به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 64
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 98 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-21
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    5,584
    سطح
    48
    Points: 5,584, Level: 48
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 166
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 199 در 73 پست

    Rep Power
    29
    Array
    عزیزم اگر می خوای سیاستهای زنانه رو یاد بگیری این تایپیکهارو بخون

    http://www.hamdardi.net/thread-38767.html

    http://www.hamdardi.net/thread-23387.html

    http://www.hamdardi.net/thread-32266.html

    http://www.hamdardi.net/thread-27596.html

    بنظر من به علاوه اینها مقاله های سایت رو هم بخون دررابطه با شناخت مردها و رفتار جراتمندانه
    و...
    یادت باشه هرچی بیشتر بخونی قدرتمند تر میشه
    پس نگو صبور نیستم و بی سیاست بگو می تونم یادشون بگیرم

    خوشبخت باشی عزیزم

  2. کاربر روبرو از پست مفید سمیراه تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (دوشنبه 13 اردیبهشت 95)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 97 [ 04:11]
    تاریخ عضویت
    1394-5-12
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    2,458
    سطح
    30
    Points: 2,458, Level: 30
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 13 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سميرا جون
    ممنونم كه دوباره اومدي پستم سر زدی
    من الان هنوز لینکهایی که دادی نخوندم چون الان حال خوشی ندارم ولی چشم وقتی حالم بهتر شد حتما همه رو میخونم
    مشکل اینه که نمیتونم اینا رو بخونم به نتیجه میرسیم یا نه تو این شرایط
    وقتی حاضر نیست الان حرفای منو حتی فقط گوش بده در موردش مختصری حرف بزنه من چه کاری ازم بر میاد
    حرف هیچ کسم قبول نداره جز خودش
    تصمیم گرفتم واگذار کنم به روز دادگاه دیگه
    اونجا مشاوره میزارم ببینن ما میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم یا نه
    اگر هر اشتباهی از من بود در اون صورت من حاضرم برگردم به زندگیم با همه ی سختی هاش
    ویرایش توسط aftab6 : یکشنبه 05 اردیبهشت 95 در ساعت 16:04

  4. کاربر روبرو از پست مفید aftab6 تشکرکرده است .

    سمیراه (پنجشنبه 27 خرداد 95)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    علما و فضلا یه سوال مربوط به این تاپیک دارم اگه الان صاحب تاپیک که به اصرار باباش درخواست طلاق داده روز دادگاه نره دادگاه، بهترنیست؟ از لحاظ حقوقی چه عواقبی داره؟

  6. #24
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 07 اسفند 95 [ 02:21]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    1,558
    سطح
    22
    Points: 1,558, Level: 22
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    58

    تشکرشده 151 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب ظاهرا شما درای کم کم بهتر و بهتر میشی . دوستان توصیه های خوبی کردن ، ضمن بررسی مطالب دوستان به نظر من شما از همه جهت آدم خوبی هستی فقط یکمقدار راه رو گم کردید . اون هم حل میشه و طوری نیست . این جمله خوب بود : «
    اگر هر اشتباهی از من بود در اون صورت من حاضرم برگردم به زندگیم با همه ی سختی هاش
    »

    دخالت خانواده رو به شدت محدود کنید و هر وقت چیزی پرسیدن حتی شده برای ظاهرسازی فقط خبر خوب در مورد رابطه خودتون و همسرتون بدید . کم کم نرم میشن و اصلا خودشون پیشنهاد بازگشت میدن . . .

    موضوع ساده تر از اونی هست که شما فکر می کنی . حل میشه و شوهرتون هم فقط دوست داره که آبرومندانه موضوع حل بشه و به غرورش توهین نشه . با این رویکرد و مقداری صبر حل میشه . شما که هنوز طلاق نگرفتی و حالا حالا ها باهم کار دارید . به نظر من یکی دو روز بعد پیام بدید و بگید که از بحثی که پیش اومد شخصا راضی نیستید و تمایل دارید مکالمات آرام تر و منطقی تر بشه . همین ! قضیه آسونه !

    اگر دادخواست رو خود صاحب تاپیک داده بهتره روز دادگاه نره . از نظر قضایی پرونده مختومه میشه . یعنی شتر دیدی ندیدی ! پیام خوبی هم برای شوهرش داره . ولی اینکه بزاره برخی حرف ها رو در دادگاه با شوهرش بزنه اصلا روش خوبی نیست . اصلا بهتره کلاهش هم توی دادگاه افتاد نره که برداره . بالاخره دادگاه جای دعوا و بحران هست نه جای توزیع شادی و خوشبختی
    ویرایش توسط بهزاد9 : یکشنبه 05 اردیبهشت 95 در ساعت 16:34

  7. کاربر روبرو از پست مفید بهزاد9 تشکرکرده است .

    mercedes62 (دوشنبه 13 اردیبهشت 95)

  8. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    قطعا اوایل ازین بحث ها وجود داره شما بهتره کمتر ایشونو تحریک کنید حتی اگر صد در صد حق با شما بود
    توی حرف زدنتون بیشتر دقت به خرج بدین
    مثلاوقتی میگید من نمیخوام غرورتو بشکنم ایشون دقیقا ازین پیام شما این برداشتو میکنه شما میخواید بگید من اگر دلم بخواد میتونم غرورتو بشکنم اما این کارو نمیکنم و دارم بهت لطف میکنم خوب وقتی اینجوری فکر کنه معلومه همون جوابم بهتون میده

    تو حرف زدنتون سیاست داشته باشید قرار نیست هرچی میدونید درسته برید دقیق همینو بگید

    من یه بار به یکی از دوستام گفتم از وابستگی به شوهرت کم کن و سعی کن کمی مستقل بشی رفته بود دقیقا همینو به شوهرش گفته بود که من میخوام مستقل بشم و دیگه به تووابسته نباشم خوب معلومه زدن این حرف به هر مردی نگرانی به دنبال داره و فکر میکنه قراره چه اتفاقاتی بیفته

    یه کم سیاست داشته باشید با زبون میتونید خیلی چیزهارو تغییر بدین یادتون باشه زبون نرم میتونه مار رو از لونش در بیاره

    بخدا قلدر ترین مردها در برابر زبون نرم و با محبت زن مثل موم نرم میشن
    تو بحثها سعی نکنید متهمش کنید یا مقصرش کنید سعی نکنید معلم فلسفه و اخلاق بشید و درس زندگی بدین

    هرچیزی که ناراحتتون کرده از موضع پایین و با مظلومیت بیانش کنید حس حمایتگریشو تحریک کنید حتی خواسته هایی که از نظر ایشون منطقی نیست و هیچ رقمه نمیتونه بپذیره رو مثل بچه ها ازش بخواید یه جوری که نتونه نه بگه

    خوب معلومه اگه الان من به همسرم بگم باید روزی دوبار به من زنگ بزنی اونم برمیگرده میگه نمیتونم چون وقت ندارم و خواسته ات منطقی نیست
    ولی وقتی مثل بچه ها و با حالت مظلومی میگی خوب اخه من دلم بلات تنگ میشه روزم شب نمیشه اگه نبینمت یا صداتو نشنوم وقتی میگی دلم از ظهر تالاب تولوب میکنه و چشم به ساعته که کی میای و من ببیبینمت اونوقت ببینم میتونه بهت نه بگه با سر میاد به جای اینکه با پا بیاد

    با مردها مثل یه زن عاقل و فهمیده که همه چیزومیدونه رفتار نکنید بعضی وقتها مثل بچه ها بشید چه اشکال داره اگه کمی زن تر باشید ؟؟؟؟؟
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید

  9. 2 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    بهزاد9 (یکشنبه 05 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (دوشنبه 13 اردیبهشت 95)

  10. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 97 [ 04:11]
    تاریخ عضویت
    1394-5-12
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    2,458
    سطح
    30
    Points: 2,458, Level: 30
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 13 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همین دیشب بود که یه نامه براش فرستادم و گفتم بخاطر حرفهایی که بی موقع و بی ربط شروع کردم به گفتنشون عذر میخوام ازت
    تا حالا که جوابی نداده
    فکر نمیکنم جوابم بده چون می دونم درباره چی فکر میکنه ، اون الان فکر میکنم من میخوام رنگش کنم یا دوباره با قلبش بازی کنم که این کارا رو میکنم
    حق هم داره حرفامو باور نکنه
    بار اولم نیست میگم بیا از اول شروع کنیم و هر بار یه قولی بهش دادم که پاش نبودم
    نمی دونم شاید این بارم موفق نشم که بتونم زندگیمون رو نگه دارم
    تصمیم سختیه من الان به خانوادم بگم دیگه تموم شد من میخوام برگردم به همون زندگیم ولی در مقابل هیچ واکنش مثبتی از طرف شوهرم نبینم
    واقعا بد دو راهیه

  11. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 97 [ 04:11]
    تاریخ عضویت
    1394-5-12
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    2,458
    سطح
    30
    Points: 2,458, Level: 30
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 13 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سحر جان دقیقا به اشتباهات اشاره کردی و حرفات به موقع بود باعث شدی بفهمم ایراد کارم از کجاست من همیشه وقتی سعی میکنم منطقیو اروم پیش برم ننمی دونم چطور میشه دوباره همه چی رو خراب میکنم ،، اصلا نمی تونم با مردا ارتباط خوبی بگیرم
    هر موقع اومدم باهاش حرف بزنم زود عصبی شده و بهش برخورده
    وقتی ازش دلخوری هامو میگم میگه چقدر تو مغروری !
    حالا من یه سوال دارم
    بفرض اینکه من زن بی سیاستی هستم اونم باید بی احساس باشه ؟
    ما اخر ماه رمضون پارسال بینمون بهم خورد و جدایی بینمون اوفتاد
    علتشم اینکه اخراش دیگه خیلی خیلی سرد بود
    شاید باورتون نشه ولی کل ماه رمضون فقط یه افطار خونمون اومد اونم به اسرار زیاد مامانم
    من هر روز ازش میخواستن تو رو خدا فقط یه افطارمو دوست دارم بیای با هم باشیم من افطار درست کنم ببریم با هم بیرون بخوریم قبول نکرد گفت من بعد افطار معمولا بی حال میشم بعد افطار فوری دراز میکشم و استراحت میکنم
    گاهی قبل یک ساعت قبل افطار میومد یه نیم ساعت میرفتیم تو یه پارکی چیزی میشستیم و برمیگشت
    ایا این خواسته ی من خود خواهانه بود ؟؟
    نمیتونست فقط بخاطر دل من گاهی از خودش بگذره و با من باشه ؟
    قبل از اونم روزای مهم زندگیمونو بخاطر بی حوصلگی و بی حال بودنش الکی حروم کرد
    روز تولدش ، روز سالگرد عقدمون که من برای هر جفتشون شور و ذوق داشتم
    احساسمو نادیده گرفت
    روز سالگرد عقدمون گفتم ایام عید نوروز بود گفتم بیا یه کیکی درست کنم دوتایی با هم خوش بگذرونیم گفت حوصله ندارم
    روز تولدش اومد دنبالم رفتیم خونه ی مامانش از همون موقع که اومد دنبالم بی حوصله و عصبی بود و اخرش هم وسط تولدش که همه داشتیم باهاش عکس میگرفتیم من دیدم بی حوصلس گفتم چرا ناراحتی چی شده ؟
    عصبانی شد و سرم داد گفت من گفتم امروز حوصله ندارم و از خونشون زد بیرون و تا چند ساعت خونشون بودم نیومد تا خودم تاکسی گرفتم اومدم خونمون
    بد ترین روز زندگیم بود . کلی براش برنامه چیده بودم خودمو اماده کرده بودم سوپرایزش کردم که بدونه بفکرشم
    وقتی همه ی اینا رو بعنوان دلخوری بگم و بگه تو مغروری که همچین توقعاتی رو از من داری ، من دیگه چی بگم ؟ چه رفتاری کنم ؟ تا کی درکش کنم ؟ تا چند سال دیگه نمیخواد بفهمه اینا توقع نیستن اینا خواسته هامن که داره خوردشون میکنه ؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید aftab6 تشکرکرده است .

    sahar67 (دوشنبه 06 اردیبهشت 95)

  13. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    هیچ کس مثل من نمیتونه شمارو درک کنه چون اوایل زندگیمون همسر منم خیلی ازین اخلاقهارو داشت
    باورت میشه برا ماه عسل رفتیم دبی اونجا به من میگفت خوب یه روز تو هتل بمونیم استراحت کنیم من حوصله ندارم بریم بیرون؟؟؟!!!!
    فکرکن همه میرن ماه عسل دلشون میخواد کلی خوش بگذرونن شوهر من به من میگفت چقدر بریم بیرون بمونیم هتل من حوصله ندارم

    ببین متاسفانه بعضی از مردها تا سالها بعد از ازدواج هم این اخلاقشونو دارن و به مرور ممکنه کمتر بشه هرچقدر شما درست تر رفتار کنی و منطقی تر برخورد کنی احتمال تغییر ایشونم بیشتره

    اینم فراموش نکنید که شما در هر صورت ایشونو با همین اخلاقشون و با همین تفاوتهاشون باید بپذیرید و کمی توقعاتتونو از ایشون بیارید پایین
    توقعات شما کاملا به حق هست در اصل همه ی دخترها از همسرشون چنین توقعاتی دارن اما باید بپذیرید که مدل همسرتون با بقیه متفاوته و سعی کنید تا حد زیادی خودتونو باهاش وفق بدین به محض اینکه این تفاوتهارو به عنوان جزیی از شخصیتو اخلاق ایشون پذیرفتید نصف مشکلتون با ایشون حل میشه

    به مرور هم با عشق و تلاش و محبتتون میتونید ایشونو تغییر بدین و به ایده ال تون نزدیک کنید

    هیچ وقت مردها رو نبرید تو فاز منطق چون قطعا کسی که شکست میخوره زنها هستن با مردها از موضع پایین برخورد کنید خیلی خیلی جواب میده منظورم این نیست که غرور نداشته باشید نه منظورم اینه که نذارید احساس کنه با همکارش یا رفیقش داره زندگی میکنه بذارید مرد بودن خودش و زن بودن شمارو تو زندگیش ببینه

    وقتی سر یه بچه سرتق دادو بیداد کنی اونم بیشتر جیغ میزنه کاری میکنه شما مجبور بشی کوتاه بیای اما اگر با همون بچه مثل بچه ها و با زبون خوش رفتار کنی و ازش خواهش کنی کاری رو انجام بده حس مسوولیت و احساس بزرگ بودن باعث میشه دست از لجبازی برداره و به حرف شما گوش بده پس همونطور که قبلا هم گفتم مردها رو وارد فاز منطقی نکنید به هیچ وجه

    راستی چی میشه وقتی میگه حوصله ندارم و خستم درکشون کنید؟؟ به جای اینکه یه دنیا ازش دلگیر بشید که منو دوس نداره و سرده و فلانو بهمان
    من نمیدونم شغل همسر شما چیه اما باور کنید بعضی وقتها همسر من وقتی خونه میاد رنگ به رو نداره از خستگی زیاد خیلی نامردیه تو اون شرایط من ازش توقعات دیگه ای داشته باشم مگر شما نمیخواید که هردوتون بهتون خوش بگذره وقتی ایشون حوصله ندارن چه اصراریه برا سورپرایز کردن و مراسم گرفتن؟؟؟

    راستی یه سوال خصوصی میپرسم اگر مشکلی ندیدین جواب بدین
    ایشون از لحاظ جنسی هم سرد و بی میل هستن؟؟؟؟
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید

  14. کاربر روبرو از پست مفید sahar67 تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (دوشنبه 13 اردیبهشت 95)

  15. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 97 [ 04:11]
    تاریخ عضویت
    1394-5-12
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    2,458
    سطح
    30
    Points: 2,458, Level: 30
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 13 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar67 نمایش پست ها
    هیچ کس مثل من نمیتونه شمارو درک کنه چون اوایل زندگیمون همسر منم خیلی ازین اخلاقهارو داشت
    باورت میشه برا ماه عسل رفتیم دبی اونجا به من میگفت خوب یه روز تو هتل بمونیم استراحت کنیم من حوصله ندارم بریم بیرون؟؟؟!!!!
    فکرکن همه میرن ماه عسل دلشون میخواد کلی خوش بگذرونن شوهر من به من میگفت چقدر بریم بیرون بمونیم هتل من حوصله ندارم

    ببین متاسفانه بعضی از مردها تا سالها بعد از ازدواج هم این اخلاقشونو دارن و به مرور ممکنه کمتر بشه هرچقدر شما درست تر رفتار کنی و منطقی تر برخورد کنی احتمال تغییر ایشونم بیشتره

    اینم فراموش نکنید که شما در هر صورت ایشونو با همین اخلاقشون و با همین تفاوتهاشون باید بپذیرید و کمی توقعاتتونو از ایشون بیارید پایین
    توقعات شما کاملا به حق هست در اصل همه ی دخترها از همسرشون چنین توقعاتی دارن اما باید بپذیرید که مدل همسرتون با بقیه متفاوته و سعی کنید تا حد زیادی خودتونو باهاش وفق بدین به محض اینکه این تفاوتهارو به عنوان جزیی از شخصیتو اخلاق ایشون پذیرفتید نصف مشکلتون با ایشون حل میشه

    به مرور هم با عشق و تلاش و محبتتون میتونید ایشونو تغییر بدین و به ایده ال تون نزدیک کنید

    هیچ وقت مردها رو نبرید تو فاز منطق چون قطعا کسی که شکست میخوره زنها هستن با مردها از موضع پایین برخورد کنید خیلی خیلی جواب میده منظورم این نیست که غرور نداشته باشید نه منظورم اینه که نذارید احساس کنه با همکارش یا رفیقش داره زندگی میکنه بذارید مرد بودن خودش و زن بودن شمارو تو زندگیش ببینه

    وقتی سر یه بچه سرتق دادو بیداد کنی اونم بیشتر جیغ میزنه کاری میکنه شما مجبور بشی کوتاه بیای اما اگر با همون بچه مثل بچه ها و با زبون خوش رفتار کنی و ازش خواهش کنی کاری رو انجام بده حس مسوولیت و احساس بزرگ بودن باعث میشه دست از لجبازی برداره و به حرف شما گوش بده پس همونطور که قبلا هم گفتم مردها رو وارد فاز منطقی نکنید به هیچ وجه

    راستی چی میشه وقتی میگه حوصله ندارم و خستم درکشون کنید؟؟ به جای اینکه یه دنیا ازش دلگیر بشید که منو دوس نداره و سرده و فلانو بهمان
    من نمیدونم شغل همسر شما چیه اما باور کنید بعضی وقتها همسر من وقتی خونه میاد رنگ به رو نداره از خستگی زیاد خیلی نامردیه تو اون شرایط من ازش توقعات دیگه ای داشته باشم مگر شما نمیخواید که هردوتون بهتون خوش بگذره وقتی ایشون حوصله ندارن چه اصراریه برا سورپرایز کردن و مراسم گرفتن؟؟؟

    راستی یه سوال خصوصی میپرسم اگر مشکلی ندیدین جواب بدین
    ایشون از لحاظ جنسی هم سرد و بی میل هستن؟؟؟؟
    سحر جان اگر میشه بهم ایمیل بزن چون راحت نیستم اینجا و چون احساس میکنم میتونی بهم کمک کنی بهم پیام بده
    Yekta_moon2000@yahoo.com

  16. #30
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 07 اسفند 95 [ 02:21]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    1,558
    سطح
    22
    Points: 1,558, Level: 22
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    58

    تشکرشده 151 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اون سوال خانم سحر در خصوص مسائل جنسی مهم هست و حداقل بصورت بلی / خیر اینجا بگید که ما بتونیم بهتر موضوعات رو درک کنیم .

    با این حال به نظر من شوهر شما بی احساس و سرد نیست . شاید چون خود من هم مثل ایشون رفتار کردم و دارم الان هم همینطوری رفتار می کنم ولی سرد و بی احساس بودن رو در خودم سراغ ندارم

    راستش رو بخاید این تحلیل هایی که شما در مورد «روزهای مهم زندگی» کردید و برخی رفت و آمد ها ، من خودم هم همینطوری هستم و اصلا هیچ حسی هم نسبت به حرف های شما ندارم ! یعنی اصلا قبول ندارم کارهای شوهرتون بد بوده یا نشان از چیزی بوده یا خورد کردن شما بوده یا فلان و بهمان . . .

    خوب رفتار ایشون در این زمینه ها طبیعی بوده و تا جایی که خودم رو میشناسم و دیگران رو می بینم ، حدود 50 درصد مردها همین هستن و با این رفتارهاشون هم هیچ منظوری ندارن و ناراحت شدن های امثال شما رو هم کلا نمی فهمن و درکی ندارن . اون 50 درصد دیگه هم خیلی در این زمینه ها آش دهن سوزی نیستن که شما بخای حسرت بخوری و کلا مردها یه جورایی همین هستن . حالا اگر مردها خیلی جور بیخودی هستن دیگه شکایت رو پیش خدا ببرید و ما رو عفو کنید چون در خلقت خودمون نقش زیادی نداشتیم !!

    اما اگر ایشون بی احساس و سرد برخورد می کنه ، دلیلش اینه که از برخی رفتارهای شما ناراحته و داره اینجوری پاسخ میده . در واقع یکجور مکانیزم دفاعی در برابر برخی رفتارهای شماست که اون رو رنجوندید . این بی احساس بودن و سرد بودن هم باز به معنای واقعی ربطی به بی احساس بودن نداره و فقط و فقط یک واکنش و پاسخ به رفتارهای خود شماست تا مثلا در شما باعث تغییر رفتار بشه . در واقع تظاهر به بی احساس بودن هست و سرد بودن عمدی هست برای یک هدف دیگه . . .

    باز اون سوال در خصوص کم و کیف رابطه جنسی رو بصورت تلگرافی جواب بدید بهتر میتونیم درک کنیم و نظر بدیم

    من می بینم که شما در مسیر خوبی داری با شوهرتون جلو میرید و امیدوارم همین فرمون برید جلو !!! خانم سحر هم داره توصیه های فوق العاده ای میکنه و حتما توجه کنید . . .
    ویرایش توسط بهزاد9 : دوشنبه 06 اردیبهشت 95 در ساعت 23:17

  17. 3 کاربر از پست مفید بهزاد9 تشکرکرده اند .

    mercedes62 (دوشنبه 13 اردیبهشت 95), sahar67 (چهارشنبه 08 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (دوشنبه 13 اردیبهشت 95)


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چه کمکی به بهبودی وضعیت بچه هام میتونم داشته باشم؟
    توسط heliyaa در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 96, 11:28
  2. ازوضعیت بد مالی شوهرم خسته شدم تواین شرایط چه کار میتونم بکنم؟
    توسط شاپرک 114 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 02 خرداد 94, 10:55
  3. تو هرکدوم از این موقعیت ها چه رفتار بهتری میتونستم داشته باشم؟
    توسط nafiseh joon2 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 آذر 93, 13:19
  4. چطوری به کسی که نمیتونه بخاطرموقعیت شغلیش ابراز علاقه کنه کمک کنیم؟
    توسط bahar5005 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 19 بهمن 92, 11:24
  5. طلاق گرفتم. نمیتونم با وضعیت جدیدم کنار بیام
    توسط Lnaz در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 70
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 مهر 92, 15:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.