مشکل جدی در صحبت با طرف مقابل (کم آوردن تو صحبت! )

[reza_ss]

سلام ...

اولین روز هم که با این انجمن آشنا میشم اونم به خاطر مشکلی که برام پیش امد و خواستم از طریق سرچ در گوگل دنبال راه حلش بگردم .ممنوم میشم راه حلی برای مشکل من ارائه بدید.


بنده با کسی آشنا شدم و تمامی ارتباط ما به صورت چت و یا جدیدن اس ام اس بوده ...

ولی حالا رابطه ما طی قرار ملاقاتی که انجام گرفته بوی جدی تری گرفته و قسط به رابطه ی جدی تری داریم که اگر شرایط مناسب بود تا چند وقت دیگه مراسم خواستگاری و ....

حالا مشکل بنده اینه که مثلا نمیتونم تلفنی صحبت کنم و یا همون اس ام اس در طول روز حرف های تکراری همچون سلام چطوری ... خوبی .. هوا چطوره .... کجا رفتی یا چیکار کردی هست ..

که خیلی تکراری و کوتا هست ...

یعنی بعد از سلام و احوال پرسی هردو طرف کم میارم و نمیدونیم چی و در مورد چی صحبت کنیم !!!! من فردی خجالتی نیستم ولی تو این یه مورد مشکل دارم و نمیدونم مثلا در طول رو بخوام با طرف مقابلم تلفننی در ارتباط باشم در مورد چی و چگونه صحبت کنم که ضمن اینکه حرف ها تکراری نباشه طوری باشه که طرف از نشیدنش احساس خوبی پیدا کنه ..


پیشاپیش از راهنمایی شما ممنون ...


اطلاعات شخصی :

مردی 22 ساله با مدرک کاردانی و دارای کارت پایان خدمت و در حال حاضر در یکی از شرکت های خصوصی مشغول به کار ...

[arix]

سلام

به تالار خوش آمدید


وقتی دو نفر یکدیگر را نمی شناسند ، نقطه مشترکی ندارند که بخواهند درباره ی آن صحبت کنند و این امر طبیعی است.البته این امر یک دلیل دیگر هم می تواند داشته باشد و آن : نداشتن هدف محکم است

به عبارت دیگر شما با هدف ازدواج با این خانم ارتباط برقرار کرده اید ولی این طور به نظر می رسد که در این هدف مصمم نیستید و بیشتر سعی در دوستی با وی (حداقل برای مدتی) دارید.ببینید من نمی خواهم بگویم دوستی بد است یا خوب.بلکه می خواهم عرض کنم که در هر صورت شما باید ابتدا معیار های ازدواج خود را منطقی ارزیابی کنید و سپس وارد رابطه ی احساسی شوید.یعنی ابتدا شما باید از انتخاب خود اطمینان حاصل نمایید "قبل از درگیری احساساتتان".برقراری ارتباط به این نحو و سعی در صحبت کردن در مورد موضوعات متفرقه ابتدا لذت بخش می نماید.به هر حال بعد از مدتی نقاط مشترک ذهنی شما و خانم زیاد شده و می توانید ساعت ها با وی صحبت نمایید.ولی این کار ریسک بالایی دارد چراکه احساسات شما زودتر از منطق شما وارد عمل شده است.به عبارت دیگر از دو جا ضربه می خورید:

1 - انسان ها علایق و خصوصیات اخلاقی خیلی متفاوتی دارند ، احتمال اینکه دو نفر یکدیگر را ببینند و مناسب ازدواج با هم باشند زیاد نیست.پس برای اینکه ازدواج موفق و یا موفق تری را تجربه کنید باید تعداد آزمون و خطاهای خود را افزایش دهید و افراد بیشتری را در جامعه ی آماری خود قرار دهید.بدین گونه که شما عمل می کنید احتمالا چند ماه وقت صرف برقراری ارتباط با خانم کرده اید.حداقل یکی دو سال هم طول می کشد که خانم را کاملا بشناسید.حال اگر در انتها به این نتیجه برسید که شما دو نفر مناسب ازدواج با هم نیستید بهترین سال های جوانیتان را بی نتیجه تلف کرده اید

2 - چیزی که خیلی راحت می تواند یک انسان را به زانو در بیاورد احساسات است.احساسات وقتی درگیر می شوند ، اگر خدای ناکرده اتفاقی خلاف میل بیفتد به کل زندگی شما را مختل می کند.این رویه احساسات شما را قبل انتخاب قطعی دخیلی می سازد و اگر در آینده به این نتیجه برسید که این خانوم فرد مورد نظر شما نیست ضربه سنگینی به شما وارد می شود



من به شما توصیه می کنم ابتدا در مورد معیار هایتان برای ازدواج ، انتظاراتی که از همسر آینده ی خود دارید و اینکه معیار های خانم چه هستند و ایشان از شما چه انتظاراتی دارند صحبت کنید.



بدین گونه هم ریسک کمتری را قبول می کنید و هم نشان می دهید که در تصمیم خود مصمم هستید لذا خانم به این ارتباط ، اعتماد بیشتری پیدا می کنند.البته بهتر است ابتدا مقدمه چینی کنید و سپس سر این بحث را باز کنید


برایتان آرزوی خوشبختی می کنم

ارادتمند

[باران5656]

سلام آقا رضا
خدارو شکر که خجالتی نیستین و مشکلتون فقط اینه که نمیدونین چی بگین ،خوب اینکه خیلی سادس میتونین به میل خودتون و بسته به شرایط بوسیله یکی از اینا سر حرف رو باز کنین:

1-در مورد مسائل روزمره و اتفاقات هر چند بی اهمیتی که براتون افتاده صحبت کنین و احساستون :ناراحتی،خوشحالیو... در مورد هر کدومشون بگین
2-گاهی بسته به موقعیت میتونین مزاح کنین و جک تعریف کنین براشون
3-از ایشون در مورد وضعیتشون(کار ،تحصیل،خونواده)بپرسین و در مورد هر کدومشون میتونین کلی نظر بدینو حرفو کش بدین..
4-بعضی وقتا میتونین در مورد اخبار ایران و جهان(اوناییش رو که مهمترو جالبترن)باهاشون صحبت کنین ،البته در این مورد زیاده روی نکین چون آدم احساس میکنه مجری اخبار هستین

دیگه چی بگم در مورد هزار و یه چیز دیگه میتونین حرف بزنین :علایقتون ،گذشتتون و...

کلا" هم سعی کنین زیاد استرس اینو نداشته باشین که حالا چی بگم اینطوری بدتر حرف کم میارین و به این مسئله هم حواستون باشه که کمتر حرفی رو صرفا" برای اینکه یه چیزی گفته باشین نزنین چون اینطوری آدم متوجه میشه و ازتون زده میشه..

در کل اینجور مشکلات فقط در ابتدای یه رابطه ممکنه وجود داشته باشن یه کم که بگذره و باهم صمیمی تر شین اونوقت نمیدونی چیکار کنی که کمتر حرف بزنین
موفق باشید

[mohammad_1369]

من خودم به شخصه تو رابطه ای که مث شما داشتم رابطه رو مدیریت می کردم
مثلاً قرار ما این بود که هر سه روز 1 ساعت با هم صحبت کنیم تو این 3 روز برا همدیگه سوال ها رو طرح می کردیم که موقع صحبت هم وقتمون تلف نشه هم احساساتمون زود دخیل نشه
بعدش که به مرور شناخت پیدا کردیم و سوالامون تموم می شد قرار شد که قبلش سر یه موضوعی به تفافق برسیم و اون روز سر این موضوع صحبت کنیم قبل از اینکه وارد مرحله احساسات بشید باید عقلتون قبول کنه
چون بیان احساساتی که عقل اونو قبول کرده باشه به مراتب لذت بخشتره
برا صحبت کردن مطالعتون رو ببرید بالا تا صاحب نظر شید، یکی از دلایل رابطه ی ناموفق قبلیم بی اطلاعی از خیلی مسائل در خصوص روابط دختر پسر بود هرچند تو زمینه های دیگه هم مطالعه دارم ولی از این جا شروع کن
موفق باشی

[reza_ss]

با تشکر از سه دوست عزیز که وقت خودشون رو صرف راهنمایی بنده کردند ... از اینکه تاپیک و بنده رو مورد لطف قرار دادید ممونم ..


اما دوستان من تقریبا حدود 2 سال هست که ایشون رو میشناسم ... و به اندازه ی کافی هم در این مدت اخیر درمورد مواردی همچون خانواده ها فرهنگشون و مذهبی بودن و نبودن و نماز و .... و حتی ظاهر و پوشش طرف صحبت شده و تا حد قابل قبولی به نتیجه ای رسیدیم ...

مشکل الان اینه که من اگر میخوام این رابطه ی دوستی یه خورده ادامه پیدا کنه دلیلش این نیست که تو ازدواج با اون شک دارم دلیل اینه که هنوز درآمد بنده به نحوی نیست که بتونم مخارج یک زندگی مشترک رو بپردزم که اگه این مشکل نبود چه بسا همین شب جمعه میرفتم خواستگاری ایشون ...

حالا از دید طرف مقابل که او هم 20 سال سن داره، که او هم مشکلی بدتر از خودم تو صحبت کردن داره یعنی اون فردی آرام تر از من هست و من کلا آدم پرانژی و شاد و شوخی هستم که وقتی پای شوخی باز بشه کم پیش میاد جلوی کسی کم بیارم :ی ولی خوب کل صحبت ها که شوخی و ... نمیشه ... الانم مشکل اساسی بنده اینه :


بنده تقریبا 2 سال با این خانم چت کردم و به اندازه کافی به صورتی غیر کلامی و غیر حضوری صحبت و به موارد مشترکی رسیدم .... حالا میخوام بعد از اولین قراری که با هم گذاشتم و تا حدی از هم به غیر از محیط چت خوشمان امده ... میخوام بگید که چیکار کنم الان دیگه غیر از محیط چت با این خانم در ارتباط باشم همچون تلفنی و یا حضوری که اگر شبهاتی تو چت بوده در این رابطه ها مشخص بشه ...

مشکل بنده اینه که الان تو قسمت کلامی و یا تلفنی انگار حرف های بین ما تمام شده و هیچ حرفی باقی نمونده چون صحبتاش قبلا تو محیط چت و .... زده شده و الان تو این رابطه ها غیر سلام و احوال پرسی و خبر از کاراهای روزانه صحبت مشترکی دیگه یافن نمیشه ....!!!!


---------------------
پاورقی : دوستان نمخوام بیاید بگید این ارتباط چون از چت شروع شده از اول اشتباه بود ه.... مخوام لطف کن در مورد مشکلی که بالا گفتم زوم کنید و منو راهنمایی کنید و کمتر به هاشیه برید.

ممنون.

در جواب دوست اول هم عرض کنم که من اصلا فردی نیستم که با جنس مخالف من دوستی برقرار کنم و انم هم فقط هدف دوستی و ... باشه .... اگر با کسی خواسته یا ناخواسته ارتباطی برقرار شد رک به طرف میگم که هدف از این ارتباط چیه ؟میخوای تا کی اینجوری پیش بره و یا .... من گرچه قبلا که سنی 18 سال داشتم و احساسی با یه مورد برخورد کردم که با مشاوره با خواهر بزرگترم از اون قضیه جون سالم بدر بردم :ی .... و الان که دیگه 22 سال دارم و از اون قضیه همیشه سعی کردم که منطق من جلوتر از احساسات من باشه و تصمیم بیگره ... تا الانم گرچه احساسات بعضی اوقات از منطق سبقت گرفته ولی باز همان منطق سریع جاشو مگیره ....


پس بنده در سن و شرایطی هستم که اصلا نمیخوام و نمیزارم که احساستم باعت بروز خطا و مشکلاتی بشه ..

پس با منطق با طرف جلو میرم تا جایی که طرف خودش عنوان کرده که خیلی منطقی فکر میکنی و ...

البته اونم در سنی نیست که منطق رو قبول نداشته باشه ......

پس تنها مشکل بنده در حال حاضر نوع و ادامه ارتباط با این فرد هست تا زمانی که شرایط کامل برای ازدواج فراهم بشه که این شرایط حداکثر تا یک سال آینده فراهم خواهد شد اگه نشد ادامه رابطه به نظر خودم هم فایده ایی نخواهد داشت ....

[reza_ss]

دوستان منتظر بیان نظرات و راه کارهای شما هستم

[reza_ss]

مشکل بنده در الویت آخر که دوستان تاپیک رو مورد عنایت خود قرار نمیدن ؟!!!!

[hamed65]

سلام آقا رضا،

به نظر من arix عزیز پاسخ خوبی را به شما داد.
از شما می خواهم کمی بیشتر روی حرفهای arix فکر کنید.
من هم سعی می کنم کمی شما را راهنمایی کنم.

ببین دوست عزیز،
شما دو سال یک رابطه اینترنتی داشتید. تاپیکهای مشابه در این تالار زیاد بوده. در این مورد باز من اول از شما می خواهم اول این پست از فرشته مهربان را مطالعه کنید:

واقعیت میگه به شناخت مجازی هر چند افراد هر کدام نزد خودشون صداقت به خرج داده باشند نباید اعتماد کرد . و شناخت از نزدیک و زیر نظر خانواده ها نیازه .

شما و ایشون باید با خانواده ها صحبت کنید و با نظر و مشورت اونها و با در نظر گرفتن حدود وارد فاز شناخت شوید و اکنون هم هیچ قولی به هم نداده و تعهدی در قبال هم ندارید و از احساسات دروی کنید که راه شناخت درست رو می بنده. و صرفاً روی شناخت دقیق زیر نظر خانواده ها و حتی به کمک یک مشاور مطمئن توجه کنید .

آنچه شما بین خودتون مشترک دیدید فعلاً در حد حرفه ، مشکل اساسی ما آدمها اینه که اغلب بین اونچه می گوییم و اونچه عمل می کنیم فاصله است ، پس هم شما نیاز دارید رفتار ایشان را بررسی کنید و هم ایشان شما را تا ببینید چقدر بین قول و فعلتون هماهنگی هست .

فضای نت را با شرایط کنونی مطمئن و کافی برای شناخت نبینید .

همینطور از شما می خواهم که این مقاله را بخوانید: ازدواج اینترنتی و سایتهای همسریابی و دوستیابی

از روی تجربه می گویم که روی شناختی که از طریق چت و اس ام اس و حتی تلفن به دست آمده زیاد حساب باز نکنید.
ممکن است باز شما به این حرف توجه نکنید و روی نظر خود پافشاری کنید که از طریق چت توانسته اید با او به توافق برسید و ...

در ضمن شما الآن 22 سال سن دارید. شرایط جامعه نسبت به گذشته خیلی عوض شده و 22 سال سن برای ازدواج یک پسر نسبتاً زود است. به احتمال زیاد شما هنوز می خواهید درس بخوانید، باید سربازی بروید، و بعد باید بروید کار پیدا کنید و خلاصه زود زودش 3-4 سال دیگر شرایط شما برای ازدواج مناسب خواهد بود.

در این مدت این دختر باید منتظر شما بماند. در این 4 سال آینده خود شما و همینطور دختر خانم از نظر طرز فکر و سلیقه شاهد تغییرات بزرگ در خود خواهید بود. در همین رابطه هم تاپیک داشتیم که آقا پسر بعد از اینکه 4 سال یک دختر را منتظر نگه داشته، وقتی به شرایط ازدواج رسیده، دیده که سلیقه اش عوض شده و دیگر او را نمی خواهد...

اینگونه دوستی ها بین پسر و دختر تنها باعث ضربه خوردن هر دو طرف می شود. برای همین سایت همدردی در مورد دوستی بین دختر و پسر مشاوره ای نمی دهد و تنها توصیه می کند که در صورت داشتن آمادگی ازدواج و موافقت والدین، به صورت رسمی از دختر مورد نظر خواستگاری کنید و مراحل آشنایی را حضوری و زیر نظر بزرگترها آغاز کنید.

و اگر به این نتیجه رسیدید که آمادگی برای ازدواج ندارید، هر چه زودتر به این رابطه پایان دهید و انرژی خود را روی درس و کار بگذارید.

[reza_ss]

حامد جان شما مثل اینکه پست اول بنده رو کامل مطالعه نکردید گفتم من 22 سالمه مدرک کاردانی رو گرفته سربازی هم رفته و در حال حاضر هم در یکی از شرکت های خصوصی مشغول به کار هستم و میشه گفت تا حدودی با توجه به حمایت خانواده و داشتن خونه و ماشین ...شرایط ازدواج رو دارم ...!! این از این موضع که به کل تمامی صحبت هایی که کردید زیر سوال میره و ربطی به بنده پیدا نمیکنه ..


حالا درسته 2 سال چتی دوست بودیم ولی الان حدود چندماه هست که بهم ابراز علاقه نشون داده و در مدت سال و ماههای دیگر مانند سایرین چت معمولی انجام میگرفت که شاید اینکارو با چند نفر دیگه هم تو محیط چت انجام میداد.

ولی الان کامل موضوع فرق کرده بعد چندماهی که از یه دید دیگه به هم نگاه کردیم کاملا منطقی با هم در مورد ازجمله مسائل مذهبی ، اعتقادی و ... صحبت کرده و با توجه به اینکه تا حدودی نزدیک بودیم ... حضوری همدیگر رو ملاقات کردیم و در دنیای واقعی هم به هم نسبت خوبی داشتیم ... حالا میخوام مثلا برای 3 ماه رابطه رو از این دنیای مجازی خارج کنم و با تلفن و حضوری فرد رو کامل انالیز کنم و منطقی برم جلو و اگه همه چیز باب میل بود ... به خواستگاری و ... برسیم ...


این از این ولی مشکل اصلی من الان نحوه ی درست ادامه این رابطه و نوع و چگونگی صحبت با فرد مقابل است که در پست اول اشاره کردم ...

[hamed65]

رضا جان، با عرض معذرت، من خط آخر پست اول شما را نخوانده بودم.
برای همین گفتم شاید شما هنوز سربازی هم باید بروید، که خدا را شکر اینطور نیست.

با این وجود شما نوشته بودی که:

پس بنده در سن و شرایطی هستم که اصلا نمیخوام و نمیزارم که احساستم باعت بروز خطا و مشکلاتی بشه ..
پس با منطق با طرف جلو میرم تا جایی که طرف خودش عنوان کرده که خیلی منطقی فکر میکنی و ...
البته اونم در سنی نیست که منطق رو قبول نداشته باشه ......
پس تنها مشکل بنده در حال حاضر نوع و ادامه ارتباط با این فرد هست تا زمانی که شرایط کامل برای ازدواج فراهم بشه که این شرایط حداکثر تا یک سال آینده فراهم خواهد شد اگه نشد ادامه رابطه به نظر خودم هم فایده ایی نخواهد داشت ....

ببین دوست عزیز،
فرض کنیم شما کاملاً منطقی هستی و هیچ وقت درگیر احساسات نخواهی شد.
ولی نمی توانی از این جلوگیری کنی که یک دختر 20 ساله بعد از یک دوستی 2-3 ساله درگیر احساسات نشود!

شما نوشتی تا یک سال دیگر شرایط ازدواج فراهم خواهد شد، پس هنوز شرایط ازدواج را نداری.
نوشتی: "اگه نشد ادامه رابطه به نظر خودم هم فایده ایی نخواهد داشت".
پس یعنی بعد از 3 سال که درگیر یک رابطه بودی، و آن دختر هم همینطور، ممکن است شرایط شما برای ازدواج فراهم نشود. آن وقت به نظرت ادامه رابطه بی فایده خواهد بود و می خواهی بعد از 3 سال به دختر بگویی که ما نمی توانیم با هم ازدواج کنیم. انتظار داری به آن دختر ضربه نخورد؟!

پس نتیجه گیری خودم را تکرار می کنم:

اینگونه دوستی ها بین پسر و دختر تنها باعث ضربه خوردن هر دو طرف می شود.
در صورت داشتن آمادگی ازدواج و موافقت والدین، به صورت رسمی از دختر مورد نظر خواستگاری کن و مراحل آشنایی را حضوری و زیر نظر بزرگترها آغاز کنید.

شما باید معیار های خودت را مشخص کنی. آن وقت می توانی در جلسه های خواستگاری و آشنایی با دختر خانم راجع به این معیارها حضوری صحبت کنید. خود این می شود راهی برای صحبت کردن و شناخت طرف. اگر باز هم احساس کردید مشکل ارتباطی دارید، مقاله های این سایت می توانند به شما کمک کنند.