نوشته اصلی توسط
مهرانا9
نه به خدا قصدم تیکه انداختن نبود. الان مدتهاست من جم بخورم یک ناله ای سر میده بنده خدا از وای غرورم وای غرورم که خودم دلم براش می سوزه آخه.
یک اندیشه غالب دارن ایشون که حالا بنا به دلایلی که زیاد هم نمی شه گفت از خودپسندی بیجاش هست معتقده که نمی بایست تحت هیچ شرایطی اشتباه کنه و همیشه باید بهترین و عالی ترین کار را انجام بده و اگر مشکلی ایجاد شد ناشی از شرایط خودشو سرزنش می کنه که نباید که این اتفاق خاص برای من می افتاد.
وای خدا بکشه منو پس امیدی به بهبودش هم نیست؟ ای بابا!!!
ایشون به هیچ عنوان برای چیزی که شرایط زمانی و مکانیش تغییر کرده دیگه حق حل کردن چیزی را نمیده. من به عنوان یک آدم در اون شرایط حق داشتم فکر کنم و تصمیم بگیرم و دیگه هیچ حقی ندارم برای اصلاحش مثلاً. بعد هم به نظر من اینکه یک مردی به زنش بگه اینجا نرو اونجا نرو خیلی کار بی کلاسی هست مال مردایی هست که یک ضعف عمده ای دارن که می خوان زن را مخصوصاً از دوستان و خانواده اش دور نگه دارن. نمی دونم شایدم به قول خودش این نشوندهنده محبت بین زن و مرد هست ولی به نظر من یک جور عناد محسوب میشه که بسیار زشتم هست هیچ محبتی توش من نمی بینم اخه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)