به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 تیر 98 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1392-8-13
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    4,722
    سطح
    43
    Points: 4,722, Level: 43
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 31 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونه از زندگي مشترك 5 ساله بگذرم؟

    زني31 ساله هستم با فرزندي 3.5 ساله شوهرم كارمند بانكه اما معتاد وخود راي هميشه مي خواهد مطيع او باشم انتخاب تمام لوازم منزل ودرامدوحتي امدن مهمان(البته خانواده من اصلا حق ندارند بياييند) به اختييار اوست در اين 5 سال بارها از سوي كتك خوردم وفحش نثار خانواده ام كرده. برادرم تصادف كرد وزخمي شد مادرم با شنيدن اين خبر 4 روز در ccuبستري شد روز سوم خواستم به ديدارش بروم اما شوهرم اجازه نداد وبعد از فحاشي كردن مرا از خانه بيرون كرد.تا كنون اين 4رمين باريست كه به قهر رفته ام.روزهاي خوب هم با شوهرم زياد داشته ام اما در كنارش اين مسائل هم بوده اكنون ميخواهم طلاق بگيرم ولي چگونه از زندگي مشترك 5 ساله بگذرم؟چطور تنهايي را تحمل كنم ؟در شهرستان زندگي مستقل امكان ندارد چه كنم دلتنگم

  2. کاربر روبرو از پست مفید ساده دل 98 تشکرکرده است .

    اشنای قدیمی (سه شنبه 14 آبان 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 اردیبهشت 93 [ 21:45]
    تاریخ عضویت
    1392-4-23
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    785
    سطح
    14
    Points: 785, Level: 14
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 46 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا متاسفم که این وضعیت براتون پیش اومده.خب حالا به این نتیجه رسیدی که طلاق آخرین راهه؟همه راه هارو امتحان کردی ونشده؟پیش مشاور رفتین؟اون بانکی که کار میکنه میدونن شوهرتون معتاده؟وچند وقته که معتاد شده وچند وقته که این رفتارها رو نشون میده؟
    آخه اگه از اول اشناییتون اینجوری بوده شما چطور نادیده گرفتید وازدواج کردید که حالا پای یه بچه بیگناه به این قضیه باز بشه وبه اینجا برسید؟
    از وضعیت خانوادگی خودت وهمسرت بگو از نظر فرهنگی اجتماعی و.... . سن وتحصیلات وشغل خودت.
    این سوالهارو لطف کن جواب بده تا بهتر دوستان راهنماییتون کنن

  4. کاربر روبرو از پست مفید آدرین تشکرکرده است .

    اشنای قدیمی (سه شنبه 14 آبان 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 تیر 98 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1392-8-13
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    4,722
    سطح
    43
    Points: 4,722, Level: 43
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 31 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ادرين عزيز: ممنون كه زود جواب دادي .شوهرم36ساله هست .من احمق قبل از ازدواج ميدونستم كه معتاده اما از اعتياد شناخت درستي نداشتم و فك مي كردم ميتونم كمكش كنمچون ميگفت فقط تفريحي ميكشه وبخاطر دوري از منه.بعد از ازدواج كه ديگر جزو خانواده انها شدم ديدم پدر شوهرم كه او نيز معتاد است هر روز خانمش را به باد فحش ميگيرد وزندگي پستي دارند اما باز گفتم شوهرم تحصيلات دارد وحدود 12 سال تهران زندگي كرده از پدر الگو نداردو اوائل بد اخلاق نبود ومن از سر خودخواهي برا اينكه او مسوليتش زياد شود ودلگرمي داشته باشد واعتياد را ترك كندچند ماه بعد از عروسي باردار شدم.تا حالا چند بار بهم گفته وازم امضا گرفته كه تو يك پرستار بچه بيشتر براي من نيستي وتا 7 سالگي بچه اينجايي وبعدش ميري.البته خيلي مواقع ابراز علاقه بهم ميكرد ومي گفت دست خودم نيست كه فحش ميدم.همكاراش نميدونن معتاده البته حدس زدن

    - - - Updated - - -

    فوق الديپلم دارم وچون از نظر مالي هميشه مرا در تنگنا قرار ميداد حدود يك سال است در يك شركت خصوصي حسابدارم اما هميشه تا سر هر موضوعي بحث ميشد به صاحب كارم زنگ ميزد ومي گفت ديگر زنم نمي ايد سر كار.مشاور چن بار گفت طلاق بگير شوهرت بيمار است

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 آبان 94 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1390-2-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,232
    سطح
    46
    Points: 5,232, Level: 46
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    متاسف شدم وقتی مطالبت رو خوندم
    مشکلاتت رو بیشتر توضیح بده و باز کن . منم تقریبا مشکلاتم شبیه به مسائلی هست که تو باهاش روبرویی . ولی چه کنم که مجبورم تحمل کنم. فعلا از فکر طلاق بیا بیرون . طلاق شاید تو رو از دست این شوهر راحت کنه اما هزاران مشکل دیگه رو به زندگیت اضافه میکنه
    تو این سالها هیچوقت سعی نکردی رابطه خونواده با شوهرت رو خوب کنی ؟ مشکلش با خونوادت چیه ؟
    قضیه پرستار بچه دیگه واقعا عجیب بود. جدا همچین کاری کرده . احتمالا اون موقع تو حالت عادی نبوده . اعتیادش در چه حدیه ؟ سعی کردی که ترکش بدی ؟
    در مورد کتک زدنشم متاسفم . ولی قابل حله . لطفا چند تا از مواردی که باعث کتک خوردنت شد رو شرح بده ببینیم جریان به چه صورته و سر چه مسائلی دعوا میکنید .
    ضمنا زدنش در چه حدی هست ؟

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 اردیبهشت 93 [ 21:45]
    تاریخ عضویت
    1392-4-23
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    785
    سطح
    14
    Points: 785, Level: 14
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 46 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دیگه گذشته وصد البته که تواشتباه کردی که با اینکه میدونستی این اقا اینجوریه باهاش ازدواج کردی ویه اشتباه بزرگتر اینکه فکر کردی با بچه مشکلت حل میشه.حالا دیگه افسوس واسه گذشته کاری رو درست نمیکنه باید فکر حال باشی .باید ببینی اینقدر اراده تو وجودش هست که ترک کنه .ببین اگه اعتیادش ترک بشه خیلی از اخلاقهای بدش هم ترک میشه.اینکه توفکر ترک بیفته دیگه دست خودته باید ببینی از چه دری وارد بشی..وحتما واسه درمانش یه کمپ مطمین ببرش نه از اینایی که تبلیغ میکنن ومیگن تو 2 روز ترکتون میدیم .شوهرت 2 روزه معتاد نشده که 2روزه هم ترک کنه.اگر اینارو انجام دادی ونشد وازش قطع امید کردی تصمیمت رو واسه جداییت بگیر .آیا خانوادت ساپورتت میکنن بعد از جدایی؟ببین هر کس یه اراده ای داره واسه ترک من یکی رو میشناختم که زنش خیلی به پاش نشست حتی یه بارم ترک کرد اما چون با رفیق بد میرفت وکار درست حسابی نداشت باز رفت سمتش .ولی خوبی شوهرت اینه که کار داره ومیشه یه امیدی بهش داشت .نمیدونم اگه از طرف بانک تهدید بشه که دیگه نمیتونه اینجا کار کنه میشه مجبورش کرد به ترک یا نه؟بهر حال باید فکر بچت هم باشی اگه شوهرت نخواد رفتارهاشو تغییر بده هر چقدر بچت بزرگتر بشه تو روحیش تاثیر بدتری میذاره .بچه اگه پدر نداشته باشه خیلی بهتره که هر روز توسط پدر ازار روحیبشه وتو اجتماع سرکوفت بشنوه.در کل امیدوارم راه اول نتیجه بده واونطور که دلت میخواد بشه.ولی زود اقدام کن

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 تیر 98 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1392-8-13
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    4,722
    سطح
    43
    Points: 4,722, Level: 43
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 31 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بارها ترك كرد اما حداكثر سه ماه طول ميكشيد دوباره شروع ميكرد وقتي ميگفتم چرا؟تو كه خيلي زجر كشيدي ترك كردي دوباره شروع نكن ميگفت من هم كار دارم هم پول هم زني كه ميدونم بدبختر از اين حرفاست كه تركم كنه در ضمن پول باباي.......تو نيست كه مال خودمه.همش برا بچم نگرانم دنيا امدن اون تقصير من بود .هر روز به خاطر اخلاق زشت شوهرم وحرف جدايي كه ميزد هميشه منتظر جدايي بودم.اما بچم چي؟

    - - - Updated - - -

    تو خونه اون هر روز فك ميكردم سكته ميكنم .احساس ميكنم اگه جدا شم مشكلاتم كمتر ميشه فقط نگران بچمم.خانواده ام از دو سال پيش به مشكلات واز پارسال به اعتيادش پي بردن تا قبل از اون من بهشون چيزي نگفته بودم اونا تنها راه را طلاق مي دانند وه وقت از خاطراتم مي گوييم حتي برادرهايم گريه ميكنند.ترس من بعد از بچم ازدواج مجدد شوهرم با كسي ديگر است ان خانه وان ماشين وحتي شغل شوهرم همه بعد از عقد ما بدست امد ودر 7.5 اشناييمان سختي زيادي كشيدم دلم نمي ايد كسي بروي اين چيزهاي اماده بيايد .
    با اين فكر زشتم چه كنم؟

    - - - Updated - - -

    نازي جان
    شايد 10 بار كاغذ اورده بود از من تعهد بگيرد كه تا 7 سالگي بچه ام بيشتر در ان خانه نباشم.خانواده من سال 2 بار براي شام به خانه ما مي امدند اما شوهرم ميگه انها از لطف من زنده هستند؟پدرش زير پوشش كميته است وتنها درامد خانواده انها بجر 90تومان كميته يارانه اشان هست ولي پدر من باز نشت كارخانه ازمايش مرودشت هست و2 خانه دارد كه يكي در اجاره هست ماهانه درامدي بالاي 1500 دارد (در شهرستان مبلغ قابل قبولي هست)بابام حاجيه وهرسال نذر بزرگي ميدهد.اما شوهرم هميشه ميگه بابات گشنه هست اگه من نبودم خونوادت ميمردن؟چه جوابي بهش ميدادم باور ميكني هروز ميگفت تا عكس العملي نشان ميدادم كتك ميزد(تو سري،مو ميكشيد منو از بالي پله ها پرت ميكرد وچن بارم با كمربند وكابل برق زد).
    طبقه بالاي پدر شوهرمو با فروش طلاهاي من كه از خانه پدر داشتم ووام ازدواج و... ساختيم براي خودمان با ورودي مجزا اما تا مشكلي پيش ميايد سريع مادرش را خبر ميكرد وميگفت بيا اين پدر.... را ببر تا تكليفشو روشن كنم .بعد مرا با همان لباس خانه از خانه بيرون ميكرد ومن بايد مصافتي در كوچه راه ميرفتم تا به در پدر شوهرم ميرسيدم

    - - - Updated - - -

    ادرين عزيز وكيلم امروز برا توقيف اموالش وحقوقش اقدام كرده احساس ميكنم اگه يك تصميم درست تو زندگيم گرفته بتشم همينه .فقط خيلي عزت نفسم پايينه

    - - - Updated - - -

    هدف سلام

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 آبان 94 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1390-2-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,232
    سطح
    46
    Points: 5,232, Level: 46
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 23 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شرایط سختی هست . درک میکنم
    اگه واقعا تصمیمت رو برای طلاق گرفتی محکم بایست و حق و حقوقت رو بگیر
    نه اینکه فقط فکر رها شدن باشی
    ویرایش توسط nazijun12 : چهارشنبه 15 آبان 92 در ساعت 15:46

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 تیر 98 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1392-8-13
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    4,722
    سطح
    43
    Points: 4,722, Level: 43
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 31 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خيلي دلم گرفته زمان خيلي كند ميگذره

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 تیر 98 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1392-8-13
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    4,722
    سطح
    43
    Points: 4,722, Level: 43
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 31 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خيلي تنها ميشوم.همه مي گويند نگران نباش به جدايي عادت ميكني بايد خوشحال باشي.ولي از شوهرم ميترسم هنوز باور نداره قصد من جديه


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.