اصلا یادشونم نیست - خدا میدونه چی کشیدم ...

    حتما میگین چکار داری به اونا تو بو ازدواج کن - ولی هر چی فکرش میکنم میبینم خب میشه جلو یکی زد ولی دوتا رو !! تازه داداش کوچیکمم دیگه وقته ازدواجشه و کار خوبی پیدا کرده !!اون دیگه قراره چی بکشه خدا میدونه! در ضمن همه اقوام برا ازدواج داداشام اومدن و نصیحتشون کردن ولی همه خسته شدن و ناامید!

    منم موقعیت ازدواجام رو میترسم از دست بدم چون فقط می خوام با یه دختری از اقوام ازدواج کنم !
    ولی با این شرایط نمیتونم نه چیزی به خودش بگم نه خونوادش

    من باید چکار کنم؟؟
    باید این وضع رو قبول کنم و مجرد بمونم؟
    همچنان صبر کنم؟
    خودم رو بزنم به یه دندگی و ناراحتی اونا برام مهم نباشه برا ازدواج اقدام کنم؟

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    هر کس تو زندگیش مشکلاتی داره. اینم مشکل زندگی شماست.
    تحصیلات و شغل مناسب داری و آماده ازدواجی
    این مشکل را هم باید با صبوری و درایت حل کنی.

    با همون فامیلهایی که اومدن برای ازدواج برادرهاتون واسطه شدن صحبت کن. یکی را که بیشتر باهاش راحتی (عمو، دایی، پدربزرگ) واسطه کن که با پدر و مادر و برادرهات صحبت کنه و کمکت کنه که ازدواج کنی.

    دلیل نداره شما برای برادرهات صبر کنی.
    تا یه حدیش معقوله و محترم. ولی اگر اونا نمی خوان ازدواج کنن منتظر شدن شما، اونم تو 28 سالگی درست نیست.
    از یکی کمک بگیر، محترمانه حلش کن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 21 خرداد 94), واحد (جمعه 08 خرداد 94), اقای نجار (شنبه 09 خرداد 94)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 95 [ 23:35]
    تاریخ عضویت
    1393-1-12
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,977
    سطح
    33
    Points: 2,977, Level: 33
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 220 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هیچ ربطی نداره !!! اگه 10 نفرم جلوی شما باشن هرکسی حق زندگی کردن داره. من خودم توی آشناهامون خیلی دیدم که خواهر یا برادر کوچکتر زودتر از بقیه ازدواج کردن. کاملن این مساله جا افتاده الان . پس بهتره روی اعتماد به نفس خودتون کار کتید. راه حل خانم شیدا خوبه .
    پس بهتره دست به کار بشید :)

  5. 4 کاربر از پست مفید شمیم بهار تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 21 خرداد 94), واحد (جمعه 08 خرداد 94), آنیتا123 (شنبه 09 خرداد 94), شیدا. (جمعه 08 خرداد 94)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 خرداد 96 [ 23:33]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    1,684
    سطح
    23
    Points: 1,684, Level: 23
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    6

    تشکرشده 91 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نوعی مشکل شما رو من هم دارم، با خانواده،که اصلا توان این کارها را ندارند و بلد نیستند موردی مناسب جستجو کنند، فامیل هم همش دختران مذهبی و چادری پیشنهاد میدهند که خب،مورد قبول من نیست

  7. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mehdi_7 نمایش پست ها
    به نوعی مشکل شما رو من هم دارم، با خانواده،که اصلا توان این کارها را ندارند و بلد نیستند موردی مناسب جستجو کنند، فامیل هم همش دختران مذهبی و چادری پیشنهاد میدهند که خب،مورد قبول من نیست
    آقا مهدی

    شما چرا می ری توی تاپیکهای دیگران در مورد زندگیت غر می زنی؟ چند بار دیدم اینور اونور گله کردی.

    یک تاپیک برای خودت باز کن و راه حل بگیر. حرفات را بزن، شاید به یه نتیجه ای رسیدی.

    تاپیک قبلیتون گویا برداشت اشتباهی شده که شما دنبال دوست دختر هستید، رفع ابهام می کردید و ادامه می دادید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 خرداد 96 [ 23:33]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    1,684
    سطح
    23
    Points: 1,684, Level: 23
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    6

    تشکرشده 91 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید دیگه پست نمی ذارم، خواستم پاکش کنم و یا ادیت کنم باز هم نشد. ولی اینو گفته بودم که اون شخص تنها نیست و من هم تقریبا مشکل ایشان را دارم اگر راه حلی هست، من هم دوست دارم بدانم. قبلا یک تاپیک زدم و دیدم جز همان راه های کلیشه ای، چیزی نیافتم. دیگه از من گذشته دنبال دوست دختر باشم، باز هم معذرت، کاش این امکان وجود داشت که پست ها را حذف و یا ادیت کرد

  9. کاربر روبرو از پست مفید mehdi_7 تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 10 خرداد 94)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 98 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-11-09
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    7,738
    سطح
    58
    Points: 7,738, Level: 58
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 652 در 153 پست

    Rep Power
    59
    Array
    دوست عزیز
    من نمونه های زیادی دیدم که بچه کوچک تر زود تر از بزرگ تر ازدواج می کنه و حتی همین چند وقت پیش بود که پسر کوچیکه همسایمون بعد تموم شدن تحصیلاتش ازدواج کرد در حالی که هنوز دو تا برادر بزرگتر از خودش ازدواج نکرده بودن و الان که یه بچه داره هنوز یه برادر بزرگتر نیز داره که ازدواج نکرده . پس این چیز زیاد غیر متعارفی نیست. حتی اگه غیر متعارف هم باشه زیاد غیر منطقی نیست.
    و این اصلاً ربطی به فرهنگ خانواده و ... نداره و این صرفاً به آمادگی افراد برای ازدواج بر می گرده
    همان طور که خودتون گفتید شما الان توی یه شهر دور مشغول کار هستید و یه جورایی سفره تون از خانواده پدری جدا شده و خب این بهترین دلیل می تونه باشه واسه این که شما زود تر از برادرانتون ازدواج کنید. به نظر من به جای اینکه در یه شهر دور بدون خانواده زندگی کنید می تونید تشکیل خانواده بدید و شیرینی زندگی رو برای خودتون چند برابر بکنید، و بریا یافتن کیس مناسب هم در صورت امکان از خانواده خود کمک بگیرید و در صورتی که از اون طریق امکانش نباشه می تونید از همکاران متاهل کمک بگیرید تا مورد مناسب رو بهتون معرفی کنن.

  11. کاربر روبرو از پست مفید به دنبال خوشبختی تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 20 خرداد 94)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 اسفند 94 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1394-3-08
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    57
    سطح
    1
    Points: 57, Level: 1
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    ممنون از دوستانی که پیام دادن.

    هیچی نشد - من محکومم به تنهایی - به خاطر همه ی اون چیزایی که گفتم حتی نمی تونم به کسی فکر کنم که برا ازدواج مناسبه یا نه ! چون در هر صورت ازدواجی در کار نخواهد بود
    اونقدرم قدرت و اعتماد به نفس ندارم که بخوام خودم بدون توجه به خونواده و نظر خونواده اقدام کنم
    همکارا همه دارن ازدواج میکنن و من هر بار فقط میتونم دروغ بگم و بهونه بیارم برا ازدواج نکردنم( شغلمون همیشه متاهل استخدام میکرده امسال رو مجردم گرفته برا همین قبلیا ! همچی چش دیدن مجردا رو ندارن )
    خسته شدم دیگه
    ولی باید باش کنار بیام

    بای

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام اقای علوی
    منم هم به مانند شما درگیر چنین مسیله شدم.
    البته سنم از شما کمتر هست ولی سابقه کارم به نظر بیشتره. خیلی وقته تو جامعه هستم. همیشه خودم رو با کار درگیر کردم که تنهایی به من رو نکنه. ولی یک سالی میشه که تحمل ام تموم شده. ولی به دلیل مشکلاتی که تو تاپیک خودم بهش اساره کردم، نمی تونم فعلا اقدام کنم.
    تنها کاری که تونستم بکنم اینه که خودم رو برای اونروز آماده کنم. یعنی جی؟
    یعنی اینکه با تلاش بیشتر زمینه رفاه زنم رو فراهم کنم. با مطالعه و آنالیز رفتارهای افراد متاهل مشکلاتشون رو برای خودم آسون کنم. یاد بگیرم که زنان چی خصوصیاتی دارند. به چه چیز هایی نیاز دارند. آیا در توان من هست؟ اگر نیست روی خودم کار کنم تا بهش دست پیدا کنم.
    هر چی جلوتر میرم تو ذهنم کارهایی رو که یاد گرفتم رو با همسرم تجسم میکنم و اجراش میکنم. باور نمی کنی تو این مدت رفتارم و اخلاقم به کل عوض شده. دیگه عصبانی نمیشم. بیشتر مطالعه میکنم. بیشتر به خانوادم محبت میکنم. با دوستانم بیرون کمتر میرم و بیشتر با خانواده ام میرم. مسولیت پذیریم بیشتر شده و ده ها فعل مثبت دیگه کسب کردم ولی هنوز فکر میکنم بازم جای کار دارم و هنوز آماده گی شو پیدا نکردم.
    به شما هم توصیه می کنم الان که شرایطشو نداری با هدف ازدواج رفتار ها تو به سوی یک آدم متاهل سوق بده، و شرایط یکسال دیگه اتو با الان مقایسه کن. حداقل اش اینه که وقت رو از دست ندادی. ان شاا... تو این مدت هم یه اتفاق مثبت میافته برات.
    این هم لینک تاپیک من که خوشحال می شم نظرت رو بدی.
    http://www.hamdardi.net/thread-38761.html

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 اردیبهشت 95 [ 00:04]
    تاریخ عضویت
    1394-2-01
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    2,990
    سطح
    33
    Points: 2,990, Level: 33
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    308

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    33
    Array
    به نظر من شما هدفت نمی رسی چون محکم سمت هدفت نمیری ادم اگه چیزی رل بخواد باید محکم و با قدرت به سمتش بره

    شما باید قضیه ازدواجت را جند بار تو خونه مطرح کنی و اصلا خجالت و ترس و...هم به خودت راه ندی حتی با برادر های بزرگتر ار خودت هم مطرح کن و خصوصی بهشون بگو که من همه شرایط لازم برا ازدواج را دارم و بهانه فقط شما هستید زود جل و پلاس تون را جمع کنید برید سر خونه زندگی خودتون


    با مادرت خصوصی صحبت کن وقتی تلفنی باهاش حرف میزنی بگو چه خبر ؟ عروس پیدا نکردی ؟(مثلا میگه نه )شما بحث را با شوخی ادامه بده بحث را قطع نکن
    بگو ای وای چرا ؟پیدا نمیشه ؟بگرد بیشتر بگرد ؟شاید دخترا می خوان باهات قایم باشک بازی کنند
    به مامانت بگو حالا نمی خواد برا اون دو تا دنبال باشی اونا ازشون گذشته به فکر من باش من هنوز ازم نگذشته


    در کل با یه گفتن نتیجه نمی گیری باید مرتب بهشون گوشزد کنی

    اینم بگم کیس مناسب را ازواج معمولا خیلی راحت گیر نمیاد در واقع کسی که همه ایده الهای شما را داشته باشه باید بگردی و پیداش کنی و ممکنه چند بار بری خاستکاری که یا خانواده عروس جواب منفی بدن یا شما و خانوادت باهاش موافق نباشید

  15. کاربر روبرو از پست مفید کمال تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 20 خرداد 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.