به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array

    همسرم و خواهرش

    سلام دوستان

    من حدود 5 ماهی میشه که ازدواج کردم خودم 22 و شوهرم 23 سالشه

    خب ماهم مث همه ی زن و شوهرایی که تازه زندگیشون رو شروع کردن مشکلایی داریم

    اما خب بعضیاشون واقعا برام آزار دهنده است . میدونم که ممکنه فقط یه حساسیت باشه اما هیچ جوری نمیتونم از خودم دورش کنم

    همسرم و خواهرش وابستگی و علاقه ی بدی به هم دارن . خونه ای که همسرم خریده خواهرش هم اومده واحد کناریش رو خریده . خواهرش ازش بزرگتره و دوساله ازدواج کرده

    الان چندماهیه که حامله شده و حساسیتای من بیشتر شده . همسرم و خونوادش یه جوری به این دختر میرسن که انگار فقط همین یکی تو دنیا حامله شده و شق القمر کرده!

    از بیرون که میایم خونه دم درشون رو نگاه میکنه اگه کفشای شوهرش نبود میگه آخی تنهاست! یه جوری میگه انگار که بچه شیرخواره تنها مونده . خب منم گاها پیش میاد تنها بمونم تو خونه تا شوهرم بیاد مگه چی میشه؟

    میره هویج یا پرتقال میخره میاره اب میگیره میبره براش به منم میگه برا تو هم آب میگیرما!

    هر روز میره سرش میزنه . انگار چه خبره حالا

    ضمن اینکه آبجی جونشون هیچ سختی به خودش راه نمیده شام و ناهار که خونه مامان جونشه . از وقتی هم که ما ازدواج کردیم یه شام یا ناهار نگفت بریم اونجا .

    انقدر که این بشر غصه ی آبجیش رو میخوره غصه کسیو نمیخوره

    کم مونده بره قرضاشونم بده!

    این رفتارش منو واقعا آزار میده چیکار کنم بتونم باهاش کنار بیام؟

    یکی دیگه از مسائلی که آزارم میده اینه که شوهرم هرجا بخواد بره خونوادش هم باید باهاش باشن

    عید بخوایم بریم عید دیدنی باید باهم بریم

    بخوایم اجیل بخریم باید باهم باشیم

    بخوایم بریم مسافرت باید باهم باشیم

    من دوس ندارم مسافرت رفتنامون باهم باشه اونم اینکه تو یه ماشین باشیم . دوست دارم خودم و خودش باشیم تا بهم خوش بگذره

    مثلا عید پارسال با خونوادش رفتیم یزد منو نبرد هیچ جایی بگردونه چون خونوادش نمیومدن و نمیتونست بهشون بگه که ما میخوایم باهم بریم!

    گاهی وقتا وابسنگی بیش از حدش کلافه ام میکنه

  2. کاربر روبرو از پست مفید ساحل75 تشکرکرده است .


  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1391-2-28
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    925

    تشکرشده 957 در 224 پست

    Rep Power
    43
    Array

    RE: همسرم و خواهرش

    نقل قول نوشته اصلی توسط ساحل75
    اما خب بعضیاشون واقعا برام آزار دهنده است . میدونم که ممکنه فقط یه حساسیت باشه اما هیچ جوری نمیتونم از خودم دورش کنم
    ساحل جان همون طور که خودت هم گفتی فقط یه حساسیته .. خواهرانه بهت میگم که بهش دامن نزن و بزرگش نکن که عواقب وحشتناکی داره ..
    به هر حال خواهرش هم یکی از اعضای خانواده ش هست و نمیتونن بی تفاوت باشن نسبت به هم ..
    وقتی با همسرت ازدواج کردی در حقیقت وارد یه خانواده ی جدید شدی .. باید این خانواده رو دوست داشته باشی و باهاشون دوست باشی .. تا وقتی به خواهر همسرت به چشم یه رقیب نگاه میکنی عذاب میکشی ..
    تو حرفهات من رفتار غیر طبیعی از همسرت ندیدم .. همون رفتاریه که یه برادر با خواهرش داره ! حساس نشو و مسئله رو هم بزرگ نکن ..
    در ضمن عنوان تاپیکت هم نامفهومه عزیزم ..

  4. 6 کاربر از پست مفید الف-ح تشکرکرده اند .

    الف-ح (چهارشنبه 04 بهمن 91)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: همسرم و خواهرش

    من خونوادش رو بی نهایت دوست دارم

    خواهرش مثل خواهر بزرگترمه و حتی باهاش مشورت هم میکنم اما نمیدونم چی کار کنم که اینجوری حساسیت نداشته بشم

    ضمن اینکه اصلا با هسرم بحثی در این مورد نکردم فقط دنبال راهکار برای رفع حساسیت هام هستم

  6. 4 کاربر از پست مفید ساحل75 تشکرکرده اند .


  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: همسرم و خواهرش

    سلام ساحل جان

    از روابط خودتون وهمسرت مي گي؟ با هم صميمي هستين؟ شوهرت كارايي رو كه واسه خواهرش ميكنه واسه شما هم مي كنه؟ خواهرش هم رابطه ش با شما خوبه؟

    اگه جواب اين سوالا مثبته بايد بگم عزيزم اصلا نگران نباش، مردي كه واسه خواهرش اينقدر اهميت قائل ميشه حتما واسه همسرش هم اينگونه خواهد بود.
    شما به عنوان همسر شوهرت توانايي ها و فرصت ها و قابليت هايي داري كه مادر و خواهر ايشون ندارن. پس بجاي حساسيت روي خواهر شوهرت سعي كن همسرت رو بيشتر به خودت جذب كني و محبت و اعتمادت رو به اون و خانوادش نشون بدي.
    سعي كن طوري رفتار كني كه خواهرشوهر و مادرشوهرت هم پشتيبان شما باشن.
    واسه مردا خيلي رضايت بخش هست كه رابطه همسرشون با خانوادشون خوب باشه. از اين ويژگي ها استفاده كن و خودت رو بيشتر تو دل همسرت و خانوادش جا كن.


    ساحل جان اين تاپيك رو هم بخون تا بتوني درخواست هايي كه از همسرت داري و منطقي هست رو به خوبي مطرح كني:

    كارگاه آموزشي - آداب گفتگو را با هم ياد بگيريم

  8. 3 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    صبا_2009 (چهارشنبه 04 بهمن 91)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: همسرم و خواهرش

    [align=justify]ممنون صبا جان

    رابطمون میشه گفت باهم دیگه خوبه تنها چیزی که این خوبی رو خراب میکنه اینه که وقتی همسرم ناراحت باشه یا چیزی آزارش بده از من انتظار داره که حدس بزنم چی داره اذیتش میکنه . خودش درمورد مشکلش حرفی نمیزنه و بهم میگه تو اگه زن منی باید متوجه بشی چی داره اذیتم میکنه . این تنها مشکل لاینحل زندگیمونه

    واسم همه کاری میکنه اما گاها این حس میاد سراغم که مثلا اگه پامیشه واسه من یه کاری کنه بخاطر اینه که میخواد واسه خواهرش هم انجام بده منتها اول واسه من انجام میده که ناراحت نشم

    مثلا یه روز جو میگیردش میگه میخوام واست کیک درست کنم بعدش که درست کرد نصفش میره سمت خونوادش انگار هرچی ما میخوریم باید اونا هم شریک باشن توش!

    رابطم با خونوادش خوبه . مامانش مثل مامان خودم میمونه . باهاش درددل میکنم حتی گاها روزایی که خونست تا شوهرم برگرده از سرکار میرم خونشون . مامانش و خواهرش هم باهام خیلی خوبن و حتی اگه مشکلی پیش بیاد جانب من رو میگیرین جوری که شوهرم همیشه میگه من جز تو کسی رو ندارم و اگه دعوامون بشه میدونه که خونوادش هم پشتش نیستن![/align]

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: همسرم و خواهرش

    پس همسرتون با محبت كردن به خانوادش يه جورايي ميخواد اونا رو به عنوان تكيه گاه براي خودش نگه داره.
    اينكه ميخواد خانوادش ازش راضي باشن و همه جا و در همه شرايط همراهتون باشن شايد نشونه اين باشه كه همسرت به حضور اونا و حمايت اونا نياز داره. در واقع هنوز نتونسته خودش رو جدا از اونا تصور كنه و بهشون وابسته است.

    همسرت نگراني خاصي نداره؟
    مي توني بيشتر بهش نزديك بشي و مطمئنش كني از اينكه هميشه و در همه حال پشتش هستي.
    مطمئنش كني از اينكه بهش اعتماد داري و تكيه گاه خوبي واست هست.

    نظر من كارشناسي نيست ولي حس ميكنم اگه همسرت حمايت شما رو بيشتر ببينه بيشتر جذبتون ميشه. به همسرت نزديكتر شو روحيات و علاقه مندي هاش رو بيشتر بشناس. موقع هايي كه هيچ مشكلي نداره و از چيزي ناراحت نيست از دغدغه هاش بپرس تا موقع ناراحتي هاش بيشتر بتوني دركش كني

  11. کاربر روبرو از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده است .

    صبا_2009 (چهارشنبه 04 بهمن 91)

  12. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: همسرم و خواهرش

    حس میکنم بیشترین دغدغه اش مشکلات مالی باشه

    بهم میگه اگه یه روز بگم ندارم تنهام میذاری

    چند شب پیش روی تابلوی اعلانات ساختمون مبلغ شارژ رو زده بودن گفت پول شارژ رو هم باید بدیم گفتم ایشالا سربرج که حقوق دادن میدیمش بهم با یه حالت بدی گفت مگه چقدر از حقوق من میمونه که شارژ هم باهاش بدیم؟

    « من دانشجوام سرکار نمیرم که بتونم کمک مالی بهش بکنم . هیچ جوری هم اجازه نمیده قبل از تموم شدن درسم برم سرکار»

    این حرفش خیلی طلبکارانه بود . بهش گفتم مگه من سرکار میرم یا پس انداز خوبی دارم و توی زندگی خرج نمیکنم که اینجوری بهم میگی؟

    مطمئنم تمام فکر و ناراحتیاش مال مشکلات مادیه و اینکه فکر میکنه اگه یه روزی پول نداشته باشه ترکش میکنم

    نمیدونم چرا این فکرو میکنه . من واقعا دختر ول خرجی نیستم ازش توقعات زیاد ندارم . حتی گاها آخر برج که میشه و میدونم چجوریه وضع مالیش چیزی نمیخوام که تهییه کنه

    بارها بهش امید دادم و بهش یاداوری کردم که چقدر برکت خدا توی زندگیمون بوده و یه ماه رو با کمترین پس انداز به راحتی گذروندیم

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 بهمن 91 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1391-3-30
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    786
    سطح
    14
    Points: 786, Level: 14
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    267

    تشکرشده 269 در 84 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم و خواهرش

    به نظر من رفتار همسرتون تقریبا طبیعی و بیشتر حسادت زنانه در حرفهاتون دیده میشه تا وجود مشکل!

    ببخشید صریح صحبت کردم

  14. کاربر روبرو از پست مفید sayrex تشکرکرده است .

    اثر راشومون (چهارشنبه 16 اسفند 91)

  15. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: همسرم و خواهرش

    نقل قول نوشته اصلی توسط sayrex
    به نظر من رفتار همسرتون تقریبا طبیعی و بیشتر حسادت زنانه در حرفهاتون دیده میشه تا وجود مشکل!

    ببخشید صریح صحبت کردم
    خودم هم میدونم حسادت و حساسیته و میخوام از خودم دورش کنم اما نمیدونم چجوری

  16. کاربر روبرو از پست مفید ساحل75 تشکرکرده است .


  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: همسرم و خواهرش


    دختر جن نزار اصلا این رو شوهرت بفهمه
    با تبر نزن به ریشه زندگیت
    تو برادرنداری ؟ اگه داشته باشی می فهمی اون ها هم حق دارند . اگه یم بینی نگران خواهرشه یا ان تنهای ناراحت میشه نگو من هم تنها میشم. اون لحظه اون با توء که داره این حرف رو میزنه . چرا کار های خوبی رو که می کنه این طوری برداشت می کنی .
    خداییش اگه پیش داداشت یا خواهرت بودی و زنداداشت یا خواهرت حامله بودند هر چی درست می کردی واسشون نمی بردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟
    عزیزم برو خدا رو شکر کن که شوهرت انقدر فهم داره که محبتش رو یک طرفه و فقط به خواهرش نداره و اولش به تو داره .
    سعی کن همیشه خودت رو جای شهرت بزاری . و تازه ازش یاد بگیر . کسی که می تونه انقدر خانواده اش رو دوست داشته باشه می تونه زنش رو بیشتر هم دوست داشته باشه .
    سر نماز هات از خدا بخواه این حسادت رو ازت دور کنه


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.