طلاق یا زندگی

[hadieh]

خیلی خوب حالا که شما به پرداخت تعدادی سکه بصورت توافقی راضی هستید ایشون بقیه مهریه رو ببخشه و حق طلاق رو بگیره. در اینصورت اگه زندگیتون درست شد که هیچ. اگر هم شرایط طوری شد که ایشون خواست از حق طلاقش استفاده کنه می تونه بره ولی دیگه نمی تونه اموال شما رو ببره. شما همون مبلغی رو بهش می دید که از اول راضی بودید. البته بطور کلی خیلی بعیده که ایشون بتونه هم طلاق بگیره (با داشتن حق طلاق) هم مهریه رو کامل بگیره.

به نظر نمی یاد تصمیم خانمتون صرفا یک تصمیم احساسی و هیجانی باشه که با تحریک احساسات ایشون موضوع حل بشه. اگر هم بشه موقتیه و باز برمی گردید سر جای اولتون.

[behzzad]

قربون شکلت
رفیق من

من برای بلند مدت میگم که مجبوره برگرده و اگر هم بره دوباره باز برمیگرده . من که نمیگم در عرض یکی دو هفته قضیه OK میشه!!

ما اینجا جادوگر و کف بین که نیستیم که!! وقتی میگم عجول هستی اینه . . .

بزار خیالت رو راحت کنم . باید بدونی که در 2 تا 3 ماه آینده انقدر زنت حرفش رو مدام عوض میکنه تا آسی بشی . شما با این وضع عجول بودن که بیچاره ای . لازم شد یکبار دیگه کل نظرات بنده رو با این دید بخونی که من منظورم اینه که باید فقط دنبال این باشی که در «بلند مدت» و با صبر جواب خواهی گرفت . من هیچ جمله ی جادویی بلد نیستم که به کسی بگم و اون بره زنش رو رام کنه! بنده دارم از رفتارهای صحیح و مواضع منطقی حرف میزنم که اگر با صبر همراه بشه ، ظرف 6 ماه آینده وضعیت در کنترل شما در میاد . البته ممکنه حتی تا 2 سال هم زنت همچنان ناسازگاری هایی داشته باشه . . .

اگر توان تحمل این ماجرا رو نداری ، من راه حلی برای شما سراغ ندارم . ولی توصیه ی من اینه که باید صبر کنی و زنت رو از نو بسازی . واقعیت اینه که زنت و خانوادش به سادگی و عجول بودن شما پی بردن و دستت رو خوندن و در حال سوء استفاده هستن . حالا شما میخای ما با یک جمله ی جادویی ظرف یکی دو هفته همه چی رو OK کنیم؟؟ از این خبرا نیست :

چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش

آره داداش ، وضعت زیاد خوب نیست و حالا حالاها باید منتظر سختی کشیدن باشی ولی بعد از 2 تا 3 ماه به تدریج نتایجی حاصل میشه و بعد از 2 سال هم زندگی به ثبات میرسه . بنده خودم با اجازت همه این گرفتاری ها رو چشیدم داداش!

[فکور]

سلام
علنا به همه بگید که همسرتون فعلا رفته خونه پدرش
اگر واقعا از دلیل آوردن خسته شدید

برادرش میگه فلان پولو بریز
بگو اگر حرفی هست خودش بیاد حضوری با من صحبت کنه
یا اصلا جواب برادر رو ندید

کلا همه استرسها رو برای خودتون تمام کنید جوری که نیازی به بهانه آوردن و لاپوشونی نباشه
زمینه صبر رو برای خودتون فراهم کنید آرامش رو برای خودتون ایجاد کنید که به واسطه اون بتونید صبر کنید

به قول ملودی عزیز گفتنی ها رو گفتید دیگه باهاشون تماس نگیرید
کاملا مودبانه آرام و منطقی رفتار کنید ولی باج ندید یک میلیون پول چی میخوان؟ نفقه؟آیا کسی که سر خونه زندگیش نیست نفقه باید بخواد؟

نهایتش اینه که طلاق اتفاق می افته

مطمئن باشید کسی رو طولانی مدت به زور نمیشه نگه داشت با این باج دادنها اتفاقی نمی افته
اگر واقعا بخواد بمونه می مونه اگر هم نخواد که ...

شما توی این سیستم توی این خانواده میخواین حق طلاق بدید؟ اینا که از کادوی عروسی هم نگذشتن اینا که به قول خودتون هر دقیقه یه بهانه میارن یه باجی بگیرن؟توی این سیستم بی منطق؟

[آرام 10]

برادر عزیز مگه روح و روان و احساسات شما بازیچه هست که همسرتون میگن اون موقع دلم به حالت سوخت و بله گفتم و الانم دوست ندارم و میخوام جدا بشم ؟ مگه زندگی شما بازیچه هست؟
من روز اول که تاپیک شما رو خوندم میخواستم بیام یه سری مطالب برای شما بنویسم اما گفتم شاید دوستان تالار راهنمایی بهتری داشته باشن و با توجه به اینکه شما همسرتون رو دوست دارید منجر به برگشت ایشون بشه که انصافا راهنماییهای خوبی هم اینجا برای شما بود و امیدوارم همین روندی رو که دوستان گفتن در پیش بگیرید و با صبر و قاطعیت شما زندگیتون رو براه بشه من فقط میخواستم بگم شما همه حرفایی رو که باید میگفتید گفتید و صحبتهای کاربر فکور و بهزاد رو قبول دارم همسرتون هنوز به بلوغ فکری لازم برای زندگی مشترک نرسیدند و این اصلا ربطی به سن و سال نداره ایشون اگه زندگیش رو بخواد و شما رو هم دوست داشته باشه برای زندگیش میجنگه نه اینکه مدام بگه طلاق
توی همین تالار خیلی از خانما هستن که با وجود مشکلات زیاد ( از خیانت تا اعتیاد و ... ) با تمام وجود برای حفظ زندگیشون تلاش میکنن من در کل تاپیک شما مساله خاصی که از جانب شما باشه و باعث این همه اصرار ایشون برای طلاق باشه ندیدم و این اصرارشون واقعا برای من یکی جای سوال داره
به نظر منم اصلا باج ندید و یه مدت رهاشون کنید شاید باعث بشه فکر کنه و قدر شما و زندگیش رو بدونه میدونم روزای سختیه و هر روزش به اندازه یک سال میگذره اما اگه بتونید صبور باشید و یه کم بی توجه به ایشون شاید جواب بهتری بگیرید یه مدت خودتون رو سرگرم کنید و وقتتون رو پر کنید مثلا ورزش یا استخر دیدن فیلم یا هر چیزی که فکرتون و وقتتون رو بگیره بعد ببینید عکس العمل طرف مقابلتون چی هست دعا میکنم زودتر مشکلاتتون برطرف بشن

[behzzad]

آقا بهزاد
شما گفتی که بر میگرده


دیدی برنگشت ؟
دیدی دوباره زد زیرش ؟
همانطور که خودمم گفتم و درست گفتم اگه اینطوری برگرده زود هم میخواد بره


اومدم اینجا تا راهنمایی بگیرم تا بتونم حل کنم مطمئنا اگه تنهایی از پسش بر میومدم نمیومدم اینجا
رام کردن مهم نیست مهم اینکه بخواد زندگی کنه بخواد تلاش کنه برای زندگیش گفتم که اون روزی که بردمش خونه و باهاش صحبت کردم قبول کرد و لی الان نه یعنی رام کردم اما پایدار نبود

دوست عزیز ایشون هنوز اصلا برنگشته که بخاد بره . ایشون فعلا داره بازی میکنه و میاد سُک سک میکنه و میره . ایشون به معنای واقعی برای ماندن و زندگی کردن نیامده که حالا بخاد بره (البته اگر صبر داشته باشی بر میگرده) .

این خواب و رویای شماست که فکر میکنی اومد ولی نتونستی نگهش داری و رفت .

اساسا ایشون یه سَری به شما زد و یه سک سکی کرد تا ببینه چیزی کاسب میشه یا نه؟ شما انقدر در طول زندگی جلوی ایشون وا دادی و انقدر دستت رو هست که فعلا باید بکِشی! بعد آیا ندیدی که گفته بودم ایشون در کوتاه مدت رفتارهای سینوسی خواهد کرد؟ شما به هیچ وجه صحبت های دوستان رو عمیق نمی خونی . البته تقصیری هم نداری ، عاشقی بد دردیه!!

[mchavoshifans]

دوست عزیز!

به نظر میرسه شما اصلا دقت به نظرات دوستان نمی کنید و فقط تند تند میاید ماوقع رو می نویسید!! البته شرایط سختی دارید درک می کنم ولی با این التهاب و بی صبری مشکلتون که حل نمیشه هیچ همه چیز بدتر هم میشه ...!!

ببینید شما اگر حق طلاق رو به ایشون بدید این حالت پیش میاد:

شما باید بشید فرمانبردار مطلق و آلت دست ایشون و با توصیفی که دارید از خودش و خانواده ش می کنید فردا تا ذره ای بر خلاف میل و سلیقه شخصی ایشون و خانواده ش عمل کنید بامبول "میرم طلاق می گیرم" دارید با مطالبه کامل حق و حقوق مالی !!

خووووووب فکر کنید ببینید می تونید تسلط همه جانبه ایشون رو روی خودتون تحمل کنید و 100% طبق میل ایشون رفتار کنید و هیچ جا کم نیارید؟؟ این دیگه بستگی به خودتون داره هیچکس نمی تونه نظر بده ...

اگر الان بگید حق طلاق نمیدم تهش چی میشه میشه بگید ؟؟ میره دنبال طلاق ؟ اوکی بذارید بره ... اگر ایشون واقعا اینقدر طلاق براش مسجل شده خب بذارید راهشو بره ... توی توافقات هم کوتاه نیاید اگر ایشون سفت دنبال طلاقه پس باید تمام یا بخش قابل توجهی از مهریه رو ببخشه تا شما راضی به طلاق بشید چون طلاق خواسته شما نیست الان درخواست ایشونه پس ایشون باید توی تدافقات کوتاه بیاد ...

اصرار و خواهش هم دیگه بسه !! گفتنی ها رو گفتید پیام علاقه رو هم منتقل کردید ایشون هم به قدر کافی شنیدن ...

آروم باشید ... صبور باشید ...

ایشون میگه یا طلاق یا حق طلاق ؟ بگید از نظر من هیچکدوم حالا هر کاری میگی تا انجام بدیم ... میگه میرم دنبال طلاق؟ بگید میل قلبیم نیست ولی اگه تو می خوای باشه یا علی ...


میشه بگید شما و هسرتون هر کدام چند سال سن دارید ؟؟

ببخشید اگه میام اینجا پیام میدم تند تند
من اصلا دارای تمرکز فکری نیستم یعنی میترسم تصمیم اشتباه بگیرم توی این حال و هوام برای همین میام و اینجا از شماها درخواست میکنم تا راهنماییم کنید
بله درست میگید من دیگه تصمیم گرفتم یه مدت بیخیال بشم اما باز نشد که در آخر این پست میگن
من 26 سالمه و خانومم 25 سالش
الان هم انقدر عصبانی هستم که قابل کنترل نیست که مربوط میشه به آخر همین پست
واقعیت من یه طوری عذاب وجدان دارم یعنی کاری نکردم که داشته باشم با حرفاش باعث میشه من عذاب وجدان بگیرم ( نمیدونم صبر کردم سربازیت تموم بشه و ......)
برای همین تلاش میکنم که برگرده

سلام
علنا به همه بگید که همسرتون فعلا رفته خونه پدرش
اگر واقعا از دلیل آوردن خسته شدید

برادرش میگه فلان پولو بریز
بگو اگر حرفی هست خودش بیاد حضوری با من صحبت کنه
یا اصلا جواب برادر رو ندید

کلا همه استرسها رو برای خودتون تمام کنید جوری که نیازی به بهانه آوردن و لاپوشونی نباشه
زمینه صبر رو برای خودتون فراهم کنید آرامش رو برای خودتون ایجاد کنید که به واسطه اون بتونید صبر کنید

به قول ملودی عزیز گفتنی ها رو گفتید دیگه باهاشون تماس نگیرید
کاملا مودبانه آرام و منطقی رفتار کنید ولی باج ندید یک میلیون پول چی میخوان؟ نفقه؟آیا کسی که سر خونه زندگیش نیست نفقه باید بخواد؟

نهایتش اینه که طلاق اتفاق می افته

مطمئن باشید کسی رو طولانی مدت به زور نمیشه نگه داشت با این باج دادنها اتفاقی نمی افته
اگر واقعا بخواد بمونه می مونه اگر هم نخواد که ...

شما توی این سیستم توی این خانواده میخواین حق طلاق بدید؟ اینا که از کادوی عروسی هم نگذشتن اینا که به قول خودتون هر دقیقه یه بهانه میارن یه باجی بگیرن؟توی این سیستم بی منطق؟

شما درست میگید فکور عزیز اما بالا هم گفتم عذاب وجدا میگیرم یعنی الان که مامانش باهام صحبت کرده که آخر این پست میگم
لازمه بگم طلاق توی خانواده ما خیلی زشت و ناپسنده اما توی خانواده خانومم عادی هست عمه و خاله و دایی طلاق گرفتن
لطفا ادامه پست رو بخونید تا بگم امروز چی گذشت به من

من روز اول که تاپیک شما رو خوندم میخواستم بیام یه سری مطالب برای شما بنویسم اما گفتم شاید دوستان تالار راهنمایی بهتری داشته باشن و با توجه به اینکه شما همسرتون رو دوست دارید منجر به برگشت ایشون بشه که انصافا راهنماییهای خوبی هم اینجا برای شما بود و امیدوارم همین روندی رو که دوستان گفتن در پیش بگیرید و با صبر و قاطعیت شما زندگیتون رو براه بشه من فقط میخواستم بگم شما همه حرفایی رو که باید میگفتید گفتید و صحبتهای کاربر فکور و بهزاد رو قبول دارم همسرتون هنوز به بلوغ فکری لازم برای زندگی مشترک نرسیدند و این اصلا ربطی به سن و سال نداره ایشون اگه زندگیش رو بخواد و شما رو هم دوست داشته باشه برای زندگیش میجنگه نه اینکه مدام بگه طلاق
توی همین تالار خیلی از خانما هستن که با وجود مشکلات زیاد ( از خیانت تا اعتیاد و ... ) با تمام وجود برای حفظ زندگیشون تلاش میکنن من در کل تاپیک شما مساله خاصی که از جانب شما باشه و باعث این همه اصرار ایشون برای طلاق باشه ندیدم و این اصرارشون واقعا برای من یکی جای سوال داره
به نظر منم اصلا باج ندید و یه مدت رهاشون کنید شاید باعث بشه فکر کنه و قدر شما و زندگیش رو بدونه میدونم روزای سختیه و هر روزش به اندازه یک سال میگذره اما اگه بتونید صبور باشید و یه کم بی توجه به ایشون شاید جواب بهتری بگیرید یه مدت خودتون رو سرگرم کنید و وقتتون رو پر کنید مثلا ورزش یا استخر دیدن فیلم یا هر چیزی که فکرتون و وقتتون رو بگیره بعد ببینید عکس العمل طرف مقابلتون چی هست دعا میکنم زودتر مشکلاتتون برطرف بشن

بله من کاری نکردم باور کنید یعنی نه خیانت نه اعتیاد و ... فقط شاید رفتارهایی که اون دوست داشته رو انجام ندادم
وحتی قبول دارم بعضی جاها اشتباه داشتم توی رابطه ها ولی نه معتادم و نه خیانت کردم و نه دادمیزنم سرش ونه فحش ونه کتک و نه ....
باور کنید الان برای خانواده ایشون من بده شدم

امشب خانومم پیام داد که یه تومن رو بریزم منم گفتم که باید قرض کنم ولی اون گفت قرض کن و بریز میخوام بزارم بانک که سودش کم نشه
منم دلم سوخت براش و گفتم میریزم برات و ازش پرسیدم فکر کردی آیا تصمیمت همونه
گفت من بدون تضمین برنمیگردم و تو هم که استخاره رو نمیتونی ول کنی
منم گفتم که اگه استخاره هم بخوام نادیده بگیرم خودمم نمیتونم راضی بشم و با این روحیه بیام سر زندگی
وگفت حالا که میبینی من قطعی دارم میگم داری اینو میگی و مثل همیشه حرفتو عوض میکنی و ...
گفت که خیلی تاوان دادم برای زندگیم و منم گفتم منم همینطور زندگی من بازیچه بود برای تو و یکم حرف زد و تا اینکه مامانش پیام داد چی بهش گفتی داره گریه میکنه و اینو که گفت دوباره دلم سوخت و گفت صبر کن عزیزم گوش کن بعد بلاک کرد و سه بار زنگ زدم جواب نداد و با مادرش صحبت میکردم که میگفت این دخترگیشو گذاشت برای تو اون چیزی که میخواد چیز زیادی نیست بهش بده بزار دلش قرص بشه بیاد سر زندگی و منم گفتم که منم زندگیمو گذاشتم و مادرش گفت تو علاوه بر زن ماشین دار و پول دار شدی!!!!!
و واقعا میخواستم هرچی که تو عمرم نگفتم رو بگم بهش که باز باصبر گفتم که برادر منم ماشین داره ولی زن نداره و اینکه 50 میلیون دادم برای عروسی و گفت عروسی که برای مردمه و گفتم دخترتون عروسی میخواست
و انقدر ادامه داد که من دیگه احساس کردم نمیتونم ادامه بدم و دیگه پیام ها رو نخوندم



واقعا دارم داغون میشم دیگه به نظرم از یه مرد بودم کشیدم کنار احساس میکنم ضعیف شدم
الان که میبینم بالا دوباره شرح وقایع کردم الان اومدم پاک کنم گفتم بهتره باشه تا بخونید و یکم بیشتر بدونید
اینکه خانومم با ناراحتی رفت و بلاک کرد منو و اینکه مامانش گفت داره گریه میکنه و ... منو بدجور اذیت کرد
حالم اصلا اوکی نیست
میخواستم همه چیزو فراموشی کنم و توصیه های شما دوستان رو گوش بدم که اومد و پیام داد
دوستان واقعا نباید حق طلاق بدم ؟ یعنی اگه بدم فرقی نمیکنه؟
اون میگه دلگرمی میخواد برای ادامه زندگی
و اینکه الان با ناراحتی رفت منو داغون میکنه

[آرام 10]

دادن حق طلاق یا ندادن این حق به همسرتون رو باید خود شما در نهایت تصمیم بگیرید من خودم معتقدم اگه مرد یا زن قلبا راضی به زندگی نباشه به هر صورت قانونی یا شرعی هم تحت فشار باشه بالاخره از اون زندگی میره اما در مورد همسر شما با توجه به تصمیمات احساسی که میگیره و فکر میکنم از طرف خانواده و مادرش هم متاسفانه درست راهنمایی نمیشه دادن حق طلاق میشه یه اهرم فشار دیگه برای شما
الان خانم شما و خانوادش میدونن که شما شدیدا به همسرتون علاقه دارید البته این خیلی خوبه در صورتیکه همسرتون قدر این احساسات پاک شما رو میدونست و در جهت مثبت برای محکم کردن پایه های زندگی ازش استفاده میکرد اما از این احساسات شما کاملا به نفع خودشون بهره برداری میکنن مثلا با یه ناراحتی و گریه ایشون که مادرشون به اطلاع شما رسوندن شما فوری به هم ریختید و اصلا تحمل گریه ایشون رو ندارید در صورتی که مدتهاست زندگی شما به دلایل واهی به هم ریخته و آرامش از شما گرفته شده اما این اصلا دیده نمیشه شما اصلا حقی برای خودتون قائل نیستید عذاب وجدان هم دارید حالا با این وضعیت دادن حق طلاق از نظر شخص من برای مورد خاص شما یعنی فشار بیشتر بر شما برای دادن امتیازات بیشتر
آخه من نمیدونم مادر ایشون با چه منطقی میگن بیا برای دلگرمی دخترم به زندگیش بهش حق طلاق بده !!!! اگه میگفتن علاقه و تعهدت رو ثابت کن و قول بده بهترین زندگی رو برای دخترم فراهم کنی ( در جهت مثبت و محکم شدن زندگیتون ) که دخترم به زندگیش دلگرم بشه قابل پذیرش بود
در کل برداشت شخصی من اینه که همسرتون احساساتی تصمیم میگیرن و شاید یه جاهایی که دلشون برای شما تنگ میشه دلش میخواد برگرده اما شاید این حق طلاق واقعا خواسته خانوادشون و مادرش باشه و به قول کاربر عزیز بهزاد خانمتون بین شما و مطالبات خانوادش گیر افتاده
در هر صورت امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید که بالاترین نتیجه و رضایت رو برای شما به دنبال داشته باشه
در ضمن قضیه این یک میلیون رو من نفهمیدم چیه که شما باید قرض کنید تا سود حساب خانمتون کم نشه ؟!!!

[zharik]

سلام دوست عزیز. همونجوری که خودتون هم گفتید در اثر فشارهای مداوم روحی کمی ضعیف و شکننده شدید. در این شرایط هیچ تصمیمی نگیرید.
در پاسخ به سوالتون باید بگم که خیر دادن حق طلاق هیچ دلگرمی به همسرتون نمیده و کاملا برعکس مردانگی شما رو شدید میاره پایین .
شما ظاهرا دلتون میخواد این کارو انجام بدید چون فکر میکنید خانمتون برمیگرده و در زاهنمایی دوستان دنبال چیزی میگردید که این کارتون رو تایید کنه اما متاسفانه در شرایط شما هیچ عقل سلیمی دادن حق طلاق رو تایید نمیکنه. پس انتظار شنیدن این مطلب رو نداشته باشید. دوستان راهنمایی های خوبی کردن. باز هم میگم دادن حق طلاق از دید یک زن شاید در ابتدا جذاب باشه اما در باطن مردانگی شما رو به شدت براش کاهش میده. خود من به شخصه این کار رو نشونه ضعف یک مرد میدونم نه علاقه.
به خصوص در مورد همسر شما که کمی گوشی هستند ممکنه با نظرات خانوادشون براتون دردسرهای بزرگی ایجاد کنند که فکرشو هم نکنید.
اگر میخواید مبلغی رو به همسرتون بدید اشکالی نداره ولی بهش بگید هرچند که چون خونتو ترک کردی چیزی بعهده من نیست اما چون دوستت دارم و هنوز همسرمی و وظیفه خودم میدونم تامینت کنم از دادن خرجی به تو کوتاهی ندارم. که هم بدونه مسئولیت پذیری هم فکر نکنه داری بهش باج میدی. زیاده روی هم نکنید که عادتش بشه در حد نشون دادن حس علاقه و مسئولیت پذیریتون. البته این نظر شخصی منه شایدم درست نباشه چون من همه تاپیک ها رو نخوندم کامل

[فکور]

با سلام جالبه که میگن خانمها احساساتی هستن این در حالیه که من بارها از جمله در این تاپیک بهم ثابت شده مردها کمتر از منطق پیروی می کنن و بیشتر احساسی هستن واقعیت این هست که شما دارای یه همسر با درجه استدلال و تفکر پایین هستید . بدتر از اون اینکه ایشون حتی بزرگترهای منطقی نداره اگر یه مادر عاقل داشت حداقل در سایه اون مادر اینم به مرور رشد میکرد و صاحب تفکر منطقی می شد.

من اگر جای شما بودم حرف نهاییم رو به ایشون میزدم اینکه من راضی به دادن حق طلاق نیستم و چنانچه خیلی به گرفتن این حق اعتقاد دارن فقط و فقط در صورت بخشیدن کل مهریه نه قسمتی از اون، فقط با بخشیدن کل مهریه شاید به دادن چنین حقی رضایت بدم و اینکه اگر ایشون حتی همین الان و بدون هیچ حرفی میخوان به زندگی برگردن حداقل 10 جلسه مشاوره باید برن چون با روحیات و اخلاق فعلی برگشت ایشون یک ماه هم دوام نمیاره اگر قراره ایشون یه زندگی سینوسی برای شما درست کنه همون جا که الان زندگی می کنه به نظر برای شما و ایشون مناسب تر میاد

اگر جای شما بودم دیگه بعد از گفتن نظر نهایی، هر حرف و حدیثی از جانب ایشون و خانوادش رو که به قضیه برگشت یا تعیین تکلیف ارتباط نداشته باشه رو بی جواب میگذاشتم گفتن پول بدید خوب شما ندید ایشون یا همسر شما هست یا نیست اگر هست پس چرا خونه مادرشه اگر نیست پس چرا هر دقیقه به یه بهانه پول میخواد ؟
لازم نیست هر حرف و پیامی رو پاسخ بدید هر پیامی دادن بگید من فقط راجع به نحوه ادامه زندگی صحبت می کنم در این موارد به من پیام ندید لطفا البته من همچنان تاکید می کنم همه حرفهاتون رو با لحن مناسب با احترام و در حد شان و شخصیت خودتون به اونها منتقل کنید و هر چیزی شنیدید حتی اگر به شما فحاشی هم شد از حوزه ادب و احترام خارج نشید
اگر واقعا فکر می کنید توی این یک سالی که ایشون با شما بوده تاثیر خاصی از نظر اقتصادی بر زندگی شما داشته یا به هر دلیلی احساس دین به ایشون می کنید می تونید به ایشون بگید که در صورت بخشش مهریه باز هم به دلایلی چه در صورت ماندن ایشون در زندگی و چه در صورت طلاق مبلغی رو به ایشون خواهید داد البته طبق نظر خودتون به نحوی که انصاف رو هم در مورد خودتون و هم ایشون رعایت کرده باشید.
در مورد حق طلاق کاملا مشخص هست که توی این سیستم و این خانواده با دادن حق طلاق، کل مهریه در قدم بعدی از شما مطالبه خواهد شد و علاوه بر کل مهریه حقوق دیگری هم برای ایشون در نظر خواهند گرفت و مطالبه می کنند و در صورتی که ایشون دلش به این زندگی نباشه به هر حال دیر یا زود این زندگی رو ترک خواهد کرد
ایشون می تونست زندگیش رو به پای شما نذاره شاید اگر به شما پاسخ منفی میداد شما با یک خانم دیگه ازدواج میکردید و این موش و گربه بازی ها توی زندگیتون نبود و الان آرامش داشتید درسته که ایشون یک سری چیزها رو از دست داده ولی شما هم کم آسیب ندیدید. مگه شما با تفنگ ایشون رو مجبور به پاسخ مثبت کردید که الان مسئول تصمیم اشتباه ایشون باشید؟
در رابطه با این خانم ، با ادب با احترام با احساس و در عین حال قاطع باشید.
اینها نظرات من با توجه به مطالبی که شما نوشتید هست اینکه شما از نظر عاطفی با ایشون چه رفتاری داشتید اینکه در رابطه با خانوادتون به ایشون زورگویی داشتید یا نداشتید و ... اینها مواردی هست که خودتون در جریان هستید و اگر ایرادی بوده باید به ایشون قول تصحیح اون موارد رو بدید ولی به هرحال راه درمان اینها حق طلاق نیست و دادن حق طلاق به ایشون همزمان به داشتن حق مهریه و سایر حقوق از طرف ایشون مساوی با غلام حلقه به گوش شدن شما خواهد بود.

- - - Updated - - -

[اثر راشومون]

حتما حق طلاق رو بدون بخشش مهریه به ایشون بدین دوست عزیز.
اینطوری میتونین برای چند روز یا چند هفته ایشون رو دوباره به منزلتون بیارین و به سعادت داشتنشون در اون مدت برسین. در تمام مدت حضورشون هم میتونین همونطور که مشخصه خیلی به این کار علاقمند هستین برای نگه داشتنشون همیشه جلوشون ضجه بزنین و التماس کنین. بعد از جدایی قطعی شون با اجرا گذاشتن مهریه هم مشکل خاصی بوجود نیومده. چون با خاطرات این چند هفته همیشه خوش خواهید بود.
به هر حال وجود درس عبرتهایی مثل سرنوشت قطعی شما برای جامعه خیلی مفیده.
معطل نکنین. گوشی رو بردارین و بهش موافقت نهاییتون رو اعلام کنین.