به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 اسفند 92 [ 19:28]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    775
    سطح
    14
    Points: 775, Level: 14
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Tavajoh "زیادی به شوهرم وابسته ام"

    سلام من 21 سالمه و همسرم 24سالشه و 2سال و خورده ای پیش نامزد کردیم و یک سال بعدش عقد کردیم!!
    راستش من و همسرم اوایل ارتباطمون خیلی با هم رابطه ی خوبی داشتیم ولی الان رابطمون زیاد جالب نیست و مدام دعوا میکنیم. من دارم سعی میکنم رفتارهایی که از طرف خودم بوده و توی این سایت تازه فهمیدم که اشتباه بوده رو اصلاح کنم و دیگه با رفتارهام باعث ایجاد دعوا نشم... برای همین این تاپیک رو درست کردم تا توی این تاپیک کمکم کنین رفتارم با همسرم رو تغییر بدم. البته همسرم هم یه مقداری قبول داره رفتارم بهتر شده و من دوست دارم از راهنماییهای دوستان بیشتر استفاده کنم تا این تاپیک یه جای خوب باشه برای همه ی ماهایی که رابطمون با همسرامون اونطور که باید نیست.
    خوب من فکر میکنم به همسرم خیلی وابسته شدم و دوریشو نمیتونم تحمل کنم و فقطم با اون احساس آرامش میکنم. همسرم منو خیلی دوست داره. اوایل فکر میکردم بیشتر از اونی که من دوستش دارم شوهرم منو دوست داره... و واقعا همینطور هم بود. عشق همسرم باعث شد که من هم بپذیرمش و عاشقش بشم. ولی من خیلی عاشقش شدم و الان هم من و هم همسرم اینو میدونیم که اوایل همسرم منو بیشتر دوست داشت ولی الان من همسرمو بیشتر از اونی که اون منو دوست داره دوستش دارم. و این همیشه منو آذار میده چون من بخاطر دوست داشتنش از خود گذشتگیهایی براش انجام میدم که وقتی میبینم اون اینقدر بهم اهمیت نمیده پشیمون میشم. و سر همین موضوعها دعواهای سختی بینمون رخ میده.
    من توقع زیادی از همسرم پیدا کردم و دوست دارم 24 ساعته با من باشه و من بخاطر دانشگام توی یه شهر دور هستم بیشتر اوقات ازش دورم و خیلی برام سخته و انتظار دارم 24ساعته ازم خبر بگیره مثلا اگه یه روز ازم خبر نگیره که فاجعه رخ میده که تو اصلا منو دوست نداریو به فکرم نیستیو فراموشم کردیو چطور تونستی یه روز تمام ازم خبر نگیریو .... آخرشم یه دعوای سخت رخ میده که ظرفیت دعواهای ما حداکثر و نهایتا تا یه هفته طول کشیده... ولی یه هفته تمام ازهم بیخبر نبودیم بازهم مثلا با هم صحبت میکردیم ولی بازهم با دعواو.... آخه ما دو تا و بیشتر من اصلا طاقت دوری رو هم نداریم و نمیتونیم این همه مدت با هم حرف نزنیم... نهایت حرف نزدن ما 2روز هست. مثلا 1تا2روز حرف نمیزنیم بعد زنگ میزنیم و دعوا میکنیم بعد از کلی زنگ و دعوا دوباره حرف نمیزنیم و .... و این حرف نزدنا هم مربوط به شوهرم میشه که گوشیشو خاموش میکنه یام جواب نمیده...
    خودم از رفتار خودم خسته شدم ... مدام تا دعوامون میشه چون میدونم دوستم داره میگم طلاقم بده ولی حتی واژه طلاق رو به زبون هم نمیاره!!! باز با خودم عهد میکنم دیگه نگم طلاقم بده ولی دعوای بعدی باز دوباره میگم... بزور مجبورش میکنم اشتباهات خودشو بپذیره و ازم عذرخواهی کنه... و با طلاق و ... میترسونمش. دیگه نمیخوام اینطوری رفتار کنم و اون از زندگی زده بشه. میخوام احترامی که اون میخواد رو براش مهیا کنم و دیگه اجازه ندم رومون ازین بیشتر بهم باز بشه و همینجا رابطمونو درست کنم.
    راستش من فکر میکنم دعواهای ما ریشش اینه که من همسرمو هیچوقت احساس نمیکنم از من بزرگتره و همیشه فکر میکنم این منم که باید راهنماییش کنم...
    دیگه ازین رفتارها خسته شدم بیاین با هم همو اصلاح کنیم و از شر این رفتارها خلاص بشیم...
    لطفا هرکس تو این زمینه میتونه کمک کنه دریغ نکنه...

    بهم بگین چجوری غرورمو از بین ببرم ؟ و با همسرم مغرور نباشم؟؟
    بهم بگین چطور با همسرم رفتار کنم تا دیگه دعوامون نشه؟؟
    چیکار کنم بدون اون هم بهم خوش بگذره و برای یه لحظه هم که شده بهش فکر نکنم؟؟ خیلی تنها و گوشه گیر شدم...

    بعضی اوقات مثل همین موضوعهای ساده ایی که گفتم که همسرم یه روز زنگ نمیزنه و دعوامون میشه، فکر میکنم همسرم بهم توجه نمیکنه یا دوستم نداره و دوست داشتنش رو میخوام با اینکارا ثابت کنه و وقتی انجام نمیشه دعواهای بدی میکنیم.... چیکار کنم؟؟؟ کمکم کنین!!!

  2. کاربر روبرو از پست مفید hasti25 تشکرکرده است .

    بالهای صداقت (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 00 [ 08:55]
    تاریخ عضویت
    1392-5-14
    نوشته ها
    202
    امتیاز
    10,223
    سطح
    67
    Points: 10,223, Level: 67
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 227
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 260 در 112 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام
    این راهو که تو رفتی من سه ساله رفتم و نتیجه ای به جز دوری و زده شدن همسرم نداشت. اینقدر بهش گفتم تو بهم اهمیت نمیدی و دوستم نداری که باورش شده.
    نکن اینکارو، نذار روتون به هم باز بشه ...
    من فقط در همین حد میدونم و تجربه کردم...

  4. 7 کاربر از پست مفید دلسا تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (پنجشنبه 17 مرداد 92), asemani (پنجشنبه 17 مرداد 92), mohammad6599 (چهارشنبه 23 مرداد 92), roze sepid (پنجشنبه 17 مرداد 92), shabe niloofari (پنجشنبه 17 مرداد 92), shapoor (پنجشنبه 17 مرداد 92), بالهای صداقت (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    35
    Array








    با سلام و احترام


    نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
    قابل توجه اعضاء تازه وارد


    لطفاً از قرار دادن عنوانهای مبهم که نمونه اش را در پست قبلی اشاره داشته ایم برای تاپیکهایتان خودداری فرمایید .

    عنوان تاپیکهایتان لازم است دقیق و گویای مشکل شما و به شکل اول شخص باشد . در غیر این صورت تاپیک شما قفل

    می شود و بشما مجبور می شوید تاپیک دیگری با عنوان مشخص باز کنید و دوباره کاری برای شما پیش می آید . پس بهتر

    است از همان ابتدا دقت کنید .


    دوستان عضو نیز توجه داشته باشند که :

    باز هم تکرار می کنم که به تاپیکهای با عنوان مبهم راهنمایی ندهید . چون در صورت با قفل تاپیک و بعد از مدتی حذف آن

    پستهای شما از بین خواهد رفت .

    تقاضا می کنیم که از طریق گزارش اعلام کنید که عنوان تاپیک مبهم هست تا ما اقدام به قفل تاپیک نماییم . و به مراجع نیز

    تا پیش از قفل تاپیک می توانید راهنمایی دهید که در پست بعدیش عنوان مناسبی را اعلام داشته و تقاضا کند که مدیران

    جایگزین عنوان مبهم کنند تا تاپیکش با این اقدام قفل نشود .

  6. 4 کاربر از پست مفید reyhan تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (پنجشنبه 17 مرداد 92), omid65 (پنجشنبه 17 مرداد 92), shapoor (پنجشنبه 17 مرداد 92), بالهای صداقت (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  7. #4
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    يه مطلبي رو توي فيسبوك خوندم كه نوشته بود اگه ميخواين يه زن عاشقتون بشه بايد كارهاي زير رو براش انجام بدين :
    جوشكاري-آهنگري-نقاشي-خياطي-رانندگي-بنايي-آشپزي و ...
    حالا اگه ميخواين يه مردي رو خوشحال كنين فقط كافيه تنهاش بذارين

  8. کاربر روبرو از پست مفید omid65 تشکرکرده است .

    **سهیل ** (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 اسفند 92 [ 19:28]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    775
    سطح
    14
    Points: 775, Level: 14
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فرشته مهربون عنوان من مبهم نیست. من از خانومایی که میخوان رفتارشونو تغییر بدن که خودمم یکی از اونا هستم خواستم که حتما کمک کنن و اینکه مشکل اصلی که به نظرم عشق زیادی و وابستگی زیاد به همسر هست رو نوشتم حالا اگه فکر میکنین تاپیکم مبهمه حذفش کنین.... یام اگه تاپیکی با عنوان بهتر مد نظرتون هست عنوانشو عوض کنین

  10. کاربر روبرو از پست مفید hasti25 تشکرکرده است .

    **سهیل ** (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  11. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    هستی گرامی ، برای اینکه طعم شیرین آرامش را بچشی می بایست تمرکز زدایی انجام دهی

    آنچه خودت نیز درک کرده ای این هست که "بدون حضور همسرت ، آن هم به صورت بیست و چهار ساعته احساس آرامش نداری"

    و این مسئله جرقه به وجود آمدن مشکلات دیگر زندگی شما هست

    از آنجایی که پیدا کردن خود مساله ، 50 درصد حل مساله را در بر دارد ، لذا شما باید تمام تلاشت را بگذاری تا این تمرکز و حساسیت را از روی شوهرت و اینکه ایشون مدام به فکر شما باشد ، را کم کنی

    برای شروع ، با خودت فکر کن و بیاد بیار قبل از ازدواج چه چیزهایی مورد علاقه ی شما بوده هست ؟
    چه چیزهایی را دوست می داشتی و چه چیزهایی را می خواستی بدست بیاوری؟
    و در نهایت و با دید بالاتر اکنون و در آینده به کجا می خواهی برسی ؟

    برای خودت دفتری داشته باش و به علایقت بها بده ... هرآنچه را که دوست داری در آن بنویس و یادت باشد این خواستن ها منوط به چیزی و یا شخصی خارج از تو نباشد


    بند یک)
    اگر درصدد باشی که آرامش را در بیرون از وجود خودت بیابی ، محکوم به شکست خواهی بود

    بند دو)
    اگر به همین منوال بخواهی ادامه دهی ، به زودی دچار یاس و دلزدگی خواهی شد

    بند سه)
    اگرچه کلمه طلاق را به راحتی به زبان میاوری تا نتیجه معکوس بگیری ، اما به مرور زمان ، این کلمه به معنای واقعی در ذهن شوهرت شکل می گیرد که شما او را نمی خواهید به همین خاطر مدام درخواست طلاق دارید ، پس از همین الان قول بده که من بعد سر هر دعوایی سریع نگویی" طلاقم بده"

    بندچهار)
    این بند به یك مهارت مهم اشاره می كنم كه اگر بتوانید خوب درك كنید و انجام دهید كمك زیادی به شما می كند. و آن اینكه :

    شما به خاطر اینكه همه دنیا و زندگی و علاقه و ... خود را به همسرت و كارهایش گره زدی ،‌ بقیه زندگی را كاملا فراموش كرده ای. یعنی اگر شوهرت خوب بشه،‌تو خوشبختی، اگر شوهرت بد بشه تو بدبختی....

    و این اشتباهه

    تو باید غیر از شوهرت لیستی از بقیه چیزهایی كه در زندگی ات وجود دارد تهیه كنی و علائقت را گسترش دهی. مثلا:


    - والدینت

    - خواهر و بردارانت

    - دوستانت

    - تفریحات

    - سینما

    - موسیقی

    - مطالعه

    - پیاده روی

    - نقاشی،‌ نویسندگی و ....

    وقتی برنامه ای ریخته ای كه خیلی چیزهای دیگر در آن بود، و میزان زیادی از علائق و لذتهایت را از این طریق دنبال كردی 2 فایده می بری:


    یكم: حساسیت هایت نسبت به شوهرت كم می شود، و احساس بدبختی مطلق نمی دهد.

    دوم: به خاطر شارژی كه از سایر منابع دریافت می كنی ، قدرت بیشتری جهت سازندگی زندگیت پیدا می كنی و احساس خوشبختی بیشتری می كنی.


    موفق باشید

  12. 6 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    asena83 (پنجشنبه 17 مرداد 92), hasti25 (پنجشنبه 17 مرداد 92), mohammad6599 (چهارشنبه 23 مرداد 92), reyhan (پنجشنبه 17 مرداد 92), Sahraa (دوشنبه 28 مرداد 92), ساحل75 (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 اسفند 92 [ 19:28]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    775
    سطح
    14
    Points: 775, Level: 14
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آهان الان فهمیدم !
    باید اول شخص باشه
    خب تاپیکشو عوض کنین بذارین:"زیادی به شوهرم وابسته ام" لطفا

    - - - Updated - - -

    بالهای صداقت ممنون که راهنماییم کردین!!
    همه ی مطالبتونو خوندم و قول میدم دیگه حرفی از طلاق نزنم.
    من از همین الان دفترم رو بر میدارم و کارهایی رو که دوست دارم رو مینویسم. ولی یه چیزی بگم؟؟!!! دیگه اصلا چیزی نمونده که دوستش داشته باشم و از همه چیز بدم اومده. اگرم دوست داشته باشم نمیتونم انجام بدم اصلا میل به انجام کاری رو ندارم. شاید فکر کنین تنبل شدم ولی واقعا حتی حوصله ندارم بلند شم برم حموم و کارهای روزمره رو انجام بدم......
    خیلی نگرانم که همینطوری ادامه پیدا کنه.
    فکر میکنم اگه عروسی رو بگیرن و با شوهرم زندگی کنم درست میشه و ازین افسردگی در میام . راستش این نظر منه نمیدونم درسته یا نه!!!!
    ویرایش توسط hasti25 : پنجشنبه 17 مرداد 92 در ساعت 14:38

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array
    اگه الان انقدر بی حوصله هستی بعد عروسی ممکنه بدتر بشی . از شنبه برنامه ریزی کن برای رفتن به کلاسهای مختلف شنا پیاده روی گذروندن وقتت با دوستات

    بالهای صداقت خیلی عالی راهنماییت کردن .

    اگه یکم باخودت مهربون باشی و همه چیز رو حول محور همسرنت نچرخونی خیلی اوضاعت خوب میشه

    - - - Updated - - -

    مردا دوس ندارن خانمهاشون خیلی بهشون بچسبن . اگه این روند رو ادامه بدی میشی مثل من که بعد ازدواجم همسرم از تمام کارام داره ایراد میگیره از نحوه غذاخوردن و آب خوردن و قاچ کردن هندونه گرفته تا چیزای بزرگتر!!!

    استقلال و شخصیت خودتو مستقل از همسرت حفظ کن دوسش داشته باش عاشقش باش اما بهش نچسب یکم که ازش فاصله بگیری و گیرندی به شرایطش همه چیز خوب میشه

  15. 2 کاربر از پست مفید ساحل75 تشکرکرده اند .

    hasti25 (پنجشنبه 17 مرداد 92), بالهای صداقت (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 اسفند 92 [ 19:28]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    775
    سطح
    14
    Points: 775, Level: 14
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آره ساحل جون منم سعی دارم زیاد به همسرم نچسبم. خیلی برام سخته!!!
    حرفای بالهای صداقت عزیز رو هم کاملا قبول دارم و میدونم که اگه بتونم اجراشون کنم موفق میشم و احساس خوشبختی بیشتری میکنم.
    از همین امروز سعی میکنم تلاش کنم.
    یه پروژه کاری دارم که باید زودتر انجامش بدم ولی اصلا حوصله نداشتم. میخوام برای شروع خودمو مشغول اون کنم و برای روزهای آینده هم برنامه ریزی کنم تا وقتم پر شه . من باید وقتمو پر کنم حتی اگه به اون کارا میلم از بین رفته باشه، نه؟؟

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 اسفند 92 [ 19:28]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    775
    سطح
    14
    Points: 775, Level: 14
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش بیشتر برای اینکه وقتم پر شه میومدم تو اینترنت ولی اینم زیاد خوب نیست. تا اینکه خوشبختانه در اوج نا امیدی با این سایت خوب روبرو شدم. خیلی خوشحالم که یه جای سازنده ای مثل اینجا رو پیدا کردم!!!


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. " پیش به سوی زندگی بهتر " (زیر ساخت گارگاههای مشاوره ای )
    توسط فرشته مهربان در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 تیر 99, 07:19
  2. ایا برای تامیین اینده ام…"""…… بیمه عمر ……"" تصمیم و گزینه درستی هست؟؟؟
    توسط عروس خوشبخت در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 اسفند 95, 21:30
  3. توصیه نوروزی یک روانپزشک: نه "چاقی" خانمها را به روی شان بیاورید، نه "کچلی" مردها را
    توسط khaleghezey در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 13:16
  4. وصیت نامه زیبای " آلبرت اینشتین"
    توسط rozaneh در انجمن سخنان نغز و جملات قصار بزرگان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 خرداد 92, 13:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.