به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 34
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 19:23]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,061
    امتیاز
    23,377
    سطح
    94
    Points: 23,377, Level: 94
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 973
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,684

    تشکرشده 2,205 در 902 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نظر شخصیم رو گفتم. به هر حال به نظرم با یه مشاور صحبت کنین یا با مشاوران سایت اگه خصوصی صحبت کنین، خیلی بهتره.
    به نظرم شما باید اعتماد به نفس پیدا کنین هر چه سریعتر و به درون خودتون بنگرین ببینین با چه مردی راحتتر میتونین زندگی کنین ...

  2. کاربر روبرو از پست مفید gholam1234 تشکرکرده است .

    Shivaaaa (سه شنبه 26 فروردین 99)

  3. #22
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    در مورد شاغل بودن شما و اینکه میخواین چه رویه ای رو پیش بگیرین بر میگرده به تصمیم خودتون و میزان اهمیتش در زندگیتون.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    قراره در آینده شغل دومم رو ایشون گسترش بدن (سرمایه از ایشون، پولسازی از من) فکر کنم حتما دوس دارن شاغل باشم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    خانمهای اون منطقه اینجوری هستن که به هر قیمتی حاضرن شاغل باشن تو ادارات حتی اگه از شغلشون متنفر باشن! .
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    گفتن در آینده روی من از لحاظ مالی خیلی حساب میکنن.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    ایشون عقیده دارن که آدم باید حتما صبح برای کار از خونه بره بیرون که من اصلا این عقیده رو ندارم .


    اما اگر با توجه به توضیحات شما جلو بریم باید عرض کنم بدون نگرانی و ترس از تنهایی و ... که دربارش مقداری تبادل نظر کردیم و بدون اینکه بخواین جلب رضایت ایشون رو داشته باشین ... چند سؤال مهم رو مد نظرتون داشته باشین؛


    ۱.
    آیا روحیات من، توان من، واقعیت های موجود در مبحث اشتغال و درآمدزایی در حدی هست که از عهده ی درخواست ایشان بر بیایم؟
    ۲.
    آیا در کنار وظایف زنانه در دوران تأهل تمایل به داشتن دو شغل دارم؟

    ۳.
    آیا حاضرم درآمدم را چه کم و چه زیاد در اختیار همسرم قرار دهم ؟

    ۴.
    آیا خواستگار من حاضر است مرا همین امروز بدون در نظر گرفتن شغل و درآمدم صرفا با تکیه بر ویژگی های دیگرم بپذیرد؟
    ۵.
    اگر من به هر دلیلی نتوانم به کارم ادامه دهم همسرم میتواند با این قضیه کنار بیاید؟

    ۶.
    آیا همسرم در صورت اشتغال من به یک یا دو شغل میتواند توقعات خود را در زمینه های دیگر زندگی مشترک پایین بیاورد ؟ مثل همسرداری، خانه داری، بچه داری و ...

    در انتها باید به جواب حقیقی برسین و خودتون رو همراه با حقیقت کنین. اگر در مسیری که هستین بخواین دنبال جلب رضایت ، رفع ترس و نادیده گرفتن حقوقتون باشین و یا حتی بر طبق نظرات دیگران پیش برین ... احتمال داره در آینده متوجه آسیب هایی بشین.





    ویرایش توسط سحر بهاری : سه شنبه 26 فروردین 99 در ساعت 08:08

  4. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    gholam1234 (سه شنبه 26 فروردین 99), Shivaaaa (چهارشنبه 03 اردیبهشت 99)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    ممنون.
    نیاز داشتم که چند روز به این سوالات فکر کنم.

    1-نه (با توجه به اینکه ایشون در آینده از من بچه هم میخوان من از پس این دو موضوع همزمان برنمیام)

    2-بله (نمیتونم دلایل رو واضح بنویسم چون شناسایی میشم)

    3-نه (ولی دوس دارم تو کارهای بزرگ مثل خرید خونه یا ماشین مشارکت کنم حتما)

    4-بله

    5-مطمئن نیستم

    6-نمیدونم، به حرف که آره ولی در عمل باید ببینم چی میشه

    اتفاقاً نمیخوام از اون آدمهایی مهرطلب و وابسته و دنبال جلب رضایت و ..... باشم.
    دوس دارم از همین اولش به عنوان یک دختر قوی و مستقل وارد زندگی بشم.

    متاسفانه کرونا هم خیلی روند شناخت من از ایشون رو کُند کرد.
    ارتباط تلگرامی رو به طور کامل خاتمه دادم چون به شدت عصبیم میکرد و حس بدی میگرفتم و شأن خودم رو پایین میدیدم.
    فعلا تو یه سکوتی داریم میریم جلو.

    اون بی میلی شدیدی که نسبت به ادامه رابطه داشتم یکم از بین رفته.
    چند روز پیش ایشون رو حضوری ملاقات کردم و با حرفاشون دوباره دلگرم به رابطه شدم.


    الان فکر میکنم یه مشکل بزرگی که پیش رو خواهم داشت دخالتهای بی اندازه خواهرشون تو زندگی و برنامه های ما خواهد بود.
    البته کاملا مطمئن نیستم ولی بر طبق یه رفتارهایی این حدس رو میزنم.
    لطفا اگه مقاله ای در این مورد تو سایت هست، زحمت میکشید بهم معرفی میکنید.

    من خیلی احترام آدمها رو نگه میدارم دوس دارم در ارتباط با خانواده همسر هم اینطوری باشم. ولی فکر میکنم با خانواده همسر باید حرفه ای تر عمل کرد و من احساس میکنم هیچی بلد نیستم.

    ممنون از همراهی شما تو تاپیکم

    - - - Updated - - -

    سلام.
    ممنون.
    نیاز داشتم که چند روز به این سوالات فکر کنم.

    1-نه (با توجه به اینکه ایشون در آینده از من بچه هم میخوان من از پس این دو موضوع همزمان برنمیام)

    2-بله (نمیتونم دلایل رو واضح بنویسم چون شناسایی میشم)

    3-نه (ولی دوس دارم تو کارهای بزرگ مثل خرید خونه یا ماشین مشارکت کنم حتما)

    4-بله

    5-مطمئن نیستم

    6-نمیدونم، به حرف که آره ولی در عمل باید ببینم چی میشه

    اتفاقاً نمیخوام از اون آدمهایی مهرطلب و وابسته و دنبال جلب رضایت و ..... باشم.
    دوس دارم از همین اولش به عنوان یک دختر قوی و مستقل وارد زندگی بشم.

    متاسفانه کرونا هم خیلی روند شناخت من از ایشون رو کُند کرد.
    ارتباط تلگرامی رو به طور کامل خاتمه دادم چون به شدت عصبیم میکرد و حس بدی میگرفتم و شأن خودم رو پایین میدیدم.
    فعلا تو یه سکوتی داریم میریم جلو.

    اون بی میلی شدیدی که نسبت به ادامه رابطه داشتم یکم از بین رفته.
    چند روز پیش ایشون رو حضوری ملاقات کردم و با حرفاشون دوباره دلگرم به رابطه شدم.


    الان فکر میکنم یه مشکل بزرگی که پیش رو خواهم داشت دخالتهای بی اندازه خواهرشون تو زندگی و برنامه های ما خواهد بود.
    البته کاملا مطمئن نیستم ولی بر طبق یه رفتارهایی این حدس رو میزنم.
    لطفا اگه مقاله ای در این مورد تو سایت هست، زحمت میکشید بهم معرفی میکنید.

    من خیلی احترام آدمها رو نگه میدارم دوس دارم در ارتباط با خانواده همسر هم اینطوری باشم. ولی فکر میکنم با خانواده همسر باید حرفه ای تر عمل کرد و من احساس میکنم هیچی بلد نیستم.

    ممنون از همراهی شما تو تاپیکم

  6. #24
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام متشکرم

    منظور من از گزینه ی اول این بود آیا شما با توجه به اینکه از سختی های پیدا کردن شغل و ... اطلاع دارین میتونین بنظرتون میشه در حال حاضر کارمند شد؟ میشه به اون چیزی که ایشان از نظر شغلی برای شما مد نظر دارند رسید؟

    برای سؤالاتی که کردم بهتر هست همه ی اینها رو طی فرایند آنالیز بسنجین و از نگرش ایشون مطمئن بشین.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    الان فکر میکنم یه مشکل بزرگی که پیش رو خواهم داشت دخالتهای بی اندازه خواهرشون تو زندگی و برنامه های ما خواهد بود.
    چطور به این نتیجه رسیدین؟

    باید دلایل منطقی داشته باشین.


  7. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Shivaaaa (چهارشنبه 03 اردیبهشت 99)

  8. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 99 [ 18:40]
    تاریخ عضویت
    1395-3-20
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    4,822
    سطح
    44
    Points: 4,822, Level: 44
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیوای عزیز
    خیلی طبیعیه که شما از بی توجهی ایشون ناراحت باشید یکی از نیازهای همه ما گرفتن توجه و محبت و محبت کردنه اینکه ایشون خواستگاری کردند و قصد ازدواج دارند با شما کافی نیست باید به اندازه کافی هم توجهشون رو به شما نشون بدن این که شما تماس میگیرید و درخواست ملاقات از جانب شما باشه اصلا ایرادی نداره خیلی هم خوبه اما ایشون هم باید برای دیدن و صحبت کردن با شما مشتاق باشند اگر اشتیاق و تمایلی در ایشون حس نمیکنید به حستون اعتماد کنید. کسی که باهاش در رابطه هستیم هر چقدر هم مشغله داشته باشه باید محبتش و تمایلش به ارتباط با خودمون رو حس کنیم. پیشنهاد من این هست که مدتی مشغول به کار و زندگی خودتون باشید اگر شاغل هستید سرگرم کارتون باشید اگر ورزش میکنید کار هنری میکنید مطالعه یا هر چی مشغول زندگی خودتون باشید و فکر کنید این آقا وجود ندارن ببینید اصلا قدمی برمیداره؟ تلاش میکنه ببینه وقت خالی شما چه زمانی هست که تماس بگیره؟ اگر باز هم تلاشی ندیدید از خودتون بپرسید برای چی باید با همچین آدمی ادامه بدم؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید صحراز تشکرکرده است .

    Shivaaaa (چهارشنبه 03 اردیبهشت 99)

  10. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آهان اگه منظورتون این بود که نه، قطعا نه.
    چون من از شغل اداری و کارمند بودن و طی یه مقررات خاصی راس ساعت حضور زدن و ...... کاملا بیزارم و ایشون هم در جریان هستن.
    حتی پدرم نتونستن منو قانع کنن طی این چند سال چه برسه ایشون که تازه از راه رسیدن.
    من هم دیگه آدمی نیستم که شخصیتم رو بکوبم و از نو بسازم چون زندگی الانم 180 درجه با زندگی کارمندی متفاوته.

    در مورد موضوع خواهرشون متاسفانه نمیتونم موضوع رو باز کنم تو فضای عمومی.
    ولی طبق نشانه و آلارم هایی که تا الان دریافت کردم تداعی کننده همچین چیزی بود.
    چطوری میتونم مشاوره تلفنی پیدا کنم به نظرتون؟
    یا اگه خود شما مشاوره آنلاین غیر از اینجا دارید چطوری میتونم باهاتون در ارتباط باشم؟

    - - - Updated - - -

    ممنون صحراز عزیز
    متاسفانه یه پارادوکس شدیدی تو رفتار ایشون هست که به شدت منو اذیت میکنه.
    تا وقتی باهاشون هستم پر از احساس و دوس داشتن هستن.
    یا یهو میبینم یه پیام عاشقانه میدن آدم از تعجب شاخ در میاره که این همون آدمه.
    یا از برنامه هاش واسه آیندمون میگه من تعجب میکنم.

    اینجوری که فهمیدم خانوادشون چون خیلی سنتی هستن زیاد تمایل ندارن که پسرشون قبل از محرمیت با دختری دیده بشه!! خانواده من هم سنتی و مذهبی هستن ولی تو این موضوع کاملا آزادیم.

    متاسفانه این سبک رابطه که توش دیدار حضوری باید حداقل باشه برای من خیلی فرسایشی هست.
    انقدر ناراحتم که هیچکس عمق ناراحتی منو درک نمیکنه از این موضوع و یه جورایی داره به کینه تبدیل میشه تو دلم.

  11. #27
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    آهان اگه منظورتون این بود که نه، قطعا نه.
    چون من از شغل اداری و کارمند بودن و طی یه مقررات خاصی راس ساعت حضور زدن و ...... کاملا بیزارم و ایشون هم در جریان هستن.
    حتی پدرم نتونستن منو قانع کنن طی این چند سال چه برسه ایشون که تازه از راه رسیدن.
    من هم دیگه آدمی نیستم که شخصیتم رو بکوبم و از نو بسازم چون زندگی الانم 180 درجه با زندگی کارمندی متفاوته.

    در مورد موضوع خواهرشون متاسفانه نمیتونم موضوع رو باز کنم تو فضای عمومی.
    ولی طبق نشانه و آلارم هایی که تا الان دریافت کردم تداعی کننده همچین چیزی بود.
    چطوری میتونم مشاوره تلفنی پیدا کنم به نظرتون؟
    یا اگه خود شما مشاوره آنلاین غیر از اینجا دارید چطوری میتونم باهاتون در ارتباط باشم؟
    از امکان مشاوره خصوصی سایت استفاده کنین. لینک زیر رو مطالعه کنین

    http://www.hamdardi.net/thread-13151.html

    موفق باشین

  12. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من انقدر بی حوصله‌ هستم که اصلا نمیتونم اون صفحه رو کامل بخونم.
    از دیروز تاحالا ده بار بازش کردم و فقط جسته و گریخته خوندم.

    اگه اون مشاوره ای هست که حق عضویت میدیم و قهوه ای میشیم رو دوس ندارم.
    فکر کنم که پارسال بود با یه کاربری دیگه اینجا بودم و اون روش رو ثبت نام کردم راضی نبودم، هرچی هم پیام میدادم که تاپیکهامو منتقل کنن کسی گوش نمیداد.
    دیگه دلم نمیخواد اون کاربری رو باز کنم.
    از طرفی میترسمم اینجا حرفی بزنم و نتونم بعد کاریش کنم.

    الان فقط به این فکر میکنم فاز این آقا چیه روزی یکی دو تا پیام میده و تمام.
    یه قرار خاستگاری نصفه و نیمه هم تنظیم کردن.

    نه مجردی خوبی داشتم که بگم وای کاش همیشه مجرد میموندم، نه الان اونقد حس و حال خوبی دارم.
    از همه طرف مونده و رونده هستم.

  13. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حالم از لحاظ روحی خیلی خیلی خیلی خرابه و من عمق این خرابی رو نمیدونم چطور نشون بدم.
    هیچکس تاحالا تو زندگیم هیییچچ کاری برای دل من نکرد.
    از همشون متنفرم.
    دوس داشتم کلی پول داشتم و میرفتم جای دور و تنها زندگی میکردم و از همه آدمها بی نیاز میشدم، البته الانم خداروشکر نیازی ندارم.
    کاش هیچچچچوقققتت چیزی به اسم محبت وجود نداشت که کمبود دو طرفش انقد آزارم نمیداد تو کل دوران زندگیم.
    دوس دارم بهش زنگ بزنم و بگم چقدددددررر از خواهرت متنفرررررممممم که سد راه رسیدن من به توست با افکار و عقاید پوچ و مسخرش.

    بگم حالم از تفکرات سنتی خانوادت بهم میخوره که اینجوری باید ذره ذره آب بشم از دوری.
    از همشوووننن متنفرم حتی از خانواده خودم.
    من هر روز دارم لاغر و لاغرتر میشم از خیلی چیزا که هیییچککسسس نمیفهمه.
    کاش اونقدر پول داشتم میرفتم پیش خبره ترین روانشناس ایران که از این حال در بیام.

  14. #30
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    امیدوارم فکر نکنین که ایشون تنها مردی هست که میتونه شما رو خوشبخت کنه. این فرد فقط یک خواستگاره و شما میتونین دربارش فکر کنین و اگر در جمع بندی دیدین بصلاحتون نیست پاسخ منفی بدین. از طرفی ایشون در دوران شناخت هست و نمیتونه فراتر از شناخت رفتار کنه و شاید این موضوع براش مهم باشه که فعلا درگیر احساسات نشه یا محتاط عمل کنه.
    شما باید توقعتون رو در ارتباط با هر کسی پایین بیارین و از دیگران توقع نداشته باشین اونطور که شما میخواین عمل کنن. باید احساسات خودتون رو مدیریت کنین، اگرچه سخت اما شدنی
    اگر این شخص همسرتون بود بله میشد درباره ی عدم توجه و محبتشون چند صفحه نوشت.

    اما چیزی که میخواین ازش فرار کنین
    در درون شماست.

    من لینک های زیر رو براتون جدا کردم، بهتون کمک میکنه بخونین لطفا؛


    http://www.hamdardi.net/thread-18264.html
    http://www.hamdardi.net/thread-6367.html

    http://www.hamdardi.net/thread-14220.html
    http://www.hamdardi.net/thread-19404.html


    ویرایش توسط سحر بهاری : جمعه 05 اردیبهشت 99 در ساعت 09:56

  15. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Shivaaaa (جمعه 05 اردیبهشت 99)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.