به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 اسفند 93 [ 09:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-14
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    609
    سطح
    12
    Points: 609, Level: 12
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 40 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونه خواسته ها و افکارم را برای همسرم مطرح کنم ؟

    سلام دوستان
    شاید مشکل من تکراری باشه ولی باز خواستم با مطرح کردنش از شما راهنمایی بخوام.
    من 8 ماه میشه عقد کردم و هنوز با نامزدم راحت نیستم همیشه می ترسم اگر فلان چیز رو بگم ناراحت بشه مثلا اینکه خواهر کوچیکش که نامزد داره یه بار موقع خرید با ما اومد و پول همراهش نبود و از نامزدم قرض خواست تا خرید کنه برای اینکه بدونم اهل برگردوندن قرض هست منم یه مقدار بهش دادم ولی اصلا یادش نموند که برگردونه خودش نامزد داره خب من بهم برخورد وقتی من لباسی رو دوست داشتم ولی چون دلم نیومد نامزدم هزینه کنه چیزی نگفتم اونوقت واسه خواهرش خرید همون طور که قرض منو پس نداد حتما به نامزدم هم پس نداده فقط یه بار واسه پس دادنش تعارف کرد من روم نشد از نامزدم بپرسم پس داده یا نه یا مثلا همین خواهرش یا داداش کوچیکش و مادرش مریض میشن به نامزد من میگن ببرشون دکتر خب دکتر خرج داره میترسم بگم فکر کنه خسیسم یا از خانوادش خوشم نمیاد اصلا این طور نی من فقط میگم چرا الان که در حال ساخت خونه هستیم بجای اینکه پدرش کمک کنه باید اون مسئولیت پدرش رو به عهده بگیره واسه بعضی از خرید های خونه سریع زنگ میزنن نامزد من بخره بیاره در صورتی که باهاش حساب نمیکنن من نمیدونم چه جوری این مسئله رو بیان کنم خیلی اذیت میشم وقتی میبینم من مراعات میکنم ولی بقیه نه. من خودم کارمندم و از حقوق خودم خرید شخصی میکنم و چون بعضی از وسایل جهیزیه هم خودم میخرم بعضی وقتا پول کم میارم حتی واسه یه ارایشگاه رفتن هم پول ندارم و پدرم میده این موضوع باعث خجالت من میشه نامزدم خسیس نی تا الان هر درخواستی ازش داشتم کوتاهی نکرده ولی من روم نمیشه راحت باهاش حرف بزنم حتی شارژ گوشیم رو هنوز خودم تهیه میکنم تا الان هر موقع غیر مستقیم گفتم اصلا نگفته واست شارژ بگیرم مثلا چند بار بهش اس ندادم بعد که زنگ زد دلیلشو پرسید گفتم الان ندارم شارژ بگیرم اصلا چیزی نگفت تا چند وقت پیش بهش گفتم دستم خالیه روم نمیشه از بابا بگیرم واسم شارژ میفرستی خدایی کم نذاشت با مبلغ بالا فرستاد ازش تشکر کردم گفت وظیفمه خب چرا باید برای انجام وظیفه حتما من بهش بگم؟ وقتی داداشش چند وقت یه بار ازش شارژ میگیره خودش باید بدونه منم لازم دارم.
    یا مثلا داداشش واسه ساخت خونه کمک میکنه کمک که نه مثلا یه ربع میره یه کار کوچیک انجام میده بعد مبلغ زیادی از نامزد من میگیره چند بار به شوخی گفتم خب پس فردا اون ازدواج میکنه تو کمکش میکنی اونوقت اونم بهت میده هیچی نمیگه .
    پدرش حتی هزار تومن سر عقد خرج نکرد از حلقه گرفته تا زیر لفظی قبل بله گفتن من رو نامزدم هزینه کرد اونوقت بجای کمک چون نامزد من در روز دو سری ماشین رو واسه کار لازم داره باید هزینه بنزین و تعمیرات رو بده مجبورش کردم موتور خرید ولی وضع بدتر شد فقط یه هزینه اضافه شد حالا باید بنزین موتور خودشم بده بعد داداشش استفاده کنه در صورتی که پدر شوهرم واسه داداشش موتور خریده و کلی واسش هزینه میکنه مثلا یه مغازه با وسایل کامپیوتری واسش اجاره کرده من مطمئنم موقع ازدواج داداشش هم کل خرج رو پدر شوهرم میده خودش همه اینا رو میدونه میگه من دارم هر ماه اندازه هزینه یه خانواده خرج میکنم بریم خونه اجاره ای بهتره ولی من قبول نمیکنم چون با اینکه مراسم عقدم خیلی ساده بود و فقط اقوام درجه یک بودن و اونم بدون سفره عقد توی خونه که مثلا بعدا جبران کنن و منم بعد فهمیدم کل خرج با نامزدم بوده از قید جشن عروسی گذشتم تا خونه بسازه خانواده من هم مخالف مستاجری هستن و مدام میگن چرا اینقدر اسون میگیری اخرش بد عادت میشه.
    ببخشد طولانی شد
    ممنون میشم راهنماییم کنید چه طور واسه مسائل این چنینی با نامزدم صحبت کنم که ناراحت نشه یه نمونش که خیلی اذیتم میکنه همین پول قرض گرفتنای خواهرش که نمیدونم بر میگردونه یا نه یا مثلا همین دکتر بردنای پر هزینه.

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط girl66teh نمایش پست ها

    من 8 ماه میشه عقد کردم و هنوز با نامزدم راحت نیستم همیشه می ترسم اگر فلان چیز رو بگم ناراحت بشه مثلا اینکه خواهر کوچیکش که نامزد داره یه بار موقع خرید با ما اومد و پول همراهش نبود و از نامزدم قرض خواست تا خرید کنه برای اینکه بدونم اهل برگردوندن قرض هست منم یه مقدار بهش دادم شما مگه مسئول آزمون اخلاقی رفتاری بقیه هستی؟ چیکار داشتی که امتحانش کنی. ایشون اصلا از شما پول نخواسته، به زور بهش دادی. که بعدش خودت را آزار بدی و بگی دیدی پس نمی ده!

    ولی اصلا یادش نموند که برگردونه خودش نامزد داره خب من بهم برخورد وقتی من لباسی رو دوست داشتم ولی چون دلم نیومد نامزدم هزینه کنه چیزی نگفتم اونوقت واسه خواهرش خرید خب شما درخواستت را نگفتی. توی دلت فکر کردی نباید نامزدت هزینه کنه. خواهرش گفته و براش خریده.

    همون طور که قرض منو پس نداد حتما به نامزدم هم پس نداده حدس می زنی. ضمن این که قرض خواهر و برادر به شما ربطی نداره.

    فقط یه بار واسه پس دادنش تعارف کرد
    یه بار هم خواسته بهتون پولتون را برگردونه که رد کردی و گفتی نمی خوام. ایشون هم فکر کرده پول برادرش هست و چیز بیشتری نگفته. من روم نشد از نامزدم بپرسم پس داده یا نه.

    یا مثلا همین خواهرش یا داداش کوچیکش و مادرش مریض میشن به نامزد من میگن ببرشون دکتر خب دکتر خرج داره میترسم بگم فکر کنه خسیسم یا از خانوادش خوشم نمیاد اصلا این طور نی اعضای یک خانواده اند. خواهر و برادر و مادرشن. معلومه که وقتی مریض می شن باید با هم برن دکتر و به هم کمک کنند. شما از راه نرسیده انتظار دارید ایشون کل خانواده اش را بذاره کنار؟

    من فقط میگم چرا الان که در حال ساخت خونه هستیم بجای اینکه پدرش کمک کنه باید اون مسئولیت پدرش رو به عهده بگیره واسه بعضی از خرید های خونه سریع زنگ میزنن نامزد من بخره بیاره در صورتی که باهاش حساب نمیکنن تو خیلی از خونه ها وقتی فرزند خونه خرید می کنه باهاش حساب نمی کنند. بچه ها برای خونه خرید می کنند. حتی دختر خانواده. ایشون که پسر هست و در این موارد انتظار بیشتری ازش می ره. شما نمی تونید قوانین و عادات خونه اونها را عوض کنید. ایشون هنوز پسر اون خونه است. اون جا زندگی می کنه و می خوره و می پوشه و ... اگه یک کیلو میوه برای خونه بخره، باباش باهاش حساب کنه؟ شما می تونی با همچین آدمهای حسابگر و سختی زندگی کنی؟

    من نمیدونم چه جوری این مسئله رو بیان کنم خیلی اذیت میشم وقتی میبینم من مراعات میکنم ولی بقیه نه. اگر مراعات می کنی سر کسی منت نذار. اگر هم نمی تونی مراعات نکن. ظاهرا همسرتون شما را تحت فشار نذاشته برای مراعات. خودت یه قانون نانوشته داری برای خودت.

    من خودم کارمندم و از حقوق خودم خرید شخصی میکنم و چون بعضی از وسایل جهیزیه هم خودم میخرم بعضی وقتا پول کم میارم حتی واسه یه ارایشگاه رفتن هم پول ندارم و پدرم میده این موضوع باعث خجالت من میشه پول آرایشگاه در یک ماه چیزی نمی شه که یک کارمند نتونه بده. بعد هم به همسرت بگو. چرا به پدرت می گی؟ این حرفتون بیشتر بهانه است، تا دلیل.

    نامزدم خسیس نی تا الان هر درخواستی ازش داشتم کوتاهی نکرده ولی من روم نمیشه راحت باهاش حرف بزنم مشکل همینه. بلد نیستی خواسته ات را مطرح کنی.

    حتی شارژ گوشیم رو هنوز خودم تهیه میکنم تا الان هر موقع غیر مستقیم گفتم اصلا نگفته واست شارژ بگیرم مثلا چند بار بهش اس ندادم بعد که زنگ زد دلیلشو پرسید گفتم الان ندارم شارژ بگیرم اصلا چیزی نگفت تا چند وقت پیش بهش گفتم دستم خالیه روم نمیشه از بابا بگیرم واسم شارژ میفرستی نباید اینطوری می گفتی. مگه داری از کسی قرض می گیری؟ همسرته. خیلی محترمانه و با ناز و ادا، ازش می خواستی برات شارژ بگیره.

    خدایی کم نذاشت با مبلغ بالا فرستاد ازش تشکر کردم گفت وظیفمه خب چرا باید برای انجام وظیفه حتما من بهش بگم؟ وقتی داداشش چند وقت یه بار ازش شارژ میگیره خودش باید بدونه خود مردها نمی دونن برو کتابهای مربوط به شناخت تفاوتهای زن و مرد را بخون منم لازم دارم.

    یا مثلا داداشش واسه ساخت خونه کمک میکنه کمک که نه مثلا یه ربع میره یه کار کوچیک انجام میده بعد مبلغ زیادی از نامزد من میگیره چند بار به شوخی گفتم خب پس فردا اون ازدواج میکنه تو کمکش میکنی اونوقت اونم بهت میده هیچی نمیگه . چی بگه خب؟ شما نیازهای خودت را روت نمی شه بگی، تلافیش را اینطوری با لج و حرص در می آری. همسرت هم می مونه چی بگه!

    پدرش حتی هزار تومن سر عقد خرج نکرد از حلقه گرفته تا زیر لفظی قبل بله گفتن من رو نامزدم هزینه کرد قرار بین خودشون بوده. شاید پدرش وضع مالی خوبی نداره. شاید همسرت فکر و توانایی اقتصادی بالایی داره و نیازی نبوده از پدرش کمک بگیره. چیکار به مسائل داخلی خونشون داری؟ خیلی از پسرها اگر خودشون بتونن تهیه کنند، ترجیح می دن از پدرشون نگیرن. بهشون حس قدرت و مردانگی و توانایی می ده.

    اونوقت بجای کمک چون نامزد من در روز دو سری ماشین رو واسه کار لازم داره باید هزینه بنزین و تعمیرات رو بده مجبورش کردم موتور خرید حاضری سختی و خطر رفت و آمد با موتور را نامزدت تحمل کنه، اما پول بنزین ماشینی که سوار می شه را نده؟ می دونی یه تصادف با موتور، خدای نکرده دور از جون، چه بلایی ممکنه سر زندگیتون بیاره؟ اینقدر واست مهم بود پول بنزین را بده؟ اونم زمانی که تواناییش را داشت و خودش هم استفاده می کرد!!!!!

    ولی وضع بدتر شد فقط یه هزینه اضافه شد حالا باید بنزین موتور خودشم بده بعد داداشش استفاده کنه در صورتی که پدر شوهرم واسه داداشش موتور خریده و کلی واسش هزینه میکنه مثلا یه مغازه با وسایل کامپیوتری واسش اجاره کرده من مطمئنم موقع ازدواج داداشش هم کل خرج رو پدر شوهرم میده حرص روزهای نیامده را هم جلو جلو می خوری

    خودش همه اینا رو میدونه میگه من دارم هر ماه اندازه هزینه یه خانواده خرج میکنم بریم خونه اجاره ای بهتره ولی من قبول نمیکنم خب ایشون خودش هم داره می گه اگر بریم سر زندگیمون کنترل بهتری روی مخارج این چنینی دارم. به قول شما لازم نیست برای خونه خرید کنه یا ... ولی می گی من نمی آم. نمی تونه که با خانواده اش بجنگه. نمی تونه نه بگه. مادرشه، خواهرشه، ... نمی تونه براشون خرج نکنه و ببینه نیاز دارند.

    چون با اینکه مراسم عقدم خیلی ساده بود و فقط اقوام درجه یک بودن و اونم بدون سفره عقد توی خونه که مثلا بعدا جبران کنن و منم بعد فهمیدم کل خرج با نامزدم بوده مگه خرج عقد با خانواده عروس نیست؟ حالا نامزدت داده باشه، به شما چه ربطی داره. ایشون باید از پدرش طلبکار باشه، نه شما؟ مگه شما با پدر همسرت ازدواج کردی که ازش توقع داری؟

    از قید جشن عروسی گذشتم تا خونه بسازه خانواده من هم مخالف مستاجری هستن و مدام میگن چرا اینقدر اسون میگیری اخرش بد عادت میشه.
    ببخشد طولانی شد
    ممنون میشم راهنماییم کنید چه طور واسه مسائل این چنینی با نامزدم صحبت کنم که ناراحت نشه یه نمونش که خیلی اذیتم میکنه همین پول قرض گرفتنای خواهرش که نمیدونم بر میگردونه یا نه یا مثلا همین دکتر بردنای پر هزینه.
    سلام دختر خوب تهران!

    این رفتارهایی که گفتی برام خیلی ناآشنا نیستا! خیلیاش رفتارهای خودمم هست. ولی می دونم که اشتباهه. حالا که تازه اول راهید و هنوز زیر یک سقف نرفتید، یه تصمیم اساسی بگیر و یه برنامه بریز برای اصلاح رفتار خودت.

    زیاد به مامان و باباش و ... فکر نکن. فعلا تمرکز را بذار روی درست کردن رفتار خودت. فقط خودت.

    همونطور که گفتی همسرت خسیس نیست. مشکلی هم با خرج کردن برای شما نداره. اونی که مشکل داره شما هستی که بلد نیستی نیازت را بگی و فکر می کنی با صرفه جویی و نخوردن و نپوشیدن شما، همسرت ثروتمند می شه یا در آینده قدردان این همه کمک شما.

    حواست باشه که در این مورد آقایون متاسفانه متاسفانه خیلی فراموش کارند. اصلا همچین چیزی را اکثر قریب به اتفاقشون نمی بینند و عددی به شمار نمی آرن. این که شما ده سال بعد بگی من فلان روز بلوز نخریدم و شارژ از تو نگرفتم و حتی بگی عروسی نگرفتم ... تا تونستیم این خونه را بخریم یا اون ماشین را، باور کن همسرت بهت می خنده که "دختر تهران" دیوانه شده! فکر می کنه من با پول شارژ گوشی خونه خریدم.

    این حرف من نیستا. منم مث شما خانوم هستم و کاااااااملا می فهمم چی می گی. اما مردها اینطور فکر نمی کنند. پس به خودت زحمت زیادی نده و شارژ گوشی و لباس مورد نظرت را بخر.

    پستهای این وبلاگ را بخون. درسته که شما به سلامتی عقد کردید، اما بعضی رفتارهای لازم برای یک خانم را خوبه اینجا بخونی و یاد بگیری.

    توی همین تالار مطالب زیادی در این مورد هست. سرچ کن و بخونشون.


    این تاپیکها را بخون. نظرات همه الزاما درست نیست. ولی روی نظرات کارشناسها دقت کن. همینطور روی نظراتی که آقایون دادند دقت کن ببین مردها به این موضوع چطور نگاه می کنند.

    تو مسئله اقتصادی چطور با همسرم رفتار کنم؟

    بی اعتنایی شوهرم نسبت به پول دادن


    این گفتگوها را بخون. 1 ، 2 ، 3 الزاما همشون درست نیست. ولی لازمه با نگاه جدیدی با مسائل اقتصادی روبرو بشی.
    خیلی از این حرفهایی که ممکنه فکر کنی خاله زنکیه و مال زندگی امروز نیست، واقعیتهای زندگی است. بهشون فکر کن.



    مردها از برآورده کردن نیاز همسرشون لذت می برند. نیازت را بگو و بذار با رفع اون، همسرت خوشحال بشه.
    فکر نکن اگر برات شارژ می گیره یا لباس می خره، ناراحت می شه. وقتی اون پول را پرداخت می کنه خوشحال می شه. این نیاز مرد هست. می بینی که راحت هم برای خواهرش و مادرش و ... خرج می کنه. پس همسرت مشکلی نداره و رفتارش طبیعی هست. فقط شما باید رفتارت را درست کنی. این تاپیک را بخون.

    نیازهای مرد زندگی ات را بشناس



    این بخشی از پست الهه آذر است. ایشون با همسرش دوست بوده و با عشق و عاشقی و کلی فداکاری با هم ازدواج کردن.


    نقل قول نوشته اصلی توسط الهه آذر نمایش پست ها

    چرا من درجا میزدم و اون پیشرفت میکرد؟
    چرا من از جایگاه خوبی که داشتم سقوط کردم و اون به واسطه این ازدواج و موقعیتهایی که براش ساخته شد بالا و بالاتر رفت تا جائیکه من براش حقیر و بی ارزش شدم؟
    خدایا تو که دیدی با چه شرایطی ازدواج کردم...خودت که میدونی هنوزم ناراحت این نیستم چرا بدون کوچکترین توقعی زنش شدم..تو از دلم خبر داری مگه نه؟شروع زندگی بدون عروسی.بدون کادو.با ده تا سکه مهریه ...بدون هیچی به معنی واقعی کلمه......(اینارو میگم که بدونین اگه شوهرم تونست از نظر مالی از صفر صفر به اینجا برسه گذشت و فداکاری منم بی تاثیر نبوده)خدا شاهده که برام ظواهر مهم نبوده و نیست اما الان که پولدار شده گذشته رو فراموش کرده...الان میفهمم که کار خیلی از پدر مادرها درسته وقتی که شرایط سختی رو واسه دختر دادن میذارن....مردها وقتی واسه بدست آوردن چیزی زحمت بکشن قدرشو میدونن...وقتی کسی مثل من علیرغم سطح مالی بالا و رفاه پدر و مادرم به حداقلها راضی شدم باید هر روز بشنوم که" از خداتون بوده که انقد راحت قبول کردین...لابد میدونستن کسی تو رو نمیخواد "خیلی ناراحتی برو"10 تا سکه هم چیزیه؟"لب تر کنی میندازمت جلوت بری پی کارت"
    بعد از 5 سال زندگی تمام باورهایی که باهاش بزرگ شده بودم دچار اختلال شده
    - - - Updated - - -

    الان که ارسال کردم و نگاش کردم، دیدم چقددددددددر نوشتم. حتما بخونی ها. خیلی زحمت کشیدم
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : دوشنبه 14 مهر 93 در ساعت 14:20

  3. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    aye (پنجشنبه 17 مهر 93), khaleghezey (دوشنبه 14 مهر 93), maedeh120 (دوشنبه 14 مهر 93), واحد (سه شنبه 15 مهر 93), مصباح الهدی (دوشنبه 14 مهر 93), دختر بیخیال (دوشنبه 14 مهر 93), شایسته89 (چهارشنبه 16 مهر 93)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    همونطور که گفتی همسرت خسیس نیست. مشکلی هم با خرج کردن برای شما نداره. اونی که مشکل داره شما هستی که بلد نیستی نیازت را بگی و دوم این که فکر می کنی با صرفه جویی و نخوردن و نپوشیدن شما، همسرت ثروتمند می شه یا در آینده قدردان این همه کمک شما.

    اول بهت بگم که در این مورد آقایون متاسفانه متاسفانه خیلی فراموش کارند. اصلا همچین چیزی را اکثر قریب به اتفاقشون نمی بینند و عددی به شمار نمی آرن. این که شما ده سال بعد بگی من فلان روز بلوز نخریدم و شارژ از تو نگرفتم و حتی بگی عروسی نگرفتم ... تا تونستیم این خونه را بخریم یا اون ماشین را، باور کن همسرت بهت می خنده که "دختر تهران" دیوانه شده! فکر می کنه من با پول شارژ گوشی خونه خریدم.
    منم خوندم شیدا جون:)

    خانوم شیدا راست میگن، اونا خانواده اش هستن بالاخره تا این سن که رسیدن کلی زحمتشو کشیدن پس خرج کردن برای پدر و مادرش یا کمک کردن به خواهرشون اصلا چیز عجیبی نیست، اگه این ها خودشون رعایت کنن درسته لطفشونو میرسونه، اما نمیخواین رعایت کنن خب بازم ایرادی بهشون وارد نیست.
    تازه عزیزم شما از گذشته ایشون اطلاع نداری شاید در گذشته خواهرشون هزینه ای برای برادرش کرده که این کمک ها جز اون هزینه هاست.


    از طرفی دقیقا قسمتی که از جرفای شیدا و که برات نقل قول زدم درسته، منم این مورد و بارها دیدم آقایون اصلا قدردان این کارها و صرفه جوییا نیستن، اتفاقا تو همین تالار بود خوندم یک خانوم از زبون شوهرش همینا گفته بود که بهش گفتن.

    تو سایت های دیگه ای هم خونده بودم، خیلی از مکالمات بین همسران رد و بدل میشه و آقایون میخندن و میگن فکر کردین با صرفه جویی های شما من تونستم فلان سرمایه گذاری و انجام بدم.

    نه عزیزم، ایشون با خرید نکردن شما فکر میکنن، شما حتما دلت نخواسته که بخری، نمیدونن که از خدات بوده اما بخاطر آینده صرفه جویی کردی، فردا روز اتفاقا بهت خورده میگیرن که چرا تنوع تو پوشش نداری، مثلا از خواهرم یاد بگیر که چقد بخودش میرسه و....!
    تازه شما به اینجاها نرسیدین به اینجا برسی چی میخوای بگی:)))

    نه افراطش خوبه نه تفریط، شوهرتون دارن میگن تو خرج نکنی، من برای خواهرم خرج میکنم، پس چه خوبه واسه خودت خرج کنی، باید بهشون بفهمونی که شما متاهل شدی و هزینه هایی رو دوشت هست، اتفاقا الان صرفه جویی نکن از پول خودت هم استفاده نکن، برای هزینه هات از شوهرت پول بگیر بدون تعارف ، چون مردا از زنی خوششون میاد که بهشون وابسته باشه نه اینکه بدتر نشون بده هیچ نیازی بهشون نداره، برای همین بیشتر سمت خواهر و خانوادشون کشیده میشن که بهشون نیاز دارن.نه شمایی که با پول خودت برای خودت خرج میکنی.

    آرایشگاه و واسه کی میری؟ واسه شوهر! خب از خودش هزینه اشو بگیر.
    لباس و برای کی میخوای بپوشی و شیک باشی؟ واسه شوهر پس هزینه اشو کی باید بده؟ پدرتون ؟ خودتون ؟ یا خود شو
    پولای خودتم هزینه جهازت بکن .

    تو خرج کن تا شوهر ببینن نه همین شما یکی واسش کافی هستی دیگه خرج و مخارج خواهرشون و انجام نمیدن. یا تا جای ممکن از ولخرجی ها اگه ولخرجی ای هم هست کاسته میشه.

    تو لباستو بخر تا پول شوهرت خرج لباس خواهرش نشه!

    شوهر شما هنوز نفهمیدن ازدواج کردن چون شما باید بهشون بفهنونین که نفهموندین. ایندفعه هم بیخیال شو ، بذار تجربه ای برات بشه .
    با خودت بگو شوهرمه باید برام لباسی که دوست دارمو بخرن. البته ولخرجی نکن ولی در حد معمول و عرفش و در حد جیب شوهر خرج کن تا دیگه پولی برای قرض دادن نمونه شما هم الکی حرص نخوری.


    یک داستان برات تعریف کنم شاید بهتر برات جا بیوفته تا دیگه هیچوقت بیش از حد توانت تا جایی که بهت آسیب میزنه تلاش نکنی یا مراعات نکنی.مراعات خوبه ولی بجا و به موقع.




    *** یبار تو سایتی داستان زندگی ای خوندم برام جالب بود، خانوم داستان، بخاطر همسرش خیلی مراعات میکرد مثلا حتی تو لباس خریدن، میرفت لباسای کهنه مادرش و میگرفت میپوشید، چون شوهرش درس میخوند و بیکار بود، هیچ توقع مالی از همسرش نمیداشت خودش هم درس میخونو هم کار میکرد، و هزینه تحصیل همسرش هم میداد. بعد چند سال که وضع شوهرش خوب شد، شوهرش بهش خیانت کرد، دلیلشم این بود که میگفت تو زنی نیستی که من میخوام تو پوشش و بخودت رسیدن اصلا تنوع نداری یعنی چی که لباسای دیگران و میپوشیدی یا اینکه برای خودت خرید نمیکردی:( من تنوع میخواستم که تو نتونستی به من بدی. **


    ببین عزیزم، شوهر شما زن گرفته، اگه قرار باشه رفتارهای شما هم مثه آقایون باشه که نمیشه، من نمیگم خیلی خرید کنی یا خیلی ولخرجی کنی، اما دیگه یک شارژ گرفتن که چیزی نیست یا باید شما بعنوان یک نوعروس بخودت برسی، تو پوششت تنوع داشته باشی و مطمعن باش با این صرفه جویی ها شما میلیاردر نمیشین.

    داستان زندگی خانومی و همینجا میخوندم ، همسرشون ورشکست شده بودن خود خانوم خرید نمیکردن ، صرفه جویی میکردن اما همسرشون هردفعه فلان مارک عطر و فلان ساعت و فلان کت و شلوار و لباس و واسه خودشون میخریدن. تازه به همسرشون خیانت هم با داشتن دوست دختر های زیاد میکرد.:)

    بازم میگم ، هدف من از گفتن اینا اینه که اشتباه این خانوم هارو تکرار نکنی، بخودت حتما برس ! مخصوصا که یک نو عروس هستی. ولخرجی نکن ، اما بخودت برس ! و اگه شوهرت با خرج کردن مشکلی نداره پس خرج کن! تعارف و بذار کنار!
    تا طوری نشه که فردا شوهرتون بهتون بگن از خواهرم یاد بگیر که چقدر شیک پوش هست.

    تازه وقتی از الان ازشون هزینه نمیگیری، ممکنه براشون عادی بشه و فکر کنن چون شما کارمند هستین باید پول تمام هزینه هاتونو خودتون پرداخت کنین و فردا که سر خونه زندگی خودتون هم رفتین همین رویه ادامه پیدا کنه و شما برای خودتون هزینه کنین و همسرتون هم برای خانوادشون.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 14 مهر 93 در ساعت 15:01

  5. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    elham.e (دوشنبه 14 مهر 93), maedeh120 (سه شنبه 15 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 14 مهر 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 اسفند 93 [ 09:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-14
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    609
    سطح
    12
    Points: 609, Level: 12
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 40 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنون بابت راهنماییتون عزیزان
    سعی میکنم حساسیتم رو نسبت به خانواده نامزدم کمتر کنم .
    نامزدم اصلا قدر نشناس نیست و کوچکترین مراعات منو متوجه میشه و بیشتر مواقع تشکر میکنه به نظرم همه مردها قدر نشناس نیستن .
    ولی قبول دارم که باید کمی استقلال مالیمو کمتر کنم و به نامزدم تکیه کنم . من اصلا از تکراری بودن خوشم نمیاد و همیشه برای نامزدم متنوع میپوشم و کم نمیذارم ولی با خرج خودم از این به بعد سعی میکنم نیاز هامو بیان کنم .
    در مورد خانواده نامزدم درسته بعضی مواقع من زیادی حساس میشم ولی واقعا بعضی مواقع اون ها هم زیاده روی میکنن.
    شیدا جان حتما به ادرسایی که دادی سر میزنم و مطالعه میکنم
    دختر بیخیال از شما هم ممنون حق با شماست مراعاتهای بی جای من باعث شده اون نتونه مرد بودنش رو تو مسئله مالی به من نشون بده و به همین دلیل رفته سمت خواهرش .
    دوستان دعا کنید ساخت خونمون زودی تموم بشه قراره بعدش بریم کربلا من عاشق اینم که زندگیم بعد یه همچین سفری اغاز بشه و خوشحالم نامزدم هم قبول کرده .
    قراره نامزدم اخر هفته بیاد الان جهل روز میشه ندیدمش اخه اون شهر دیگه هست و این دفعه دیدارمون طول کشید حتما رفتیم بیرون لباسی رو که دوست دارم رو میخرم .( گرچه دلم واسش میسوزه این همه هزینه کرایه رفت و برگشتش میشه و وقتی میریم بیرون حتما باید بره رستوران و منم چون فکر میکنم مخالفت کنم ناراحت میشه مخالفت نمیکنم)
    اگه بازم سوالی بود میام فعلا بای

  7. کاربر روبرو از پست مفید girl66teh تشکرکرده است .

    maedeh120 (سه شنبه 15 مهر 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 اسفند 93 [ 09:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-14
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    609
    سطح
    12
    Points: 609, Level: 12
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 40 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بچه ها میخوام نامزدم رو با این سایت اشنا کنم ولی قبلش یکی بگه چه جوری میشه این پست رو پاکید؟؟؟؟؟؟؟

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:02]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,566
    امتیاز
    44,733
    سطح
    100
    Points: 44,733, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,973

    تشکرشده 6,443 در 1,460 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام
    نمیشه پاک کردامامیتونی اشتراک انجمن آزادبگیری وازطریق لینک تماس باما درخواست انتقال تاپیکت روبه بخش خصوصی بدی
    که فکرنمیکنم به کارت بیاد...چون اگه بانامزدت واردسایت بشید حتما میخوادبخش خصوصی روهم ببینه!!
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 اسفند 93 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1393-3-10
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    100

    تشکرشده 352 در 135 پست

    Rep Power
    28
    Array
    بهترین راه واسه بیان خواسته هات اینکه مستقیم بگی ، آقایون از تیکه انداختن و کنایه و تحقیر و توهین بدشون میا ، با مهربونی و محبت ،یه کمم لوس شدن چاشنیش کنی بد نیس ، خواستتو بگو و منتظر شو تا انجامش بده. درمورد پاک کردن تاپیک اطلاعی ندارم.

  11. کاربر روبرو از پست مفید سپیده ی تاریک تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 16 مهر 93)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 اسفند 93 [ 09:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-14
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    609
    سطح
    12
    Points: 609, Level: 12
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 40 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست گلم نه نمیخوام بهشون بگم اینجا عضو هستم فقط در حد مطالعه بعضی بخشها دوست دارم بیاد و ببینه. حالا باید به چه روشی خصوصیش کنم و درخواست بدم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا مدیر نمیتونه حذفش کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  13. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    عزیزم همسرتون تلاش میکنن که وسایل رفاه همسر عزیزشونو فراهم کنن، کار میکنن که وقتی همسر عزیزشونو بردن خرید و درخواست مثلا لباسی و داشت بتونن براشون تهییه کنین.
    وقتی از اینکه براتون خرید کنن خوشحال میشن خب پس شما هم خوشحال باشین وقتی دوست دارن ببرنتون رستوران پس شما مانع نشین بذارین ببرن.

    من نمیگم زیاده روی کنین اما در حد معمولش اشکالی نداره، همش که نباید در حال صرفه جویی کردن باشین گاهی هم باید خرج کنین.
    شما کار میکنین که زندگی کنین دیگه.

    گاهی برای متنوع بودنتون از همسرتون هزینه بگیرین، لازم نیست همشو از پول خودتون هزینه کنین.
    نمیدونم چقدر حرفم درسته اما گاهی بعضی مردا رو که میبینم حس میکنم حس خوبی بهشون دست میده وقتی همسرشون یا خواهر یا فرزندشون ازشون در خواست خرید وسیله ای و دارن، یعنی فکر میکنم خوششون میاد که تواناییی تهییه خواسته های همسرو اطرافیانشونو دارن .
    یا اینکه دوست دارن همسرشون از نظر مالی هم علاوه بر سایر زمینه ها وابسته اشون باشه.
    بابای خودم همین جوری هستن، وقتی باهاشون خرید میریم خیلی باید حواسم جمع باشه، ورگرنه تا بفهمن از چیزی خوشم اومده فوری دلشون میخواد تهییه اش کنن اگه من ممانعت کنم ناراحت میشن .

    مثلا یبار مامانم از جلوی طلافروشی ها رد میشدیم واستادن و نگا کردن من برام سوال شد چرا همیشه اکثر خانوما وقتی قصد خرید طلا ندارن، جلوی ویترین طلا فوشی میایستن . بابام یهو فکر کردن من طلا میخوام بگیرم گفتن خب طلا میخواین بیاین بریم تو! رفتن طلا هم گرفتن! !! ولی من گفتم نمیخوام حتی نرفتم تو مغازه، بابام دلخور شدن برای خواهرم سرویش طلا خریدن.
    خیلی مواقع این مدلی هستن اصلا خوششون میاد از اینکه برامون خرید کنن! از اینکه حتی برای فامیلشون هزینه کنن دوست دارن! وقتی هم مانع شیم بیشتر دلخر و ناراحتشون میکنیم.و اون هزینه رو یجور دیگه برای کس دیگه ای صرف میکنن.

    برای همین میگم وقتی دوست دارم مانعشون نشین، بابای منم خیلی دوست دارن وقتی بیرون میریم بهترین رستوران ببرنتمون.
    کلا از خرج کردن برای اطرافیانشون خوششون میاد.برای همین من حس میکنم نه همه مردا ولی برخی از آقایون از هزینه کردن برای عزیزانشون حس خوبی بهشون دست میده.


    درمورد پاک کردن تاپیکتون، میتونین عضو انجمن آزاد بشین و درخواست بدین تاپیک خصوصی بشه یا اینکه اصلا بنظرم لزومی نداره، اینجا تاپیک های مشابه زیاده.
    بگین تاپیوتونو قفل کنن، بعد دیگه تاپیک بالا نمیاد، دیگه همسرتون وقتی نمیدونن نام کاربریتونو چطور میتونن این تاپیک و از بین این همه تاپیک پیدا کنن.
    تازه فرض کنین اینجا رو خوندن، ایشون نمیدونن شما همچین مشکلی دارین و اینجا مطرح کردین.شاید شک کنن ولی مطمعن که نیستن این شخص شما هستین.
    خیلیا مثه مشکل شمارو دارن.نگران نباشین.

    مقالاتی که دوست دارین به همسرتون بدین بخونن و بهشون معرفی کنین. یا براشون پرینت بگیرین بدین بخونن.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : چهارشنبه 16 مهر 93 در ساعت 14:02

  14. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 16 مهر 93)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 اسفند 93 [ 09:04]
    تاریخ عضویت
    1393-7-14
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    609
    سطح
    12
    Points: 609, Level: 12
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 40 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست گلم روز بخیر
    ممنون که راهنماییتون رو کامل کردید دقیقا حق با شماست و نامزدم همیشه از خرید کردن لذت میبره به خصوص که واسه من باشه و حتما باید به سلیقه خودم باشه .
    نامزدم میدونه که من هر جا بخوام ثبت نام کنم و نام کاربری بخواد همین اسم رو میزنم
    همون درخواست قفل میدم بهتره .
    حس خوبی دارم بازم ممنون که راهنماییم کردین

  16. کاربر روبرو از پست مفید girl66teh تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (چهارشنبه 16 مهر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.