به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 شهریور 92 [ 20:12]
    تاریخ عضویت
    1390-4-06
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 21 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکلاتم حل نشد

    سلام دوستان عزیز میدونم خیلیهاتون با مشکلات من آشنا هستین توی آخرین موضوع بهم گفته بودین سیاستهای زنانه و روشهای زنانه رو پیش بگیرم اما انگار زندگی با من سر جنگ داره چنر روز اول عید سعی کردم سال جدید رو با تغیییر و تحول خودم شروع کنم تا شاید سال جدید بیشتر اختلافاتمون حل بشه و درست زندگی کنیم .سه روز پیش شوهرم طبق معمول که همه جا میخواد با خونوادش بره عید دیدنی گفت بریم خونه پدر زن داداشش من گفتم نمیام گفت چرا گفتم همینطوری حسشو ندارم اینقدر گیر داد که دلیلت چیه من هم واقعیت رو گفتم که از دستشون ناراحتم چون توی این چندسال که عروسشون هستم داداشش یکبار هم خونه پدر من برای عید نرفته نمیدونم انگار چی گفته که یکدفعه اینقدر عصبانی شد و داد وبیداد کرد هرچی خواست بهم گفت از خونه رفت بیرون خودش تنهایی با خونوادش رفت اونجا.بعد از سه ساعت اومد من هم حسابی گریه کرده بودم و خیلی دلم گرفته بود بهش گفته دیگه نمیتونم با این اخلاقت زندگی کنم دیگه نمیتونم ببینم همه برات مهمن به غیر از من و خونوادم پاشد زد توی گوشم شوکه شدم توی این4 سال اولین باری بود که اینکارو میکرد تا شب فقط گریه کردم که انگار از هوش رفتم حتی یه لیوان آب هم دستم نداد چندبار خواستم برم خونه بابام اما نمیخوام اونارو توی عید غصه دار کنم البته دیشب که رفتیم پیششون انگار از ظاهرم فهمیدن از یه چیزی ناراحتم اما گفته خسته ام نمیدونم چیکار کنم با این زندگی

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    تمام تاپیک های شما در مورد برادرشوهرتون و کینه ای است که از ایشون و همسرش به دل دارید، است.

    ریشه این کینه کجاست؟ چرا تنفرت از اونها بیشتر از عشقت به زندگیت است؟
    اینقدر برات مهم هستند که از زندگی خودت هم مهم تر.
    بخاطر اونها حاضری آرامشت و زندگی زناشوییت را فدا کنی.

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 مرداد 92 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1391-7-11
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    1,131
    سطح
    18
    Points: 1,131, Level: 18
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    764

    تشکرشده 717 در 175 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ania
    من در جریان مشکلات قبلی شما نیستم
    ولی آقایون زیادی رو دیدم که از نظر فکری و عاطفی به خانواده شون وابسته اند و تصورشون اینه که هنوز پسر اون خونه اند و نه مرد یک خانواده جدید و با گذشت سالهای سال هم همین تصور رو دارن
    بنابراین هر انتقادی که از خانوادشون بشه به معنی مقابله با خودشون برداشت میکنن و جبهه میگیرین
    صبور باشید و با همراهی بیشتر متوجهش کنید قصدتون تحقیر نیست
    امیدوارم شرایطتون بهتر بشه
    اگر روزي...
    محبت كردي بي منت٬لذت بردي بي گناه٬بخشيدي بي شرط٬
    بدان آن روز واقعا زندگي كرده اي.


  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 20:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-07
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 298 در 112 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید داداش شوهرتون خونه پدر شما باید برای چی بیاد ؟
    من متوجه این مورد نشدم

  5. کاربر روبرو از پست مفید هدف تشکرکرده است .

    دختر مهربون (دوشنبه 12 فروردین 92)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 شهریور 92 [ 20:12]
    تاریخ عضویت
    1390-4-06
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 21 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هدف نمایش پست ها
    ببخشید داداش شوهرتون خونه پدر شما باید برای چی بیاد ؟
    من متوجه این مورد نشدم
    سلام ممنونم از توجه شما. http://www.hamdardi.net/thread-27568.html این آدرس تاپیک قبلی هست هنوز اون مشکلاتم حل نشده باز یه درگیری دیگه.باور کنید من زندگیمو دوس داشتم خیلی جاها پا روی خواسته هام گذاشتم با اینکه خیلی به خونوادم وابسته بودم به خاطر حفظ زندگیم رفت و آمدهامو کم کردم .اما شوهرم یه کاری کرده از هرچی زندگیه بیزار شدم دلم برای دخترم میسوزه تازه شیطنتهای کودکانش شروع شده ولی من هیچ حوصله ای ندارم که باهاش بازی کنم شوهرم هم که بیشتر وقت انگار خونه نیست دلم نمیخواد به طلاق فکر کنم اما با وجود اینهمه قهر و دعوا و عدم تفاهم امیدی هست؟

  7. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام عزیزم امیدتو از دست نده مطمئن باش درست می شه شاید اگر از همون اولین باری که پیشنهاد رفتن به خونه اونا رو داد بهتر بود دلیلت رو می گفتی با لحن مهربون
    عزیزم من دوست دارم با افرادی رفت و آمد کنم که اونها هم منزل ما یا پدر من می یان ... به نظرت اینطور بهتر نیست ... یا این که من به خاطر تو می آم علی رغم میل باطنیم و دلیلت رو مطرح می کردی
    اون وقت فکر می کنم روز اول عیدتون به خوشی می گذشت
    شیوه بیان کردن دلیل خیلی مهمتر از خود دلیله

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 شهریور 92 [ 20:12]
    تاریخ عضویت
    1390-4-06
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 21 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنونم آره شاید توی این مورد آخر تند رفتم ولی بقیه مشکلاتی که باهاش دارم چی ؟؟؟؟؟ من آدم کینه ایی نبودم اصلا اینقدر سرم به کار خودم گرم بود که اگه کسی بهم توهین هم میکرد یادم میرفت اما شوهرم یه کاری کرده که از خودشو اعضای خونوادش متنفر شدم

  9. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 92 [ 18:21]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    411
    سطح
    8
    Points: 411, Level: 8
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آنیا جون چون تجربه دارم میگم بهت که نزار اطرافیان از فاصله بین شما و همسرتون با خبر بشن و خدای نکرده سوءاستفاده کنن هیچوقت به خاطر فامیل یا خانواده شوهرت نزار که بین تو و همسرت بهم بخوره اگه الان زده تو گوشت نزار که واسش این کار عادی بشه واقعا مسایل بین زن و شوهرا طوریه که اول از همه خودت میتونی به بهتر شدن زندگیت کمک کنی عزیزم

  10. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 شهریور 92 [ 20:12]
    تاریخ عضویت
    1390-4-06
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 21 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عاطی عزیز.حرفتون درسته هر وقت که با هم قهریم اگه جاریم بفهمه هرکاری میکنه تا خودشو عزیز کنه پیش خونواد ه شوهرم و منو بد جلوه بده.هردفعه که بعد از دعوا با شوهرم آشتی میکنم تصمیم میگیرم از این به بعد درست و قاطعانه باهاش زندگی کنم و اینقدر بهش محبت کنم تا منو به همه ترجیح بده اما همیشه یه کاری میکنه که ازش دلخور بشم اوایل ازدواج هربار دعوامون میشد بعدش میومد کلی نازمو میخرید تا باهاش آشتی کنم اما الان با وجود این کاری که کرده یکدفعه هم معذرت خواهی نکرد فقط میخواد حالتشو عادی نشون بده انگار هیچی نشده.میدونم با حرف نزدنم و بی محلی بهش هیچی درست نمیشه اما نمیتونم ببخشمش. آقای sciممنون میشم راهنماییم کنین

  11. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 92 [ 18:21]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    411
    سطح
    8
    Points: 411, Level: 8
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    انیا جون هیچ وقت زندگی مثل اون روزای اول نمیشه مگه رفتار دو طرف ثابت بمونه و ادامه داشته باشه ببین مشکلت کجاست که عادی شده واستون من اون اوایل اگه یه اشک میریختم شوهرم داغون میشد و با من میشست گریه کردن و اینقد عصبی میشد که حاضر بود عامل گریه منو بکشه اما به دلیل یک نواختی زندگی و فشار کاری و اینکه از صب تا شب یه کار روزمره انجام میدیم اینجوری میشه.منم راستش روی داییه شوهرم حساسم خیلیم زیاد شوهرمم گاهی عصبانی میشه از این رفتار من.هر کاری کنی مرد دوست داره احترام خانوادشو داشته باشی اگه مشکلی از بابت برادر شوهرت دیدی سعی کن با منطق به شوهرتون بگید نه اینکه لج کنید اگر هم نیست که یه کاری کنید که شما هم عزیز شید پیش خانواده همسرتون تا خود همسرتونم بباله به شما و انتخابی که کرده من اوایل با پدر شوهرم خوب نبودم اما الان به قدری دوسم داره که هیچکس و اینقد نداره و شوهرمم خیلی خوشحال میبینه من با باباش خوبم


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.