سلام. کاش پىش ىک مشاورى مىرفتىد و مىگفتىد اتفاقهاىى که براتون افتاده تا اون بتونه ىه جوراىى خانوادتون راضى کنند به اىن ازدواج البته اگر مساله فقط راه و شما اعتماد دارىد به رفتار اىن اقا
تشکرشده 1,106 در 598 پست
سلام. کاش پىش ىک مشاورى مىرفتىد و مىگفتىد اتفاقهاىى که براتون افتاده تا اون بتونه ىه جوراىى خانوادتون راضى کنند به اىن ازدواج البته اگر مساله فقط راه و شما اعتماد دارىد به رفتار اىن اقا
تشکرشده 6,831 در 2,407 پست
سلام
عیدتون مبارک .
ببینید خانم تولد دوباره
بارها و بارها کارشناسان محترم چه در این سایت چه در جاهای دیگه اعلام کردند در مسائل خواستگاری نباید
از دریچه احساس وارد شد - یعنی دختر و پسر میشینند ماها با هم صحبت می کنند و بعد از چند ماه آقا پسر میره خواستگاری اون دختر – مثلا یه مشکلی پیش می یاد ( اختلاف نظر خانواد ها ) و بنا بر هر دلیی ازدواج صورت نمیگیره - و باعث میشه آسیب بینند !
بله من به شما حق میدم که همسر آینده تون را خودتون انتخاب کنید و باید مسئولیت اون هم خودتون به عهده بگیرید !
شما باید مادر محترمتنان را مدیریت کنید ! یعنی باید د ر گفتار خودتون سیاست داشته باشید .
یعنی باید روش حرف زدن با ایشون را یاد بگیرید !
مادرتون باید بدونه که یه دختر خب نمی تونه مثل پسر آزادی در انتخاب همسر داشته باشه – چون دختر باید انتخاب بشه ! ولی یه پسر گور به گور نشده میتونه بره کل دنیا را بگرده مورد خودش پیدا کنه
ولی خانم ها این جور نیستند - پس درکتون می کنم و بهتون حق می دم – واقعا سخته .
ولی این سختی به این معنی نیست که شما تسلیم بشید - باید دنبال راه کار باشید - مثلا حرف بالا را به مادرتان بزنید – البته مواظب باش دمپایی نیاد روت
ما می گیم در مورد پوشش و یا خواستگار آینده تون صحبت کنید ولی با سیاست !
مادرتون خب یه شخیصت دفعی دارنند – یعنی نظرات مخالف نظرشون را دفع می کنند .
با این جور شخصیت ها نباید تند صحبت کنید و یا بخواید حرفتون را به کرسی بشونید باید آرام آرام بری جلو ! و سعی کنید برای رفتن جلو هم ا ز دیگران کمک بگیرید – بخصوص پدرتون !
این هم بی انصافیه که حق مادر را در انتخاب دامادش در نظر نگیریم !!
ما در این دنیا فقط برای خودمون نیستیم .
هیچ چیزی نباید ارزش پدر و مادر را کم کنه حتی همسر آینده !
ارزش مادر و پدر این قدر بالا هست که آدم نباید برای آقای خواستگار که اصلا معلوم نیست به توافق می رسیدیم یا نه از بین بره - دارم کلی حرف می زنم – شما دختر خوبی هستید – و سعه صدر بدی هم نداری - تو پست آخرت نشون دادی انتقاد پذیر هم هستی و به نظر آرامش بدی هم نداری !!
ولی خب باید بیشتر کار کنیم ( من و شما و ....)
نگه داشتن حرمت پدر و مادر ربطی به دین فرد نداره بلکه یه وظیفه معرفتی ست ( کلی می گم )
..............................................
شما فرمودید :
بله من مشکلی ندارم شماره ی دختری روی گوشی همسرم باشه. مگه وجود شماره مبنای خیانت یا رابطست؟
من شماره ی ده پسر شاید الآن رو گوشیمه ولی به ندرت شاید حرف بزنیم.
مثلا بعد چهار ماه ممکنه همکلاسیم پیام بده و بگه میتونی این دو صفحه رووترجمه کنی و من بگم اره یا نه... این خیانته؟ یا رابطه ی نا مشروع؟
اون آقا استاد دانشگاه بود و همه ی دانشجوهاش شمارشو داشتن و گروه درسی داشتن و منو هم توشون اد کردن و من نه حساس میشدم نه حسود چون میدیدم روابط سالم و در چهارچوبه...
نمیتونم واقعا بفهمم چرا توی جامعه ی ما فکر میکنیم زن فقط باید با شوهرش حرف بزنه و شوهر با زن؟
آیا وقتی با فروشنده ی سوپر محل حرف بزنیم خیانته؟
آیا وقتی با گروه همکلاسی های چهار پنج سال پیشمون که خاطرات تلخ و شیرین داریم حرف بزنیم خیانته؟
ببیند این باور شخصی هست ! که شما دارید !
و آقا ی خواستگار هم در این زمینه باور خودش را دارد !
لذا امکان داره یه شخصی ایراد ندونه ! - و شخصی ایراد بدونه - لذا بین همه متفاوت هست .
امکان داره یه فردی این را خیانت بدونه و فردی دیگر نه
پس جواب جامعی نمیشه یاد .
شاید یه فرد بگه :
اگر دانشجو هستی و یا پروژه ای در دست اجرا داری – اگر سئوال پیش آمد می تونی بری دانشگاه از طرف بپرسی ! یا حتی دانشجویان .
فروشنده محل ایراد نداره سلام بدی و جنس بخری ( خوب بالاخره آدم باید حرفی بزنه )
امکان داره یه شخص بگه : اصلا شما کاملا اختیار داری و آزادی !
ولی پایداری ازدواج به نظرم زیاد نیست و امکان داره یه خطایی بوجود بیاد !!!
فقط خواستم بگم امکان داره خواستگاران زیادی را از دست بدی ! – چون مردها بسیار حساس هستند - البته کلی می گم - شاید یکی بگه برای من مهم نیست .
بالاخره برای هر مردی زنی هست و برای هر زنی مردی .
شاید شما این طرز فکر را از اون آقا خوب می دونستید و برای این گفتید که همه چی خوبه !
آدم تو 4 جلسه که نمیفهمه طرف چه کاره ست مگر اینکه واقعا تجربه زیادی از خواستگاری داشته باشید .
...........................
بالاخره اختلاف قومی هم مهمه !
شما مثلا میری تو یه شهر غریب با فرهنک و تمدن اون مردم بی گانه ای
مثلا رفت و آمد ها – اخلاق ها – خواهر شوهر ها – برادرشوهر ها و ......
از این رو بی انصافبه به مادرتان هم حق ندهیم !
البته من باز به شما حق میدهم انتخاب خودتون را داشته باشید ولی با ز میگم چیزی که مهمه نظرتات دیگران هم ارزشمند بدونیم و جواب قانع کننده پیدا کنیم .
خودتون را دوست داشته باشید و در این مورد احساس گناه نکنید ! ( خواستگاری که مادرتون رد کردند )
ان شالله به بهتر از اون برسی .
................................
از آقای مدیر در این زمینه مشورت بگیرید .
ببخشید نتونستم کمکی کنم – معذرت می خوام .
این مقاله ها را بخونید :
http://www.hamdardi.net/thread-19072.html
http://www.hamdardi.net/thread-13554.html
http://www.hamdardi.net/thread-19383.html
http://www.hamdardi.net/thread-19071.html
http://www.hamdardi.net/thread-8602.html
http://www.hamdardi.net/thread-2430.html
حضرت حافظ می فرماید :
مشکل خویش ، بر پیر ، مُغان بردم دوش / کو ، به تایید نظر ، حل معما میکرد
دیدمش ، خُرم و خندان ، قَدح ، باده به دست / و اندر آن ، آینه صد گونه ، تماشا میکرد
گفت آن یار کز او گشت ، سر دار بلند / جرمش این بود که اسرار ، هویدا میکرد
فیض روح القدسم ، باز مدد فرماید /دیگران هم بکنند ، آن چه مسیحا میکرد
سالها دل ، طلب ِ ، جام جم از ما میکرد / آن چه خود داشت ، ز بیگانه تمنا میکرد....
یا حق .
ویرایش توسط باغبان : شنبه 23 مرداد 95 در ساعت 21:32
danger (یکشنبه 21 شهریور 95)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)