به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 بهمن 95 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    4,459
    سطح
    42
    Points: 4,459, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    141

    تشکرشده 70 در 40 پست

    Rep Power
    23
    Array

    Bow تو رو خدا کمکم کنید شوهرم سر هیچی دو روزه باهام قهره

    تو تایپک قبلیم از خصوصیات شوهرم براتون گفتم الان چند روز بود واقعا اخلاقش خوب شده بود ما یه وام میخواستیم پریروز نتیجه اش اومده که بهمون تعلق نمیگیره قبول دارم خیلی ناراحت کننده بود ولی تقصیر من چیه این جرقه اعصاب خوردیش باعث شده به همه چی گیر بده به غذا به تلفن به رفت و آمد من حتی از عصبانیت روزه هم نگرقت چیکار کنم اعصابش آروم بشه دو روزه باهام دعوا میکنه از استرس دست و پاهام خشک شده تو رو خدا کمکم کنید

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم سعی کن همسرت رو درک کنی و با محبت خودت آرومش کن .
    توی این وضعیت سعی کن در مورد هیچ موضوعی با هم صحبت نکنید . فقط اگر همسرت صحبت کرد همش بهش بگو که درک میکنم عزیزم ان شاا... هر چی که خیرمون باشه همون میشه ، بگو شاید خیریت ما توی یک چیز دیگه ای هست ، نباید امیدمون رو از دست بدیم . هر چیزی هم که گفت اصلا در برابرش جبهه نگیر .
    فقط سعی کن که آرومش کنی .

  3. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    mah naz (سه شنبه 25 تیر 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 بهمن 95 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    4,459
    سطح
    42
    Points: 4,459, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    141

    تشکرشده 70 در 40 پست

    Rep Power
    23
    Array
    آخه مشکل اینجاست که اون همه چیز رو از چشم من میبینه البته وقتی عصبانیه!میگه چون تو هستی من باید تاشب برم سره کار الان هم میگه تو چرا وام رو جور نکردی در حالی که من تمام تلاشم رو کردم حتی الان از یه جای دیگه اقدام کردم و تا اون موقع پول رو از یه جای دیگه قرض کردم در حالیکه اینا وظیفه من نیست وظیفه مرد خونه است البته هیچ وقت هیچ وقت بهش منت نذاشتم من سر کار هم میرم بعدش میام با خستگی شام و نهار فردا رو میپزم ولی باز از اینکه غذا باب میلش نیست گلایه میکنه صبح کلی بیدارش کردم خودش بیدار نشد و باعث شد یه ربع دیر بره کلی منو فحش داد و من که با استرس تمام شب رو خوابیده بودم صبح هم کلی دلم شکست و بعد از رفتنش نشستم گریه کردم یه ساعت پیش هم زنگ زدم بهش مثلا آرومش کنم با لحن خیلی بدی گفت چی میگی و منم گفتم زنگ زدم حالتو بپرسم و اون بدون اینکه وایسه بقیه حرفمو بشنوه قطع کرد از اینکه بخاطر کار نکرده برم منت کشی از خودم بدم میاد از اینکه انقدر اعتماد به نفسم پایینه از خودم بدم میاد.....این رفتاراش باعث شده آرزو کنم یه مریضی تصادفی اتفاق بدی واسم بیفته یه خورده قدرمو بیشتر بدونه

    - - - Updated - - -

    آخه مشکل اینجاست که اون همه چیز رو از چشم من میبینه البته وقتی عصبانیه!میگه چون تو هستی من باید تاشب برم سره کار الان هم میگه تو چرا وام رو جور نکردی در حالی که من تمام تلاشم رو کردم حتی الان از یه جای دیگه اقدام کردم و تا اون موقع پول رو از یه جای دیگه قرض کردم در حالیکه اینا وظیفه من نیست وظیفه مرد خونه است البته هیچ وقت هیچ وقت بهش منت نذاشتم من سر کار هم میرم بعدش میام با خستگی شام و نهار فردا رو میپزم ولی باز از اینکه غذا باب میلش نیست گلایه میکنه صبح کلی بیدارش کردم خودش بیدار نشد و باعث شد یه ربع دیر بره کلی منو فحش داد و من که با استرس تمام شب رو خوابیده بودم صبح هم کلی دلم شکست و بعد از رفتنش نشستم گریه کردم یه ساعت پیش هم زنگ زدم بهش مثلا آرومش کنم با لحن خیلی بدی گفت چی میگی و منم گفتم زنگ زدم حالتو بپرسم و اون بدون اینکه وایسه بقیه حرفمو بشنوه قطع کرد از اینکه بخاطر کار نکرده برم منت کشی از خودم بدم میاد از اینکه انقدر اعتماد به نفسم پایینه از خودم بدم میاد.....این رفتاراش باعث شده آرزو کنم یه مریضی تصادفی اتفاق بدی واسم بیفته یه خورده قدرمو بیشتر بدونه

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1392-3-20
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    3,333
    سطح
    35
    Points: 3,333, Level: 35
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 48 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مهناز جان
    از اونجایی که این مشکلا رو دیدم دارم بهت میگم. من تجربشو داشتم که همسرم ناراحتیاشو سر من خالی کنه اما وقتی سکوت می کنمو به حال خودش میزارمش، خودش بعد از یکی دو روز میاد و عذر خواهی میکنه.لطفا اول از همه خونسردیتو حفظ کن.دوم : اصلا فعلا کاری به کارش نداشته باش بزار با درونه خودش مشکلاتش رو حل کنه. سوم : فکرشو بکن یه نفر هی مدام بهت محبت کنه و زیر دست و پات باشه، خب برات زیاد قابل احترام نیست دیگه! پس از الان به بعد بدون که شما یه شخصیتی داری یه احترامی داری برای خودت پس الکی لگد مالش نکن. به اندازه کافی باهاش همدردی کردی.
    خودتو سر گرم کن تا اونم خودش که آروم شد میاد پیشت.منم وقتی زیادی در اون غرق میشم احساس میکنم بی اهمیت تر میشم براش.برای همین یه جند وقه سعی کردم وقار و متانت خودمو حفظ کنم تا یه خورده هم اون نگران من باشه که کجامو چیکار می کنمو ....

  6. کاربر روبرو از پست مفید maryam_sh تشکرکرده است .

    mah naz (چهارشنبه 26 تیر 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 بهمن 95 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    4,459
    سطح
    42
    Points: 4,459, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    141

    تشکرشده 70 در 40 پست

    Rep Power
    23
    Array
    ای خداااااااااااااااااااا دارم دیوونه میشم چقدر بدبختم من بخدا دارم داغون میشم تازه دیروز آروم شده بود با خنده اومد تو میوه هم خریده بود! ولی رفت بیرون اونجا برادرش رو دیده بود که اونم یه حرف بابام رو سهوا گفته بود به شوهرم گفته بود شوهرم یه گلوله آتیش اومد خونه هرچی از دهنش دراومد پشت سر خانواده ام گفت و کلی دعوام کرد و خودشو زد بابام بخاطر کم وقت داشتن شوهرم رفته بود دنبال کاراش و اتفاقی رسیده بود به برادر شوهرم و گفته بود دنبال کارای شوهرمه و اونم به شوهرم گفته چرا کاراتو سپردی به پدرزنت (شوهرم نمیخواست اونا بفهمن)ولی بابام خبر نداشت نباید بگه ای خداااااااااااااااااا شوهرم خیلی قدر نشناسه بجای اینکه تشکر کنه بخاطر یه حرف اینکارارو میکنه؟ اصلا بابام تقصیرکار به من چه ربطی داره هرچی دلش خواست بهم گفت و سحری که بیدارش کردم نه تنها هیچی نخورد بلکه همه برنج و خورشت رو پرت کرد و همه ریخت رو فرش! باز هیچی نگفتم تو رو خدا کمکم کنید باید در برابرش مقابله میکردم بخاطر فحش های بی ربطش؟ یا اگه آروم شد باهاش قهر کنم؟ تو رو خدا کمکم کنید الان دارم همه اینا رو با بغض مینویسم

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 تیر 92 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1392-4-23
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    19
    سطح
    1
    Points: 19, Level: 1
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مهناز جان
    منم مشکلاتی شبیه تو دارم البته نه به این شدت اوایل از اینکه شوهرم زود به زود عصبانی میشد و پرخاشگری میکرد خیلی اذیت میشدم ولی تموم سعی خودمو کردم و الان

    اخلاقش خیلی بهتر شده و امیدوارم توی طولانی مدت هم همین طور بمونه .وقتایی که عصبانیه خیلی دورو برش نباش .باهاش بحث نکن .اگه بشقاب غذا رو پرت میکنه جمعش کن ولی اصلا پرخاشگری نکن وگرنه کم کم تو هم

    مثل اون میشی .تو مواقعی که آرومه باهاش حرف بزن حرف بزن حرف بزن بارها و بارها تا کم کم تو ذهنش تاثیر بزاره بهش بگو که چقدر دوستش داری ولی نگرانی رفتارش تو

    عصبانیت رو عشقت تاثیر بزاره .بهش بگو از زندگیت راضی هستی و اون همونیه که میخای ولی اگه فقط یه کم ملایم تر باشه .بزار بفهمه که دوستش داری .در مورد شوهر من

    تا حد خوبی جواب داد ولی هنوز حساسیت های خودشو نسبت به خونوادم داره .مدام دنبال یه حرف کوچیکه که موضوع رو کش بده و تا چند روز پاشو خونه مامانم نذاره و همش

    سر من منت کنه.ولی با این وجود من همیشه سعی میکنم خصوصیات خوبشو تو ذهنم مرور کنم .همیشه سعی کن به خوبیاش فکر کنی .باور کن همه تو زندگیشون مشکل

    دارن هیچ وقت باطن زندگی خودتو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکن و نگو چرا شوهر من باید اینجوری باشه و از این حرفا وگرنه اذیت میشی و کم میاری .موفق باشی عزیزم

  9. کاربر روبرو از پست مفید traneh تشکرکرده است .

    mah naz (چهارشنبه 26 تیر 92)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 بهمن 95 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    4,459
    سطح
    42
    Points: 4,459, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    141

    تشکرشده 70 در 40 پست

    Rep Power
    23
    Array
    : فکرشو بکن یه نفر هی مدام بهت محبت کنه و زیر دست و پات باشه، خب برات زیاد قابل احترام نیست دیگه! پس از الان به بعد بدون که شما یه شخصیتی داری یه احترامی داری برای خودت پس الکی لگد مالش نکن. به اندازه کافی باهاش همدردی کردی.

    - - - Updated - - -

    چطوری مریم؟چطوری شخصیتمو دوباره احیا کنم؟

    - - - Updated - - -

    مرسی ترانه جان بخدا من خیلی بهش محبت میکنم وقتی رفت سره کار بالشش رو بغل کردم و کلی با بوی شوهرم گریه کردم بخدا خیلی دوستش دارم تا قبل اینم خوب بود ولی وقتی عصبی میشه انگار اصلا منو نمیشناسه فقط با فحش خطابم میکنه در حالی که من هیچ بدی بهش نکردم حتی بهش اخم هم نکردم

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 تیر 92 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1392-4-23
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    19
    سطح
    1
    Points: 19, Level: 1
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مهناز عزیزم الان که آخرین نوشتتو خوندم باور کن بغض کردم واقعا درکت میکنم چون شبیه این دوران رو گذروندم و میگذرونم .خیلی سخته که کسی رو دوست داشته باشی و ازش بی مهری ببینی دیشب منم با شوهرم بحثم شد بازم عصبانی شد و هرچند نسبت به قبل خیلی خیلی بهتر شده ولی بازم خیلی از رفتارش اذیت شدم همون لحظه جوابشو ندادم رفتم خودمو مشغول کارام کردم بعدش هم انگار که اتفاقی نیفتاده برگشتم و باهاش شروع کردم به حرف زدن و قضیه تموم شد .هرچند ازش دلگیر شدم و لی میتونست اوضاع از این بدتر بشه مثلا یه دعوای اساسی را بیفته و..... از نوشته هات معلومه که زندگیتو دوست داری و بهش متعهدی به خدا توکل کن مثلا یه نذر بردار من همیشه 40 تا سوره یس نذر میکنم هرشب بخون باور کن خیلی آرومت میکنه

  12. کاربر روبرو از پست مفید traneh تشکرکرده است .

    mah naz (چهارشنبه 26 تیر 92)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 بهمن 95 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    4,459
    سطح
    42
    Points: 4,459, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    141

    تشکرشده 70 در 40 پست

    Rep Power
    23
    Array
    بخدا خیلی دلم شکسته یه جورایی من و خدا باهم میشیم چون شوهرم همه چی رو از چشم من و خدا میبینه و با من و خدا قهر میکنه الان دو روزه چون ناراحته روزه نمیگیره میگخ زندگیم که گنده بذار اون دنیام هم گند بشه! ترانه به نظرت این آرومی منو ذلیل تر نمیکنه ؟ بقول مریم این که همش زیر دست وپاشم بی احترامم نمیکنه؟ هرچند من آدمیم که کار دیگه ای جز آرومی و محبت کردن و نهایتا منت کشی ازم برنمیاد! ولی میترسم یه روز کاسه صبرم لبریز بشه میترسم دیگه نتونم دوستش داشته باشم کمکم کنید از این مخمصه بیام بیرون! به نظرتون به بابام بگم زنگ بزنه رفع سوئ تفاهم بشه ؟

    - - - Updated - - -

    http://www.hamdardi.net/thread-29123.html
    این لینک تایپک قبلیه منه شاید با این بهتر بشه راهنمایی کرد

    - - - Updated - - -

    چرا هیچکس نیست تو رو خدا کمکم کنید دارم از استرس دیوونه میشم ! میترسم برم خونه! الان سره کارم ! چه عکس العملی نشون بدم؟

  14. #10
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    mah naz جان همسرت الان به خاطر شرایطی که داره خیلی ناراحته ، و میخواد یک جورایی تمام ناراحتیش رو خالی کنه ، پس عزیزم سعی کن بهونه دستش ندی
    وقتی بهت فحش داده و بهت بی احترامی کرده ، چرا بعد زنگ میزنی حالش رو میپرسی ؟ تا بیشتر احساس کنه که حق باهاشه ؟ نه عزیزم این راهش نیست .معلومه که بعدش احساس میکنی اعتماد به نفست رو از دست دادی . این جور مواقع شما هم لازم نیست عزیزم خودت رو بشکنی .

    و از این به بعد هم حواست باشه کارایی انجام بدی که وظیفه خودت هست و کارای همسرت رو به خودش واگذار کن . کمکش کن ، ولی اصل کار رو خودش انجام بده .

  15. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    mah naz (چهارشنبه 26 تیر 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  2. ،،اخلاق و عادات بد روزمره من ،،یه روزمرگی بیخود
    توسط ARAM-ESH در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 مرداد 93, 16:33
  3. مشخص نمودن میزان اضافه وزن یا کمبود وزن(bmi)
    توسط keyvan در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 تیر 91, 14:02
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.