دعوا بر سر تلويزيون

[پاييز خزان2]

سلام به دوستان عزيز تالار
دوستان تو زندگيم مشكلي دارم كه البته مشكل خاصي محسوب نميشه اما اين مشكل كوچيك باعث ميشه هر هفته خونمون دعوا راه بيافته ميترسم اين دعواها باعث شه كم كم دلمون از هم بشكنه و..
از صبح تا ظهر كه سر كارم و بعد از ظهر رسيدگي به كارهاي خونه و اشپزي شب ساعت 7 شوهرم از سر كار مياد بعد نيم ساعت احوالپرسي و.. يه راس ميره جلوي تلويزيون و فيلم ميبينه تا ساعت دوازده و نيم و شايد تا نصف شب كه ديگه ما خسته ميشيم و ميخوابيم
خودشم فيلمهاي ميبينه كه همش بزن بكوبه و من خوشم نمياد
من و دخترم از بس دوتاي بازي ميكنيم خسته ميشيم ما تنها شديم اون به ما توجهي نميكنه
فقط تو عرض اين 5 ساعت كه با هم هستيم ازش پذيرايي ميكنم و جالب اينجاست كه وقتي واسش ميوه پوس ميگيرم و جلوش ميزارم چشش فقط به تلويزيونه و گاهي بجاي اينكه دستش را ببره بشقاب بطرف ميوه ميبره يه جاي ديگه
چند بار بهش گفتم كه ما نه تفريحي داريم نه چيزي خسته شديم ميگه خوب من چيكار كنم و.. بعدشم دعوا
نميدونم چيكار كنم هر هفته بر سر اين موضوع دعوا داريم ديگه خسته شدم
فقط تو رختخواب اونم شبهايي كه بهم نياز داره بغلم ميكنه و.. فك كنم واسش عروسكي بيش نيستم
شما بگيد چيكار كنم
ممنون

:302
چرا هيچ كس جواب نميده

[arix]

سلام

وقتتان بخیر

بله تلوزیون مشکل خیلی از خانواده ها شده.حالا خدا رو شکر تلوزیون هیچی ندارد و این طور است!

ببینید با زور و توجیه و ... نمی شود کسی را از کاری منع کرد.فایده نمی کند.اگر بخواهید با دعوا مشکل را حل کنید و یا با صحبت و ... ممکنه به ظاهر همسرتان تلوزیون را کنار بگذارند ولی در عوض از یک سمت دیگر به مشکل بر می خورید که حتی ممکنه خودتان مجبور شوید برای رهایی از مشکل دوباره تلوزیون را پیشنهاد کنید !(به هر حال همسرتان هم دارای هوش است و از خود عکس العمل نشان می دهد)

بهترین روش این است که یک تفریح و ... جذاب تر از تلوزیون برای ایشان پیدا کنید.این طور او بیشتر جذب شده و خود به خود از تلوزیون جدا می شود.

حال اینکه چه راهکاری انتخاب کنید ، شما همسرتان را بیشتر از ما می شناسید و مسلما خودتان در این مورد صاحب نظر ترید



با احترام

[baran.68]

شما میتونید هردو درکنار هم تلویزیون ببینید و لحظاتی دستان هم رو بگیرید و هردو از دیدن فیلم و... لذت ببرید . وقتی شما کنار همسرتون باشید به هرحال قسمتی از توجهش به شماست . اگر از فیلم دیدن لذت نمیبرید میتونید فقط کنار اون باشید و مثلا با هم میوه بخورید اما شما فیلم نبینید و......

میتونید در حالی که همسرتون مشغول فیلم دیدن هست با ایجاد یک ارتباط عاطفی ( مثل گرفتن دست یا نوازش و بوسه و...) و بعد قطع کردن اون و جداشدن از همسر و مشغول کاردیگری شدن ایشون رو از دنیای فیلم فاصله بدید و او به دنبال شما بیاد و دوست داشته باشه در کنار شما باشه و......

میتونید بعد از یک ساعتی که همسرتون اومدن خونه پیشنهاد رفتن به پارک یا سینما رو بدید و ازشون بخواید که شما رو به گردش یا تفریح ببرند حتی شده برای مدت 1 ساعت .

همینطور میتونید حساسیتتون رو به این رفتار همسرتون کم کنید و شما هم به فعالیت های مورد علاقه و تفریحاتتون بپردازید و با فرزندتون به پارک برید و ......
این در صورتی است که همسر شما همراهیتون نکنه که در این صورت بعد از مدتی ممکنه همراه شما بشه .


در هر صورت عزیزم هیچ وقت فکر نکن برای همسرت یک وسیله هستی بلکه سعی کن دنیای مردها رو بشناسی . حقیقت اینه که مردها کمتر از زنان به کیفیت روابط اهمیت میدن و گاهی نیاز دارن تا در دنیای خودشون باشند و یک زن باید بدونه در این موقع چگونه رفتار کنه .

[tesoke]

قبلا در ارسال چرا شوهرم عشقولانه نیست توضیح داده ام که چرا خیلی از آقایون از این کارهای رمانتیک نمی کنند. چرا حرف زدن براشون معنی چندانی نداره.
چند نکته که به ذهنم میرسه:
1) بین علاقه شوهر شما و میزان ابراز آن به شما رابطه ی چندانی وجود ندارد. پس اگر زیاد نمیگه دوستت دارم، به معنی این نیست که کم دوستت داره.
2) یه زن دلش می خواد که قشنگ ترین فرشته ی دنیا در نظر شوهرش باشه و یه مرد هم دلش می خواد که قهرمان زندگی زنش باشه. پس می بینین که که برای مردها هم این عشق و ... معنی داره. منتها مردها جور دیگه ای عشقشون را نشون میدن.
3) حرفایی که برخی از خانوم ها به شوهرشون میزنن برای مردها معنی خیلی بدی میده و اونها را بیشتر دور میکنه. مثلا:
شما از توجه زیاد شوهرت به تلوزیون گله میکنی و میگی: خسته شدم از تنهایی و ما هیچ تفریحی نداریم.
برداشت شوهرت: من از صبح تا شب به مدت 12 ساعت دارم کار می کنم. اما هیچ وقت نمی تونم این زنم را راضی کنم. نمی فهمم چشه و از من چی می خواد.(این دقیقا حرف هاییه که تو ذهن شوهرته)
دلیل سوء برداشت بالا: شوهر شما فکر میکنه برای ابراز عشقش به شما، باید از صبح تا شب کار کنه و بهترین خونه و ماشین را براتون بگیره، در حالی که شما فقط یه پارک یا نیم ساعت حرف زدن را ترجیح میدین.
راهکار حل مشکل شما اینه که بتونین شوهرتون را متوجه کنین که من یه صحبت کوچولو را به همه چیز ترجیح میدم. خب برای این کار هم از همون شیوه ی غلط زنانه ی خودتون استفاده می کنین: یعنی قر زدن. چرا این قدر تلوزیون نگاه میکنی؟ چرا پارک نمیریم؟ چرا ...؟ در این جا داری به شوهرت میگی: تو بی عرضه ای و نتونستی منو خوشبخت کنی. درسته که این منظور را ندارید، اما مردها از قر زدن زنها به بی عرضه بودن خود شون در راضی کردن همسرشون پی میبرند. خب شوهرت هم با خودش فکر میکنه: این زن من هیچ وقت راضی بشو نیست و روز به روز سعی میکنه تا از دست قرزدن شما فرار کنه. حالا یا بیشتر میره تو تلوزیون و یا بیشتر با دوستاش میره بیرون و شما بیشتر تنها میمونید.

راهکار بهتر:
1) قر زدن ممنوع.
2) بگذارید تلوزیونش را ببینه، اما مثلا بهش بگین: میشه، یه برنامه بریزیم و توی هفته یک بار بریم بیرون. (توقعتون را خیلی کم بگین تا او قبول کنه.) در عوضش من هم قول میدم که وقتی تلوزیون میبینی اصلا مزاحمت نشم.
3) وقتی شما را بیرون میبره، کلی ازش تشکر کنین. شوهرت میمیره واسه تشکر شما. حرف هایی مثل: وقتی با هم میریم بیرون، خستگی کل هفته از تنم بیرون میره. اگه به من بگن دوست داری شوهرت زانتیا بگیره یا هفته ای یه بار با هم برین بیرون، من بیرون رفتن را ترجیح میدم. یا مثلا اگه شما را بیرون برد، یه کار خیلی خوب که میتونین بکنین، اینه که روی یه کاغذ چند تا از اخلاقایی که ازش خوشتون میاد را بنویسین و در ابتدای یا در جای دوم اینو بنویسین که شما را بیرون میبره و براتون وقت میگذاره. این تشکرها باعث میشه کم کم شوهرتون از اون اشتباه همه ی مردان دنیا که فکر می کنن برای شادی زنت باید پول بیشتر بیاری تو خونه، دور میکنه و اون کم کم با شما بیشتر اخت میشه.
4) یادتون باشه که اگه قبول کرد که هفته ای یه بار برین بیرون، شما هم باید موقع تلوزیون دیدن، مزاحمش نشین تا کیفش را ببره. خودش هم می فهمه که اگه هفته ای یه بار براتون وقت بگذاره، بقیه اش را می تونه تلوزیون ببینه.
5) این مسیر می تونه ادامه داشته باشه، اما فعلا همین ها را اگه انجام بدین، تا ببینیم چی میشه.

فقط یادتون باشه در گام دوم توقعتون را کم بگین تا اون هم قبول کنه.

[پاييز خزان2]

با تشكر از همه دوستان
arix عزيز
پريروز بحث كرديم ديروز كه از سر كار اومد فقط يه گوشه اي نشست بعد اينكه شام خورديم ساعت 8 بود كه رفت بخوابه منم گفتم فك كنم حالا بفهمي دلتنگي يعني چي ما هر روز تو اين وضعيتيم كه مثل بمب منفجر شد صداش را بالا برد
دقيقا حرف شما را گفت باشه بعد اين تلويزيون نميبينم عوضش بعد شام ميرم بيرون با دوستام بگردم و.. منم گفتم كي گفته تلويزيون نبين من ميگم بجاي اينكه سه چهار ساعت بكوب بشيني پاي تلويزيون سه ساعت را دو ساعت كن و يه كمي هم با ما باش
باران عزيز
اون از هيچ تفريحي خوشش نمياد نه پارك نه سينما و.. ميگه اگه ميخواين خودتون برين وقتي ميگم هفته اي يه ساعت ما را ببر بيرون ميگه در امدم كمه نمي تونم اگه بريم بيرون پول خرج ميكنيم اونم راس ميگه وضع مالي ما زياد خوب نيس
تسوكه عزيز ممنونم ازت كه هميشه تاپيكهاي منو بي جواب نميزاري
حرفهايي كه زدي حرفهايي بود كه ديروز شوهرم بهم گفت انگار تو خونه ما بودي گفت من نمي دونم چه جوري تو را راضي كنم صبحها كه بچه داري ميكنم سر ظهر ميرم مغازه تا عصر حمالي ميكنم فقط ميخوام شب يه سه ساعتي واسه خودم وقت بزارم كه اونم تو نميزاري
من نميدونم چيكار كنم همش جون ميكنم باز قدرم را نميدونين مردي كه محتاج پول زنش باشه بيشتر از اين نميشه ازش توقع داشت بايد همش درخواستاي زنش را مو به مو انجام بده اين حرفش خيلي منو تكون داد اخه راس ميگه من خيلي اون را حمايت مالي كردم و ميكنم احساس كردم همه دنيا رو سرم خراب شد دلم واسش سوخت احساس كردم غرورش را شكست و اون حرفا را زد گفت من خيلي بي عرضه ام و.. از حرفاش ناراحت شدم و گريه كردم رختخوابش را برداشت و رفت يه جاي ديگه اتاق خوابيد و منم با دخترم هر دو جامون بيدار بوديم و فكر ميكرديم وقتي ديدم غرور مردانگي اش را شكست و حرفهايي كه تا حالا نزده بود را زد از خودم متنفر شدم بعد اينكه دخترم خوابيد رفتم كنارش و اونم بغلم كرد بدون اينكه چيزي بگيم خوابيديم
تسوكه اي عزيز واقعا نميدونم چيكار كنم ديروز دلم به حالش سوخت قول دادم ديگه باهاش كاري نداشته باشم
اما وقتي فكر ميكنم ميبينم هر دومون راس ميگيم و حق داريم
اون ميگه از صبح تا ظهر خونه ام بعد ظهر مغازه و شبم دوس دارم با خودم باشم
منم ميگم من صبح تا ظهر سر كار از ظهر تا عصر خونه داري و شب هم دوس دارم حداقل يه ساعت شوهرم به ما وقت بزاره نه اينكه فكرش پيش فيلم باشه و حتي متوجه حرفهاي من نباشه كه چي ميگم و من مثل راديوي خراب حرف بزنم
تسوكه دلم واسه خودم هم ميسوزه به خدا تو عرض اين شش سال اصلا نه تفريحي نه مسافرتي ونه چيزي بيشتر مسوليتهاي زندگي هم از پول پيش خونه تا ايجاد شغل جديد واسه شوهرم و مخارج زايمان بچه ام و.. همش به عهده من بود وقتي فك ميكنم ميگم واسه چي ازدواج كردم خونه پدريم كه خوش بودم از وقتي ازدواج كردم فقط كا حمالي و ديگه هيچي
از جون واسه بهبود زندگيمون مايه ميزارم اما وقتي محبتي دريافت نمي كنم اتيش ميگيرم و ميخوام بزارم و برم
5 سال مدام روز تاريخ تولد شوهرم و سالگردش بهش كادو دادم اما اون اصلا اين روزا را يادش نميمونه وقتي مثلا روز تولدم ميبينم كادويي و نه تبريكي دريافت نكردم ماخر شب بهش ميگم تولدت هم مبارك اون موقع است كه ميگه خحوب ميگفتي كادو ميخريدم
اگه قرار باشه من بهش ياد اوري كنم ديگه چه ارزشي داره
به هر حال همه دوستان ممنونم كه راهنمايي كردين تسوكه ي مهربون باشه قر نميزنم
باز به راهنمايي و همفكريتون نياز دارم اگه جملاتم منسجم نبودن معذرت ميخوام چون ناراحت بودم و از هر دري چيزي نوشتم

[پرناز]

متاسفم شما به جون کندن واسه زندگی مشترک میگی حمالی!!!!!!!!!!؟
عزیزم شما واسه زندگیت تلاش کردی برای بهتر زندگی کردن .به این نمیگن حمالی !
خانومی به حرفهایی که تسوکه زد خوب گوش کن .خیلی راهنمایی های مغ=فیدی کرد و در ضمن با دید بهتری به زندگیت نگاه کن.
شوهرت از صبح برای بچه وقت میذاره بعدش دیگه شب زیاد حوصله اشو نداره درک کن .در ضمن الان تو جامعه ما خیلی از خانومها دارن کار میکنن اونم 8 تا 9 ساعت در روز.اما شوهراشون قدر شناس نیستن.خدارو شکر شوهر شما قدر شما رو میدونه و میدونه که داری بهش کمک میکنی

[baran.68]

عزیزم خیلی خوشحالم که حال همسرت رو درک کردی

حرفهای شوهرت نشون میده که اون از این که تحت حمایت شماست احساس خوبی نداره و ناراحته . این یکی از خصوصیات مردانه است و نشان دهنده ی غیرت همسرتون .

اصلا به این فکر نکنید که چرا تولدتون یادش رفته بدونید که این چیزها برای مردها اهمیت کمتری داره و اگر برای زنان اهمیت داره چون موجوداتی با عاطفه و با احساس تر از مردان هستند .
مهم نیست که شما یاداوری کنید ، مهم اینه که اون لحظه به هردوی شما خوش بگذره و این ارزش داره که لحظات زیبا بسازید .
همینطور میتونید مستقیما تولدتون رو یاداوری نکنید و چند روز قبل با یاداشت هایی و خیلی کارهای ظریف زنانه اون رو متوجه کنید اما اصلا براتون اهمیت نداشته باشه که یادش نبوده مهم عشق و صمیمیتی است که باید به وجود بیاد .


همسر شما الان نیاز داره غرور از دست رفته رو بهش برگردونید و احساس کنه که مرد خونه است و برای شما از هرکسی مهم تر هست و در زندگی شما جایگاه بسیار با ارزشی داره .
این کار رو بکنید و ببینید با برداشتن قدمهایی به این کوچکی چگونه همسرتون شیفته شما میشه و بیشتر وقتش رو به شما اختصاص میده چون دیگه احساس تحقیر نداره و از تصویری که از خودش در کنار شما داره و شما اون رو بهش هدیه دادید لذت میبره پس بودن با چنین زنی رو به هرچیزی ترجیح میده .

اینم یک سری راهکار که میتونه برات مفید باشه عزیزم ....

• شاید دقت کرده باشید که اغلب ما خانم ها دوست داریم کسی ما را به خاطر خودمان ، شخصیتمان ، هوش و استعداد و توانایی هایمان دوست داشته باشد نه تنها به خاطر جسم و ظاهرمان چرا که در این رابطه اغلب به ما توجه می شود و معمولا زن ها در رابطه با چهره و ظاهر خود تعریف و تمجید می شنوند .
مردها نیز معمولا در رابطه با توانایی ها ، قدرت ، مدیریت ، هوش و استعداد خود تعریف می شنوند اما کمتر در رابطه با ظاهر خود چیزی می شنوند . بنابراین بدانید که مرد هم دوست دارد که علاوه بر موارد فوق ، در رابطه با ظاهرش از او تعریف کنند . پس این کار را انجام بدهید و به او بفهمانید که چقدر مورد توجه شماست . ( نسبت به کوچکترین تغییر ظاهریش بی تفاوت نباشید. لباس جدیدش تغییر مدل مویش و... )



• زن و مرد هر دو دوست دارند که برای شریک زندگیشان مهم ترین فرد باشند . اما اگر یکی از طرفین احساس کند که طرف مقابل هیچ اهمیّتی به او نمی دهد ، برایش وقت نمی گذارد ، با او حرف نمی زند و ... تصمیم می گیرد کاری کند که دیده شود و مورد توجه قرار گیرد ، حال به چه نحوی برایش مهم نیست بنابراین ممکن است مثلا دست به کاری بزند تا شما را عصبانی کند تا کمی با او حرف بزنید و بحث کنید و....



• به شوهر خود اهمیّت بدهید ، برایش وقت بگذارید . حواستان باشد که با درگیری های کاری ، شرکت در کلاس های مختلف و دید و بازدید ومهم تر از همه تلفن ، از او غافل نشوید . سعی کنید نیمه روزی که در کنار هم هستید تمام توجهتان به همدیگر باشد .
وقتی به خانه می آید به استقبالش بروید و ابراز دلتنگی کنید با این کار متوجه می شود که حضورش در خانه چقدر برای شما با ارزش است و احساس فوق العاده ای دارد از این که در کنار شماست .



• این یک راز است : بدانید که مردان می خواهند دوستشان بدارید ، می خواهند که همان مرد سوار بر است رویاهای شما باشند ، می خواهند که برای شما از همه مهم تر باشند . ( این ها را بیان کنید )
هیچ وقت نگذارید که همسرتان ذره ای احساس کند که شما به پدر و مادر یا خانواده خود بیشتر از او اهمیّت می دهید یا آنها را بیشتر از او دوست دارید . شوهرتان می خواهد که برای شما یک فرد استسنائی و مهم ترین فرد زندگی شما باشند .



• یک راز دیگر این است که اگر دوست دارید خصوصیتی را در همسر خود تقویت کنید ، آن را بیان کنید و بگویید که این خصوصیت خوب را دارد و شما از این بابت خوشحالید . این باعث می شود که او سعی کند آن خصوصیت را در خود تقویت کند .
مهربانیش ، این که پدر خوبی برای فرزندانش است و برایشان وقت می گذارد ، این که همسری نمونه است و شما را درک می کند و..... را بیان کنید .



• با به زبان آوردن توانایی های خود به او قدرت انجام کارهای بزرگ بدهید .



• مردی که زیاد از خود تعریف می کند و یا پز میدهد یا گاهی لاف می زند ، بیشتر نیازمند توجه و دوست داشته شدن است . وقتی مردی در خانواده خود احساس بزرگی کند و خانواده اش او را دوست بدارند کمتر نیازمند توجه دیگران خواهد بود . بنابراین اگر در خانواده پدری خود چنین احساسی نداشته شما این احساس را به او بدهید .



• همواره او را تشویق کنید و از او تشکر کنید حتی برای کارهای معمولی و روزانه ای که انجام میدهد . این فکر را که ممکن است دچار خود بزرگ بینی بیش ازحد شود را دور بریزید و بدانید که با این کار علاقه اش به شما بیش تر شده و همچنین دوست دارد که این حس خوبی را که به او میدهید جبران کند .

اگر در کار منزل کمک می کند .
به او بگویید که یک مرد فوق العاده است که به خانه و زندگیش اهمیّت میدهد و از او تشکر کنید .

اگر بچّه ها را به پارک می برد و با آنها بازی می کند .
به او بگویید که یک پدر فوق العاده است و فرزندانش باید به داشتن چنین پدری افتخار کنند .

اگر در جایی که کسی نیاز به کمک دارد بدون درنگ به دیگران کمک می کند .
به او بگویید که چقدر خوب است که در کنار کسی زندگی می کنم که انسان دوست است و به دیگران کمک می کند .

اگر اهل ورزش و تفریح و گردش است .
او را به خاطر چنین روحیه ای تحسین کنید و بگویید که چقدر خوب است که به سلامت روحی و جسمی خود و خانواده اش اهمیّت میدهد .

اگر وسایل خراب شده را تعمیر می کند .
بگویید که چقدر خوب است که یک مرد در خانه است .

اگر ماشینش را تمیز می کند .
بگویید که چقدر از این که او مردی اهل نظافت است لذت می برید .

و ......

• لمس و نوازش و بوسیدن چیزی است که هر یک از ما به عنوان یک انسان به آن نیاز داریم ، پس از این کار دریغ نکنید و آن را برای همسرتان انجام دهید و مطمئن باشید که اثری مثبت روی او دارد و همچنین از او بخواهید تا شما را نوازش کند و با این کار صمیمیت شما بیشتر شود .



• بعد از ورود به خانه و پس از یک مدت طولانی به هم رسیدن تنها استقبال زبانی کافی نیست .
با همسرتان قرار بگذارید بعد از ورود به خانه به مدت 10 یا 15 دقیقه کنار یکدیگر بنشینید و دست در دست هم بگذارید و حتی همدیگر را ببوسید .



• وقتی همسرتان هدیه ای برای شما میخرد پیش از آنکه به این فکر کنید که هدیه اش چیست به این فکر کنید که به یاد شما بوده و آن را با چه ذوق و شوقی تهیه کرده است . بنابراین از او قدردانی کنید و ذوق و خوشحالی خود را از اینکه برای شما هدیه خریده نشان دهید ، حتی اگر از آن خوشتان نیامده . معمولا این مورد در سال های اول زندگی به طور طبیعی چنین رفتاری دارید .
بنابراین با گفتن جملات زیر انگیزه همسرتان برای خریدن هدیه را از بین نبرید .

_ برای خرید این چقدر پول دادی

_ کاش یه چیز بهتر می خریدی

_ انقدر که بهش پول دادی ارزش نداره

_ کاش یه چیزی می خریدی که به کارم میومد

_ من چنین چیزی لازم ندارم

_ آخه این به چه کار من میاد

و.................

• عشق و علاقه ، تعریف و تحسین و قدردانی شما ارزش است ، بنابراین هر یک از این ها را به هر اندازه که انجام دهید به همان اندازه مردتان را با ارزش می کنید .
در این صورت زنی خواهید شد که وجودش برای مردش ضروری است چرا که به او تصویری از خودش می دهد و شوهرتان به شما احساس تعهد خواهد کرد .



• خودتان را عادت دهید که حداقل روزی یک بار از همسرتان تعریف کنید .
فهرستی از شخصیت های معروف تهیه کنید و گاهی همسرتان را با آن ها مقایسه کنید .
مثلا وقتی کاری انجام می دهد که نیازمند قدرت مردانه است او را با یک پهلوان اسطوره ای مقایسه کنید و قدرتش را همانند او بدانید .



• گوش کردن . گاهی هر یک از ما نیاز داریم تا کسی به حرفهایمان گوش کند بنابراین اگر همسرتان مشکلی را با شما در میان می گذارد ، سعی نکنید که به او کمک کنید یا راه حل دهید ، فقط حرفهایش را گوش کنید و با او هم حسی کنید . اگر به جای این کار به دنبال راه حل دادن باشید ، این حس را به او منتقل می کند که شما اصلا او را درک نمی کنید و این او را عصبانی می کند ، بنابراین اگر ناراحت است شما هم نشان دهید که از اتفاق پیش آمده ناراحت هستید .



• همدردی کنید . وقتی همسرتان از موضوعی ناراحت است گفتن اینکه بدتر از این هم می توانست باشد ، خدا را شکر کن که به جای فلانی نیستی و ... حال او را بهتر نمی کند ، سعی کنید خود را جای او بگذارید . با او هم حسی کنید و ابراز ناراحتی کنید تا درد او را تسکین دهید ، گاهی برای همدردی کردن فقط باید گوش کرد و هیچ نگفت .

[پاييز خزان2]

باران عزيز
ممنونم از اينكه وقت با ارزشت را صرف راهنمايي من كردي
جملاتت را مو به مو خوندم واقعا جالب بودند بعضي هاشو قبلا انجام ميدادم اما بعضي هاش را نه سعي ميكنم همش را انجام بدم
باران عزيز از اينكه همسرم غرورش را شكست از ته دل ناراحتم ميخوام حس مردانگي اش را برگردونم اما زياد بلد نيستم فقط از راهنمايي هاتون برداشتايي كردم ممنون
از همه دوستان ميخوام بگن چه جوري غرورش را بهشون برگردونم
منتظرم

ميدونين چيه شوهر من بجز بعضي اخلاقاش همش خوبه مشكل اصلي ما اينه كه چون از اول كار درس حسابي نداشته و تازه تازه داره كارش بهتر ميشه در واقع بيشتر مسوليتها به عهده من بوده و من خيلي كمتر احساس نقش شوهر كردم و ميشه گفت بيشتر مشكلاتمون را من حل كردم و شوهرم تو دعواهامون متوجه شده كه ارزش اون به عنوان نقش شوهر پيش من كمرنگه اما خدايش ارزش خودش و خونوادش پيشم خيلي زياده واسش تا ميتونم ارزش قائلم مخصوصا تو جمع تا كسي سوئ استفاده نكنه و نكن من شوهرم و اون زن
هر كاري واسش ميكنم و از ته دل دوستش دارم اما گاهي بي توجهيهاش اتتيشم ميزنه

[baran.68]

عزیزم این زنگ خطری است که همسر شما فکر میکنه در زندگی شما نقش چندانی نداره . مردها نیاز به احساس مفید بودن و قدرت دارند و در واقع میخوان قهرمان زندگی زنشون یا همون مرد رویاها باشند . این شما هستی که باید این حس رو به همسرت بدی .

از همین امروز شروع کن و یک کاغذ بردار و تمام خصوصیات مثبت همسرت حتی ریزترینش رو لیست کن و بنویس روزی سه چهارتاش رو برای همسرت بیان کن و ازش تعریف کن . ازش قدردانی کن به خاطر خوب بودنش و کوچکترین کارهایی که در گذشته و امروز انجام داده . این کار رو ادامه بده . هم به خودت کمک میکنه که تمرکزت بر خوبی های همسرت باشه هم همسرت وقتی احساس کنه برای شما انقدر ارزش داره از هیچ کاری برای جبران حس خوبی که به اون دادید دریغ نخواهد کرد . کلا این کار اثرات چشم گیری در زندگی داره .

این رو بخون ....

سعی کنید لحن کلامتان همواره مثبت باشد، حتی در موقع صحبت کردن ، یک نگرش مثبت داشته باشید .
توجه و بیان ویژگی های مثبت همسرمان ، هیچ خرجی برای ما ندارد ، اما بهره ی آن چشم گیر است . این کار نه تنها او را به زندگی با شما دلگرم میکند ، بلکه عزت نفس او افزایش می یابد ، در حالی که او نیز همین کار را خواهد کرد .
سهل ترین و موثرترین روش برای تاثیرگذاری مثبت برهمسر ، صادق بودن با اوست . توجهات ما ممکن است در موارد مختلفی باشد :

برای مثال خصوصیات ظاهری همسر ، فضایل معنوی و عاطفی او یا به خاطر موفقیت ها و عملکردهایش . همه ما دارای مجموعه ای از ویژگی های ریشه ای هستیم و هرکسی را براساس این ویژگی های فراگیر و شاخص ، ارزیابی میکنیم .
ویژگی هایی نظیر : شوخ طبعی ، بی ریایی ، صداقت ، وفاداری ، شهامت ، انضباط ، مهربانی ، دلسوزی ، فداکاری و....
هنگامی که این ویژگی ها را در همسرتان ( بااستفاده از ارتباط کلامی ) مورد توجه قرار می دهید ، انگشت روی حساس ترین نقطه گذاشته اید .
ما می توانیم همسرمان (زن یا مرد) را با برشمردن موفقیت هایش ، مورد تشویق قرار دهیم و از این طریق ، بر عزت نفس او بیافزاییم . یک جمله ی کوتاه ، یک کلام محبت آمیز و به طور کلی یک ارتباط کلامی موثر ، می تواند تاثیری شگرف بر روح و روان همسرمان بگذارد و بازتاب مثبت آن به طرق مختلف بر زندگی خود ما نیز خواهد تابید .

برگرفته از کتاب «معجزه صمیمیت»

سعی کنید این کتاب و همینطور کتاب چراغ دل شوهرت را روشن کن از الن کرید من رو تهیه کنید و مطالعه کنید .

تاپیک شوهرتان را دلبسته خود کنید برگرفته از کتاب «چراغ دل شوهرت را روشن کن» هست البته با کمی تغییرات . در واقع برداشت های کلی خود من از این کتاب بود .

این رو هم بخون.......

اگر مرد می توانست این موارد را بر زبان آورد می گفت : (( به من بگو چرا متفاوت هستم . به من بگو چرا برایت اهمیت دارم . این را بارها و بارها بگو . این حرف را تنها یک بار بر زبان نیاور . هر روز زندگیم این حرف را بزن . همواره تحسینم کن و توانایی ها و قدرتم را به رسمیت بشناس . می خواهم شاهزاده ی رویاهای تو باشم که با اسب سفید برای بردنت آمده است . می خواهم قهرمان تو باشم . ))

برگرفته از کتاب «چراغ دل شوهرت را روشن کن»


میدونی عزیزم در واقع همونقدر که ما به ابراز علاقه همسر و دوستت دارم مرد نیاز داریم ، مرد هم به تعریف و قدردانی از طرف زن نیاز دارد .

[tesoke]

پريروز بحث كرديم ديروز كه از سر كار اومد فقط يه گوشه اي نشست بعد اينكه شام خورديم ساعت 8 بود كه رفت بخوابه منم گفتم فك كنم حالا بفهمي دلتنگي يعني چي ما هر روز تو اين وضعيتيم كه مثل بمب منفجر شد صداش را بالا برد.

فکر کنم حالا بفهمی، در نظر شوهرت این معنی را میده: دیدی من درست می گفتم و تو غلط. من همیشه درست میگم و تو گوش نمیدی و بالاخره به حرف من میرسی. بهتره همون اول به حرف من گوش بدی. خب طبیعیه وقتی این معنی را بهش برسونی، اون هم مثل بمب منفجر میشه. درسته که شما این منظور را نداشتی، اما همه ی مردها از این جمله ها، همین معنی را دریافت میکنن. و بنابراین شما از یه خانوم خوب، تبدیل میشین به یه لولو در نظر شوهرتون.

دقيقا حرف شما را گفت باشه بعد اين تلويزيون نميبينم عوضش بعد شام ميرم بيرون با دوستام بگردم.

شوهر شما مثل همه ی مردهای دنیا، تا جایی که بتونه میدان کل کل و بحث و ... را با شما ترک نمی کنه و می خواد در هر بحث و دعوای کوچولویی برنده باشه و ثابت کنه که شما اشتباه میکنین، اما وقتی ببینه نمی تونه جواب بده یا پیروز بشه، ترجیح میده به جای این که بشینه و شکست خودش را ببینه، از میدان فرار کنه و تو خونه و جلو چشم شما نباشه.

اون از هيچ تفريحي خوشش نمياد نه پارك نه سينما و.. ميگه اگه ميخواين خودتون برين وقتي ميگم هفته اي يه ساعت ما را ببر بيرون ميگه در امدم كمه نمي تونم اگه بريم بيرون پول خرج ميكنيم اونم راس ميگه وضع مالي ما زياد خوب نيست.

بالاخره هر چی هم که درآمدتون کم باشه، میتونین از خونه شام را آماده کنین و برین توی پارک بخورین. حتما که نباید خرج کنین. اما یکی از دلایلی که شوهرت تو را نمیبره بیرون اینه که پول نداره که چیزی بگیره و وقتی مثلا ببینه ملت کلی خرید کردن و اون چیزی نگرفته، از خودش متنفر میشه و تو دلش میگه: من بی عرضه را باش، همه ی مردها کلی واسه زن و بچه شون چیز میز خریدن و من اونا را با دست خالی بردم و با دست خالی برگردوندم. بنابراین تا میتونه شما را نمیبره تا کمتر احساس بدی بهش دست بده. خب این هم کاملا طبیعیه.

حرفهايي كه زدي حرفهايي بود كه ديروز شوهرم بهم گفت انگار تو خونه ما بودي گفت من نمي دونم چه جوري تو را راضي كنم صبحها كه بچه داري ميكنم سر ظهر ميرم مغازه تا عصر حمالي ميكنم فقط ميخوام شب يه سه ساعتي واسه خودم وقت بزارم كه اونم تو نميزاري
من نميدونم چيكار كنم همش جون ميكنم باز قدرم را نميدونين مردي كه محتاج پول زنش باشه بيشتر از اين نميشه ازش توقع داشت بايد همش درخواستاي زنش را مو به مو انجام بده.

این حرف های شما نیست، حرف های همه ی مردهای دنیاست، از سواحل رود می سی سی پی گرفته تا خلیج عدن، همه ی مردها همینند: [color=#FF0000]قر زدن زن=تو یه مرد بی عرضه ای که نمی تونی منو راضی نگه داری.[/color]

دلم واسش سوخت.

خیلی خوبه که تو دعوا هم به فکر شوهرتون و غرورش هستید.

اما وقتي فكر ميكنم ميبينم هر دومون راس ميگيم و حق داريم

کاملا درسته، هر دوتون حق دارین و البته یه کمی زبان همو نمی فهمین و نمی دونین طرف مقابل چی فکر میکنه و چی می خواد.

از وقتي ازدواج كردم فقط كارم شده حمالي و ديگه هيچي. از جون واسه بهبود زندگيمون مايه ميزارم اما وقتي محبتي دريافت نمي كنم اتيش ميگيرم و ميخوام بزارم و برم.5 سال مدام روز تاريخ تولد شوهرم و سالگردش بهش كادو دادم اما اون اصلا اين روزا را يادش نميمونه وقتي مثلا روز تولدم ميبينم كادويي و نه تبريكي دريافت نكردم ماخر شب بهش ميگم تولدت هم مبارك اون موقع است كه ميگه خحوب ميگفتي كادو ميخريدم. اگه قرار باشه من بهش ياد اوري كنم ديگه چه ارزشي داره.

شما به خاطر مشکلات مالی یه کمی زندگی تون به هم پیچیده. حالا این وسط هر دوی شما راهی برای بهتر کردن اون دنبال میکنین. شما با خودت فکر میکنین که اشکالی نداره که ما زندگی مون خیلی از لحاظ مادی خوب نیست. همین که ما در کنار هم بتونیم شاد باشیم و تولد بگیریم و بگیم و بخندیم و ... از همش باارزش تره. اما اون در ضمیر ناخودآگاهش میگه: به جای اینکه برای زنت کادو بگیری و بشینی باهاش بخندی، برو بیشتر کار کن و قسط ها را بده. مرد گنده خجالت نمی کشی که پول قسط نداری و زنت همش ناراحته و تو می خوای با تولد و ... جبران کنی، بی عرضه.
هر کدوم از شما این وسط یه جوری زور میزنین تا زندگی بهرت شه. هر دوتون هم از مسیری میرین که هر زن و مرد دیگه ای میرن. مرد کار بیشتر و زن کنار هم بودن بیشتر و قرزدن. اما این راه به ترکستان است.

خب شما وقتی میتونین برنده بشین که اون درک کنه کنار هم بودن برای شما ارزشش از پول بیشتره. اگه شوهر شما بفهمه که چقدر با کنار هم بودن شما کیف میکنی، مطمئن باش که بیشتر براتون وقت میگذاره. وقتی بدونه با این کار کلی میتونه عشقش را خوشحال کنه، حتما ذوق زده میشه و با خودش میگه: مگه دیوونه ام، وقتی خانومم با یه صحبت کوچولو این قدر راضی میشه، چرا براش وقت نگذارم. اما مسئله اینه که چطور بهش نشون بدین که این نیاز مهم تین نیازتونه. خب مشکل همین جاست. اگه بتونین این مسئله را درست بهش بفهمونین، برنده هر دوی شمائین.

حالا گام دوم از اون 5 مرحله ی قبل را بهترش میکنم. بقیه ی گام ها همونه.
برای گام دوم، میتونین یه نامه بنویسین و بهش بدین یا بزارین تو جیبش تا سر کار بخونه. متن نامه را در یک تاپیک جداگانه "نامه برای شوهری که به زنش کم توجهی میکنه" نوشتم تا به درد همه بخوره. این نامه را اگه درست بنویسین، من احتمال زیادی میدم که جواب اولیه همونی باشه که شما دوست دارین.