دو سال پیش من بخاطره خرید خونه طلاهامو فروختم.و شوهرم بهم گفت در اسرع وقت هروقت پول دستم اومد برات میخرم.منم همیشه در جواب میگفتم مهم نیست اگه هیچ وقتم نداشته باشم مهم خونه داشتنه.الان این چیزا رو میگم فکر نکنید که زنی هستم طلا و زلم زیبو برام مهمه.اصلا چون همون قبل هم اصلا ازشون استفاده نمیکردم.یعنی اصلا خوشم نمیاد طلا به خودم بریزم.اما یه چیزایی دل ادمو میشکنه.دو سال گذشت وضع مالیمون خیلی بهتر شد خدا روشکر.شوهرم وارد کاره جدیدی شد و سریع با اولین پولی که در اورد یه گردنبند برا خودش خرید شش میلیون!!این در حالیه که من چند روز خونه نبودم مسافرت بودم..بم تلفنی گفت گردنبند خریدم.من هیچ به روش نیوردم.ولی یه مرد نباید فکر کنه اول زنش!بخدا خود گردنبند مهم نیست نفس عمل برام مهمه.یه بار گفتم عزیزم فکر نمیکنی اول باید برا من میخریدی گفت پس اندازه.نتونستم ظاهر سازی کنم گفتم گردن من باشه پس انداز چنان ناراحت شد.بیخیال شدم.کلا اینجوریه اول برا خودش ساعت توپ میخره برا من سه
سال بعدش.کلا به من که میرسه فکر پس انداز می افته.بخدا اصلا پولکی نیستم ولی ....چند روز پیش رفتیم پیتزا بخوریم مال من هنوز اماده نشده بود مال اون اوردن اگه من بودم صبر میکردم اون بدون توجه شروع کرد خوردن.کلا اینجوریه تو همه چیز اول خودش.پس دوست داشتنو با چی میشه نشون داد.هی فکر میکنم اعصابم خورد میشه.میبینمش گردنبند مثه طناب دوره گردنش.اصلا ادم حسودی نیستم ولی من بودم طلا فروختم یادش رفت.اینقدرم ادم بیتربیتیه این مرد!خیلی دارم به اینکاراش فکر میکنم و دنبال بهانه برا دعوام.دوستان لطفا راهنماییم کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)