به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array

    «ماه رجب، ماه يگانگي با خدا»

    ماه غلبة اسم رحمت..
    حديث فرشتة داعي.
    اتحاد حكم عبد با رب..
    رجب؛ عامل شكل‌دهي به شخصيت قيامتي انسان.
    استغفار خاص...
    ماهي كه همه‌چيز خدايي است..
    شرايط يگانه شدن با خدا
    ماه رجب، ماه امنيت از غضب الهـي.
    بالاترين تقاضا
    نگاه‌دار سرِرشته تا نگه‌دارد
    كشف رجب در خود
    اتّصـال به بهشـت..
    شير؛ صورتِ علم توحيديِ مخصوص رجبيّون.
    عسل؛ صورتِ شور معنويِ رجبيّون.
    ماهِ ولايـي شدن براي ملاقات با حق.
    راه به‌دست آوردن توفيق انجام اعمال اين ماه
    اعمالي ساده و بركاتي بزرگ..
    سلوكِ بي‌سر و صدا
    زيركي بفروش و حيراني بخـر.
    تعليم بس است، تجريد !
    در رُباييد اين چنين نفحات را




    بحث «ماه رجب، ماه يگانگي با خدا»؛ سخنراني استاد طاهرزاده در جمع برادران و خواهراني است كه مايل بودند با آگاهي بيشتر نسبت به مقام ماه رجب و آداب و اذكار آن ماه، نهايت استفاده را از اين ماه عظيم الهي ببرند.
    در اين بحث سعي شده ابتدا جايگاه ماه رجب در متون روايي، خوب تبيين شود و سپس جايگاه اذكار و اعمال اين ماه در سلوك يك انسان سالك مشخص گردد، تا مؤمنين دانسته و آگاهانه نسبت به آن اعمال برخورد كنند و صرفاً مشغول آداب قالبي آن ماه نگردند.
    در اين بحث روشن شده ‌است، چگونه انسان به شخصيتي مي‌رسد كه در روز قيامت به‌عنــوان «رجبيّـــون»

    شناخته مي‌شود؟ و چگونه خداوند شرايط صعود انسان را در ماه رجب فراهم نموده است؟ و چگونه مي‌شود كه يك ماه، ظرفيت يگانه شدن با خدا را براي انسان فراهم ‌نمايد و فلسفة ‌اين‌كه ماه رجب، ماه حرام الهي قرار گرفته است چيست و چگونه مي‌شود مقام غيبي ماه رجب را در خود احياء و سپس كشف كرد؟ و چرا از يك جهت در روايت مي‌فرمايد: ماه رجب، ماه خدا است و از يك جهت مي‌فرمايد: ماه رجب، ماه اميرالمؤمنين«عليه‌السلام است؟ و در آخر، با چند توصيه براي هرچه بيشتر بهره‌بردن از ماه رجب، بحث به اتمام مي‌رسد.
    انتشارات لُبّ‌الميزان اميد دارد كه از اين طريق توانسته باشد قدمي در هرچه بيشتر بهره‌بردن مؤمنين و مؤمنات برداشته و إن‌شاء‌الله وسيلة احياء بيش از پيش معارف و اخلاق اسلامي را در جامعه فراهم كرده باشد.

    انتشارات لُبّ الميزان



    بسم الله الرحمن الرحيم

    حلول ماه مبارك رجب را تبريك عرض مي‌‌‌‌كنيم و ضمن سلام به مقام تكويني ماه رجب، عاجزانه از خدا مي‌‌خواهيم مرحمتي بفرمايد كه ما از نعمت‌‌‌‌ها‌ و رحمت‌‌هاي اين ماه محروم نشويم.
    ماه غلبة اسم رحمت
    رجب؛ ماهي كه خداوند جنگ با دشمنان را نيز ممنوع فرموده است، تا براي همه انسان‌ها امن و امان باشد، تا هر كس خواست به جوار حضرت حق نزديك شود، اسم رحمت حق به استقبال او رود و او را وارد رحمت الهي نمايد و طعمِ ورود به مقام انس با حق را به قلب او بچشاند.
    خسران بزرگي است كه در ماه عزيز رجب، قلب را نسبت به اين ماه متذكر نكنيم. در اين ماه بايد به قلب بگوييم:
    اي قلب! متوجّه باش، وقتي خداوند جنگ با دشمنان خدا را در اين ماه ممنوع نموده، بنگر با دوستان خود چه خواهد كرد.
    اي قلب! غافل مباش، در اين ماه به خطاهاي تو نمي‌نگرند، مأيوس هم مباش، مي‌خواهند تو را وارد بنده‌هاي خاص گردانند.
    حديث فرشتة داعي
    در مورد عظمت و اهميت ماه رجب توجه كنيد به روايت مشهوري از پيامبر اكرم(صلّي‌الله‌عليه‌وآله ‌وسلّم) در كتب روايي ما از جمله در كتاب اقبال سيّد‌بن طاووس در اعمال ماه رجب و يا در كتاب المراقبات مرحوم آيت‌‌‌الله ملكي تبريزي(رحمة‌الله‌عليه)[1] كه به حديث فرشتة « داعي» مشهور است. آن روايت عبارت است از اين‌كه:
    رُويَ عن النَّبيِّ(صلوات‌‌الله‌‌‌عليه‌وآ ه): «اَنَّ اللهَ تَعالي نَصَبَ فِي السَّماءِ السّابِعَةِ، مَلِكاً يُقالُ لَهُ الدّاعِي»؛ يعني خداوند يك ملكي در آسمان هفتم دارد كه اسم آن ملك «داعي» است. چرا جايگاه اين ملك آسمان هفتم است؟ چون آسمان هفتم مقام حقيقت محمّدي(صلّي‌الله‌عليه‌وآ له‌وسلّم) است يعني اين روايت بر مقام پيامبرآخرالزمان(صلّي‌الله ‌عليه‌وآله‌وسلّم) منطبق است. بعد حضرت محمد(صلواة‌الله‌عليه‌وآل ه) مي‌فرمايند: « فَاِذا دَخَلَ شَهرُ رَجَب، يُنادي ذلِكَ المَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ اِلَي الصَّباحِ » از سر شب تا صبح اين مَلَك ندا مي‌‌كند. – يعني نوري از غيب هفتم عالم بر غيب جان شما ندا مي‌كند- يك ارتباط پنهانيِ باطني از اَبطن عالم كه همان آسمان هفتم باشد و ديگر بالاتر از آن مرتبه‌اي نيست، ارتباطي از آن باطني‌‌ترين حقايق، با بنيان وجود ما برقرار مي‌شود. آري؛ خداوند آن ملك را مأمور كرده است كه در اين ماه با جان ما حرف‌هايي را بزند، كه عرض خواهيم كرد. خداوند به لطف و كرم خودش به ما كمك‌ كند كه در اين ماه آن ندا را بشنويم، آري مي‌‌شود شنيد. خودتان ملاحظه كنيد، در شروع ماه رجب گويا حال و هواي روحي‌ شما مستعد پذيرش الطاف خاصي شده است. پس معلوم است آن ندا چون نسيمي بر جان مسلمانان مي‌وزد و پيامبر اكرم(صلواة‌الله‌عليه‌وآل ه‌) نيز اين نور را مي‌بينند كه دارند از آن خبر مي‌دهند و به ما توصيه مي‌فرمايند: خود را براي پذيرش آن الطاف خاص آماده كنيد.
    حتماً مي‌‌ دانيد كه ماه رجب قبل از اسلام هم مورد توجه بوده است. حضرت نوح(عليه‌‌‌‌السلام) در ماه رجب كشتي‌‌شان را حركت دادند، چون در چنين شرايطي اميد بيشترين لطف را داشتند. در تاريخ داريم كه خود اهل مكّه با اين‌كه مسلمان نبودند حرمت اين ماه را حفظ مي‌كردند، چون رعايت حرمت ماه رجب و استفاده كردن از الطاف خاص خداوند در اين ماه در پيام ساير پيامبران(سلام‌الله‌عليهم) هم مطرح بوده است و اهل مكه در عين بت‌پرستي، تحت تأثير توصيه انبياء گذشته بوده‌اند.
    اين مَلك «داعي» چه مي‌گويد؟ ملاحظه كنيد اين‌ انوار به قلب مي‌‌خورد «طُوبي لِلذّاكِرينَ، طُوبي لِلطّائِعينَ» يعني ملك مي‌گويد ، خوشا به حال آنهايي كه اهل ذكر حق هستند، خوشا به حال آنهايي كه اهل اطاعت از حق هستند و لذا به جهت گفتار اين مَلك، علاقه‌اي به ذكر خدا و كششي به‌سوي اطاعت بيشتر در شما ايجاد مي‌شود. مَلك مي‌‌گويد: اي ذاكران ! مطيعان ! مستغفران ! مژده، مژده، بشارت، بشارت. «يقُولُ‌اللهُ‌تَعالي: اَنَا جَليسُ مَنْ جالَسَني»؛ اين ملك مي‌گويد كه خداي تعالي مي‌فرمايد: كسي كه با من بنشيند، من با او مي‌‌نشينم، من همنشين كسي هستم كه با من همنشين شود. يعني خداوند در اين ماه از طريق سروش ملكِ داعي، مخلوقش را به همنشيني با خودش دعوت مي‌كند و برمي‌انگيزاند. و حتماً مي‌‌دانيد با ذكر و ياد خدا ورعايت دقيق حرام و حلال حضرت حق است كه ما ياد خدا مي‌‌كنيم و اين‌ها وسيله‌اي است كه آدم زمينه‌اي فراهم كند تا با خدا بنشيند. خداوند خبري را در اين ماهِ خاص به طالبان انس با حق مي‌دهد كه بنده مي‌تواند همنشيني خاص الهي را در اين ماه براي خود تهيه ببينيدو به واقع لطفي از اين بالاتر نيست، گفت:
    اين‌كه‌‌بيني‌مرده‌وافس ده‌اي زان‌بُوَدكه‌ترك‌سَروَرك ده‌اي
    مي‌خواهند در اين ماه راه انس با حقّ را براي ما باز كنند. ديده‌ايد بعضي مواقع از بودن‌ خودتان خسته شده‌ايد، دائماً حوصله‌تان سر مي‌رود؟! اين به جهت قطع ارتباط باطني قلب است با حق، حالا اگر انس با حق وارد زندگي و جان‌تان شد و خداوند جليس شما شود، حوصلة سررفتن برايتان معني نمي‌دهد. چرا كه:
    هر كه در خانه‌اش صنم دارد گر نيايد برون چه غم دارد

    اتحاد حكم عبد با رب
    ادامة سخن حضرت حق اين است:
    « وَ مُطيعُ مَنْ اَطاعَني »؛ الله اكبر! خيلي عجيب است، خداوند مي‌فرمايد: در اين ماه بدانيد كه من اطاعت مي‌كنم از كسي كه از من پيروي كند. ببينيد مشكل چقدر عجيب حل مي‌‌شود. مگر ما گاهي نمي‌‌خواهيم از شرّ يك مشكل يا از يك فساد اخلاقي و از وسوسه‌‌‌هاي آزاردهنده، راحت شويم؟ مي‌فرمايد: اين ماه آن زماني است كه اگر ياد مرا در قلبت زنده كني و از من اطاعت كني، آن وقت هر چه بخواهي، من از تو اطاعت مي‌كنم و هر چه بخواهي به تو مي‌‌دهم. يعني از دريچة رجبي شدن، مي‌‌شود حوائجي را كه خداوند حاضر و مايل است به ما بدهد، به ما بدهد. يعني بندة رجبي، بنده‌اي است كه مي‌تواند كاري كند كه حكم خدا با حكم خود آن بنده متّحد شود.
    خداوند سخت عاشق بنده‌ خودش است و به دنبال آن است كه بنده‌اش از او چيزي بخواهد تا درخواست آن بنده را اجابت كند. حالا در ماه رجب اين محبّت و عشق به بند‌گانش به اوج خود مي‌رسد و لذا خودش در دهان بنده‌اش مي‌گذارد كه من مطيع كسي هستم كه از من اطاعت كند، پس بنده عزيز من! يك قدم در راه بندگي من بردار، و بعد شروع كن از من چيز خواستن، من مطيع درخواست‌هاي تو هستم. اين سفره به صورت خاصّ آن در ماه رجب گسترده شده است و لذا بايد هنر استفاده كردنش را به دست آورد.


    رجب؛ عامل شكل‌دهي به شخصيت قيامتي انسان
    در همين جا يادتان بياوريم كه در روايت هست: «در روز قيامت در موقف محشر، يعني در آن تنهايي محض، ندا مي‌آيد: «اَيْنَ الرَّجَبِيُّون»؛ يعني كجايند كساني كه در ماه رجب، با خداي خود اُنس خاص گرفتند و نگذاشتند ماه رجب به راحتي از دستشان برود؟ پس معلوم است كه با اعمال ماه رجب براي انسان يك نوع شخصيت خاص پديد مي‌آيد، يعني رجبي شدن يك نوع وجود تكويني و يك هويت خاص براي انسان به وجود مي‌‌آورد كه در عالم قيامت كه حقايق ظاهر مي‌شود، اين شخصيت خاص آن‌ها ظاهر مي‌گردد. رجبي شدن، چيز سادة اعتباري مثل اسم‌گذاري روي افراد نيست كه بدون رابطه با حقيقت افراد باشد.
    در عظمت ماه رجب، رسول‌خدا«صلواة‌الله‌علي ‌وآله» مي‌فرمايند: ماه رجب؛ ماه عظيم خدا است كه هيچ ماهي از نظر حرمت و فضل در نزد خدا همطراز آن نيست. حتّي در زمان جاهليت ماه رجب را محترم مي‌شمردند، و اسلام عظمت آن را مورد تأكيد قرار داد. بعد فرمودند: اِنَّ رَجَبَ شَهرُ«الله» و شعبانُ «شهري» و رمضانُ «شهر اُمَّتي»، يعني رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و رمضان ماه امت من است.[2]

    استغفار خاص

    در ادامة روايت هست كه آن ملك از زبان‌خدا مي‌فرمايد: «غافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَني» من بخشندة آنم كه از من بخشش خواهد. معلوم است استغفار ماه رجب، استغفار خاص است. عموماً يكي از ذكرهاي ماه رجب ذكر استغفار است و به شكل‌هاي مختلف هم آمده است، همه‌اش روي حساب است. آنجا كه در گفتن استغفار، «ربّي» ندارد و مي‌فرمايند: هر روز 70 مرتبه صبح و 70 مرتبه عصر بگويد: « اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَتُوبُ اِلَيْه» چون در دامن ربِّ ماه رجب خود را قرار داده ديگر انسان واژة «ربّي» را نمي‌گويد، بلكه توجه و توبه‌اش به سوي«الله» است. حتماً متوجّه‌ايد «الله» مقامِ جمعِ اسماء الهي است، لذا با دستور دادن به انجام اين ذكر مي‌‌خواهند قلب متوجّه«الله» باشد، همان طور وقتي كه«ربّ» را در ذكر مي‌آورند مي‌‌خواهند قلب توجّه‌‌اش به مقام ربوبيت حق باشد و لذا عرض ما اين است كه شكل اين ذكرها روي حساب است و همان طور كه روايت آورده بايد گفت و در ايجاد حالات قلبيِ مطابق آن ذكر كوشش كرد تا نتايج فوق‌العاده آن إن‌شاءالله نصيب شما شود.
    باز در رابطه با استغفار ماه رجب مي‌فرمايند: 100مرتبه يا 400 مرتبه در اين ماه بگوييد: « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذي لا اِلهَ اِلاّ هو، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَتُوبُ اِلَيْه»، يعني از خدايي كه جز او الهي نيست و يگانه و بي‌شريك است، طلب غفران و آمرزش مي‌نمايد و به‌سوي او جهت قلبم را قرار داده‌ام. كه در اين استغفار؛ « الله» را براي قلب خود ترسيم مي‌كني و يگانگي محض او را براي خود تفهيم مي‌‌كني و سپس«وَ اَتُوبُ اِلَيْه» را مي‌گويي، يعني من از حضرت «الله» كه جامع جميع اسماء الهي است، مي‌خواهم كه مرا ببخشد، آن اَللّهي كه قطب قلب من است و جز او نمي‌شود كسي اله و معبود جان من باشد و من به‌سوي چنين خداي يگانـه‌‌اي كـه تمام مقصد قلبم هسـت، آمدم. عجيب است اگر كمي به قلب خود عادت دهيم كه اين ذكر را با حضور بگو، مي‌بينيد حال ‌و هوايش عوض شد. روي « وَ اَتُوبُ اِلَيْه» با حضور قلب تأكيد كنيد و متوجّه باشيد داريد مي‌گوييد:به سوي او آمدم. خوشا به حالتان با چنين كلماتي و چنين تصميمي!
    باز مي‌فرمايد بسيـار بگـو:« اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوبَه»؛ يعني خدايا غفران و بخشش تو را طلب مي‌‌كنم و تقاضا مي‌كنم كه توبة مرا بپذيري و به من نظر كني. اوّلاً؛ مي‌گويي: از الله يعني از حضرت جامع همة خوبي‌ها مي‌خواهم مرا در بر بگيرد – مثل دربرگرفتن كالايي كه شما گرد و خاكش را پاك مي‌كنيد و وارد خانه‌تان مي كنيد- ثانياً؛ مي‌گويي: از او كه فرمود: من دوست دارم بنده‌ام دستور دهد تا آن را عمل كنم، تقاضا مي‌كنم به من توجّه فرمايد، به من محل بگذارد. خوشا به حالتان با چنين كلمات و چنين تصميمي!
    روي‌بنماووجودخودم‌ازيادب بر خرمن‌سوختگان‌راهمه‌گوبا ببر
    چون خودش در اين روايت مي‌فرمايد: در اين ماه «غافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرني»؛ بخشنده كسي هستم كه توبه كند و بخواهد وارد يك حيات معنوي‌ شود، آن‌هم حياتي معنوي‌اي بدون هرگونه كدورتي از گناه و غفلت، پس بايد با استغفار اميد چنين حياتي را داشت.

    ماهي كه همه‌چيز خدايي است

    ادامة روايت هست كه خدا مي‌فرمايد: «اَلشَّهْرُ شَهْري» ماه، ماه من است. چه قدر آدم دلش گرم مي‌‌شود كه كجا آمده است و با چه شرايطي روبه‌رو است. با زماني روبه‌رو است كه خداوند آن را به خودش نسبت داده. مي‌فرمايد: «وَالْعَبْدُ عَبْدي» بنده هم بندة من است. وقتي مي‌‌فرمايد: ماه، ماه من و بنده هم بندة من است، يعني جا دارد كه روح بنده با اين ماه متّحد شود تا با صاحب اين ماه ارتباط يابد. به ما خبر مي‌دهد شرايط و مقامي است كه من در اين ماه بنده‌ام را براي خودم خالص مي‌‌كنم. من و شما را در اين ماه به‌عنوان بنده خودش مي‌نگرد و آلودگي‌ها و عصيان‌هايمان را نمي‌نگرد. زمينة يگانه شدن بنده با خدا در اين ماه فراهم است ، اين ماه عجيب است .


    شرايط يگانه شدن با خدا
    اين ماه در ميان شيعيان آن قدر كه لازم است و حق اين ماه عزيز است مورد توجّه قرار نگرفته است. اهل سنّت عظمت ماه رجب را خوب متوجّه هستند، هر چند با حالتي صوري و قالبي به آن نظر دارند، ولي به واقع پيامبر(صلّي‌الله‌عليه‌وآ له‌) عنايت خاصي به اين ماه داشتند. مي‌فرمايد: اين ماه، ماه من است . حال ببينيد ماهِ خدا بودن، يعني اين‌كه در آغوش اين ماه به راحتي مي‌توانيم براي خدا يگانه شويم، مثل اين‌كه در مورد مكّه مي‌فرمايد:«بَيْتي»؛ يعني خانة من؛ و شما ملاحظه كرده‌ايد كه در كنار خانه او چه رازها در راستاي يگانه شدن براي انسان گشوده مي‌شود. يگانه شدن يك مبناي نظري و فكري دارد و يك مبناي عملي. هم بايد بينش و قلب انسان در اين ماه با خدا يگانه شود، اين با «استغفار» و ذكر «لا اله الا الله» كه هر دو هم از اذكار اين ماه است، محقّق مي‌شود. و هم يگانه شدن، عملي بايد باشد كه آن هم به كمك «روزه» محقّق مي‌شود. روزه يگانه شدن براي خداست. حال ببينيم مزه‌‌هايش چيست؟[3]
    در ادامة روايت مي‌فرمايد: «وَالرَّحْمَـةُ رَحْمَتي» يعني رحمت در اين ماه، همة رحمت است، آن هم رحمت من است، بدون حجابِ واسطه‌ها، يعني در اين ماه خودم به اسم رحمان به صحنه مي‌آيم تا شما با من ملاقات كنيد و رحمت را به واسطه‌ها نسبت ندهيد و توجّه شما به واسطه‌ها معطوف نشود. پس در اين ماه رحمت فراوان است، آن هم رحمتي مستقيم از حضرت «الله» پس از طريق رحمت‌هاي فراوانِ اين ماه، راه ارتباط با خود حضرت حق گشوده مي‌شود، راه خاصي كه رجبيّون با خدا خواهند داشت.
    « فَمَنْ دَعاني في هَذَاالشهْرِ اَجِبْتُهُ» هركس مرا در اين ماه بخواند اجابتش مي‌كنم و جوابش را مي‌‌دهم. شايد بگوييد خدايا ما هميشه و هروقت تو را بخوانيم اجابت مي‌كني. ولي معلوم است اين دعوت خاص است كه مي‌فرمايد: اگر مرا بخواني، اجابت مي‌كنم و يك اجابت و جواب‌گوييِ خاصي را همراه دارد، حجاب‌ها را مرتفع نموده و فاصله‌هاي زماني را برداشته تا به راحتي آن اجابت خاصه نصيب ما شود.

    ماه رجب، ماه امنيت از غضب الهـي

    آيت‌‌الله ملكي«رحمة‌الله‌عليه» در كتاب المراقبات در رابطه با ماه رجب به عنوان يكي از ماه‌‌هاي حرام مي‌‌‌‌فرمايند: در ماه‌هاي حرام خداوند آنچنان غضبش فروكش مي‌كند كه حتي بر دشمنان هم آن غضب فروكش مي‌كند، لذا در ماه حرام اگر دشمنتان، يعني دشمن اسلام هم به شما حمله نكند، در اين ماه بايد ترك مخاصمه كرد. دشمن اسلام اگر حمله نكند، يعني اگر جهاد دفاعي نباشد بايد ترك مخاصمه كرد، يعني غضب خدا در اين ماه اين طوري است. مگر غضب خدا بر دشمنان خدا جاري نيست؟ ولي اين ماه اين‌قدر عجيب است كه خداوند مي‌فرمايد: بايد به دشمنان خدا هم امنيّت بدهيد. اين يعني چه؟ يعني شرايط غيبي اين ماه ما را در شرايطي قرار مي‌دهد كه عامل فاصله‌‌گرفتن و دور افتادن ما از مقام غيبي عالم ملكوت كه همان غضب خداست، در اين ماه در صحنه نيست و لذا در چنين شرايطي زمينة ارتباط ما با خدا شديداً فراهم است. به همين جهت است كه مي‌فرمايد: هر كس مرا بخواند استجابت مي‌‌كنم . اين يك نوع استجابت خاص است. يعني تو در اين ماه در هر شرايطي از گناه هستي، اگر آمدي، هرچه بگويي به سرعت اجابت مي‌‌شود . در شرايط ديگر اين‌‌طور نيست.
    بالاترين تقاضا
    در ادامه مي‌فرمايند: «وَ مَنْ سَاَلَني اَعْطَيْـتُـهُ وَ مَنِ اسْتَهْداني هَدَيْتُهُ» حرف دهنِ ما گذاشته ‌است. مي‌فرمايند: اي بنده من! اگر از من چيزي بخواهي به تو مي‌‌دهم، پس چرا نمي‌خواهي؟ و اگر از من طلب هدايت و راه‌‌جويي كني، تو را هدايت مي‌‌كنم، راه و چاه را به تو نشان مي‌دهم. بله حرف ياد ما دادند كه ما در اين ماه از خدا بخواهيم كه خدايا ما را هدايت كن. ما انوار غيبي تو را رها كنيم، كجا برويم؟ و دعاهايي كه ائمه(صلوات‌الله‌عليهم) در اين ماه دارند در همين راستاست، كه ما را به‌سوي خود راهنمايي كن و خودت را به ما بفهمان كه جز تو مقصدي نيست كه ما قلبمان را به‌سوي او جهت دهيم، خلاصه متوجّه شويم: « نيست در شهر نگاري كه دل ما ببرد»؛ اگر كسي معني هدايت را بشناسد، و بفهمد يعني چه، خداوند ما را در اين ماه به«هدايت» مژده داده است، با تمام وجود براي به‌دست آوردن آن مي‌كوشد كه گفت:
    دلا! ز نـور ‌هـدايت‌گر آگهـي ‌يابي
    چو‌شمع‌خنده‌زنان، ترك‌سر‌تواني‌كرد


    نگاه‌دار سرِرشته تا نگه‌دارد

    « وَ جَعَلْتُ هذَا الشَّهْرَ حَبْلاً بَيْني وَ بَيْنَ عِبادي» اين ماه را چون يك ريسمان قرار دادم بين خود و بندگانم. پس ماه رجب به عنوان يك شرايط استثنايي است تا انسان از آن استفاده كند و بالا برود، مثل يك طناب كه يك سر آن در دست خدا است و يك سر آن را رها كرده تا ما بگيريم و بالا رويم، با اعمال و آداب مخصوص اين ماه مي‌توان سرِطناب را براي بالا رفتن گرفت. عمده آن است كه متوجّه شويم اين ماه يك رشته‌اي است بين ما و خدا، انسان عاقل به چنين طنابي محكم چنگ مي‌زند. چراكه گفت:
    مراتاجان‌بود درتن، بكوشم مگرازجام‌اويك‌جرعه نوشم
    چون فرصت استثنايي است، پس:
    گرت‌هوااست‌كه‌معشوق‌نگس لدپيوند نگاه‌دارسررشته،تانگه‌دار د
    « فَمَنِ اعْتَصَـمَ بِه وَصَلَ اِلَيَّ» كسي كه به ريسمان ماه رجب چنگ بزند به من وصل مي‌شود. عرض كرديم چنگ زدن به آن هم مشخص است، يعني آداب ماه رجب را قلباً و عملاً رعايت كند، چون درِ ميكدة وصل به حق را گشوده‌اند و آن‌هايي كه چنين گشودگي را احساس مي‌كنند، ندا سر مي‌دهند:

    اَلْمِنَّةُ لِلّه‌ كـه ‌درِ ميـكده ‌بـاز اسـت
    وين ‌سوخته ‌را‌ بر ‌دَرِاو روي ‌نيـاز است
    خُم‌هاهمه‌درجوش‌وخروش‌ا ند،زمستي
    وآن‌مِيّ‌كه‌درآنجاست،حق قت‌نه‌مجازاست
    شرح شكن زلف خَم اندر خَم جانان
    كوته‌ نتوان‌ كردكه ‌اين قصّه ‌درازاست
    بردوخته‌ام‌ ديده چو‌باز ازهمه‌ عالم
    تا ديدة من بر رُخ زيباي تو باز است

    چون ماه رجب، ماهي است كه حجاب هم مرتفع مي‌شود و انسان در قلب خود احساس مي‌كند با خدا در ارتباط است و در نتيجه ديده از همه دنيا باز مي‌گيرد و به‌ همه‌چيز پشت‌پا مي‌زند، موقع درددل كردن با محبوب واقعي برايش سر مي‌رسد، كه گفت:

    رازي كه بَرِ خلق نهفتيم و نگفتيم

    با دوست بگوييم كه او محرم راز است
    در اين حالت گويا همواره در حال راز و نياز با حق است كه:
    در كعبه كوي تو هر آن‌كس كه درآيد
    از قبلة ابروي تو در عين نماز است
    اي مجلسيان! سوزِ دل حافظ مسكين
    از شمع بپرسيد كه در سوز و گداز است


    چون فرمود: هر كس به ريسمان من – يعني ماه رجب- چنگ بزند به من وصل خواهد شد و قصّة وصل، قصّه‌اي است پرسوز و گداز:

    اي مجلسيان! سوز دل حافظ مسكين
    از شمع بپرسيد كه در سوز و گداز است


    كشف رجب در خود

    ما دوباره به آن نكتة قبل در اين‌جا بايد مجدداً تأكيد كنيم، اين كه در قيامت مي‌‌فرمايد:«اَيْنَ الرَّجَبِيُّون»؛ اين يك نكتة دقيقي است و خبر از يك حقيقت بزرگي مي‌دهد. مي‌‌دانيد كه در قيامت داريم: «يَوْمَ يَدْعُ الدّاعِ »(قمر/6)؛ يعني روزي كه دعوت كننده‌اي دعوت مي‌كند و مي‌خواند. كه اين خواندن و دعوت كردن منطبق است بر بنياد روح انسان‌‌ها، و يك خواندن اعتباري نيست. يعني همين‌‌طور كه جهنّم، جهنّميان را مي‌خواند و جذب مي‌كند، بهشت هم بهشتيان را جذب مي‌‌كند. در همين راستا و با توجّه به چنين شرايطي «رجبيّون‌» افرادي هستند با مقامي خاص، يعني يك مقامي كه در بعضي انسان‌ها به جهت استفاده كردن از ماه رجب محقق مي‌شود و در عالَم قيامت، آن مقام ظاهر مي‌گردد، آن‌‌وقت اين افراد در آن عالَم شاخص هستند، يعني يك نوع بزرگي و آبرومندي براي آن‌ها در قيامت هست. به همين جهت مي‌خواهيم عرض كنيم «رجـب» يك مقام تكويني است كه هركس مي‌تواند در درون خودش به نحوي آن را احياء و كشف كند. اگر احياء شد آن وقت مي‌بينيد مقامي است كه اگر طبق روايت، يك روز از آن را روزه بگيريد، موجب «دفع جهنّم» است، روزة دوم آن موجب «ايجاد صراط» است. يعني چه كه از صراط مي‌‌گذريم؟ يعني جادّه‌اي به سوي بهشت برايمان كشيده مي‌‌شود. «صراط» جادّه به سوي بهشت است و لذا روزة دوم ماه رجب موجب پديد آمدن صراطي است كه آن صراط به سوي بهشت است. يعني انسان با دومين روزة ماه رجب، قلب خود را به سوي بهشت جهت مي‌دهد، و ديگر قلب او در توجّه به عالم معناست و در اين دنيا سرگردان نيست، او انسانِ جهت دار شده است. روزة سوم آن «ايجاد بهشت» است[4]، يعني وصل به بهشت. اين ماه داراي چنين مقامي است كه خداوند إن‌شاءالله توفيقات بهره‌مندي از آن را ‌برايمان مرحمت كند.

    خلقي زبان به دعوي عشقش گشاده‌اند

    اي من غلام آن‌كه دلش با زبان يكي است

    اتّصـال به بهشـت
    خود اين ماه، ماه رحمت بزرگ خداست كه در دعاهاي آن اين نكته مورد توجه هست. پس تأكيد ما يكي اين است كه كاري كنيم اين ماه را كه در درون ذات هركس نهفته است به نام مقام رجبيّت، با اعمال اين ماه كشف كنيم، اگر كشف شد خودش جلوه‌اي از بهشت است، يك‌نحوه وصل به بهشت است.

    شير؛ صورتِ علم توحيديِ مخصوص رجبيّون
    روايتي كه مرحوم شيخ عباس قمي(رحمة‌الله‌عليه) در مفاتيح‌‌الجنان آورده، اگر عنايت بفرماييد روايت عجيبي است. از امام‌ابي‌‌الحسن‌موسي(عل ه‌‌السلام) مي‌فرمايند كه: «رجب نام نهري است در بهشت، از شير سفيدتر و از عسل شيرين‌تر، هر كه يك روزِ رجب را روزه دارد البته از آن نهر بياشامد»[5] پس اولاً؛ رجب يك نهر است، يعني مقام است. چون مي‌‌دانيد كه آب و درخت دربهشت عبارت است از «مِمّا كانُوا تَعْمَلُون»؛ يعني عبارت‌اند از آنچه شما عمل كرديد، يعني آنچه شما در اين دنيا عمل مي‌كنيد دو وجه دارد. هركس هركاري بكند يك وجه آن « فكــر» اسـت و يك وجــــه آن «حركت و عمل» است. شما كه به لطف خدا نيّت روزة ماه رجب را مي‌‌كنيد، اين نيّت يك فكر است، فكرِ اين‌‌‌كه خدايا مي‌‌‌خواهم رجبي شوم، اين نيّت است. و وجه ديگر عملي است كه انجام مي‌دهيد و آن ترك شهوات مثل غذاخوردن و غيره است. در قيامت درخت و نهرهاي زير آن صورت عقايد و اعمال اين دنيايي ما است، و حتماً ملاحظه كرده‌ايد در مورد انسان حتّي ترك يك كار هم خودش، كار به حساب مي‌‌آيد، چون اراده مي‌‌كند كه آن كار را نكند و اين اراده براي ترك آن كار، خودش يك اراده است و در نفس انسان يك عمل به حساب مي‌آيد و در قيامت صورت مخصوص به خود را پديد مي‌آورد. شما اگر به خانة عمويتان نرويد، در خارج كاري نكرده‌ايد، ولي در درون اراده به نرفتن را انجام داده‌ايد. پس هر كاري يك وجه عقيدتي و فكري، و يك وجه عملي دارد. بزرگان مي‌فرمايند: كه اين «عمل» و«عقيده» است كه در قيامت ظهور مي‌كند. شراب طهور را در ازاي چه چيزي به اهل‌البيت دادند كه فرمود: «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» (انسان/21) چون سه روز روزه گرفتند و افطاري‌شان را هم به نيازمندان دادند، و اين شراب طهوري كه نصيب اين ذوات مقدّسه شد، خيلي مقام است. چون مي‌فرمايد: پروردگارشان به آن‌ها نوشاند «رَبُّهُمْ». اگر يك مَلَكي به ما يك ذرّه از آن شراب معنوي بدهد، از شعفِ آن حالتِ معنوي 60 سال فرياد مي‌‌‌‌‌كشيم، حالا اگر پروردگار آن را به كسي بنوشاند، ببين چه مي‌شود.
    مي‌فرمايد: «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً»، مگر چه كار كردند؟ با يك « عقيدة توحيدي» بسيار عميق يك «عمل توحيدي» انجام دادند كه از نياز و ميل خود براي خدا گذشتند، ظهور آن عقيده و عمل در بهشت چنين شد كه فرمود:«سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً»، چون بهشت ظهور عقيده و عمل است، براي همين هم در و ديوار بهشت حرف مي‌‌‌‌زنند. چون جان انسان آن‌‌ جا ظاهر است. بهشت و جهنّمش- هر دو- «تَطَّلِعُ عَلَي‌‌الْاَفْئِدَه» است، يعني از قلب ما به بيرون ظهور مي‌‌‌كند و لذا جنس حيات است، مثل حالات قلبي؛ در آيه 65 سوره عنكبوت هم فرمود: «اِنَّ الدّارَ الْآخِرَةِ لَهِيَ الْحَيَوان»؛ يعني نظام عالم آخرت سراسر حيات است، يعني جنس حيات انسان است.[6]
    پس اوّل يادتان باشد كه بهشت چيست؟ بهشت ظهور « عقايد» و« اعمال» و « اخلاق» ماست و به جان ما بسته است. يعني بهشت از ما جدا نيست. آري؛ به عنوان يك واقعيّت در بيرون هست، امّا به جان ما بسته است. حالا در اين بهشت يك نهري است كه مي‌‌فرمــايد: از عسل شيـرين تر است و از شيــر سفيــدتر اسـت، اين نهر اسمش «رجب» است. پس اوّلاً؛ كسي كه رجبي شد، وصل به اين نهر مي‌‌شود. اين نهر در كجاست؟ در بهشت. پس كسي كه رجبي شد، وصل به بهشت مي‌شود. ثانياً؛ اين اتّصال بعد از مردن ما هست يا همين حالا؟ امام‌رضا(عليه‌السلام) مي‌‌فرمايند: هركس بگويد بهشت بعد است، از ما نيست[7]. پس اين بهشت همين حالا هست. يعني إن‌شاءالله همين امروز كه تصميم گرفتيم در اين ماه، رجبي شويم، وارد بهشت شديم، خدا مي‌داند كه همين حالا وارد بهشت شديم.

    آيت‌الله جوادي‌آملي(حفظه‌الله تعالي) بحثي داشتند از كلام امام معصوم حضرت رضا(عليه‌السلام) فرمودند: همين حالا وصل به بهشت مي‌‌شويم و همين حالا از بهشت خارج مي‌‌شويم بستگي به اعمال ما دارد، چون حضرت رضا(عليه‌السلام) اشاره مي‌فرمايند به آيات 43 و44 سوره عنكبوت كه مي‌فرمايد: اين است جهنّمي كه گناهكاران انكار مي‌كنند و هم‌اكنون گناهكاران بين آن جهنّم و آب جوشان در حال طواف‌اند.[8]
    پس اوّلاً؛ ما در ماه رجب وارد بهشت مي‌‌شويم، الاّ اين‌‌‌كه عدّه‌‌‌اي نسبت به آن در كمال غفلت به‌سر ببرند كه اين‌ها‌، وارد رجب نمي‌‌‌شوند، بلكه مثل بقية زمان‌‌‌‌هاي روزگار، وارد يك زمان مي‌‌شوند ولي اگر ما در عين توجّه و انتظار و استقبال وارد رجب شويم، وارد يك مقام خاص از بهشت مي‌‌شويم، كه آن مقام به تعبير روايت از عسل شيرين‌تر و از شير سفيدتر است و آن هم روي حساب است. بزرگان اهل معرفت يك دقت‌‌‌‌هايي روي اين عسل و شير كرده‌‌‌اند كه اين ها دو حال و مقام است براي انسان و نه دو ‌نوع غذا.
    يكي از مفسّرين مي‌‌‌گويد: پيامبر(صلّي‌الله‌عليه‌وآ له‌وسلّم) به‌طور كلي هر غذايي كه مي‌‌‌خوردند، مي‌‌‌گفتند: الحمدلله. ولي وقتي شير مي‌‌‌‌خوردند مي‌‌فرمودند كه ‌‌‌‌‌‌‌خدايا زيادش كن. بعد مي‌‌گويد از طرفي مطابق آيه قرآن، پيامبر(صلّي‌الله‌عليه‌وآ له‌وسلّم) مأمور هستند كه بگويند: خدايا علـم مرا زياد كن، « قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»؛(طه/114) پس بايد اين شير، در عالم معنا همان مقام علم باشد، يعني ظهورش در نفس انسان، علم است. مگر علم، جان را تغذيه نمي‌‌‌كند؟ بهترين غذا براي جان مادّي، شير است. و براي جان غيبي، علم است و اين دو با همديگر يك رابطه‌اي دارند.
    «محي‌‌‌‌‌‌الدين‌‌عربي » در كتاب فصوص‌‌‌الحكم مي‌‌‌گويد: ابي‌‌خالد، در خواب ديد كه شير خورده است. شب آمد خدمت يكي از عرفاء و خوابش را گفت. آن عارف مي‌‌گويد: اين خواب دو حالت و دو مقام دارد. در اين‌كه اين رؤياي صادق است شكّي نيست، حال بگو آيا تو ديشب كه خواب ديدي شير مي‌خوري، آيا به‌واقع شيري وارد معده‌ات شده؟ گفت: نه! به او گفت: ولي اگر استفراغ كني، شير استفراغ مي‌‌‌كني. اين يك وجه از تعبير خوابت، اگر خواستي بر اساس موطن دنيا تعبير شود، ولي اگر بخواهي بپذيري، شير يعني علم، تعبير خوابت اين است كه به تو علم مي‌‌‌دهند. چون شير در مقام غيب، علم است، در مقام عالم ماده شير است. ايشان مي‌‌‌‌‌‌گويد: وسوسه شدم من كه شيرنخورده‌‌‌ام، پس مگر مي‌شود كسي شير نخورد، ولي خواب شير خوردن ببيند و بعد شير خورده باشد و در معده‌اش شير باشد؟ خودم را وادار به تهوّع كردم، ديدم شير بيرون آوردم، چيز پيچيده‌اي نيست. در روايات هم داريم كه پيامبر(صلّي‌الله‌عليه‌وآ له‌وسلّم) به عايشه فرمودند: كه برو روزه‌‌ات را افطار كن - ظاهراً روزة مستحبي بوده- عايشه گفت: چرا؟! فرمودند: چون خودت خودت با غيبتي كه كردي، روزه‌ات را افطار كردي و گوشت خوردي. گفت كي من غذا خوردم؟ در حالي‌كه گوشت‌خوردن او، همان غيبتي بود كه كرده بود، بعد خودش از لاي دندان‌‌‌‌هايش متوجّه وجود گوشت خام شد، يعني عمل غيبيِ باطنيِ غيبت، صورتِ ظاهريِ حسّي گوشت‌خوردن به خود گرفت.
    مقام شير در نهر رجب را اهل معرفت مي‌فرمايند كه در بهشت مقام «علم توحيدي» است. اگر شما ماه رجب را حفظ كنيد، إن‌شاءالله معرفت توحيدي نصيبتان مي‌شود. آن وقت آن علم توحيديِ ماه رجب، علمي است كه به راحتي به دست نمي‌‌آيد، كسي كه رجبي شد يك معرفت خاصي پيدا مي‌‌كند كه ظهورش همان شير بودن آن نهر است كه از قلب او ظهور كرده‌است، و از شير سفيدتر بودنش هم به جهت پاك‌بودن از هرگونه شرك و آلودگي روحي است.

    عسل؛ صورتِ شور معنويِ رجبيّون

    و نيز مي‌فـرمايند: آن نهر از عسل هم شيرين‌‌تر است، چون عسل، حركت و گرما و تحرّك مي‌آورد؛ يعني آن عسل، اراده‌هاي توحيدي و همّت عمل توحيدي آدم را زياد مي‌‌كند. ببينيد كه منظورشان چيست؟ شما گاهي دلتان مي‌‌خواهد كه با يك شور و حرارتي بلند شويد و نماز شب بخوانيد، ولي خواب نمي‌گذارد. اين ارادة نماز شب خواندن و راحت و با شور و حرارت و عشق جلو رفتن به اصطلاح علماء اخلاق مربوط به عقل عملي است و اين غير از عقل نظري است كه پذيرفته است نماز شب خيلي بركات دارد، اين شور و شيدايي در عبادات، ريشه‌اش همان عسلِ بهشتيِ مربوط به نهر ماه رجب است. پس حرارت انجام اعمال الهي را رجب به آدم مي‌‌دهد و رجبيون، هم به معرفت خاص و هم به حرارت خاص در فهم دين و عمل به دين دست مي‌يابند. با توجه به اين مبنا غفلت نكنيد كه همين حالا با وارد شدن در ماه رجب و استقبال كردن از آن انشاء‌الله ارتباط با آن شير و عسل شروع مي‌شود.

    ماهِ ولايـي شدن براي ملاقات با حق

    آن روايت را در كتاب «المراقبات» داشته باشيد كه مي‌فرمايد: «ماه رجب ماه خدا است، ماه شعبان ماه پيامبرخدا(صلّي‌الله‌عليه وآله‌وسلّم) است و ماه رمضان، ماه امّت رسول‌الله«صلواة‌الله‌عل ه‌وآله» است». يعني با شروع ماه رجب كه ماه خداست، نيّت سلوك شروع مي‌شود، بنابراين از خدا شروع مي‌شود و پس از انس با پيامبر اكرم(صلّي‌الله‌عليه‌وآله ‌وسلّم) در ماه شعبان و رعايت اعمال مخصوص ماه شعبان، به يك خوديابي در ماه رمضان مي‌رسيم، و بدين‌معناست كه ماه رمضان، ماه امت است. اين روايت را با آن روايت جمع كنيد كه اميرالمؤمنين«عليه‌السلام مي‌فرمايد: « شَهْرُ رَمَضانِ، شَهْرُالله وَ شَعْبانِ شَهْرُ رَسولُ‌الله وَ رَجَبٌ شَهْري»[9] يعني؛ ماه رمضان ماه خداست و ماه شعبان ماه رسول‌الله«صلواة‌الله‌عل ه‌وآله» و ماه رجب ماه من است. پس طبق اين روايت، به يك اعتبار ماه رجب، ماه يگانگي با خداست، از طريق ارتباط با خود خدا، و به يك اعتبار، ارتباط با خدا بدون اتّصال به ولايت ممكن نيست و لذا ماه رجب، ماه امير‌المؤمنين(عليه‌السلا )، يعني صاحب ولايت است، پس ماه رجب ماه اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) يعني ماه ولايـت است. « ولايت » يعني زدودن جنبه‌هاي غير الهي از دل و رسيدن به يك به‌خود آمدن ناب. دلي كه ولايي شد اين دل غيرِ حق را نمي‌خواهد، آن وقت اين دل به عشق به نبيّ - كه مظهر نمايش صفات حقّ است- مي‌رسد و برايش طلب نزديكي به پيامبر اكرم(صلّي‌الله‌عليه‌وآله ‌وسلّم) در ماه شعبان پيدا مي‌‌شود و تقاضاي واردشدن در سلوك و سنّت پيامبر اكرم(صلّي‌الله‌عليه‌وآله ‌وسلّم) در جانش شعله مي‌كشد و در دعاي روزهاي ماه شعبان مي‌گويد: « اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَي الْاِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فيهِ...»[10] يعني خدايا! مرا ياري فرما تا به روش و سنّت پيامبرت نزديك شوم و بدان عمل نمايم. و حالا در منظر نگاه به وجود مقدّس پيامبراكرم(صلّي‌الله‌علي ‌وآله‌وسلّم) در ماه شعبان، در مقابل خود و در افق جانت ماه رمضان را مشاهده مي‌نمايي و در اين حالت ماه رمضان شَهْرُالله، و ماه ملاقات با خدا مي‌شود. اين دو روايت مي‌گويد: خودت را براي خدا در ماه رجب خالص كن، تا بتواني ولايت و نبوت را بفهمي و از خدا شروع كن - در ماه رجب- و به خدا ختم كن - در ماه رمضان- .
    پس با ماه رجب و روزه و استغفار در اين ماه يك خلوص اوّليه و خود را براي خدا آماده كردن داريم. آدم روزه كه بگيرد و إن‌شاءالله دعاهاي ماه رجب را هم بخواند و در آن‌ها دقّت و تدبّر كند، توجّه به حق در او زنده مي‌گردد. به قول بزرگان مي‌‌گويند: دعاهاي ماه رجب عجيب است اين قدر عجيب است كه عده‌اي از بزرگان مي‌فرمايند: بعضي از اين دعاها در ماه رمضان هم پيدا نمي‌‌شود و انصافاً هم از جهت توحيد و ولايت يك مراتب خاصي در دعاهاي ماه رجب هست، خدا توفيق‌‌مان بدهد كه هم اين دعاها را از اهلش درس بگيريم و هم به كمك آن ادعيه با خدا مناجات كنيم. بعد كه توجّه به حق از اين طريق در انسان زنده شد، ارتباط بيشتر با خدا در او شعله مي‌كشد، مي‌يابد كه بايد براي ارتباط حقيقي با حق، دست به دامن صاحب ولايت، يعني امير‌المؤمنين(عليه‌السلا )، بزند، اين‌جاست كه مي‌بيند عجب، پس ماه رجب، ماه امير‌المؤمنين(عليه‌السلا )، است و به اذن آن حضرت مي‌تواند حقّ ماه رجب را اداء كند. در مستي ارتباط با حق از طريق نور ولايتِ امير‌المؤمنين(عليه‌السلا )، دل با ماه شعبان روبه‌رو مي‌گردد و مي‌بيند مخزن اصلي، وجود مقدّس صاحب ماه شعبان، يعني محمّد مصطفي(صلّي‌الله‌عليه‌وآل ه‌وسلّم) است. در عطش ارتباط با خدا، با پيامبر اكرم(صلّي‌الله‌عليه‌وآله ‌وسلّم) روبه‌رو مي‌شود، آرام‌آرام اين عطش شعله‌ور مي‌شود و درست در دل ماه رمضان از پيامبر اكرم(صلّي‌الله‌عليه‌وآله ‌وسلّم) سراغ خدا را مي‌گيرد و هم خدا به پيامبرش ندا مي‌دهد:« إِذا سَئَلَكَ عِبادي، عَنّي فَاِنّي قَريبٌ اُجيبُ دَعْوَة‌َالدّاعِ إِذا دَعانِ...»[11] ؛ يعني اي پيامبر! اگر بندگان من از تو سراغ مرا گرفتند، من خودم به آن‌ها نزديكم و جواب آن‌ها را مي‌دهم. بدون آن‌كه پيامبر اكرم(صلّي‌الله‌عليه‌وآله ‌وسلّم) را خداوند در اين شرايط واسطه قرار دهد.[12]

    راه به‌دست آوردن توفيق انجام اعمال اين ماه

    اجازه بدهيد تأكيداتي عرض كنيم تا إن‌شاءالله بتوانيم در اين ماه نتيجه بهتري بگيريم. اوّل؛ ايجاد زمينة نورانيت فكري و قلبي است به كمك ادعيه و تأمل در محتوا و فرهنگ آن‌ها، كه عامل و زمينة نورانيت بسيار خوبي براي قلب است، و حيف است كه اين دعاها را از دست بدهيد، پس با يك برنامه‌ريزي سعي بفرماييد از ادعيه ماه رجب استفاده كنيد. دوم؛ ايجاد زمينة همّت عملي است از طريق روزه. در اين ماه بالأخره هر كس به جايي رسيد، نهايت استفاده را از ماه رجب كرد و نهايت استفاده آن اين است كه تصميم بگيرد إن‌شاءالله همة ماه رجب را روزه باشد، كار مشكلي نيست، ولي بركات آن غيرقابل تصوّر است.

    اعمالي ساده و بركاتي بزرگ

    خدا رحمت كند مرحوم آيت‌‌‌الله ملكي تبريزي را، يك تذكّري كه در تمام كتاب‌ المراقبات مرتّب تكرار و تأكيد مي‌‌كنند و به خصوص در اعمال ماه رجب و ماه رمضان، مي‌گويند: شما ببينيد مثلاً مي‌گويند اگر اين ده ركعت نماز را هر شب در ماه رجب بخوانيد غير ممكن است كه وارد بهشت نشويد. حالا ممكن است يكي بگويد اين ده ركعت كه چيزي نيست. مگر مي‌‌شود براي عملي در اين حدّ ساده، چنين نتيجه‌اي بزرگ بدهند؟ ايشان مي‌فرمايند: «اگر چيزي نيست، كه چيزي هم نيست، پس چرا از بين اين همه آدم كه زير پرچم اسلام هستند، عدّه بسيار قليلي اين عمل را انجام مي‌دهند؟» پس معلوم است از جهت ديگري چيزي هست، وگرنه اكثر مسلمانان انجام مي‌دادند. ايشان مي‌فرمايد: «خدا مي‌خواهد بنده‌اش را امتحان كند ببيند اعتماد به حرف خدا دارد يا نه؟ اعتماد به حرف امام معصوم دارد يا نه؟» امام معصوم(عليه‌السلام) مي‌فرمايد: اين كار را بكنيد اين نتايج را دارد، ولي از آن جايي كه ما اعتماد نداريم . مي‌گوييم مگر مي‌شود. آن وقت چون نمي‌دانيم كه مي‌شود يا نمي‌شود حرف را جدّي نمي‌‌گيريم و همين موجب ضرر مي‌‌شود. امّا آن طرف قضيه را خودتان مي‌دانيد با اينكه به واقع آسان است، همة انسان‌ها توفيق انجام آن را ندارند، پس معلوم است از جهتي كار مشكلي است ولي اگر توفيق انجامش را به دست آوريم خود عمل، كار مشكي نيست، چون كه تمام دعاهاي ماه رجب يك ساعت بيشتر طول نمي‌كشد. حال اگر انسان يك ساعت در هر روز ماه رجب خودش را براي ماه رجب فارغ كند بسيار نتيجه مي‌گيرد، كه به نظر مي‌رسد ما خيلي بيشتر از اين‌‌ها وقت‌هايمان را بدون استفاده مي‌گذرانيم. پس آري چيزي نيست، ولي عمده همّت ماست كه بتوانيم توفيق عمل پيدا كنيم و اگر همين تذكّر آيت‌الله ملكي«رحمة‌الله‌عليه» را به قلبمان تفهيم كنيم و به خدا و ائمه معصومين اعتماد نماييم، توفيق انجام اعمال و قرائت ادعيه فراهم مي‌شود، بالأخره مي‌خواهند با همين كارهاي ساده ما را به درجات بالا برسانند.
    تأكيد بيشتر ما روي اين قضيه است كه ماه رجب ماهي است كه ما بايد دنبال كشف يك كمالي باشيم كه همة اين‌ اعمال و اذكار، مقدّمه آن كمال است و مرتّب خودمان را آماده و آماده‌تر كنيم تا آن كمال در ما پيدا ‌شود كه وقتي به طور كلّي در قيامت ندا مي‌كنند: «اَيْنَ الرَّجَبِيّوُن» إن‌شاءالله ما جذب آن دعوت ‌شويم.

    سلوكِ بي‌سر و صدا

    گاهي دوستان مي‌پرسند اذكاري كه بتوانيم به كمك آنها اهل سيروسلوك شويم چيست ؟ اصل قضيه را خودتان متوجّه هستيد بنده عرض مي‌كنم تا إن‌شاءالله با هم راه بيفتيم. ببينيد ما دو نوع عارف داريم؛ يك نوع عارفِ پرآوازه كه عموماً همه مردم آن‌ها را مي‌شناسند و بنا به مصلحتي كه نزد خدا محفوظ است، خداوند آن‌ها را به مردم شناسانده است؛ و يك نوع عارف بي‌سروصدا هم داريم، كه بي‌سروصدا از عمق جان، نوراني شده‌اند. عموماً بزرگاني كه به حقايق وصل شدند سروصدا ندارند و شما هم بايد بي‌سروصدا دنبال نوراني شدن جان خود باشيد و اين نكته را بايد به‌خوبي براي خودتان حل كنيد كه شما بنا نداريد آوازة سير و سلوكتان به گوش احدي برسد. شما فكر مي‌كنيد كم آدم پيدا شده كه بي‌سروصدا ماه رجبش را حفظ كرده‌است، ماه شعبان و ماه رمضانش را حفظ كرده، پنج‌شنبه اول ماه و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماهش‌ را روزه گرفته‌ و بحمدلله به جاهايي رسيده‌، بدون آن‌كه اصلاً كسي او را به عنوان اهل سير و سلوك بشناسد، به طوري كه حتّي عرفاي پرآوازه غبطه‌ او را مي‌خورند. اين‌ها از چه طريقي به اين درجات رسيده‌اند؟ از طريق همين ماه رجب و اعمال و اذكار وارده. اصلاً بالاتر از بركاتي كه در ماه رجب هست در زير اين آسمان بركت نيست. در ماه رمضان كه روزه‌‌داري واجب است، پس اعمال مستحبي كه شما بخواهيد به آن دست پيدا كنيد و از بركات آن بهره بگيريد، خدا مي‌داند بالاتر از اعمال ماه رجب اعم از روزه و دعا و اذكار آن، زير اين آسمان نيست. همان‌طور كه به ما خبر داده‌اند در اين ماه يك شعوري براي آدم پيش مي‌‌آيد، يك ملكاتي و فهمي گير آدم مي‌‌‌‌آيد كه ديگر گفتني نيست، خوشا به حال رجبيّون. ما شنيده‌ايم و اميدوار شده‌‌ايم. پس اعمال و ذكرهاي ماه رجب دستورالعملِ به جايي رسيدن است. اين اعمال موجود در مفاتيح‌‌الجنان شيخ عباس قمي«رحمة‌الله‌عليه» در ماه رجب يك دستورالعمل سلوكي است كه به كمك احاديث معصوم تدوين شده‌است. وقتي كه به دوستان مي‌گوييم آقا به كمك دستورات مفاتيح ماه رجب و شعبان و رمضان خود را حفظ و احياء كنيد ، فكر مي‌كنند كه ما كار را دست كم گرفتيم.
    فرمودند كه: ديده شده از دهان شيخ عباس قمي«رحمة‌الله‌عليه» نور بيرون مي‌‌آمد. يعني اين مفاتيح، نور است. ايشان شاگرد مرحوم آيت‌‌‌الله ‌قاضي‌طباطبائي«رحمة‌الل ‌عليه» بوده است. مرحوم قاضي طباطبائي يعني استادِ علامةطباطبائي«رحمة‌الله‌ عليه» را جناب آقاي حدّاد آن عارف بزرگ در وصفش مي‌فرمايد: من سير كردم در باطن همة عرفاي تاريخ، بالاتر از آيت‌الله ‌قاضي«رحمة‌الله‌عليه» بعد از معصوم نديدم. مرحوم شيخ عباس قمي شاگرد عرفاني مرحوم آيت‌الله ‌قاضي طباطبائي بوده و مفاتيح را با چنين روح و روحيه‌اي تدوين كرده است. خودش اهل سير وسلوك است، ولي نه سير وسلوك باسروصدا كه يك چيزهايي بگويد كه ما بگوييم خوشا به حالش، نه، اين‌ها بي‌سروصدا هستند ، گفتني نيست.
    مرحوم راشد فرزند مرحوم ملاّعباس‌تربتي در كتاب «فضيلت‌هاي فراموش شده» مي‌گويد: «يك هفته قبل از فوت پدر‌‌م يك دفعه نوري حدود يك ساعت آمد در خانة ما كه همه مي‌ديديم، پدرم مي‌خواست در مقابل آن بلند شود نمي‌توانست، گريه ‌كرد و گفت: «السَّلامُ‌‌‌عَلَيْكِ يا زَيْنَب كُبْري!». مرحوم راشد مي‌فرمايد: پيوسته پدرم همان‌طور كه در بستر بيماري خوابيده بود، سر خود را به عنوان سلام تكان مي‌داد و نور حدود يك ساعت حضورش ادامه داشت، همچنان پدرم گريه مي‌‌كرد و به يك‌يك ائمه و پيامبر(صلوات‌الله‌عليه‌و آله) و فاطمه زهرا(عليهاالسلام) سلام مي‌داد. جناب آقاي راشد كه اين قضيه را نقل كرده آدم دير باوري است و خودش هم مي‌گويد من عموماً سعي مي‌‌كردم اين‌گونه موارد را باور نكنم تا اين‌كه خودم با چشم‌هايم ديدم. او مي‌گويد: بعد از اين قضيه، چند بار از پدرم پرسيدم اين قضيه چه بود؟ ايشان در جواب من مي‌‌گفتند: حسنعلي، اين‌‌ها چشيدني است و نه شنيدني.
    غرض از اين عرايض اين است كه كسي مثل ملاّعباس‌تربتي به جايي مي‌‌رسد كه در آخر عمر نور ائمة معصومين(سلام‌الله‌عليها) به سراغش مي‌آيند ولي هيچ وقت ادعايي هم ندارد،[13] فقط با نمازهاي طولاني و روزه‌هاي ساليانه به اين‌‌جا رسيده‌است. ماه رجب و دستورات آن اين طوري آدم را به مقصد مي‌‌رساند‌ و تربيت مي‌كند. عرفاي شيعه بي‌سروصدا هستند و با ماه رجب هم به جاهايي كه بايد برسند، رسيدند. دنبال اين و آن راه افتادن به هيچ دردي نمي‌‌خورد. برويد دنبال دستورات ائمه كه در امثال مفاتيح‌الجنان هست. اعمال ماه رجب، روزة روز دوشنبة هر هفته يا چهارشنبه وسط ماه و پنج‌شنبه اول و آخر ماه، بي‌سروصدا، كار خودش را مي‌كند. إن‌شاءالله يك چيزهايي به دست مي‌آوريد كه به كسي نمي‌توانيد بگوييد، كسي هم نمي‌تواند به شما بگويد، بياييد ما و شما اميدوار باشيم. بنا هم نيست به كسي بگويي الا اينكه مأمور باشيد، آن كسي هم كه مأمور است دست بقيه را بگيرد كه مقامش، مقام ولايت و نبوت است و من و شما در اين مقام‌ها نيستيم. اگر زرنگ باشيد از يك شواهدي اصل مطلب را مي‌فهميد، همان كافي است. مرحوم آيت‌الله طالقاني«رحمة‌الله‌عليه» زرنگ بود. عصر روز بيست‌ويكم آبان سال 1357، امام‌خميني«رحمة‌الله‌عل ه» فرمودند: حكومت نظامي را بشكنيد و برويد در خيابان‌ها، هرچه مي‌خواهد بشود. مرحوم آيت‌الله طالقاني«رحمة‌الله‌عليه» جهان ديده است، سياست مي‌شناسد، مي‌داند در موقع حكومت نظامي ريختن در خيابان‌‌ها يعني چه؟ امام«رحمة‌الله‌عليه» مي‌‌‌فرمايند: بايد بريزيد در خيابان. مرحوم طالقاني تلفني به امام«رحمة‌الله‌عليه» مي‌گويند: آقا خطرناك است، مردم را مي‌كشند، و اصرار مي‌‌كنند و مي‌گويند: امام زمان(عجل‌‌الله‌تعالي) راضي نيستند. امام‌خميني«رحمة‌الله‌عل ه» مي‌فرمايند: ازكجا كه دستور امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) نباشد؟ آيت‌الله ‌طالقاني«رحمة‌الله‌عليه چون اهل فهم است، يك مرتبه مطلب را مي‌‌گيرد و مي‌گويد ببخشيد . وتنها چيزي كه امام«رحمة‌الله‌عليه» بعدها در بارة آن صحبت نكردند همين بود و آيت‌الله‌طالقاني«رحمة‌ا له‌عليه» هم همين قدرش را مي‌توانستند بگويند. آيا آن كه مردم در خيابان بريزند، دستور درستي بود يا نبود؟ يعني اگر آن شب مردم به دستور امام«رحمة‌الله‌عليه» در خيابان نريخته بودند، مطمئن باشيد هنوز انقلاب اسلامي محقّق نشده بود. عرفاي ما كه ادعا ندارند، بي‌سروصدا هستند. امام«رحمة‌الله‌عليه» در كتاب‌‌هاي «مصباح‌الهدايه» و يا «شرح دعاي سحر» يك چيزهايي يواشكي فرموده‌اند كه اهل نظر مي‌‌گويند خيلي مراتب را بايد طي كرده باشد، ولي بي‌سروصدا. تأكيد ما همين باشد كه دعاها و روزه و ذكرهاي ماه رجب بصيرتي به انسان مي‌دهد كه آن بصيرت آن چنان است كه فقط مي‌توانيد آن بصيرت را داشته باشيد و با آن زندگي كنيد، يعني چشيدني است و نه شنيدني، إن‌شاءالله. به شرطي كه از حالا، عزمتان اين باشد كه بناي سر و صدا نداشته باشيد.


    زيركي بفروش و حيراني بخـر

    تأكيد بعدي هم باز روي ماه رجب است. ماه رجب قدرت آدمْ درست‌كردن دارد. ما چيزي نمي‌دانيم به شما بگوييم، فقط همين را بگوييم كه: مرحوم آيت‌الله‌ ملكي ‌تبريزي«رحمة‌الله‌عليه» در كتاب المراقبات مي‌فرمايد: «حتّي به علماء پيشنهاد مي‌كنم كه اين ماه، تحقيقِ علمي - يعني حتي تحقيق در قرآن و روايت را- كم كنند و به عبادت بپردازند». چه كسي اين را مي‌گويد؟ كسي كه هم مجتهد است و هم در عين حال شاگردِ ملاّ‌حسينقلي‌همداني است، حسّي غيب‌شناس دارد، غيب را مي‌شناسد. مي‌فرمايد: من پيشنهاد مي‌كنم در اين ماه تحقيق علمي، بحث و درس را كم كنيد و به عبادت بپردازيد. يعني ادراك مقام رجب طبق دستوراتي كه ائمه(عليهم السلام) به ما داده‌اند از طريق عبادت بيشتر ممكن است.
    البته كسي كه آن قدر علم ندارد كه با اين دعاها ارتباط و اتّحاد پيدا كند اوّل بايد برود و دعاها را بفهمد، حتّي اگر نشد به‌راحتي مقصد آن‌ها را درك كند بايد برود، آن‌ها را درس بگيرد. وقتي اظهاراتي را مي‌كني كه در دعا هست، بايد قلبت تصديق كند، قلب كه تصديق كرد بعد إن‌شاءالله راه مي‌افتد. به همين جهت ما پيشنهادمان اين بود كه مباحث خودمان را در اين سه ماه رجب و شعبان و رمضان تعطيل كنيم، به دوستان هم عرض كرديم، دين‌‌داني بس است ، دين‌‌داري اصل است. ممكن است حضورتان در اين جلسات با انگيزة دين‌‌داني باشد و ضرر كنيد، نمي‌دانيم عزيزان با يك شور معنوي مي‌آيند يا با يك كنجكاوي علمي؟ گفت:
    زيركي‌ظن‌است و‌حيراني‌نظر زيركي‌بفروش‌ و حيراني بخر
    يعني كنجكاوي علمي بد نيست، ولي ما را به اين نكته مي‌رساند كه احتمال وجود حقايق را مي‌دهيم‌، چشم دلمان را باز نمي‌كند تا به حقايق نظر كنيم. راه رسيدن به حقايق، راه حيرت است كه با تزكيه و عبادت به‌دست مي‌آيد، همان حيرتي كه پيامبر اكرم(صلّي‌الله‌عليه‌وآله ‌وسلّم) از خدا تقاضا مي‌كردند كه: «رَبِّ زِدْني تَحَيُّراً»، خدايا! حيرت مرا بيفزاي. از خدا بخواهيد در اين سه ماه رجب و شعبان و رمضان، فضاي معنوي و سلوك روحاني در تمام رابطه‌مان حاكم باشد.


    تعليم بس است، تجريد !

    آفت اين جلسات علمي اين است كه آدم با خودش درگير نيست، مي‌آيد ببيند كه بقيه چه مي‌‌گويند؟ اين خوب نيست، گاهي آدم بايد ببيند كه خودش چه مي‌گويد؟
    يك ‌هفته قبل از ماه رجب؛ خدمت آيت‌الله‌حسن‌زاده«حفظه‌ الله»، بوديم دوستان عرض كردند كه آقا چه دستوري براي ماه رجب مي‌‌دهيد؟ ايشان با يك تأكيد و شدّتي گفتند: « در ماه رجب برويد خودتان را ورق بزنيد». عرض ما نيز همين است كه بايد يك جوري خودمان را ارزيابي كنيم. مي‌‌‌‌‌گويند: «تعليم بس است، تجريد» تجريد يعني با خود بودن، تعليم يعني از غير چيز ياد گرفتن. اگر من براي شما بگويم و شما حرف‌هاي مرا گوش كنيد، پس كي به خودتان برگرديد؟ آن تجريد، آن يگانه شدن با خود، كو؟!
    اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) مي‌‌فرمايند: «از وقتي كه من از پيامبر(صلّي‌الله‌عليه‌وآ له‌وسلّم) شنيدم كه روزة ماه رجب و شعبان چه نتايجي براي مؤمن دارد، ديگر هيچ وقت تا آخر عمرم روزة ماه رجب و شعبان را ترك نكردم». بايد از خدا بخواهيم كه هم توفيقش را بدهد و هم معرفتش را. و از خدا بخواهيد كه توفيقات كم نخواهيم، بايد خود خدا همّت ما را بلند كند. سه روز روزه چرا؟ روزه همه‌ ماه را مي‌خواهيم. روزه همة ماه رجب را چرا؟ روزه ماه شعبان را هم مي‌خواهيم. و روزه شش روز اوّل ماه شوال را هم مي‌خواهيم، يك جوري بايد كار، اساسي شود.


    در رُباييد اين چنين نفحات را

    در روايت داريم كه پيامبرخدا(صلّي‌الله‌عليه وآله‌وسلّم) فرمودند: «اِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي اَيّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٍ اَلا فَتَعَرَّضوا لَها»؛[14] يعني در روزگار و گاه ‌وبيگاه در زندگي‌تان نفحات و نسيم‌هاي معنوي برجانتان مي‌وزد، آگاه باشيد كه خود را در معرض آنها قرار دهيد. حال چگونه خودمان را در معرض نفحات ماه رجب قرار دهيم تا آن بصيرت و همّت و شور بندگي را پيدا كنيم؟ مسلّم همين دستورات ماه رجب را با اطمينان عمل كردن، مساوي است با در معرض نفحات و نسيم‌هاي ماه رجب قرار گرفتن. به گفتة مولوي:
    گفت‌پيامبر(ص)كه‌نَفْحَتْ‌هاي‌حق
    انـدر اين ايّـام مي‌آرد سبق


    گوش‌و‌هوش‌داريداين‌اوقا ت‌را
    در رباييداين‌چنين‌نفحات‌را

    نفـحه‌اي ‌آمــد‌ شمـا ‌را ديـد و رفت
    هركه‌را‌مي‌خواست‌جان‌ب شيدورفت

    حتماَ تجربه كرده‌ايد. گاهي شده ‌است كه وقتي طرف را نگاه مي‌كنيد فكر مي‌كنيد او هيچ معرفتي از معارف الهي و هيچ تواني از توان‌هاي سلوكي را هم ندارد. امّا خداوند برايتان روشن مي‌كند كه همة آن‌ چيزهايي كه ما آرزويش را داريم، او با همّتش به دست آورده است، چون خود را در معرض نفحات ماه رجب قرار داده و از بركات ماه رجب سرسري نگذشته است.

    نفحـه‌اي‌ديگررسيدآگـاه‌ اش تاازاين‌هم‌وانماني‌خواج !تاش


    يعني تلاش كن نفحة ماه رجب را لااقل در امسال از دست ندهي. مي‌گويد: من به اين گرفتاري‌ها و محروميت افتادم، شما مواظب باشيد محروم نشويد. مولوي در آخر دفتر دوم مثنوي در مورد موانع رسيدن آن نفحات به قلبش و ظلماتي كه در اثر لقمه و غذا پيش مي‌آيد درد و دلي دارد. مي‌دانيد كه مولوي آن چنان نبوده است كه خودش اراده كرده باشد تا شعر بگويد، بلكه به جهت رياضت‌ها و آمادگي‌هاي روحي در يك جذبة معنوي وارد مي‌شده و ديگر بي‌اختيار شعر، بلكه معاني و معارفي بزرگ را در قالب نظم مي‌گفته و اطرافيانش به‌خصوص حسام‌الدين‌چلپي آن‌ها را مي‌نوشته‌است. مولوي در دردِدل خود مي‌گويد: عجب! من يك لقمه اضافه خورده‌ام تمام روحم خاك آلوده شده و در اثر آن لقمه، گويا خاري در روحم فرورفته، مي‌گويد:

    سختْ‌خاك‌آميز‌مي‌‌‌آيد ‌سُخُن آب‌تيره‌شــد‌سرِ چَهْ، بندكن


    يعني ديگر نمي‌توانم در آن جذبه باشم و احوالات معنوي كه به من مي‌رسد را در قالب شعر بگويم:

    دوش‌ديگرلَون‌اين‌مي‌داد ‌دست لقمه‌‌اي‌چندي‌درآمدره‌ ه‌بست


    به خاطر لقمه‌اي، اين‌همه ظلمت و پريشان‌حالي! پس بايد از كف پاي لقمان وجودم آثار اين لقمه‌هاي اضافي را با روزه گرفتن درآورم.
    يعني قبلاً حالات معنوي رنگارنگ و خوبي داشتم، چند لقمه اضافه خوردم، همة آن‌ها رفت. لقمه كارش اين است، گاهي يك لقمة اضافي درِ غيب را مي‌بندد.
    از بـراي ‌لقمـه‌اي ‌ايـن ‌خارخار
    از كف ‌لقمـان ‌برون‌ آريد خار
    خاردان ‌آن ‌را‌ كه ‌خرما‌ ديده‌اي
    زانكه‌بس‌نان‌كور‌وبس‌ن ديده‌اي
    پيش‌ازاين‌كين ‌خارپابيرون ‌‌كني
    چشم‌تاريك‌است،جولان‌‌‌ ون‌كني
    فعاليت بدون بصيرت نتيجه نمي‌دهد، اوّل بايد با روزه‌داري چشم دل را از كوري نجات داد و سپس راه افتاد.
    بهر لقمه ‌گشت ‌لقمانـي ‌گرو وقت ‌لقمان ‌است ‌اي ‌لقمه برو
    جان ‌لقمان ‌كه ‌گلستان ‌خداست پاي‌جانش‌خستة‌خاري‌چراا ست
    همين‌طور است كه لقمة اضافي پاي جان انسان را خسته مي‌كند و سير روحاني انسان را متوقّف مي‌نمايد.
    شايد برايتان پيش آمده باشد يك بار كه گرسنه نيستيد ولي باز غذا مي‌خوريد، مي‌بينيد كه چه قدر روحتان ظلماني شد و ميل‌ها‌يتان تماماً زميني و پست گشت. براي يك لقمه اين همه دغدغه، اين همه وسوسة دروني، به طوري كه احساس مي‌شود همة شور و نور دين از قلب رفت.

    از براي لقمه‌اي اين خارخار از كف‌ لقمان برون‌آريد خار


    در ماه رجب خاري را كه در كف پاي لقمان جانمان فرورفته است بايد در آوريم تا بتواند جَوَلان دهد وگرنه وقتي چشم دل بسته است هر چه هم جولان كني به جايي نمي‌رسي «چشم تاريك است، جولان چون كني».

    خاردان‌آن‌را‌كه‌خرماديد ه‌اي زان‌كه‌بس‌نان‌كوروبس ناديده‌اي


    اين فرومايگي است كه انسان وصل به نان است، يك نحوه كوري است، كوري به‌جهت حجاب نان. آن‌وقت نمي‌فهمي اين خرما فعلاً خارِ جان است.

    جان‌لقمان‌كه‌گلستان‌خدا ست پاي‌جانش‌خستة‌خاري‌چراا ست


    حتماً امتحان كرده‌ايد، در شرايطي كه گرفتار نان و غذا هستيم، وقتي كه خدا را مي‌خوانيم، عقل مي‌گويد: خدا، ولي جان و قلب نمي‌گويد. چرا وقتي كه مي‌خواهيم دعا بخوانيم، قلب همراه نمي‌شود؟ ريشه‌اش كجاست؟ ريشه‌اش ماه رجب نداشتن است. «جان لقمان كه گلستان خداست» مگر قلب مؤمن، عرش رحمان نيست؟ چه شده كه آن احساس خدا داري از بين رفته‌است؟

    اُشترآمد اين ‌وجود خارخار مصطفي‌زادي‌براين‌اُشتُر وار


    شتر چه مي‌خواهد بخورد؟ سرش را زير مي‌اندازد و خار مي‌خورد. يك مصطفي«صلواة‌الله‌عليه‌و له»، يك پيامبر، يك انسان روحاني، يك جان ملكوتي، روي اين شتر نشسته است. اين شتر بايد سرش را بالا آورد، او بخورد و ما هم بايستيم كه نمي‌شود! يك كوزة عطري روي اين اشتر است، اشتر زياد نبايد به‌سوي زمين خم شود، چراكه اين كوزه مي‌افتد، بايد سرت را بالا بياوري. در ماه رجب إن‌شاءالله و به لطف خدا بايد سرتان را بالا بياوريد.

    اشترآمداين‌ وجود‌خار خار مصطفي‌زادي‌براين‌اشترسو ر


    مگر ما از نسل مصطفي(صلوات‌الله‌عليه‌وآ له) نيستيم؟ ما همه‌مان فرزندان روحاني پيامبر(صلوات‌الله‌عليه‌و آله) هستيم. ما سوار بر اشتر بدن هستيم.

    اشترا! تُنْگِ‌گُلي‌بر‌پشتِ‌توس ت كزنسيمش‌درتوصدگلزاررُست


    مواظب باش با توجّه به زمين و ميل‌هاي زميني اين تُنگ عطر نيفتد. تنگ عطري كه از نسيمش صدگلزار را معطّر مي‌كند، تمام احوالات و خلوت‌هاي تو را به حال و نشاط مي‌كشاند.

    ميل‌تو‌سوي‌مغيلان‌است‌ ريگ تاچه‌گل‌چيني‌زخارمُردگي


    همان‌طور كه شتر از خار مغيلان و ريگِ بيابان، گل سرسبز نمي‌تواند به دست آرد. تو هم با نان و غذا نمي‌تواني نسيم روحاني روحت را به دست بياوري.
    اي بگشته‌زين‌طلب‌ازكوبه‌كو چند‌گويي‌كين‌گلستان‌كُو وكُو
    گلستان پيش تو است با توجه بيش از حد به نان، آن گلستان گم شده است. اوّل بايد خود را از حاكميت نان آزاد كني.

    پيش ‌ازآن ‌كين ‌خارِپا بيرون ‌كنيد

    چشم ‌تاريك‌است‌جولان چون كنيد

    حالا هرچه درس تفسير بياييم و نماز بخوانيم، تا اين جان را از ميل‌هاي فاسدِ حاكم بر روح، آزاد نكنيم، هرچه بدويم فايده‌اي ندارد، اين خار وقتي كف پاي جان آدمي هست، هرچه بدود بيشتر فرو مي‌رود.

    بيش ‌از آن‌ كين‌ خارِ پا بيرون ‌كنيد

    چشم‌ تاريك ‌است‌ جولان ‌چون‌ كنيد

    پس اول بايد خودتان را از اين ميل‌هاي بدني آزاد كنيد، آن وقت باور كنيد غذا هم كه مي‌خوريد نور مي‌دهد. در روايت داريم كــه: « مؤمن وقتي غذا بر او حاكم نبود، افطارش نورانيش مي‌كند».
    بعد مولوي يك نكته خيلي بيدار كننده‌اي را مطرح مي‌كند كه چگونه وجود مجرّدِ نامحدود انسان، محدود به يك لقمه نان مي‌شود و اين با اين‌كه خيلي عجيب است ولي واقعيت دارد.

    آدمي‌كو‌مي‌‌نگنجددرجهان درسَرخاري‌همي‌گرددنهان


    ملاحظه مي‌كنيد از يك طرف تمام دنيا براي انسان كم است، همه دنيا نمي‌تواند شما را قانع كند ولي يك وقت هم در يك لقمه نان گُم مي‌شويم. اسير يك لقمة نان مي‌شويم، چه طور شده است كه انسان اسير مي‌شود، آدميت او گم مي‌شود؟ اين حرف اصلي ما است، در اين ماه بياييد آن وسعت آسماني خود را از گم شدن در محدودة دنيا، نجات دهيم، بقيّه‌اش هم به اميد دعاها و ذكرها. و اين‌كه زيارت اباعبدالله(عليه‌السلام) را شروع ماه رجب قرار بدهيد، چون خواستند ما به همه چيز برسيم، راه معاشقه با اباعبدالله(عليه‌السلام) را براي ما باز كردند، كه شروع خوبي براي ورود به ماه رجب است.

    «والسلام‌‌‌‌‌ عليكم و رحمة‌الله و بركاته»

    ‌‌‌





    1- كتاب «المراقبات» مرحوم آيت‌الله ملكي تبريزي جهت مراقبه ماه‌هاي رجب و شعبان و رمضان و ذيحجّه، كتاب ارزشمندي است. لازم است عزيزاني كه مي‌خواهند در سلوك قدمي بردارند، از آن استفاده نمايند.

    2- اقبال الاعمال ج3 ص 190، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي

    3- براي روشن شدن معنيِ مزه روزه، به كتاب «روزه، دريچه‌اي به عالَم معنا» رجوع فرماييد.

    4- قالَ مُوسيَ‌بْنَ جَعْفَر(عليه‌السلام): «رَجَب شَهْرٌ عَظيمٌ، يُضاعِفُ‌اللهُ فيه‌ِالْحَسَناتِ، وَ يَمْحُو فيهِ السَّيِئاتِ، مَنْ صامَ يَوْماً مِنْ رَجَبٍ تَباعُدَتْ عَنْهُ النّارُ مَسيرة سَنَةٍ، وَ مَن صامَ ثَلاثَةِ اَيامٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةٍ» (اقبـال الاعمال‌ج3ص191)؛ يعني «رجب، ماه عظيمي است كه خداوند نيكي‌ها را در آن چند برابر و بدي‌ها را محو مي‌نمايد، هر كس يك روز از ماه رجب را روزه بدارد، آتش جهنّم به‌فاصله يك‌سال از او دور مي‌شود و هر كس سه روز از آن را روزه دارد، بهشت براي او واجب مي‌شود». همچنان‌كه در روايت ديگري از رسول خدا(ص) داريم:«هر كس كلّ ماه رجب را روزه دارد، خداوند رضايت خود را براي او ثبت مي‌كند و كسي كه رضايت خداوند براي او ثبت شد، مورد عذاب قرار نمي‌گيرد».(مصباح‌المتحجد ج2 ص797)

    5- « رَجَب نَهْرٌ فِي‌الْجَنَّةِ اَشَدُّ بَياضاً مِنَ اللَّبَنِ وَ اَحْلي مِنَ الْعَسَلِ، مَنْ صامَ يَوْماً مِن رَجَبِ سَقاهُ اللهُ مِنْ ذلِكَ النَّهْر » (اقبال الاعمال ج3 ص191)؛

    6- براي پيگيري اين نكته مي‌توانيد به تفسير سوره «يس» از همين نويسنده رجوع فرماييد.

    7- رجوع كنيد به «توحيد صدوق» باب ما جاء في‌الرّؤيه، حديث 21

    8- همان.

    9- وسائل‌الشيعه ج 10 ص 493

    10- مفاتيح‌الجنان، اعمال مشتركه ماه شعبان، صلوات مرويّه از امام سجّاد(عليه‌السلام).

    11- 186/بقره

    12- براي بررسي بيشتر اين موضوع به نوشتار «رمضان، دريچه رؤيت» رجوع فرماييد.

    13- مرحوم شيخ‌عباس‌قمي«ره» را دعوت مي‌كنند كه يك ماه‌رمضان را در مسجد گوهرشاد مشهد منبر رود. هنگامي كه مرحوم ملاّ‌عباس‌تربتي خبردار مي‌شوند تصميم مي‌گيرند جهت استفاده از مواعظ مرحوم شيخ‌عباس‌قمي به مشهد بروند. روز اول خود را پشت ستون مسجد پنهان مي‌كند كه شيخ عباس‌قمي«ره» او را نبينند، ناگهان چشم شيخ‌عباس‌قمي«ره» به او مي‌افتد. همان وسط منبر مي‌گويند: مردم! شما آمده‌ايد كه استفاده ببريد، كسي در اين مجلس هست كه بهتر از من اين كار را مي‌تواند انجام دهد، اجازه دهيد همه ما اين يك ماهه از او استفاده كنيم و از منبر پايين مي‌آيند و با اصرار، مرحوم تربتي را بالاي منبر مي‌فرستند و تمام طول ماه‌رمضان پاي منبر او مي‌نشينند.
    آيا اين حركات، نشانه سلوك حقيقي و وصول به حقايق عالَم نيست؟

    14- بحار الانوار ج 68 ص 221

    (استاد اصغر طاهرزاده)

    (ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا - لب المیزان)

  2. 4 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 28 اسفند 96), rayehe (دوشنبه 31 فروردین 94), مصباح الهدی (یکشنبه 30 فروردین 94), باغبان (دوشنبه 28 اسفند 96)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array






  4. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 28 اسفند 96), mohamad.reza164 (دوشنبه 28 اسفند 96), Mvaz (سه شنبه 28 بهمن 99), sahar.66 (دوشنبه 28 اسفند 96)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ، يا مَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ

    بِالْقَليلِ، يا مَنْ يُعْطى‏ مَنْ سَئَلَهُ، يا مَنْ يُعْطى‏ مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ‏

    تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً، اَعْطِنى‏ بِمَسْئَلَتى‏ اِيَّاكَ، جَميعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَ جَميعَ خَيْرِ

    الْأخِرَةِ، وَ اصْرِفْ عَنّى‏ بِمَسْئَلَتى‏ اِيّاكَ جَميعَ شَرِّ الدُّنْيا، وَ شَرِّ الْأخِرَةِ، فَاِنَّهُ‏

    غَيْرُ مَنْقُوصٍ مااَعْطَيْتَ، وَ زِدْنى‏ مِنْ فَضْلِكَ يا كَريمُ

    ياذَا الْجَلالِ ‏وَ الْاِكْرامِ، يا ذَاالنَّعْمآءِ وَ الْجُودِ، يا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ، حَرِّمْ شَيْبَتى‏ عَلَى النَّارِ

    دعای زیبای ماه رجب از آپارات

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ

    مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ

    وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ

    وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ

    وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد


    ویرایش توسط sahar.66 : دوشنبه 28 اسفند 96 در ساعت 08:18

  6. 4 کاربر از پست مفید sahar.66 تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 28 اسفند 96), mohamad.reza164 (دوشنبه 28 اسفند 96), Mvaz (سه شنبه 28 بهمن 99), باغبان (سه شنبه 28 بهمن 99)

  7. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سلام


    در ماه رجب هستیم ،،،
    این ماها و این روزها هستند ،،،
    این ما هستیم که مسافر و رهگذر این روزها و شبهاییم ،،،
    شاید سال بعد نباشیم ،،،
    هیچ کس از فردا و یا ثانیه های بعد خودش خبر نداره ،،،
    این روزها و این شبها فرصتی هست که با خودمون و با خدا بیشتر خلوت کنیم
    به اعمال گذشته مون نگاه کنیم ، روزی و کسب و کار و معاشمون را مرور کنیم ، حق خدا ، حق مردم و خیلی چیزهای دیگه ....




    بخشی از دعای صباح امیر المومنین (ع) :


    إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ ،،،

    وَ هَوَائِی غَالِبٌ وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ وَ مَعْصِیَتِی کَثِیرٌ ،،،

    وَ لِسَانِی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ ،،، فَکَیْفَ حِیلَتِی یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ ،،،وَ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ ،،، اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

    وقتی مولا این جور میگه ( مولایی که معصوم هست ) ما دیگه چی بگیم .










    ..............................


    پی نوشت :
    دعای صباح امیرالمومنین حضرت علی(ع)

    https://www.erfan.ir/mafatih40/%D8%A...8C%D8%A7%D9%86
    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 28 بهمن 99 در ساعت 22:28 دلیل: پی نوشت

  8. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    gholam1234 (سه شنبه 28 بهمن 99), Mvaz (سه شنبه 28 بهمن 99)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 18:35]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,061
    امتیاز
    23,301
    سطح
    93
    Points: 23,301, Level: 93
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,680

    تشکرشده 2,193 در 901 پست

    Rep Power
    0
    Array
    التماس دعا، یه انسان گناهکار همیشه جاش اون ته چاه هست همیشه

  10. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,821 در 2,406 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آقا غلام ،،،انسان باید همیشه امیدوار باشه،،،
    دعاهایی مانند دعای عرفه و همچنین دعای صباح و... دعایی هستند که به انسان امیدواری میدند و یه جور آموزش به ما آدم هاست ،،، که چطوری با خدا درد و دل کنیم .
    اینکه یاد بگیریم به اعمال خوبمون مغرور نشیم و همیشه خودمون را بدهکار خدا بدانیم ( حتی اگه معصوم باشیم ) ،،،
    درد و دل های امام حسین (ع) در روز عرفه همش درسه برای همه ما آدم ها ، دانشمندان و علما و.....
    پیامبران الهی وائمه (ع) این موارد به ما آموزش دادن .



    خداوند خودش را مهربان و بخشنده معرفی می کنه ،،،از طرفی داریم :
    یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛
    بگو: اى بندگان من ‏که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.


    کلا اگه انسان نا امید بشه ، دنیا و آخرت براش سخت میشه - شیطان هم از ناامیدی وارد میشه .
    آدم ها می تونند سرنوشتشون را عوض کنند ،،،مثل حضرت حر!
    شاید همه ما آدم ها گرفتاریم ،،، و پیش خدا باید همیشه دست بسته باشیم و سر پایین !
    داستان حضرت عیسی (ع) و حواریون ایشون - داستان حضرت داوود - وقایع عاشورا خیلی موارد دیگه از تاریخ و کتب ،،درس خوبی به ما انسانها میده .


    ناامیدی و امید افراطی اشتباه هست ،،،امید افراطی یعنی اینکه همیشه در حال گناه کردن باشیم و اصرار داشته باشیم به اون و هی توبه کنیم و باز تکرار گناه ،،
    ولی ما نمیدانیم ثانیه های بعد زنده هستیم یا نه و یا اون گناه ما چه بازتابی داره ،،،و اینکه اگه گناهی انجام میشه باید انسان سعی کنه بعد توبه او را دیگه تکرار نکنه .
    انسان باید تلاش کنه و سعی کنه در مسیر تعالی قدم برداره ( اعمال خوب و جبران ) و بقیه اش را بسپاره به کرم و لطف و مهربانی خدا .
    ولی اگه انسان ناامید بشه ...نه تنها گذشته بلکه حال و آینده را از دست میده و این چیزی هست که شیطان می خواد .




    ............................
    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 28 بهمن 99 در ساعت 21:36

  11. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    Mvaz (سه شنبه 28 بهمن 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.