سلام.
راستش من بعد از خوندن این تاپیک تصمیم گرفتم تو این سایت عضو بشم و زیاد آشنا نیستم با سایت.
http://www.hamdardi.net/thread-27300.html
میخوام برسم به سوال خودم.
من 24 سالمه و تازه تحصیلم تو مقطع ارشد تموم شده و قصد رفتن از ایران رو برای دکترا دارم و به دلیل شرایطم احتمال اینکه این اتفاق بیوفته بالای 99 درصده. ولی طبق چیزی که زندگی بهم نشون داده هیچوقت نمیگم صددرصد. من یک سال و نیمه با یکی از همکلاسیهام رابطه دارم و رابطمون هم روز به روز محکمتر شده. الان تقریبا شش ماهه که فکر ازدواج باهاش بصورت جدی برام مطرحه. اینو با خونواده هم مطرح کردم و خونواده هم تحقیقات اولیشون رو شروع کردن همون موقع.
ولی مشکل از همونجا شروع شد. من میدونستم که خونواده دختری که انتخاب کردم از لحاظ مالی و تحصیلی از ما به مراتب پایینترن ولی وقتی خونوادم با این حقیقت روبرو شدن به طور کلی مخالف این ازدواج بودن.البته خونواده من اونقدر منطقی هستن که اگه من بگم فلانی رو میخوام و اصرار بر این داشته باشم و بدونن از انتخابم مطعمعنم مخالفتشونو کنار بذارن و مشکلات زیادی پیش نیاد.
من نمیدونم باید چه چیزی رو بیشتر در نظر بگیرم.اینکه خونوادم موافق این ازدواج نیستن و خونواده طرفم از لحاظ مالی و تحصیلات خیلی پایینتر از خونواده ما هستن و روستایی هستن.
یا این حقیقت که من دارم از ایران میرم و مهمتر از همه خود دختری هست که قراره باها باشم و از اونجایی که بسیاری از معیارایی رو داره که من تو هیچ دختر دیگه ای پیدا نکردم ( از دخترا شناخت بسیار کاملی دارم و رابطه ام اصلا بر مبنای دوست داشتن کورکورانه یا مثل خیلی های دیگه که اولین نفری رو که میبینن چون حس جذب دختر و پسر بینشون هست فکر میکنن عاشق شدن نیست.) و فکر میکنم برای هم خیلی خوب هستیم.
واقعا کلافه شدم و نمیدونم باید چیکار کنم. از طرفی با خوندن تاپیکی که بالا لینکشو گذاشتم میترسم از اینکه بعدا پشیمون بشم و معیارام تغییر کنه. یعنی اینکه برام مهم بشه که با خونواده همسرم چجور تعاملی دارم. البته نمیگم مهم نیس.ولی باید اولویت بندی کرد بالاخره.
ممنون میشم کمکم کنین.
ازینکه وقت گذاشتین و مشکلم رو خوندین و پیشاپیش از اینکه جوابمو میدین یک دنیا ممنونم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)