به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array

    *سیاست های زنانه*

    سلام.

    حتما شما هم مثل من از این حرفا زیاد شنیدید:

    نقل قول نوشته اصلی توسط tanhai نمایش پست ها
    من نمیدونم چطور باید زنونه حرف بزنم خوب شما بگید ؟؟؟
    یک مثال برام بیارین
    خیلی خانم ها هستن که مهارت رفتار نرم با شوهرشون رو بلد نیستن. چیزیکه در اصطلاح بهش میگیم سیاست های زنانه.

    من که دلم میخواد نحوه ارتباط *نرم* اما *مسلط* با آقایون رو هرچه بهتر یاد بگیرم. مطمئنم خیلی ها برای چنین چیزی توی گوگل سرچ می کنن. بنابراین به فکرم رسید به کمک همدیگه یه مجموعه مفید از مثال ها در این مورد گردآوری کنیم.

    این تاپیک مثل یک معلمه که با آوردن مثال قصد داره مهارتی رو به شاگردهاش آموزش بده. و شاگردها هم با قرار دادن خودشون در اون موقعیت ها، تلاش می کنن رفتارهای درست رو پیدا کنن تا هرموقع در دنیای واقعی در اون موقعیت ها قرار گرفتن، بتونن عملکرد بهتری داشته باشن. و به تدریج تبدیل بشن به یه خانوم با سیاست و جذاب، که مایه دلگرمی و آسایش همسرش هست.

    این انجمن پر است از مثال های مثبت و منفی در این مورد.

    من از همه دوستان خواهش می کنم هرجا به موردی برخورد کردن که یک خانوم میتونست با نرمی و لطافت یک موقعیت نامطلوب رو برای خودش و همسرش شیرین کنه، توی این تاپیک بیارن.

    یعنی پست مورد نظر رو بیارن، و زیرش توضیح بدن که در اون موقعیت، زیباترین برخورد چی میتونست باشه.

    و برعکس. هرجا دیدن خانومی با نرمی موقعیتی که می تونست اوقات خودت و همسرش رو تلخ کنه رو به یه صحنه گرم تبدیل کرده، اون رو هم بیارن که به این ترتیب هممون این مهارت ها رو در خودمون تقویت کنیم.

  2. 11 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    barani (یکشنبه 27 اسفند 91), del (پنجشنبه 31 مرداد 92), goleyad (جمعه 02 فروردین 92), lidi2 (شنبه 26 مرداد 92), meinoush (یکشنبه 13 اردیبهشت 94), she (یکشنبه 27 اسفند 91), فرهنگ 27 (دوشنبه 28 اسفند 91), فرشته مهربان (سه شنبه 29 اسفند 91), پرنده غريب (یکشنبه 27 اسفند 91), نگاه (یکشنبه 12 خرداد 92), صبا_2009 (شنبه 26 اسفند 91)

  3. #2
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    اولین مثال رو خودم بزنم که مطلب واضح تر بشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط malakeh نمایش پست ها
    من الان حالم خوب نیست ...

    یه مقدار از اون بحران (که نمیدونستیم میخوایم چکار کنیم) در اومدیم ... کلا تو این مدت تقریبا زندگی خوب و آرومی داشتم و کاملا راضی از زندگی ...

    ولی دیشب دوباره ناراحت شدم، یعنی ناراحت شدیم از هم ...

    دیروز مهمون داشتیم از صبح که بیدار شدیم رفتیم خرید اومدیم خریدها رو جابجا کردم و بعدش دیگه تدارک دیدن واسه شام که مهمون داشتیم همسرم هم کارهای جارو تی و گرد گیری رو انجام داد من هم که کاملا کارهای آشپزخانه که میدونید اصلا هم تمامی نداره .... مهمانها اومدن و رفتن بعد همین که بدرقه اشان کرد اومد وسط پذیرائی دراز کشید حال من موندم کلی خسته گی جمع کردن میوه ها و ظرف میوه ها و مرتب کردن بعضی چیزها هی بهش گفتم میشه یه سری کمکم کنی اینا رو جمع کنیم گفت نه من خسته ام ... ولشون کن بیا اینجا کنار من دراز بکش ... من هم که دیگه از خستگی و ایستادن زیاد ساق پاهام از درد داشت میترکید... و از اینکه خیلی همسرم بیخیال دراز کشید و چشماش هم بست خیلی ناراحت شدم دیگه کارهائی که واجب بود انجام دادم و رفتم تو اتاق رو تخت دارز کشیدم چند صفحه از کتابم رو خوندم اومد بالشتش رو برداشت و رفت من هم دیگه کتابم رو گذاشتم کنار گفتم بخوابم ... ولی تا کی خوابم نبرد
    صبح هم اومد سرکار بهش زنگ نزدم تا ساعت 11 خودش زنگ زد که چرا زنگ نزدی و شروع کرد کلی غر زدن تو خیلی انتظار داری من فلان کار رو کردم من .... همه کارهای خودش رو شمرد که کلا 6 مورد شد من هم گفتم که خوب تو کارهای خودت رو میشمری بذار من هم بشمارم که نزاشت و هی غر زد که تو فقط تو آشپزخونه بودی کار دیگه ای نکردی بلد نیستی کار کنی فقط دور خودت میچرخی اون کارهایی که تو میکنی من سه سوت انجامش میدم (صداش هم برده بود بالا) که همیشه من زحمت میکشم کلی واسه یه مهمونی خرج میکنم آخرش بدهکار میشم بهت اگه قرار باشه که همه کار ها رو من انجام بدم پس چرا زن گرفتم ... آخری من نتونستم به همسرم بگم یا متوجه این مسئله بکنم که من میدونم که تو هم زحمت کشدی و کار کردی ولی انتظار دارم بعد از مهمونی هم تو جمع کردن میوه ها و سر وسامان دادن کلی خونه کمکم کنی از ساعت 9/30 صبح من سرپا بودم تا 12 شب (چقدر دلم واسه خودم سوخت یه لحظه) در صورتی که همسرم فوتبالش رو دید استراحتش رو کرد حمامش هم رفت ولی من بیچاره همه اش کار کردم و آخرش هم کوبیده شدم به در و دیوار که من توقعم بالاست و انتظار بیشتری از همسرم که مرد هست دارم و اصلا جایگاهش رو به عنوان مرد حفظ نمیکنم ... حالم بده

    من این صحنه رو اینطور بازسازی می کنم:

    ملکه میره و یه نیم ساعتی کنار همسرش دراز میکشه. صورتشو آروم ناز می کنه. بهش می گه اون روز چقدر خوب و دوست داشتنی بوده. و بخاطر کمک هاش ازش قدردانی می کنه. اون قدردانی میتونه طوری باشه که خستگی خود ملکه رو هم نشون بده. مثلا: عزیزم اگه تو کمکم نمی کردی نمی تونستم از عهده این همه کار بربیام، همین الانشم دارم از پا میفتم.

    میتونست یکم همسرش رو مشت و مال بده، و مطمئنا اون هم ملکه رو ماساژ میداد. بعدش: نخیر اینجوری فایده نداره، من دلم میخواد تا صبح کنارت باشم. بیا زودتر یه سروسامونی به آشپزخونه بدیم که دلم یه خواب آروم کنار نازنینم میخواد...

    شاید شما بتونید بهتر بازسازی کنید.

  4. 8 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    ...نفس... (چهارشنبه 11 اردیبهشت 92), barani (یکشنبه 27 اسفند 91), del (پنجشنبه 31 مرداد 92), marta (سه شنبه 04 شهریور 93), sookoot (یکشنبه 11 فروردین 92), فرهنگ 27 (دوشنبه 28 اسفند 91), ماهلی (یکشنبه 11 فروردین 92), مریم85 (جمعه 30 فروردین 92)

  5. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    این هم یک مثال مثبت.:)



    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین آریایی نمایش پست ها
    فرشته جون سر سنگینی رو گذاشتم کنار
    امشب حدود 7 اومد رفتم جلوی در استقابلش .... .بعد بستنی دیروزی رو آوردم بخوریم ...:)
    ...عهد کرده بودم با خودم لب بهش نزنما ولی خوردم .
    تازه دو روزم بود که می گفتم من خام گیاه خواری دارم میکنم و فقط گیاه خام می خوردم
    ...برای اینکه کنارش نشینم شام بخورم .ولی امشب باهم شام خوردیم

    بعد شام اومدم نشستم کنارش رو مبل انتظار داشتم وقتی میشنم کنارش ی کاری کنه مثلا محبت فیزیکی... انگار نه انگار حتی پاشو جمع نکرد!خیلی عصبانی شدم
    بهش گفتم پاشو بشین ...گفت من از صبح نشستم خسته ام.گفتم از صبحت رو که من ندیدم الانتو دارم می بینم که از وقتی اومدی درازی همش...گفتش نازنین میخوای دعوا راه بندازی؟؟؟؟؟
    یکمی فکر کردم و سریعا برای خودم یادآوری کردم
    (نازنین مهم اینه که تو درست رفتار کنی . حتی اگه شوهرت بدترین رفتارهارا داشته باشه )

    گفتم نه ولی ....!!!گفت پس چرا گیر میدی؟گفتم آخه میشنی خوشگل تر میشی

    فرشته جون انقدر خندید ش کلی بامزه بودم بعدش محبتم کرد:)
    گفتش میخوای اصلا وایسام تو بگو بمیر می میرم ....:)
    آفرین به نازنین.

    برای من که خییییییییییییییلی آموزنده بود.

  6. 11 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    ...نفس... (چهارشنبه 11 اردیبهشت 92), barani (یکشنبه 27 اسفند 91), del (پنجشنبه 31 مرداد 92), marta (سه شنبه 04 شهریور 93), sara503 (چهارشنبه 03 دی 93), sookoot (یکشنبه 11 فروردین 92), فرشته مهربان (سه شنبه 29 اسفند 91), کیانا 93 (یکشنبه 11 آبان 93), مریم85 (جمعه 30 فروردین 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 08 فروردین 92), بارن (جمعه 24 بهمن 93)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1391-6-06
    محل سکونت
    تهــــران
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    12,597
    سطح
    73
    Points: 12,597, Level: 73
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 253
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,016

    تشکرشده 2,383 در 431 پست

    Rep Power
    62
    Array
    سلام میشل عزیز
    ایده ی جالب و قشنگیه ولی اولا جای تایپیک نامناسبه و باید اینجا((شوهران و زنان چه انتظاراتی از یکدیگر دارند)) باشه . خودت رو گزینه اخطار برای پست اولت کلیک کن و تو گزارش اسپم بنویس که تایپیک رو منتقل کنن به انجمن شوهران و زنان چه انتظاراتی از یکدیگر دارند
    ثانیا به نظرم بهتره هر کس سیاست رفتاری درست خودش رو با همسرش بنویسه یا سیاست های رفتاری مناسب رو از پست های دیگران جداکنه , به این شکل که مثله پستی که در مورد malakeh گذاشتید بخواد کسی پست دیگری رو نقد کنه و راه درست رو بیان کنه زیاد مناسب نیست!
    این نقد پست ها ی دیگران و بیان راه درستشون ممکنه باعث انحراف تایپیک بشه در حالیکه این تایپیک اگه درست جلو بره میتونه مثله تایپیک خاطرات عاشقانه ی من و همسرم تایپیک مفید و موثری باشه
    موفق باشی

  8. 2 کاربر از پست مفید taraneh89 تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 28 اسفند 91), میشل (چهارشنبه 30 اسفند 91)

  9. #5
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    ضمن تشکر از میشل گرامی به خاطر گشودن این تاپیک مفید


    از آنجا که این تاپیک جنبه کارگاهی دارد و کارگاه ها در همدردی نیاز هست با هدایت یکی از کارشناسان پیش برود تا تجربه ها با

    اصول کارشناسی پالایش شوند . لذا این تاپیک به ناچار قفل می شود تا وقتی که یکی از کارشناسان اعلام آمادگی برای هدایت

    آن نماید در آن صورت باز خواهد شد .


    با نظری کلی به بعضی پستها اشکالاتی دیده میشه که نیاز به هدایت یک کارشناس با آنالیزهای کارشناسانه را آشکار می کند.




    بهتر هست به جای سیاست های زنانه ، لفظ ظرافت های زنانه را بکار برد ( که منظور تاپیک نیز همین هست ) و آنهم در رابطه با همسر مورد بررسی قرار گیرد .

    بکار بردن لفظ آقایان برای تمهید ظرافت های زنانه دایره بکار گیری این ظرافت ها را از همسر فراتر میبرد لذا بهتر است در پستها دقت شود که لفظ همسر یا شوهر بکار گرفته شود .


    با این اشارات خواستم بیان کنم که این گونه تاپیک ها بدون هدایت کارشناسان گاه حتی ممکن است آسیب رسان هم شود . و
    چون

    همدردی و شخص مدیر همدردی در این رابطه مسئولیت دارد و پاسخ گو باید باشد لذا تأکید ایشان بر کنترل این نوع تاپیکها

    هست که همواره به ما مدیران گوشزد می نمایند . به همین دلیل این تاپیک قفل می شود تا ایشان ارائه طریق فرمایند .



    .




    ویرایش توسط فرشته مهربان : چهارشنبه 30 اسفند 91 در ساعت 08:44

  10. 11 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    barani (جمعه 02 فروردین 92), del (پنجشنبه 31 مرداد 92), goleyad (جمعه 02 فروردین 92), mozab (دوشنبه 28 اسفند 91), rozaneh (چهارشنبه 07 فروردین 92), sookoot (یکشنبه 11 فروردین 92), taraneh89 (دوشنبه 28 اسفند 91), پرنده غريب (دوشنبه 12 فروردین 92), میشل (چهارشنبه 30 اسفند 91), مدیرهمدردی (دوشنبه 28 اسفند 91), صبا_2009 (دوشنبه 28 اسفند 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. احساس میکنم به بن بست رسیدم.
    توسط abani در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 دی 93, 11:29
  2. من با همسرم به بن بست رسیدیم.
    توسط zezegoly در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 31 تیر 92, 12:27
  3. ده دلیل برای نترسیدن از شکست
    توسط بالهای صداقت در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 89, 11:57
  4. سیاست های مردانه در همسرداری
    توسط کاترین در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 آذر 87, 18:45

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.