بانو راه حل گرامی سپاس از جوابی که دادید ولی شوربختانه 2 تا مسئله اینجا وجود داره.
1.پست شما بسیار طولانی هستش و چه استارتر و چه بقیه دوستان وقتی پست طولانی میبینند هرچند خوب و مفید هم باشه ولی بازهم تمایلی به خواندنش ندارند و خسته میشوند. این یک توصیه بود دفعات بعدی کوتاه تر بنویسید
2.تایپیک هر فردر برای استارتر هستش و احترامشون هم واجب پس لطفا از به چالش کشیدن و به انحراف بردن تایپیک خودداری کنید اینکه بصورت کلی بحث کنیم و ببینیم دیگران در چه وضعیتی هستند مشکلی را حل نمیکند.
امیدوارم از انتقاد من ناراحت نشده باشید و لطفا دیگه ادامه ندید و فقط تمرکز کنید روی مشکل استارتر.
ضمن اينكه سن بالاتر اگرچه به معناي پختگي بيشتر هست اما به همين ترتيب به معناي توانايي انعطاف كمتر با شرايط موجود، با خلقيات، اخلاق و فرهنگ فرد جديد نيز هست.
کامران دادا این حرفت خیلی لایک داشت تفکر اشتباهیه ولی من زیاد توی همجنس های خودم شنیدم علاوه بر مواردی که ذکر شد که شادابی امروزی بودن جوانتر بودن امکان بچه دار شدن و از اون مهمتر جذبه جنسی توی سنین کمتر مسئله مهمی که کامران هم بهش اشاره کرد اینه که تفکر بعضی از پسرها که تعدادشون هم کم نیست اینه که وقتی دختر سنش بالا میهر انعطاف پذیریش کم میشه خودش را دست بالا میگیره وقتی مدرک بالاتر میگیره بخودش مغرور میشه و دیگه اونطور که باید انعطاف پذیر نیست و اطاعت نمیکنه از شوهرش ولی قول معروف میتوانی توی سن کم چون انعطاف پذیره و غرور کمتری داره میتوانی توی دستت بگیری و نرمش بکنی.مدرک بالا شاید از یکطرف حسن باشه مخصوصا اگر شاغل هم باشه بهتر ولی از اونطرف اینجور دید پسرها هم با توجه میزان بالای طلاق و ترسی که دارند هم باید بهش توجه کرد.
فرقی نداره با هر مدرکی که یک پسر باشه چندتا مورد هست که براش مهمه
1.غرورش و جایگاهش بعنوان ستون اصلی خانواده
2.خانواده اش مخصوصا مادرش
3.شکمش و غذایی که میخوره
4.همسرش اجتماعی و امروزی باشه و در عین حال یک بانوی سنتی و همراه که به حرف شوهرش گوش میده
پس اینکه در مورد بچه بحث میشه یا احترام به خانواده یا اینکه آشپزی باید دقت کرد چون این مسائل بسیار مهمه برای یک مرد حالا با هر مدرکی که مخواد باشه با هر سنی و هر میزان درآمدی که داره.که نمودش توی خواستگاری استارتر هم بیان شده
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)