سلام
4 شنبه پيش مشاور رفته بوديم مشاور گفت اعتماد نكن 2 ماه ديگر برگرد خانه.
وقتي رفتم خونه بابا ديدم ميهمان زياد داريم بزرگترهاي فاميل شوهرم هم امده بودند پس از4 ساعت صحبت در كمال ناباوري من پدر ومادرم مرا با انها راهي كردند وگفتند فرصت بده. ان شب را كامل گريه كردم
حالا شوهرم خيلي محبت ميكند ودلتنگم هست هر شب جلسه na ميرود وچند روز است ترك كرده .اما نگرانم چه بكنم؟
- - - Updated - - -
در متن هاي زير زندگييم را كامل گفته ام
برای طلاق اقدام کردم ، بچه ام بیقرار باباشه (دارم دق ميكنم تو رو خدا كمك
چگونه از زندگي مشترك 5 ساله بگذرم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)