به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مرداد 99 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1388-11-18
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    10,728
    سطح
    68
    Points: 10,728, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    165

    تشکرشده 170 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array

    لطفا راهنماييم كنيد خسته از زندگي و سهل انگاري هاي شوهرم

    با سلام وتشكر از اينكه وقتتون رو براي كمك به ديگران ميگزاريد

    من قبلا هم يكي دوبار در مورد مسائل مربوط به ارتباطم با همسرم از دوستاي سايت راهنمايي خواسته و راهنمايي گرفته بودم http://www.hamdardi.net/thread-16935.html و http://www.hamdardi.net/thread-20797.html

    اما الان واقعا در شرايط بدي قرارگرفتم يك زندگي كه من هيچ وقت نمي خواستمش - يك زندگي كه اصلا فكرشو هم نميكردم اينطور بشه ......... توي اين زندگي خودم يك آدم شدم كه اصلا نمي شناسمش - اصلا دوستش ندارم ...... اصلا نميدونم چي شدم كه به اينجا رسيدم ........... شدم يك آدم عصبيه لجوج ..... يك آدم زود رنج و حساس كه اصلا نمي تونم ديگه بابت اشتباهات و سهل اانگاري هاي شوهرم كوتاه بيام

    يه بچه دارم كه فوق العاده باهوشه و دركش از محيط اطرافش خيلي زياد اختلافات من و شوهرم و هرچه هم بخواهيم ازش پنهان كنيم خيلي خوب متوجه ميشه و شده .........
    ببخشيد اولش خيلي بد شروع كردم خواستم يه زمينه از خودم بدم بعد مشكلم رو مطرح كنم

    مشكل اصلي من الان عدم مسئوليت پديري و سهل انگاري ها و شل برخورد كردن شوهرم در ارتباط با كل مسائل زندگيمونه
    يكي از راهنمايي هايي كه دوستان و مشاوران عزيزدر تاپيك هاي قبلي زحمت كشيده بودن اين مورد بود كه من بيش از اندازه د رمسائل مالي زندگي دخالت داشتم و خودم باعث شدم كه بار بيشتري از مسائل بر دوشم باشه و .........
    اما يك مسئله، وقتي شوهرم واقعا بي مسئوليت هست و احساس مسئوليتي در مقابل مسائل و مشكلات مربوط به زندگي نداره من چكار كنم؟؟؟؟؟؟
    اگر من هم قدمي برندارم يا كمك نكنم اونم هيچ اقدامي نمي كنه .......
    * حتي اگر از بانك به ضامن هاي وام زنگ بزنن (ضامن ها از فاميل و دوستان من هستند و آبروي من در خطره و مجبور ميشم نهايتا برم و قسط رو بدم و شوهرم هم از اين بابت نگراني به خودش راه نميده )
    *حتي وقتي دوساله وسيله خونه خرابه و واقعا دارم اذيت ميشم و اصلا قدمي براي درست كردنش بر نميداره (هزار بار با خواهش و تمنا ، با دليل با برنامه ريزي با هر روشي ازش خواستم مشكل رو حل كن اما اصلا انگار نه انگار )
    وقتي خونه هست تا كار به دعوا نكشه هرچي ازش بخوام و خواهش كنم و بگم كه به كمكش احتياج دارم كمكي نميكنه
    هرچي وقت داشته باشه فقط ميخواد بخوابه ...............
    هر دو مون با هم صبح از خونه ميايم بيرون تا بعد از ظهر كه هردوباهم بر ميگرديم ......براي من سخته كه بعد از ظهر هم بلافاصله بعد از اومدن از اداره من بايد شروع كنم به كار و اون فقط استراحت كنه رسيدگي به كارهاي خونه و رسيدگي به كارهاي بچه و كلاسهاي بچه و .....و اون بخوابه و اصلا انگار نه انگار ................خوابيدنش تو خونه واقعا برام عذاب آور شده ............ ..... بعد از ظهرها مي تونه بره شغل دوم گاه گداري هم به ندرت مي ره و البته اگر بره خيلي خيلي درآمدش موثر هست تو زندگيمون ........... هزار بار باهاش با مهربوني و دوستانه صحبت كردم كه دركت مي كنم كه شغل دوم سخته و يا ممكنه خسته ات كنه اما وقتي نتيجه اش رو ببينيم كه با يكي دو سال سختي كشيدن ميتونيم چقدر پيشرفت داشته باشيم و زندگي بهتري داشته باشيم و اينده بهتري رو براي بچه امون فراهم كنيم اما همش براي يكي دو روز تاثير داره

    به حدي شده كه وقتي خونه هست اگر كاري هم به من نداشته باشه و فقط تو اتاق خوابه اصلا آرامش ندارم و نمي تونم هيچ كاري انجام بدم لجم ميگيره و منم دوست ندارم هيچ كاري اانجام بدم .......

    بارها وقتي دعوامون ميشه بهش ميگم دليلي نداره كه من بعد از ظهر خسته بيام و ظرف بشورم و شام شب و ناهار فردا رو آماده كنم هزار و يك خرده ريزه كاري ديگه خونه و كارهاي بچه و غيره و تو همش بخوابي منم غذا درست نميكنم و لباسات رو نمي شورم و .......... و خلاصه يك جنگ اعصاب

    من واقعا بايد چكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چطوري دخالتم تو امور مالي رو كم كنم .وقتي اكثر موارد پاي آبروم در ميونه يا اگر نكنم بچه ام از خيلي چيزا محروم ميشه ؟
    چطور حس مسئوليت پذير بودن در زندگي رو در شوهرم تحريك كنم/

    خيلي صحبت كردم ببخشيد توروخدا راهنماييم كنيد كه ديگه خيلي بريدم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    بایت فرزند باهوشتون بهتون تبریک میگم
    آرامش خودتون رو حفظ کنید و یواش یواش مسئولیت هایی مثل گرفتن وام و پیدا کردن ضامن رو از سر خودتون باز کنید
    البته صبر کنید تا قسط های این وامها تموم شه و دیگه هرگز خودتون اقدام نکنید
    و تشویقش کنید
    تا حالا از انتقاد استفاده کردید یا تشویق؟
    جایگاه زن رو حفظ کنید و هرگز مسئولیت های مردانه رو به دوش نکشید

  3. 3 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    mahtab1 (چهارشنبه 05 تیر 92), دریا72 (چهارشنبه 05 تیر 92), سان آی (چهارشنبه 12 تیر 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مرداد 99 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1388-11-18
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    10,728
    سطح
    68
    Points: 10,728, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    165

    تشکرشده 170 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از راهنمايي تون
    راستش دوست عزيز اوايل همش تشويق بود اما وقتي ديدم حرفام موثر نيست و در واقع يه گوشش در هست و يكي دروازه و كار به بحث ودعوا مي كشه........ خوب انتقاد هم بوده و گاهي حتي قبول دارم كه خيلي تند شدم ......... اما واقعا آستانه تحمله من هم كم شده ........ از اينكه مي بينم ميتونه تلاش بيشتري داشته باشه و نداره و اينكه در خيلي موارد سهل انگاري مي كنه واقعا خسته شدم

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مرداد 99 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1388-11-18
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    10,728
    سطح
    68
    Points: 10,728, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    165

    تشکرشده 170 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    لطفا كمكم كنيد.......
    چطور ي بهش بگم.......... براي برانگيختن بيشتر حس مسئوليتش چطوري بهتر به نتيجه مي رسم ؟

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مرداد 99 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1388-11-18
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    10,728
    سطح
    68
    Points: 10,728, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    165

    تشکرشده 170 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چقدر عذاب آوره كه اينجام كسي كمكم نمي كنه و تنهام...........

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    وقتي يكي از طرفين زن يا شوهر زياد از حد مسئوليت قبول كنه اون يكي عقب نشيني ميكنه و حتي مسئوليتهاي عاديش را هم انجام نميده.زيادي توي زندگي مسئوليت قبول كردي زيادي به اين فكر ميكني كه اگه تو كاري نكني بچه شما از بعضي چيزا محروم ميشه.چرا نميذاري شوهرت مسئوليتهاشو ببينه؟وظايفش را ببينه؟اگه واقعا اينهمه مسئوليت خسته ات كرده يه مدت نرو سر كار.نترس آسمون به زمين نميرسه يه كم از نظر مالي در مضيقه باشين در عوض شوهرت مسئوليت پذير ميشه و زيربناي زندگيتون محكم ميشه.اگه هم اين كار را كردي ميشي يه زن سنتي و مهربون كه ميخواد به امورات منزل و شوهر و بچه اش برسه و اصلا غر غرو نباش.
    زندگي زناشوئي ارزش فداكاري و صبر و گذشت را داره اما نه به صورت منفعلانه بلكه بصورت جراتمند و با تدبير.موفق باشي

  8. 2 کاربر از پست مفید khoshkhabar تشکرکرده اند .

    tamanaye man (شنبه 15 تیر 92), سان آی (چهارشنبه 12 تیر 92)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 مرداد 99 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1388-11-18
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    10,728
    سطح
    68
    Points: 10,728, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    165

    تشکرشده 170 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از راهنماييت دوست عزيز اما مشكل اصلي من الان فقط بحث مسائل مالي نيست اون هم يك قسمت از مسئله است مسئله كلا شل برخورد كردن و بي مسئوليتي در قبال خيلي از مسائل ديگه مربوط به زندگي هم هست ...... مثل همون تعمير بردن يا تعميركردن يك سري وسايل خونه (مثلا شير آب آشپزخونه 2ساله كه خراب هست) كه اهميت نميده خيلي كه من ديگه ابراز ناراحتي كنم مثلا مياد خودش درستش كنه كه خوب البته همه كس كه در همه زمينه اي تخصص نداردن اين هست كه مياد دوتا چيز ديگه رو خراب ميكنه تا يه چيز رو درست كنه كه آخرشم نميشه و نهايتا ميشن سه مورد خراب كه همينطوري به امان خدا رهاشون ميكنه .....

    درخواست كمكم اين بود كه كلا در خصوص اينكه چطور احساس مسئوليت پذيري داشته باشه من چه كنم؟؟؟؟؟؟ چه برخوردي داشته باشم ؟؟؟؟؟؟
    به نظر خودم از همه راهي رفتم ( دوستانه ، عاشقانه، قهر، بحث، جدل) اما بي نتيجه بوده ....... ميگه باشه چشم اما .........

  10. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم مشکل اصلی اینه که شما داری زیادی از خودت مایه میزاری ، هرجوری هست باید کمش کنی .
    حس مسئولیت پذیری رو نمیشه با خوردن یک قرص برطرف کرد ، فقط میتونی با تغییر رفتار خودت این کار رو انجام بدی
    کارایی که وظایف شما نیست رو انجام نده ، حتی اگر که زندگی یک مدت به هم بریزه ، تا بهم نریزه چیزی درست نمیشه .

    قسطاتون که تموم شد دیگه تحت هیچ عنواد دنبال ضامن از دوست و فامیلای خودت نگرد ، متوجه شدی که چه عواقبی داره ، پس حتی اگر که به مشکل مالی بربخورین اشکال نداره ، تا همسرت این کمبود رو حس نکنه دنبالش نمیره .
    باید اجازه بدی که کمبودش رو واقعا حس کنه و وقتی ببینه هیچ کاری از دست شما برنمیاد مجبور میشه تا خودش دست به کار شه .
    باید بهش این فرصت رو بدی .
    نگران نباش اتفاقی هم نمیفته .


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لطفا در مورد مراحل انجام طلاق راهنماييم كنيد.
    توسط Hanli در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 56
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 بهمن 95, 18:52
  2. ادامه خواستگاري از دختر دايي(دختر داييمودوست دارم اما.....)(محمد)
    توسط lover24 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 دی 91, 00:13
  3. به نظر شما بايد اين رابطه رو تموم كمك (لطفا راهنماييم كنيد)2
    توسط niaz64 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 28 مهر 91, 23:11
  4. در مورد مراحل طلاق و مشكلاتش راهنماييم كنيد
    توسط nahid-n در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 خرداد 91, 00:42
  5. آيين ازدواج در نظام هستى …
    توسط yasi_m در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 19 بهمن 87, 20:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.